دبیر شورای عالی فضای مجازی گفت: توسعه چنین شبکهای میتواند نوعی اقدام پدافند غیرعامل هم باشد. چون مدیریت اینترنت جهانی در دست کسانی است که از این اسلحه در سالهای اخیر بارها استفاده کردند و تهدید میکنند که خدمت یا سرویسی را قطع کنند که با راه اندازی شبکه ملی اطلاعات در آنها ناامیدی ایجاد میشود و هزینه اقدامشان بالا میرود.
به گزارش پایداری ملی، رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با جلسه هیئت دولت در تاریخ (۹۹/۶/۲) بار دیگر اهمیت فضای مجازی و نقش شبکه ملی اطلاعات برای مدیریت این فضا را گوشزد کرده و فرمودند: «بنده روی مسئلهی شبکهی ملّی اطّلاعات این همه تأکید میکنم. این شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملّی فضای مجازی که تشکیل دادهایم و بنده اصرار داشتم و دارم که این [شورا] تشکیل بشود و رؤسای محترم در آن شرکت کنند و تصمیمگیری کنند و اجرا کنند، به خاطر اهمّیّت این مسئله است؛ نمی شود این مسئله را رها کرد. و من میبینم که آن اهتمام لازم به خرج داده نمیشود.» پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر این مسئله و دلایل کم کاری مسئولین در این زمینه، گفتگویی با آقای دکتر ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی انجام داده است.
همانطور که مستحضرید، بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار هیئت دولت، دربارهی فضای مجازی و شبکهی ملی اطلاعات بود که مورد توجه قرار گرفت. بفرمایید که شبکهی ملی اطلاعات چیست و چه کاربردهایی دارد؟
یکی از مهمترین زیرساختهای فضای مجازی، شبکهی ملی اطلاعات است. کلیهی زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی که مورد استفادهی عموم کاربران فضای مجازی قرار میگیرد در این شبکه است. درحقیقت این شبکه از شبکههای ارتباطی و خدمات پایه و عمومی تشکیل شده است. از قبیل خدمات اطلاعاتی، موتورهای جستوجو، پیامرسانها یا خدمات ابری که پایهی ارتباط همهی بهرهبرداران فضای مجازی در آینده است و هرگونه خدمتی که عمومیت دارد، مثل سیستم عامل؛ همهی کسانی که میخواهند وارد فضای مجازی شوند، از طریق سیستم عامل وارد فضای مجازی میشوند.
بنابراین ما همه خدماتی که شمول عمومی در کشور دارند را در این حوزه قرار دادیم. مثلاً الان خدمت پیامرسان است. در آینده ممکن است خدمت آموزشی مثل شبکهی شاد باشد. ما شبکهی شاد را هم بخشی از شبکهی ملی میدانیم. عبارت شبکهی ملی اطلاعات از سه کلیدواژه تشکیل شده است. شبکهی آن نشان میدهد که همهی شبکهها در کشور، شامل همهی شبکههای عمومی میشود. بهخصوص وقتی که عبارت ملی بهدنبالش میآید. و این عبارت در چهارچوب سرزمینی، یک تأکید بیشتری در آن دارد. پس در چهارچوب سرزمینی هرگونه شبکهای که جنبهی عمومی دارد، در این قرار میگیرد. این شبکهها، شبکههایی هستند که خصیصهی اطلاعاتی دارند. همانطور که میدانید شبکههای اطلاعاتی فراتر از شبکههای ارتباطی هستند. و لایهی بالاتری از شبکهی ارتباطی را تشکیل میدهند. پس شبکهی ملی اطلاعات یک زیرساخت اطلاعاتی در چهارچوب سرزمینی است که براساس نظام شبکهای با همدیگر کار میکنند.
