به گزارش پایداری ملی، زیرساختهای شیمایی کشور و خصوصاً صنایع پتروشیمی به عنوان یکی از گزینههای مهم صادرات غیرنفتی در جهت شکوفایی و رشد اقتصادی کشور، توسعه صنایع جانبی اعم از صنایع پایین دستی و یا صنایع تأمین کننده نیازهای فنی، مهندسی، و پژوهشی در کشور نقش مهمی ایفا میکند.
بحث حفاظت از زیرساختهای شیمیایی کشور، با توجه به ماهیت راهبردی این زیرساخت همواره به عنوان یکی از اولویتهای اساسی کشور قلمداد میشود. گزارشهای سازمانهای اطلاعاتی در کشورهای مختلف حاکی از جذاب بودن تأسیسات شیمیایی به عنوان یکی از اهداف تروریستی است. برخی از دلایل توجه ویژه به زیرساختهای شیمیایی و استفاده از آنها به عنوان اهداف مورد توجه گروه های تروریستی در ادامه مطرح شده است: نخست؛ وسعت و گستره زیرساختهای شیمیایی، دوم؛ ماهیت مواد اولیه مصرفی، تولیدی و فراوردههای شیمیایی و سوم؛ وابستگی سایر زیرساختهای حیاتی به انواع مواد شیمیایی مختلف.
در حالت کلی، زیرساختها بر حسب نوع و درجه اهمیتی که برای آنها قائل هستیم، در قالب زیرساختهای حیاتی و غیرحیاتی طبقهبندی میشوند. پر واضح است که زیرساختهای حیاتی ارتباط تنگاتنگی با امنیت ملی هر کشوری خواهند داشت. به عبارت دیگر، تمامی امور یک مملکت و رویدادهایی که در آن رخ میدهند، به نوعی با امنیت ملی گره خوردهاند و بایستی در طرح حفاظت از زیرساختها مد نظر قرار گیرند. در یک طبقهبندی اولیه، میتوان سطوح امنیتی در زیرساختهای حیاتی را مبتنی بر چهار سطح زیر ارائه نمود: امنیت فردی، امنیت جامعه، امنیت دولت و امنیت کشور.
مطابق مثالهای متعددی که از وقوع حوادث مختلف، خصوصاً حوادث شیمیایی، در فصول پیشین به آن پرداخته شد، وقوع حوادث امنیتی در هر زیرساخت میتواند موجبات وحشت و ترس را در جامعه القا نماید و ناخوداگاه افراد جامعه نگران جان و مال خود خواهند بود. حال اگر ابعاد حادثه بهگونهای باشد که تعداد قابلتوجهی از افراد در یک مکان و زمان مشخص در یک اجتماع حضور داشته باشند و یا عضوی از آن باشند، وقوع حادثه میتواند ابعاد عملکردی آن زیرساخت، صنف، مشاغل حرفهای و ... که درگیر این موضوع هستند را تحتالشعاع قرار دهند و توقف عملکردی یا آسیب جدی در آن زیرساخت را میتواند به همراه داشته باشد.
در چارچوب امنیت دولت، وقوع حادثه در زیرساخت حیاتی، بدنه دولت را درگیر مشکلات جدی میکند و در برخی موارد پل ارتباطی دولت و مردم جامعه را متزلزل میکند که به نوبه خود معضلات بزرگی را میتواند در بر داشته باشد. بهعنوان مثال، زیرساختهای شیمیایی کشور ما و خصوصاً پالایشگاهها به عنوان نبض اقتصادی محسوب شده و به عنوان سرمایه استراتژیک تلقی میشوند. وجود این زیرساختها عملاً سرمایههایی هستند که دولت برای انجام امور محوله و تعهدات اجرایی خویش روی آنها حساب ویژهای باز نموده است.
