اپیدمی کرونا در ایران بحرانی چندجانبه است با این وجود، تاریخ ایران مالامال از بلایای طبیعی، تحولات سیاسی، بیماریهای همه گیر و فشارهای بیگانگان بوده که هر کدام می توانست هر کشوری را تجزیه کند اما ایران همیشه خود را نجات داده است.
به گزارش پایداری ملی به نقل از خبرگزاری فارس، برای اولین بار در شهر ووهان چین، پس از اینکه مردم بدون علت مشخصی دچار سینه پهلو شدند و واکسنها و درمانهای موجود مؤثر نبودند، نوع جدیدی از کروناویروس شناسایی شد که ابتدا به آن، عنوان 2019-nCoV داده شد ولی با عبور تعداد قربانیان ویروس کرونا از مرز ۱۰۰۰ نفر سازمان جهانی بهداشت برای بیماری ناشی از آن نام رسمی کووید ۱۹ انتخاب کرد.
آوریل ۲۰۰۹، وزیر بهداشت اسرائیل ( Ya'akov Litzman) یک نشست خبری فوری تشکیل داد. یک ویروس آنفولانزای مرموز در این کشور شیوع پیدا کرده بود و هر لحظه انتظار میرفت دولت، اولین مورد ابتلا به آن را به اطلاع عموم برساند. اما خیلی زود معلوم شد هدف وزیر از فراخواندن خبرنگاران به آن بیمارستان محلی صرفاً آرام کردن مردم نبود. وی با صراحت تمام گفت: "این ویروس را آنفولانزای مکزیکی ( Mexican Flu)نام میگذاریم و آن را به اسم آنفولانزای خوکی نخواهیم شناخت."
با این که آنفولانزای خوکی حالا رسماً H1N1 نامیده میشود، اما تقریباً به محض پدیدار شدن اولین موارد ابتلا، نام خودش را بین مردم پیدا کرد. ویروس به شکل مشکوکی به ویروسی که خوکها را آلوده میکرد شباهت داشت و اولین بیمار مبتلا به آن هم در روستایی در همسایگی یک مزرعه صنعتی زندگی میکرد که به طور مداوم ۵۰ هزار حیوان در آن نگهداری میشود.
با پیدایش اولین نمونههای ابتلا به کرونا در شهر ووهان چین، مقامات بهداشتی دوباره در تنگنای سیاسی مشابه قرار گرفتند. طی هفتههای ابتدایی طیف گستردهای از نامها روی این ویروس گذاشته شد، از جمله "آنفولانزای ووهان"، "ویروس کرونای ووهان"، "ویروس کرونا"، " nCov- ۲۰۱۹"و همین طور نام نسبتا بلند "ویروس ذاتالریه بازار غذاهای دریایی ووهان".
روز ۱۱ فوریه، سازمان بهداشت جهانی در نشستی خبری "کووید ۱۹ "را به عنوان نام رسمی این بیماری که از ویروس کرونا نشأت میگیرد، معرفی کرد.
حالا جهان امروز یک همهگیری جهانی از بیماری کروناویروس۲۰۱۹، ناشی از ویروس کرونای جدید را تجربه میکند. در ۱۱ مارس، سازمان بهداشت جهانی شیوع بیماری را همهگیری جهانی اعلام کرد. از ۹ مارس ۲۰۲۰، بیش از ۱۲۲۰۰۰ مورد از این بیماری در بیش از ۱۲۰ کشور و سرزمین تأیید شدهاست که شیوع عمده آن در سرزمین اصلی چین، ایتالیا، کره جنوبی و از جمله ایران بوده است.
* مسئله ای به نام ویروس کرونا
بیش از ۲ ماه پس از شیوع ویروس کرونا در استان هوبئی، شهر ووهان ( Wuhan China)، در چین، آخرین آمار نشان میدهد که شمار مبتلایان و افرادی که جان خود را در اثر ابتلا به این ویروس در این کشور از دست میدهند کاهش یافته است. این در حالی ست که شمار مبتلایان به ویروس کرونا در بیرون از مرزهای چین، کانون اصلی این ویروس، اخیرا ۹ برابر شده تا جایی که ویروس کرونا خیلی زود به مهمترین نگرانی مردم دنیا تبدیل شد.
کرونا به دو دلیل زنگهای هشدار را به صدا در میآورد. اول اینکه بیماری در ابتدا به صورت تصاعدی گسترش پیدا میکند. رادیوی بینالمللی فرانسه در مورد کاهش شمار مبتلایان به ویروس کرونا در چین و افزایش آن در بیرون از مرزهای این کشور میگوید(3): «چین بعد از آن که پذیرفت با یک همهگیری مواجه است، مدیریت خیلی خوبی را انجام داد».