ایده ساخت شبکهی ملی اطلاعات چه زمانی در شورای عالی فضای مجازی شکل گرفت؟ زمینه و مقدمه شکلگیری آن چه بود؟
شبکه ملی اطلاعات قبل از شورای عالی فضای مجازی بود. با فرمان رهبر انقلاب در ۱۷ اسفند ۱۳۹۰، اوّلین دورهی شورای عالی تشکیل شد. یکی از مأموریتهای اصلی که به شورای عالی داده شد، پیادهسازی شبکهی ملی بود. در آن زمان این لغت تعریف نشده بود. لذا مدت زیادی در دورهی اوّل شورای عالی بحث روی شبکهی ملی بود و در همان دوره به تعریف و الزامات آن رسیدند. از ابتدای دورهی دوم هم بنده درگیر بودم. در فرمان دورهی دوم هم رهبر انقلاب بر شبکهی ملی اطلاعات تأکید داشتند. درحقیقت تأکید ایشان بر شبکهی ملی بود. به همین دلیل هم ما در دورهی دوم تمرکزمان در پیادهسازی و تبیین الزامات است. اگر الان مسئلهی کرونا نبود، ما سند معماری شبکه را هم تمام کرده بودیم. تقریباً نزدیک نود درصد سند معماری در جلسه تصویب شده است. البته کار را تعطیل نکردیم. براساس همین مصوبهای که نود درصد کار تصویب شده و با اینکه هنوز ابلاغ نشده، ولی ما با وزارت ارتباطات و سایر سازمانهایی که میتوانند در پیادهسازی این سند معماری کمک کنند مثل صداوسیما، نیروهای مسلح، بخش خصوصی و جاهای دیگر در تماس هستیم که انشاءاللّه بتوانیم اجرای پروژهی بزرگ شبکهی ملی اطلاعات را ادامه دهیم.
یک موضوعی که مطرح است، روند پیشرفت کار شبکهی ملی اطلاعات است که از شروع شورای عالی فضای مجازی در ۱۷ اسفند ۹۰، دچار فراز و فرود بود و از قبل کرونا تا الان کمی کند شده است. ظاهراً یک دورهی اوج و یک دورهی فرود داشته است. چرا این روند بهطور طبیعی پیش نرفته و سرعت واقعی خودش را نداشته است؟
بله، کلاً مفاهیم در فضای مجازی در چهارچوب گفتمانها شکل میگیرند. یکی از گفتمانهای بزرگی که در یک دههی اخیر میان نخبگان بهخصوص نخبگان حکومتی مطرح بوده، بحث شبکهی ملی است که شبکهی ملی اطلاعات چیست؟ ما قبل از اینکه به واژهی شبکهی ملی اطلاعات برسیم، شبکهی ملی اینترانت داشتیم. یک عده فکر میکردند که شبکهی ملی اطلاعات یعنی یک شبکهی مستقلِ ایزولهی غیرمرتبط و جدا از شبکهی اینترنت. متأسفانه شکلگیری گفتمانِ چیستی شبکهی ملی اطلاعات در کشور کمی طول کشید. بعد از اینکه فهمیدیم شبکهی ملی اطلاعات چیست، بحث بر سر این مسئله شد که متولی پیادهسازی این شبکه چه کسانی هستند. این قضیه با یکسری سیاستهای کلان مبنی بر کوچکسازی دولت و نپذیرفتن مأموریتها و ساختارهای جدید از طرف دولت، مصادف شد. درحالیکه فضای مجازی یک پدیدهی فراگیر جدید است که باید در مقابل آن ساختارهای لازم را فراهم کرد، و مأموریتها و وظیفههای جدید را تعریف کرد و تقسیم کار جدید انجام داد.
تدبیر رهبر انقلاب، شورای عالی فضای مجازی بود و این کار را شورای عالی فضای مجازی باید انجاد میداد. ولی همانطور که عرض کردم، دستبهدست شدن دولتها و طولانی شدن این گفتمانها باعث کندشدن آن شد. حالا شاید مشکلات قانونی هم وجود داشته باشد، هرچند به نظر من تدبیر رهبر انقلاب مشکل قانونی را حل کرده بود. شاید هم ارادهاش نبود که از این ظرفیت بهخوبی استفاده شود. بههرحال ایشان دغدغههای خودشان را بارها مطرح کردند. حتی در دیدار اخیر با نمایندگان مجلس، مدیریت فضای مجازی را هم مطرح کردند.
شبکه ملی اطلاعات دو رکن اصلی دارد. رکن اوّل، مدیریت است. ما باید در تمام لایههای فضای مجازی مدیریت مبتنی بر استقلال را اعمال کنیم. رکن دوم، حفظ امنیت در تمام لایهها است. لایههای چهارگانهای که ما برای فضای مجازی تعریف کردیم، عبارتاند از شبکهی زیرساختی، لایهی کاربر، لایهی محتوا و لایهی خدمات؛ در همهی این لایهها ما باید امنیت را لحاظ کنیم. این امنیت هم امنیت حکومت نیست. امنیت کاربر، امنیت حریم خصوصی و امنیت اعتمادزا است.
