به گزارش پایداری ملی به نقل از مهر، گروه بینالملل: با فروکشکردن ناآرامیها و اغتشاشات اخیر در تهران و برخی مناطق دیگر کشور، به بهانه مرگ «مهسا امینی»، اکنون شاید مهمترین مسئله، بررسی ریشهها و عوامل تغییر چهره سریع این ناآرامیهاست؛ از نوعی «اعتراض مدنی» به اردوکشیهای خیابانی و اغتشاشاتِ ویرانگر. اینکه چرا حرکتی که در ابتدا میتوانست پیگیرِ بهحقِ روشنشدن علت مرگ ناگهانی مرحومه مهسا امینی در مرکز امنیت اخلاقی تهران از مقامات و نهادهای دولتی باشد، بهیکباره به اغتشاشات و ناآرامیهای ساختارشکنانه با شعارهای تند و اقدامات ضدامنیتی تبدیل و فضا برای اقدامات تروریستی در خیابانهای تهران و چند شهر دیگر فراهم شد.
ریشههای اصلی بروز حوادث اخیر که به گفته مقامات کشور، بدنه اصلی فعالان آن را جوانان و نوجوانان زیر ۲۵ سال تشکیل میدادند را میتوان جداگانه بررسی و تحلیل کرد. نقش عوامل خارجی در بروز نآآرامیهای اخیر و همچنین سازماندهی اغتشاشات، مسئله اصلی این گزارش است.
برخی همیشه تلاش دارند نقش دولتها و عوامل خارجی در بروز و همچنین مشارکت مستقیم آنها در سازماندهی اعتراضات اجتماعی در ایران و تغییر جهت حرکت آنها به سمت منافع و مطلوبهای مدنظر را منکر شوند و آگاهانه یا ناآگاهانه «توهم تئوری توطئه» را مطرح و سعی میکنند با نادیدهگرفتن عامل خارجی، بیشتر ریشههای داخلی و بومی اعتراضات را برجسته کنند و حتی به شکلی عجیب تشدید ناآرامیها و بروز خشونتها را تماماً به عوامل داخلی نسبت میدهند.
در اینجا بدون استدلال و اشاره به دلایل روشنِ دخالت و نقش فعال دولتها و عوامل خارجی و گروهکهای معاند در اعتراضات و تبدیل آنها به شورشهای کور و ساختارشکنانه و سوقدادن آنها به سمت اقدامات تروریستی، تنها با استناد به برخی منابع انگلیسی نشان میدهیم عوامل خارجی و بهویژه آمریکا چگونه برای بروز ناآرامیها و اغتشاشات خیابانی در ایران و تداوم آنها برنامهریزی میکنند.
کتابچه راهنمای افدیدی برای بایدن
اندیشکده آمریکایی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» یا FDD، که نقش مهمی در شکلدهی سیاست خارجی واشنگتن در قبال ایران دارد در ۲۳ می ۲۰۲۲(۲ خرداد ۱۴۰۱)، یعنی نزدیک به چهار ماه قبل از اغتشاشات اخیر و در بحبوحه اعتراضهای پراکنده به افزایش قیمتها در گزارشی با عنوان «اعتراضات در ایران اوج گرفته، دولت بایدن میتواند کمک کند» به دولت و مقامات آمریکا توصیه میکند این نوع اعتراضها را جدی بگیرند و از آنها حمایت کنند.
علیرغم اینکه شواهد و تجربه تاریخی نشان میدهد، دولت آمریکا به عنوان دشمن اصلی مردم ایران، در دهههای گذشته و دستکم در سالهای اخیر یکی از حامیان اصلی ایجاد ناآرامی و خشونت خیابانی در ایران بوده، نویسندگان این گزارش مدعی میشوند که دولت آمریکا تاکنون به اعتراضهای خیابانی در ایران توجه نداشته و همیشه سیاست «محتاطانه» در پیش گرفته، و حتی در ناآرامیهای سال ۸۸ موسوم به «جنبش سبز» نیز دولت آمریکا «در حمایت از معترضان در ایران موفق نبود»!
این گزارش در ادامه برای افزایش ناآرامیهای گسترده در ایران و مشارکت فعال دولت آمریکا برای جهتدهی آنها به سمت منافع واشنگتن، ضمن تأکید بر افزایش تحریمهای علیه ایران در حوزههای مختلف، مجموعه توصیههایی مشخص به دولت بایدن ارائه میدهد تا این اعتراضها به عنوان «اهرم فشار داخلی علیه نظام ایران» عمل کنند:
حمایت دستهجمعی: نویسندگان به دولت آمریکا توصیه میکنند که حمایت آنها از ناآرامیها و شلوغیها در ایران نباید با تأخیر انجام شود، چون این مسئله «تأثیر منفی بر معترضان دارد» و بهسرعت باید «رئیسجمهور، معاون رئیسجمهور، وزیر خارجه، مشاور امنیت ملی و سخنگوهای دولت در پیامهای روشن و منسجم» از اعتراضات حمایت کنند و در تکمیل این پیامها، مقامات آمریکا باید با برگزاری جلسات مجازی با معترضان برجسته یا بستگان معترضان کشتهشده آنها را در کانون توجه قرار دهند. و این پیامها و جلسات باید در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی به صورت گسترده بازتاب داده شود.