بر اساس گفتههای کارشناسان، به دو دلیل ویروس کرونا در دیگر نقاط جهان افزایش یافته است؛ نخست این که در مراحل اولیه، افراد زیادی این ویروس را از چین به دیگر نقاط جهان انتقال دادند. و دلیل دوم را هم جدی نگرفتن ویروس کرونا و عدم آمادگی دیگر کشورها برای کنترل و مهار کردن این ویروس بیان میکنند.
شمار بیشتری از کشورهای جهان از جمله عربستان سعودی، تونس، مراکش و سنگال هم از تشخیص نخستین موارد ابتلای به کرونا خبر دادهاند. همچنین بسیاری از صاحبنظران در مورد ارزیابی خود در خصوص چشمانداز روزهای آینده در مورد ویروس کرونا در جهان میگویند که حداقل طی چند هفته آینده این ویروس در حال گسترش خواهد بود و به دلیل عدم آمادگی کشورهای عنوان شده، آنها با موارد جدید زیادی روبهرو خواهند شد.
حالا پس از چین، کره جنوبی و ایران هم به کانونهای اصلی ویروس کرونا تبدیل شده و تا حالا به چندین کشور دیگر هم از جمله بخشی از آسیای غربی و تا حدودی تا اروپای مرکزی، این ویروس را انتقال دادهاند.
اما یک نکته مهمی که در مورد وجه مشترک کره و ایران در رابطه با شیوع و انتقال ویروس کرونا مشخص شده است؛ این است که "بین ایران و کره جنوبی یک شباهت جالبی وجود دارد" و آن این است که در هر دو کشور، "یک منطقه مذهبی( Religious Area)" موجب گسترش این ویروس به دیگر مناطق شده است.
اکنون ویروس کرونا خیلی زود به مهمترین نگرانی مردم و حاکمیت در ایران تبدیل شده است و با توجه به موضوع فوق کرونا به دو دلیل به یک مسئله اساسی در کشور تبدیل شده است:
اول اینکه بیماری در ابتدا به صورت تصاعدی گسترش پیدا کرده و دهها مورد به صدها و صدها به بیش از هزار مورد تبدیل شده است. ارقام ریاضی بالا میروند و شایعات و گمانهزنیها در مورد کم اثر بودن نظام بهداشت، بحران شدید اجتماعی و اقتصادی و شیوع مرگبار بیماری شدت میگیرند.
دوم، بیاطمینانی و ابهام شدید است. پراکندگی دادهها و گزارشهای متناقض خصوصاً در فضای مجازی و سایبری باعث شده مجموعه نظام سلامت نتواند احتمال بدترین حالت را رد کنند و در نتیجه اخبار بد بیش از پیش پخش میشوند. تردیدها بر ویژگیهای اصلی این بیماری سایه افکندهاند و کسی نمیداند این بیماری چگونه منتقل میشود و چه درصدی از مبتلایان جان خود را از دست میدهند.
* مخاطبین پیامدهای ویروس کرونا:
برای پاسخ به این پرسش که پیامد ویروس کرونا بر چه کسانی و چه سازمانهایی تاثیرگذار است، باید این پدیده را در چند وجه تفکیک کرد و توضیح داد تا به روایتی از چگونگی پیامدهای احتمالی کرونا در جامعه امروز ایران رسید.
نخست، «کرونای سخت[Hard Corona]» یا «زیست شده بیماری»، یعنی تعداد مبتلایان و قربانیان است که در ایران و در کشورهای دیگر گسترش یافته است.
دوم، «سیاست کرونایی[ Managed corona]» یا «مدیریت شده»، یعنی مجموعهای از خطمشیها و برنامههایی است که دولت، سازمانهای بهداشتی، نظام سلامت و نهادهای مدنی در این زمینه اتخاذ میکنند.
سوم، «کرونای نرم» یا «کرونای بازنمایی شده [Representative corona]» است که در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی در قالب متنهای گوناگون روایت میشود. نهایتا «کرونای جهانی شده[ Globalized corona]». درگیری با کرونا محدود به ایران نیست، بلکه کرونا به مثابه «نشانه جهانی» در خانهها، بدنها و ذهن و زبان ما نفوذ کرده است. کرونا اکنون به زبان جهانی تبدیل شده است و همه جوامع کمابیش در حال اندیشیدن و سخن گفتن با زبان کرونا درباره جهان، روابط بینالملل و موضوعات انسانی و جهانی شدهاند.