این بحث هم که آیا بعضی از کارها باید در دولت صورت بگیرد منجر به این شد که رهبر انقلاب در ۱۲ آذر سال گذشته بیانیهی جدیدی صادر کنند و دولت را موظف کنند که سند معماری را در شورای عالی فضای مجازی بیاورند و شورای عالی فضای مجازی این سند را تصویب کند. این درحقیقت فصلالخطاب است. البته این کار در تاریخهایی که ایشان مهلت داده بودند انجام شد، ولی متأسفانه بهدلیل کرونا جلسات شورای عالی تقریباً از اسفند پارسال تا الان فقط یک بار تشکیل شد و این سند نهایی نشد. ما در اجرا با مشکلاتی مواجهه هستیم. به همین دلیل هم ما اصل مسئولیت دولت در اجرای شبکهی ملی اطلاعات را در شورای عالی تصویب کردیم، ولی اگر دولت میخواهد برونسپاری یا از بخش خصوصی استفاده کند، آن بحث دیگری است که بهعهدهی دولت هست، امّا دولت بخشهای مهم شبکه را که نتیجهی آن استقلال و مدیریت ملی بر شبکههای ملی و ایجاد امنیت و اعتماد برای شهروندان است را وظیفه دارد. همچنین خدمات عمومی و خدمات پایهی شبکه را هم مسئولیت دارد که برای همهی شهروندان ایرانی تأمین کند. البته راهاندازی اینگونه خدمات عمومی و پایه بههیچوجه بهمعنی بستن این خدمات که بر روی پلتفرمهای خارجی دارد انجام میگیرد یا کنارگذاشتن اینگونه پلتفرمها نیست. فقط ما باید این امکان را در کشور فراهم کنیم که همهی شهروندان ایرانی بتوانند از خدمات ملی استفاده کنند.
یک تلقی وجود دارد که با راهافتادن شبکهی ملی اطلاعات، ارتباط کشور و مردم با اینترنت بینالمللی قطع میشود. آیا این تلقی درست است؟
خیر، ما اصلاً در تعریفی که از شبکهی ملی اطلاعات کردیم، گفتیم شبکهی شبکههاست. یعنی همهی شبکهها در این شبکه میتوانند حضور داشته باشند. درحقیقت این شبکهی مادر است. شبکههای دیگری که میخواهند به آن وصل شوند، باید از اصول این شبکه تبعیت کنند. در تعریف ما هرگونه شبکه اعم از شبکههای خصوصی در سطح محلی، شبکههای منطقهای یا ملی در کشور و شبکههای جهانی مثل اینترنت باید از اصول شبکهی ملی تبعیت کنند. به همین دلیل هم قرار ما بر این است که همهی شبکهها در این شبکه وجود داشته باشد و بههیچوجه قرار ما بر محدودسازی نیست.
اصولاً در تعریفی که از شبکهی ملی اطلاعات شده ما حیات شبکهی ملی اطلاعات را به جهانی بودن آن میدانیم. یعنی ما معتقدیم که شبکهی ملی اطلاعات یک شبکهی جهانی است. در چهارچوب ملی، ما امنیت و اعمال مدیریتمان را خواهیم داشت، ولی حوزهی کارکردی آن در سطح جهان است و با جهان میتواند تعامل داشته باشد. اگر بخواهیم از جهان قطع شویم، دیگر اسم آن شبکهی ملی اطلاعات فضای مجازی نیست. ما در اینجا شبکهی بانکی، شبکهی شاد، شبکهی پیامرسانها، شبکهی بورس، شبکهی مالی و سایر شبکههایی که بهتدریج مثل شبکهی بهداشت کشور که بهزودی راهاندازی خواهد شد، داریم. اینها کاری به اینترنت ندارند. نمونهاش هم حادثهای بود که اتفاق افتاد و اینترنت چند روزی در کشور قطع شد، امّا شبکه کار میکرد. پس ما یک اینترنت برونمرزی و چندین شبکه در داخل کشور داریم که مستقل از آن میتوانند کار کنند. اینها مثل شبکهی اینترنت، زیر شبکههای شبکهی ملی هستند.