دسترسی به اینترنت ماهوارهای و استارلینک: به نوشته نویسندگان گزارش افدیدی «در غیاب احزاب سیاسی و مطبوعات آزاد، هماکنون معترضان از طریق پلتفرمهای اینترنتمحور و پیامرسانهها و شبکههای اجتماعی سازماندهی میشوند، (پس) ضروری است که مردم ایران به اینترنت آزاد دسترسی داشته باشند تا هم در داخل کشور با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و سازماندهی انجام دهند و هم بتوانند این ویدئوها و روایت اعتراضهای خود را به اشتراک بگذارند و در رسانهها منتشر کنند.»
افدیدی در این بخش از توصیههای خود ضمن اشاره به سختیها و مشکلات دسترسی به اینترنت ماهوارهای در ایران میافزاید: در چنین شرایطی بیشترین میزان خلاقیت نه تنها از طرف دولت بایدن، بلکه از طرف کارآفرینان در حوزه فناوریهای بزرگ نیز نیاز است که مایل به مشارکت در فعالیتهای بخش دولتی و خصوصی هستند و دامنه تواناییهای ایالات متحده را تقویت خواهد کرد.. یکی از راهحلهای بالقوه برای دور زدن فیلتر اینترنت و حمایت از معترضان ایرانی، سرویس اینترنت ماهوارهای است. ایلان ماسک با خلق استارلینک، جایگزینی مناسب و تجاری ایجاد کرده است. این فناوری ممکن است بتواند اینترنت را فراتر از محدوده سانسور به ایرانیان ارائه دهد.
گشودن پرونده حقوقبشر: از دیگر راهکارهای پیشنهادی افدیدی به دولت آمریکا، استفاده از اعتراضها و ناآرامیهای اجتماعی در ایران برای اعمال تحریمهای حقوقبشری علیه مقامات ایران است. افدیدی مینویسد دولت بایدن همانگونه که تعهد داده باید موضوع «حقوق بشر را در مرکز سیاست خارجی خود قرار دهد و سیاست اعمال تحریمهای هدفمند علیه نیروهای امنیتی و نظامی و قضائی ایران را پیگیری کند».
نویسندگان این گزارش، بار دیگر در ۱۰ مهر و در بحبوحه اغتشاسات اخیر، گزارشی دیگر با تیتر «چگونه بایدن میتواند در کنار مردم ایران قرار بگیرد» در وبسایت افدیدی منتشر کردند که ضمن ابراز خوشحالی از اقدامات کنونی دولت آمریکا در قبال ناآرامیها در ایران، باز هم توصیههای خود به دولت بایدن را تکرار میکنند؛ از جمله این توصیهها تحریم وزیر ارتباطات ایران است که دولت آمریکا ۴ روز بعد یعنی روز پنجشنبه ۱۴ مهر این توصیه را انجام داد.
خروج از توافق هستهای: افدیدی «اشتیاق دولت بایدن برای احیای برجام» را نقد میکند و به دولت بایدن توصیه میکند که از گفتوگوهای هستهای با ایران خارج شود، زیرا بنا بر این گزارش «دستیابی به توافق در تضاد با حمایت دولت آمریکا از تظاهرات در ایران قرار دارد» و همچنین با حصول توافق و لغو تحریمها، درآمدهای زیادی نصیب ایران میشود.
گرچه تاکنون دولت آمریکا رسماً نشانهای از تمایل به خروج از گفتوگوهای هستهای را بروز نداده، اما با بروز ناآرامیها لحن مقامات این کشور در برخی اظهارنظرها درباره احتمال احیای برجام تغییر کرده است.
ناآرامیها در ایران و ارتش فجازی آمریکا
«کیت کلارنبرگ» روزنامهنگار تحقیقی انگلیسی با انتشار گزارشی با عنوان «رمزگشایی از جنگ آنلاین پنتاگون علیه ایران» نوشته، ناآرامیهای اخیر در ایران از خارج تحریک و مهندسی میشوند و با استناد به تحقیقات جدید استدلال میکند که چگونه «کلیک یک دکمه در آمریکا، موجب بروز خشونت در خیابانهای تهران میشود».
کلانبرگ با استناد به بررسیها و پژوهش اخیر دو اندیشکده مؤسسه گرافیکا (Graphika) و نظارت اینترنتیِ استَنفورد (the Stanford Internet Observatory) استدلال میکند که چگونه پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) با استفاده از «ارتش باتها و رباتها» و ایجاد گسترده حسابها و شخصیتهای جعلی در فضای مجازی، فضای فکری و روانی مردم ایران را دستکاری میکند و آنها را به سمت اقدامات ساختار شکنانه سوق میدهد.
مأموریتی که انجام شد؟
با توجه به تاریخ و سابقه و رفتار سیاسی واشنگتن در قبال کشورها و ملتهای مستقل، برای اثبات دخالت آمریکا و عوامل خارجی در ناآرامیها واغتشاشات در ایران، شاید نیاز چندانی به شواهد و مدارک آشکار نباشد. اکنون که از اغتشاشات خیابانی اخیر فاصله گرفتهایم بهتر میتوان محتوای دو گزارشی که در بالا ذکر شد را بررسی و میزان صحت و سقم آنها را سنجید که چگونه با بررسی فرم و محتوای ناآرامیهای اخیر میتوان دست آشکار سرویسهای امنیتی آمریکا و گروهکهای معاند همسو با آنها را مشاهده کرد و اینکه تأکید بر حضور عوامل خارجی در اغتشاشات اخیر نه ناشی از «توهم تئوری توطئه» که ردیفکردن شواهد و مستندهای روشن دیگری برای اثبات چندباره «توطئه» است.