الف: ویژگی مهم کرونای زیستشده این است که تمام بدنهای مردم ایران درگیر این تجربه زیسته هستند؛ چه مبتلایان، چه آنهایی که بیمار نشدند؛ چه اهالی شهرهای درگیر بیماری و چه غیر از آنها، همه بدن خود را در معرض ویروس احساس میکنند. این همگانی شدن کرونا و اثرگذاری آن بر بدنها به شیوه تودهوار ویژگی خاص این پدیده است. ما در دهههای اخیر با بحرانهای بزرگی مثل زلزله، سیل، جنگ، حمله ملخها و بحرانهای آلودگی محیطزیست مواجه بودهایم، اما هیچ یک از این بلایا و فجایع شبیه کرونا نبودند اما کرونا چند ویژگی دارد. اولاً بر همه بدنها تأثیرگذار است و ثانیا تأثیر آن مستقیم، فوری و عریان است. دیگر این این ویروس ابعاد کاملا ملی و سراسری دارد. نهایتا این که هنوز برای پیشگیری و درمان راه حلی پیدا نشده است.
ب: کرونا به طور طبیعی دولت را به درگیری همهجانبه برای مبارزه واداشته است؛ و درگیری همهجانبه سیاست با کرونا به معنای درگیری همه جانبه سیاست با بدنهای شهروندان است. برخلاف اینکه معمولاً دستور کارهای سیاست به طور مستقیم با بدنهای شهروندان برخورد ندارد. اما این سیاستها میتواند در درازمدت و با فاصله با بدن ما پیوند بخورند، اما اینکه بیواسطه، عریان و فوری جسم درگیر آن شود در فضاهایی مانند شکلگیری بیماری واگیردار فراگیر امکانپذیر است.
دهههای طولانی از تجربه طاعون، وبا و شیوع بیماریهایی به این گستردگی میگذرد. در حال حاضر، سیاست نه فقط در حوزه سلامت بلکه در تمام حوزههای سیاستگزاریهای عمومی مورد نقد، بازاندیشی و گفتگو توسط شهروندان قرار گرفته است.
در فضای کرونایی شده، گفتگوهای جمعی حول بدن و سیاست از اهمیت بالای برخوردار است. تا به حال، گفتگوها درباره سیاست به پیوندهای تاریخ، مذهب، امنیت و مقولات اینچنین از سیاست و حکمرانی مربوط بود.
اگر چه همیشه بهداشت و درمان و سلامت موضوع گفتگوها با حکومت حداقل در دوره معاصر بود، اما این گفتگوها اغلب همه شهروندان را درگیر نمیکرد و فقط شامل فعالان سیاسی و اجتماعی میشد که به نمایندگی جامعه با حکومت وارد گفتگو یا چانهزنی میشدند. اما در فضای کرونایی کنونی تمام شهروندان درگیر گفتگوی جدی با سامان سیاسی شدهاند. احساس خطر درباره سلامتی و جانشان، آنها را ناگزیر از توجه و بحث درباره شیوههای حکمرانی[Governance practices]، سیاست و خطمشیها در زمینههای مختلف از تغذیه، امنیت سلامت و بهداشت تا اقتصاد و روابط بینالملل کرده است.
وقتی حکومت، مدارس، دانشگاهها و اجتماعات را تعطیل یا با محدودیتهایی همراه کرده است در عمل همه شهروندان به نوعی خود را درگیر حکمرانی میبینند. به هر حال همیشه جمعیت محدودی بین ۱۵ تا ۲۰ درصد برای مشارکت در بحث سیاسی و درگیری با حکمرانی آمادگی دارند، اما در موقعیتهای اضطراری، چون موقعیت کرونایی، همه به میزان متفاوتی با پرسشهایی درباره کیفیت حکمرانی، عملکرد کارگزاران و سیاستها مواجه شدهاند. این وضعیت جدید که باعث احیای گفتگوی سیاسی میان شهروندان عادی شده است در صورت تداوم موقعیت کرونایی، شیوه یا نوع پیوند حکمرانان را با شهروندان را به طور عمیقی تحت تأثیر قرار خواهد داد.