آخرین مرحله از این طبقهبندی امنیت کشور را شامل میشود که تمامی اقدامات انجام شده در آن زیرساخت و ارتباطی که در قالب وابستگی با سایر زیرساختها ایجاد میکند موجبات تداوم و استمرار بقای یک کشور را به همراه خواهد داشت. وقوع آسیب در این سطح میتواند شرایط اضطراری در جامعه ایجاد نموده و آسیبپذیری در این زیرساخت تمامی سطوح امنیتی مطرح شده در این بخش را شدیداً تحتالشعاع خود قرار میدهد.
شایان ذکر است با توجه به وابستگی متقابل زیرساختها و مثالهایی که در بالا به آن اشاره شد، وقوع حادثه در یک زیرساخت که به از کارافتادگی یا قطع عملکردی یکی از زیرساختهای حیاتی منجر شود، عملاً چندین سطوح امنیتی را در بر خواهد گرفت و این ارتباط تنگاتنگ بین زیرساختی موجب میشود که تبعات آسیبدیدیگی تنها معطوف به یکی از سطوح امنیتی نباشد و مانند دومینو به سایر سطوح نیز سرایت خواهد کرد.
زیرساختهای شیمیایی یک جزء لاینفک اقتصاد کشور ما محسوب میشوند و در آن مواد اولیه مختلف به برخی از اقلام مورد نیاز کشور تبدیل میشوند که بسیاری از آنها برای سلامتی و رفاه شهروندان، امنیت و اقتصاد کشور بسیار حیاتی و مهم هستند. با توجه به موقعیت جغرافیایی کشور و نیز وابستگی به صنایع شیمیایی، زیرساختهای شیمیایی کشور مانند پتروشیمیها میتوانند به عنوان یک هدف جذاب برای حمله دشمن تلقی شوند. علاوه بر این، بسیاری از مواد شیمیایی، چه به صورت خام و چه محصولات حاصل از آن، در صورت استفاده نادرست میتوانند مخرب باشند و صدمات قابل توجهی ایجاد نمایند. در نتیجه، به منظور ارتقای سطح مدیریتی و کاهش ریسک مخاطرات احتمالی، ضرورت تدوین یک طرح ویژه در راستای مصونسازی زیرساختهای حیاتی کشور در حوزه شیمیایی احساس میشود.
کارکرد بسیاری از زیرساختهای حیاتی کشور به نحوی وابسته به زنجیره تامین مواد شیمیایی (تولید، ذخیره، مصرف، توزیع و انتقال) است. از پالایشگاههای نفتی تا تولیدکنندگان داروسازی قسمتی از این چرخه ارتباطی را شامل میشوند که زیرساختهای شیمیایی را تشکیل میدهند. به طور معمول میتوان 4 حوزه اصلی عملکردی در این مقوله تعریف نمود: (1) کارخانههای تولیدی، (2) سیستمهای حمل و نقل، (3) سیستمهای انبارداری و ذخیرهسازی، و (4) کاربر نهایی محصولات شیمیایی. در حالی که حوزههای اصلی عملکردی در درجه اول، مشخصههای فیزیکی و فعالیتهای مرتبط با آنها را توصیف میکنند، هر یک از این حوزههای کاربردی برای اهداف مختلفی از جمله فرآیندهای تولید عملیاتی، ردیابی موجودی و ذخیره اطلاعات مشتری به سیستمهای سایبری بستگی دارد.
هدف اساسی در زیرساختهای شیمیایی، شناسایی و اقدام در جهت محافظت و بهبود تابآوری آنها است. صنایع شیمیایی به عنوان یکی از قدیمیترین صنایع کشور، با توجه به قابلیتهای انطباق آن با شرایط، پیشگیری، آمادهسازی و بازسازی از همه خطرات از جمله بلایای طبیعی، نوسانهای بازار یا تغییر برنامههای نظارتی از اهمیت ویژهای برخوردار است. به منظور حفظ تابآوری عملیاتی، بخشهای مختلف این زیرساختها وابستگیها و عدم وابستگیهای اساسی خود را شناسایی کرده تا در صورت بروز مخاطرات، استراتژیهای مناسبی را برای مدیریت اختلالات در سیستمهای بحرانی اتخاذ نمایند.