ممکن است این سؤال مطرح شود که استاندارد فنی شبکهی ما چه استانداردی است؟ آن استاندارد فنی است که همه جای دنیا دارند از آن استفاده میکنند و بیشترین کاربرد را دارد. اگر در آینده سه نوع اینترنت در جهان باشد، ما تلاش میکنیم که هر سه نوع اینترنت را داشته باشیم، ولی فعلاً در دنیا یک اینترنت بیشتر وجود ندارد. آن هم اینترنتی که مدیریت کلانش با آمریکاییهاست، ولی همهی جهان دارند با آن پروتکل فنی کار میکنند. بنابراین زیرشبکههای شبکهی ملی اطلاعات که در داخل سرزمین ما دارند به مردم خدمترسانی میکنند، اینها با پروتکل فنی اینترنت کار میکنند.
یکی از موضوعات مهم، نقش شبکهی ملی اطلاعات در پدافند غیرعامل است. با یک مثال عینی برای ما توضیح دهید که آیا این شبکه در پدافند غیرعامل نقش دارد؟
پدافند غیرعامل اقداماتی است که در زمان صلح بهعمل میآید تا هزینهی دشمن را برای اقدام سخت بالا ببرد. از تمرکز تمام مقدّرات یا تمام مأموریتها در یک نقطه خودداری میشود. داشتن شبکهی ملی اطلاعات یعنی شبکهای که مستقل از اینترنت جهانی بتواند خدمات عمومی مردم مثل خدمات حملونقل، خدمات آموزشی، خدمات بانکی، خدمات بهداشتی را انجام دهد. توسعهی چنین شبکهای میتواند نوعی اقدام پدافند غیرعامل هم باشد. چون مدیریت اینترنت جهانی در دست کسانی است که از این اسلحه در سالهای اخیر بارها استفاده کردند و تهدید میکنند که خدمت یا سرویسی را قطع کنند که با راه اندازی شبکه ملی اطلاعات در آنها ناامیدی ایجاد میشود و هزینه اقدامشان بالا میرود. کما اینکه همین الان درصدد راهاندازی اینترنت ماهوارهای هستند. چرا به این فکر افتادند؟ چون در کشورهایی مثل چین، روسیه، ایران، کره و... ایدهی شبکهی ملی اطلاعات پیادهسازی شده است. درحقیقت این اهرمی که آمریکاییها فکر میکردند از طریق اینترنت به مردم کشورهای دنیا میدهند و میتوانند با آن دولتها را تحت فشار قرار دهند، وقتی شبکهی ملی اطلاعات داشته باشید، هزینه را برای آنها خیلی بالا میبرد و در بعضی از حوزهها اقدام آنها را بیاثر میکند.
الان شاهد این هستیم که روند پیشرفت کار شبکه ملی، با کندی و فراز و فرود زیادی همراه است. ظاهراً کمکاری مسئولین دولتی باعث کندی کار شده است. آیا این باعث نمیشود که این شورا بهعنوان نهاد منتسب به رهبری زیرسؤال برده شود؟
مسئولین مربوطه میگفتند شبکهی ملی اطلاعات به دولت ربطی ندارد. آنها فقط شبکهی ملی ارتباطات را وظیفهی دولت میدانستند. امّا ۱۲ آذر سال گذشته رهبر انقلاب عملاً تکلیف کردند که دولت باید این کار را بکند.
مجری شبکه ملی اطلاعات، وزارت ارتباطات است. وزارت ارتباطات ساختاری تحت عنوان شبکهی ملی اطلاعات ندارد. وزارت ارتباطات در گزارشهایی اعلام کرد که تا الان ده هزار میلیارد تومان در پیادهسازی شبکه هزینه کرده است. البته آن هم برای شبکهی ارتباطی بود. ولی الان هیچ ساختاری برای شبکهی ملی اطلاعات وجود ندارد. در طی این سالها بیشتر یک فرد بوده که مجری پروژه بوده و در مقابل اعتراضاتی که مرکز ملی داشته که چرا ساختار مناسب تشکیل نمیشود، مطرح میکردند که در این پروژه از همهی معاونتهای این وزارتخانه استفاده میشود، امکان اینکه ما بخواهیم یک ساختار خاصی برای این موضوع بگذاریم شاید درست و کارآمد نباشد. البته ما این را قبول نداریم. ما معتقدیم که باید یک ساختار متولی شبکهی ملی اطلاعات در کشور باشد. مناسبترین جا برای اینکه دولت بخواهد این ساختار را ایجاد کند، شاید همان وزارت ارتباطات باشد. امّا از ۱۲ آذر ۹۸ تا الان این ساختار ایجاد نشده و ما هیچ تحرکی ندیدیم که این ساختار ایجاد شود.