ج: در وجه سوم کرونا، شبکههای اجتماعی، رسانهها و مطبوعات به طور یکپارچه در خدمت بازنمایی کرونا هستند. در این فضا میلیونها متن تصویری و مکتوب درباره کرونا و ابعاد گوناگونش خلق میشود. در این فضا، «مخیله اجتماعی» شهروندان با ابعاد تازهای از تاریخ، فرهنگ و سیاست و بدن آشنا میشود. اکنون نه تنها پزشکان و محققان علوم بهداشتی، بلکه مورخان، جامعه شناسان، هنرمندان و تمام شهروندان آگاه جامعه، به روایت کردن و مستندسازی تجربه زیسته و سیاستهای کرونایی مشغول هستند.
د: کرونا در جهان، زبان مشترکی میان ملتها به وجود آورده است. این زبان مشترک، شکلی از همدلی و یکپارچگی را شکل میدهد که کرونا را دشمن مشترک بشریت میداند. از این منظر، طبقهبندیهای سیاسی غیریتسازی[Otherness]، چون شرق و غرب که جمهوری اسلامی برآن تکیه دارد با چالشهای جدی مواجه میشود. در این فضا، کرونا به عنوان ویروس از مفهومی خنثی، غیرایدئولوژیک و بیطرفانه برخوردار است، اما این ویروس به شیوهای پیچیده، شیوههای جدیدی از رمزگذاری و رمزگشایی سیاستهای بینالمللی و روابط جهانی در حوزههای گوناگون را موجب میشود.
کرونای جهانی شده و گفتگوهای گسترده در شبکههای اجتماعی که این مفهوم را تولید، ترویج و توسعه میدهند میتواند ایرانِ در معرض تحریم و انزوای بینالمللی را به شیوه نامتعارفی در مقابل جهان قرار دهد و افکار عمومی جهانی را متوجه زندگی روزمره و سلامت شهروندان ایرانی کند. همچنین گسترش کروناویروس از ایران به کشورهای دیگر بر وخامت موقعیت جهانی شده کرونای ایران میافزاید. از اینرو، احتمال تغییرات همه جانبهای در فضای محلی و منطقهای میرود.
* چه نهادها و وزارتخانه هایی متولی رفع این پیامد هستند؟
با بررسی آثار و پیامدهای ویروس کرونا در کشور، در وهله اول آنچه که به عنوان شاخصترین نهاد متولی و موثر برای رفع پیامدهای این ویروس در سطح کشور مطرح می شود مجموعه سیستم حکمرانی کشور [Country Governing System] و در راس آن هیئت دولت و شخص رئیس جمهور میباشد که با توجه به موضوع فوق، دستور تشکیل ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا از طرف رئیسجمهوری از همان ابتدای پیدایش بحران در کشور، به وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی داده شد، و سپس با صدور حکم و ابلاغ جدیدی به وی ماموریت داد تا ضمن تشکیل جلسات مستمر این ستاد، از تمام توان مجموعههای ذیربط به منظور کمک به جلوگیری از شیوع و ریشهکنی هر چه سریعتر این بیماری بهره گرفته و به طور مستمر به ریاست جمهوری گزارش داده شود.
همچین در جلسه هیات دولت نیز عوامل بروز کرونا و وظایف دستگاههای اجرایی برای مقابله با آن بررسی شده که بر طبق آن عوامل بروز کرونا، پروتکلهای درمانی، وظایف دستگاههای همکار با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از جمله وزارتخانه های کشور، راه و شهرسازی، صنعت، معدن و تجارت، علوم، تحقیقات و فناوری، آموزش و پرورش و میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، دستیار ارتباطات اجتماعی رییس جمهور و سخنگوی دولت، رییس سازمان مدیریت بحران کشور و رییس سازمان پدافند غیرعامل به عنوان وزراتخانه ها و سازمانها و افراد متولی رفع این پیامد مشخص شدند.
در ادامه نیز کارگروهی با مسئولیت معاون اقتصادی رییسجمهور و با عضویت وزیر امور اقتصادی و دارایی و ریاست بانک مرکزی و وزاری صنعت، معدن و تجارت، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جهاد کشاورزی و میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و رییس سازمان برنامه و بودجه کشور و سخنگوی دولت و سایر روسای دستگاههای اجرایی ذیربط تشکیل شده است که بر اساس آن، وزارت صنعت، معدن و تجارت با هماهنگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید تدابیر لازم را به منظور تولید و تامین لوازم بهداشتی مربوط به پیشگیری از انتشار ویروس کرونا و مقابله با آن را اتخاذ کنند.
همچنین وزارت دادگستری نیز باید از طریق سازمان تعزیرات حکومتی با گرانفروشی و احتکار لوازم مربوط به پیشگیری از انتشار ویروس مذکور به طور جدی مقابله کند.