توجه به این نکته ضروری است که طرحهای حفاظت از زیرساختهای شیمیایی با توجه به قوانین و مقررات مربوط به بهداشت، ایمنی، جلوگیری از وقوع تصادفات، واکنشهای اضطراری و اثرات زیستمحیطی باشد. همچنین، برخی مقررات میتوانند ایمنی مواد شیمیایی در هنگام ترانزیت آن (زمینی، هوایی و دریایی)، مواد شیمیایی خطرناک و خاص موجود در یک تأسیسات را شامل شوند.
در طی سالیان اخیر، مشارکتهای گوناگون در بخشهای مختلف صنایع شیمیایی کشور به همراه طرحهایی که برای ارتقای حفاظت آن اجرا شده، توسعه یافته است. اهداف طرح حفاظت از زیرساختهای شیمیایی را میتوان در قالب موارد زیر خلاصه کرد؛
· وضعیت امنیتی داراییهای پرخطر زیرساختهای شیمیایی، از جمله بخشهای فیزیکی، سایبری و منابع انسانی در صورت نیاز ارزیابی شود.
· اولویتبندی فعالیتهای مبتنی بر ریسک حفاظت از زیرساختهای شیمیایی کشور.
· تدوین برنامههای حفاظتی مبتنی بر ریسک و مقرون بصرفه با هدف افزایش تابآوری داراییها بدون ایجاد اختلال در عملکرد اقتصادی آنها.
· در صورت لزوم، اصلاح فرآیندها و ساز و کارهای لازم برای هماهنگی مستمر دولت و بخشهای خصوصی جهت افزایش تابآوری زیرساختها.
· پشتیبانی از پروژههای تحقیق و توسعه برای حفاظت از زیرساختهای حیاتی مبتنی بر ریسک که به توسعه زیرساختهای شیمیایی منجر شود.
· ارزیابی و سنجش میزان پیشرفت و اثربخشی اقدامات مهم حفاظت از زیرساختهای شیمیایی.
زیرساختهای شیمیایی و محصولاتی که در بخشهای مختلف آن تولید میشوند، برای بسیاری از جنبههای زندگی مدرن از جمله تأمین آب سالم، تولید انرژی، افزایش تولید مواد غذایی، مسکن، مراقبتهای بهداشتی، فناوری رایانه و حمل و نقل ضروری است. امنیت ملی، شرایط اقتصادی و نیز استاندارد زندگی فعلی ما به حیات زیرساختهای شیمیایی، تداوم تولید محصولات و حمل و نقل مواد شیمیایی وابستگی بسیار زیادی دارد. صنایع مختلف درگیر در بخش شیمیایی کشور که به عنوان بخشی از این زیرساخت تلقی میشوند باید قادر باشد تا تهدیدها و مخاطرات بالقوه و بالفعل در حوزه عملیاتی خود را شناسایی نموده و سپس به تدوین محتملترین سناریوهای وقوع حادثه در زیرساخت بپردازند. بر مبنای سناریوی تهدید طرح مقابله با حادثه به عنوان طرح عملیاتی باید ارائه گردد. در این راستا مقتضی است تا تجهیزات و امکانات لازم در این امر فراهم شود و نیز آموزشهای لازم از دو منظر تخصصی و عمومی تدارک دیده شده باشد تا با افزایش آمادگی در مواجهه با حوادث، میزان تلفات انسانی و مالی را به حداقل رساند. حصول اطمینان از میزان سطح آمادگی میتواند بر مبنای رزمایشها و تمرینهای از پیش طراحی شده باشد، با این رویکرد نقاط قوت و ضعف اقدامات مصونسازی زیرساخت شیمیایی نیز مشخص خواهد شد و میتوان نقاط ضعف احتمالی را پوشش داد و تا حد امکان مرتفع نمود.