فقط آن یک نفر در وزارت مسئولیت دارد و اقدام می کند؟ چه مسئولیتی دارد؟
معمولاً رئیس سازمان فناوری اطلاعات بود و اخیراً مدیرعامل شرکت زیرساخت مسئول این کار شده است. ولی بعد از ابلاغیهی ۱۲ آذر ۹۸، علیرغم اینکه جنبوجوش زیادی در وزارتخانه ایجاد شد، امّا کاملاً با خلأ مواجه هستیم.
مطلب دیگر هم از لحاظ نظری است. از لحاظ نظری در مورد بخشهایی از پروژهی شبکهی ملی اطلاعات، هرآنچه که از شبکهی ملی ارتباطات خارج میشود، وقتی در حوزهی اطلاعات میآید نوعی فقدان انگیزه دیده میشود. علتش هم این است که در مأموریتهای وزارت ارتباطات وجود ندارد و دوستان هم که مجری هستند بعضاً از لحاظ نظری شاید موافق نباشند و تا قبل از ۱۲ آذر نگاه تکلیفی نداشتند و میگفتند اصلاً تکلیف ما نیست. بعد از آذر تکلیف ایجاد شده، ولی هنوز که هنوز است ما در ساختار و انگیزه دچار مشکل هستیم. متأسفانه این ساختار و انگیزه بهخصوص انگیزه تا ردههای پایین سازمان هم وجود دارد. چندروز پیش رئیس سازمان فناوری اطلاعات مقالهای را منتشر کرد که در آن گفته اصلاً اشتباه است که ما بخواهیم به پلتفرم بپردازیم و ما باید به محتوا بپردازیم. ببینید ما اختلاف مبنایی داریم. در حالی که رهبر انقلاب در سخنرانی اخیرشان به دولت فرمودند: «فضای مجازی یک چیزی نیست که آدم بتواند مثل یک آب روانی هر جور که میخواهد از آن استفاده بکند؛ دیگران دارند این آب را به یک سمتی که خودشان میخواهند هدایت میکنند». این نشان میدهد که رهبری نظرشان این است که این پلتفرمها همان هدایتگر آب هستند که دارند به یک جای خاصی هدایت میکنند. امّا رئیس سازمان فناوری اطلاعات در این مقالهای که نوشته میگوید ما باید به آب بپردازیم. متأسفانه ما هنوز یک اختلافات مبنایی و نظری با آقایان داریم.
آقایان بهعنوان تکلیف میخواهند کمک کنند، ولی از لحاظ انگیزهای و نظری اختلاف وجود دارد، و ساختار هم وجود ندارد، و دولت با مشکلات زیادی مواجهه است. مثلاً همین الان برای ادامهی این پروژه از سمت دولت با کمبود بودجه مواجهه خواهیم بود. علیرغم اینکه این بخش فقط دو اپراتور همراه اول و ایرانسل دارد که بیش از شش هزار میلیارد تومان در سال به دولت پرداخت میکنند. و برای دولت درآمدزایی دارند، ولی بخش خیلی کوچکی از این عدد به شبکهی ملی اطلاعات برمیگردد. در دولت یازدهم میزان بودجهای که برای شبکهی ملی اطلاعات اختصاص پیدا کرده، با اینکه ما در مرکز ملی ناظر هستیم و به ما منعکس نشده، عدد بسیار کوچکی است. یعنی درآمد دولت از این بخش فراوان بوده، ولی سرمایهگذاری برای شبکهی ملی اطلاعات تقریباً در چهار سال اخیر صفر بوده است. این مشکلات ریشهای وجود دارد و باید حل شود.
الان پلتفرمهای پیامرسان خارجی پنجاه درصد ترافیک بینالملل کشور را اشغال کردهاند. این درصد اشغال را دوستان باید براساس مصوبات، عددش را خیلی پایینتر از این مقدار بیاورند. از چه طریق؟ از طریق ایجاد ظرفیت در خدمات داخلی و پلتفرمهای داخلی که متأسفانه بحث پلتفرم داخلی معنی ندارد. یعنی بعضی از دوستان در وزارت ارتباطات همانطور که عرض کردم مقاله مینویسند که ما باید روی پلتفرم خارجی کار کنیم و مخاطبمان را در جهان پیدا کنیم! حالا ما نمیدانیم مخاطب جهانی چقدر از مخاطبین ملی ما را تشکیل میدهند!
البته نظر ما در مرکز ملی این است که حتماً از ظرفیتی که در پلتفرمهای خارجی برای مخاطب قراردادن مسلمانان جهان و برای ایرانیان خارج از کشور میشود فراهم کرد، باید استفاده کنیم. ما باید در دیپلماسی عمومی خودمان از ظرفیت پیامرسانهای خارجی استفاده کنیم. ما مخالف آن نیستیم، ولی بحث این است که برای نظام آموزشیمان، نظام اطلاعرسانیمان، نظام رسانهایمان و... باید طبق مصوبهی شورایعالی فضای مجازی و طبق ابلاغیههای رهبر انقلاب در داخل هم فراهم کنیم.
وزارت ارتباطات از روز اوّل مجری و متولی این پروژه بود. وزارت ارتباطات و در نهایت دولت مخاطب مصوبات شورایعالی فضای مجازی بود. خواستهی ما از وزارت ارتباطات و دولت ظرفیتسازی، قابلیتسازی و بالابردن سواد رسانهای مردم است که چرا باید از پلتفرمهای داخلی استفاده کنند، نه اینکه متولیان آن وزارتخانه مقاله بدهند که پلتفرم مهم نیست و لزومی ندارد که به پلتفرم توجه کنید و بروید محتوا تولید کنید. محتوا را ملت تولید میکند. این محتوایی که الان ملت تولید میکند چرا باید در پلتفرم خارجی باشد. این مأموریت از نه سال پیش به وزارت ارتباطات داده شد که این کار را انجام دهد، چون مجری پروژهی شبکهی ملی بوده و در این حوزه صراحت داشته است. امّا متأسفانه در اینباره ما ارادهای نمیبینیم. به همین دلیل اخیراً ما در مرکز ملی فضای مجازی با هماهنگی دولت و وزیر محترم ارتباطات بهدنبال این هستیم که از ظرفیت اپراتورها استفاده کنیم. کمااینکه یکی از اپراتورها شبکهی شاد را در کشور راهاندازی کرد. شبکهی شاد با همهی نواقص و مشکلاتی که دارد، باعث افتخار ملی ماست. در فرصت کم، تقریباً در دو ماه توانستند یک پلتفرمی راهاندازی کنند که البته امیدواریم تا پایان امسال اشکالات این پلتفرم کاملاً مرتفع شود و ما شاهد یک پلتفرم پیشرفته در این حوزه باشیم.
ما درحقیقت از ظرفیت اپراتورها داریم استفاده میکنیم برای اینکه بتوانیم بخش عمدهای از این خدمات عمومی را برطرف کنیم. در رابطه با سیستم عامل هم با کمک وزارت ارتباطات بهدنبال این هستیم که هرطور شده از ظرفیت بخش خصوصی و از ظرفیت بخشهای عمومی کشور استفاده کنیم که بتوانیم گوشی با سیستم عامل مستقل داشته باشیم. چون آسیبپذیرترین نقطهی شبکهی ملی اطلاعات ما مدخل ورودی به شبکه است. مدخل ورودی ما به شبکه سیستم عاملهای آمریکایی اندروید و IOS است. این دو سیستم عامل از سیستم عاملهای فعال هستند. یعنی این سیستم عاملها مرتب با یک مرکزی در تماساند، و روزآمد و کنترل میشوند. این سیستم عاملها خودشان را محق میدانند که اپلیکشنها و گوشیها و حتی باتری مصرفی گوشی را کنترل کنند. یعنی جریان مصرفی و موقعیت اپراتور را براساس آن خدماتی که ارائه میدهند، کنترل میکنند. اپلیکیشنها را تشخیص میدهند که امنیت دارند یا ندارند و در قوانین خودشان حذف و اضافه میکنند. این خیلی مسئلهی خطرناکی است.
الان یکی از فشارهایی که دارند روی شرکت هواوی میآورند، حوزهی سیستم عامل است که اجازه نداشته باشد از سیستم عامل اندروید استفاده کند. این اعلام جنگ با یک کشور است. حالا چینیها آمادگی این جنگ را ندارند و به روی خودشان هم نمیآورند. ولی این نوعی اعلام جنگ است. ضربهای که آمریکاییها در عملیات نرم به شرکت هواوی زدند، چند میلیارد دلار است، چند میلیارد دلار برنامههای توسعهی کشور چین را که برای سالهای آینده روی نسل پنجم، روی گوشی موبایل و سایر موارد، سرمایهگذاری کرده بود را مورد تعرض قرار دادند. البته بالاتر از صدها میلیارد دلار است. با یک اقدام صدها میلیارد دلار به چین لطمه زدند. این اعلام جنگ است یا جنگ نیست؟ اعلام جنگ است. ولی طرف مقابل چون آمادگی جنگ ندارد، میگوید بیا با هم مذاکره و آتشبس کنیم.
حالا همین جنگ را آمریکاییها بسیار محدودتر با ما اعمال کردند و مطمئن باشید آن روزی که ما شبکهی ملی اطلاعاتمان بهطور کامل پیادهسازی شود، وارد همین نوع جنگها با ما خواهند شد. آمریکاییها خیلی مستقیم و رک میگویند که حق استفاده از پیامرسان تیکتاک چینی در آمریکا را ندارید، یعنی فیلتر میشود. یا میگویند که ما میخواهیم اینترنت پاک داشته باشیم. اینترنت پاکی که آنها تعریف میکنند چیست؟ با تعریف ما متفاوت است. آنها میگویند اینترنت پاک، اینترنتی است که در آن هیچ شرکت چینی، نرمافزار چینی یا هیچ سایت چینی وجود نداشته باشد. اینها در حال پیادهسازی هستند. دارند این کار را انجام میدهند.
ما هم درحقیقت این نگرانیها را داریم. متولیان امور در کشور باید از جان و دل به این مطلب اعتقاد داشته باشند. وقتی فعالیت شهروندان ما، کار رسانهایشان، کار اطلاعرسانیشان، مدخل ورودیشان به فضای مجازی در اختیار آمریکاییها باشد، آنها هروقت اراده کنند، جنگ سایبری خودشان را با ما شروع میکنند. شبکهی ملی اقدامی است که آسیبپذیری ما را در چنین جنگی کاهش میدهد. الان ما از خدمات عمومی و پایه شروع کردیم و انشاءاللّه امیدوار هستیم در سایر قسمتها هم به خودکفایی در حوزههای پلتفرمهای موردی، مثل پول مجازی، بانک مجازی، بهداشت مجازی و سایر موارد برسیم. البته در برنامههای تحول بهخصوص برای برنامهی هفتم، مذاکراتمان را شروع کردیم که حتماً این موارد دیده شود.
شکل گیری شبکه ملی اطلاعات با فرمان رهبر انقلاب آغاز شد. در مورد حمایت های ایشان اگر مطلبی در نظر دارید بفرمایید؟
در پینوشتهای رهبر انقلاب بر گزارشهایی که دربارهی شورای عالی فضای مجازی برایشان میفرستیم، دو رکن اساسی فضای مجازی بوده است؛ یکی مدیریت مستقل ملی بر فضا و دیگری ایجاد امنیت مناسب برای شهروندان، که بتوانند با خیال راحت کار کنند.
معمولاً این دو مورد در پینوشتهای ایشان خیلی برجسته است. اگر ما حمایتهای ایشان در مورد پیگیری اجرای شبکهی ملی اطلاعات را نداشتیم، به ضرس قاطع میگویم که شاید امروز بسیاری از اقداماتی که در این حوزه صورت گرفته، شکل نمیگرفت و بسیاری از نهادسازیهایی که در این سالها شکل گرفته و توسعه پیدا کرده و پایههای اجرای شبکهی ملی اطلاعات در کشور هستند، شکل نمیگرفت. اشراف ایشان در مقایسه با دیگر مسئولان اصلاً قابل قیاس نیست.