بر اساس این مصوبه مسئولیت سیاستگذاری و برنامهریزی برای اطلاعرسانی عمومی در خصوص مسائل مربوط به ویروس یادشده با سخنگوی دولت و اطلاعرسانی تخصصی بر عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.
اما در وهله دوم با توجه به توصیههای رهبر معظم انقلاب به تمامی ارگانها و نهادهای حاکمیتی و همچنین ستاد کل نیروهای مسلح جهت مشارکت فعال در رفع پیامدهای ویروس کرونا در کشور، قاطبه نیروهای مسلح و نهادها و بنیادهای زیر نظر دفتر مقام معظم رهبری، پای کار آمده و در این راستا بلافاصله با تشکیل قرارگاه پیشگیری و کنترل ویروس کرونا در ستاد کل نیروهای مسلح متناظر با آن، قرارگاهی در همه سازمانهای تابعه اعم از ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و وزارت دفاع تشکیل و مقرر شد تا خدمات خود را در زمینه پیشگیری و مقابله با ویروس کرونا از جمله تامین نظم و انضباط محیط اجتماعی و نیز اطلاع رسانی، برگزاری مانورهای پدافندی و مقابله با بحران زیستی و نیز احداث بیمارستانهای نطامی و صحرایی، استفاده از ظرفیتهای بهداشتی و درمانی و لجستیک نیروهای مسلح ارائه دهند.
* وسعت جغرافیای ویروس کرونا:
به اعتقاد محققان دانشگاهی مطالعه جغرافیایی ویروس کرونا نشان میدهد که ویروس کرونا همانند بیماری وبا دارای "جهان وطنی[Cosmopolitan]" است که وطن اول آن «ووهان چین» و پس از آن این ویروس کشورهای «کره جنوبی، ایران و ایتالیا» را به عنوان کشورهای خود انتخاب کرده است.
باید اذعان نمود که با ویروس کرونا و فرم جدید آن کووید- ۱۹ تا حدودی سازگاری کرد؛ اما سوال مهم در این زمینه آن است که «آستانه سازگاری [Compatibility threshold]» با این ویروس تا کجاست؟
در پاسخ باید گفت که آستانه سازگاری با این ویروس در چهار مورد نهفته است:
1- مورد اول اینکه به لحاظ جغرافیایی، این ویروس تقریبا فاتح جهان شده و هماکنون در بیش از ۱۲۰ کشور جهان حضور دارد و در بعضی کشورها که گزارشی از انتشار این ویروس در اختیار نداریم یا واقعا این ویروس به این کشورها وارد نشده است و یا گزارشدهی مناسبی از آن کشورها نداریم. کشورهایی که گزارشی از آنها وجود دارد، حدود ۶ میلیارد نفر جمعیت دارند. اما تاکنون بیش از ۱۰۰ هزار نفر از این جمعیت آلوده به ویروس کرونا شدند و اگر ۲ درصد از مبتلایان هم فوت کرده باشند، حدود ۲۰ هزار نفر در سطح جهان به دلیل آلوده شدن به این ویروس فوت کردهاند.
2- دومین مورد عامل جغرافیایی این ویروس است که میتواند بهصورت انبوهی و تشدیدی و در زمان بسیار کم جمعیت کثیری را در سطح جهان در برگیرد. ممکن است در موج بعدی آلودگی در جهان در ماه آینده به صورت تصاعدی افزایش یابد و چند صد هزار نفر را در بر گیرد.(همان)
3- سومین عامل اثرگذار در توسعه ویروس کرونا را ماندگاری و رشد ژنتیکی این ویروس دانست و یادآور شد: این ویروس در یک عنصر اقلیمی به نام دما با میدان تغییر ۹۰ درجه دما، یعنی ۶۰ درجه زیر صفر تا ۳۰ درجه بالای صفر میتواند حیات داشته باشد. بنابراین میتواند با تغییرات دمایی کره زمین خود را سازگار کند؛ از طرفی با دمای خفاشی ۴۰ درجهای (دمای بدن خفاشها) زایش یافته که بالاتر از دمای عادی بدن انسان است.
4- مورد چهارم در این است گرچه دانشمندان به دنبال کشف داروی درمان این ویروس هستند، ولی هنوز داروی موثر برای درمان آن یافت نشده است. فرض میگیریم داروی درمان این بیماری هم کشف شود، اما ویروس همچنان به عنوان یک پتانسیل مانند "وبا" وجود خواهد داشت و بهدنبال انتخاب کشور و افراد خود خواهد بود. پس جغرافیای ویروس کرونا به گونهای است که باید با آن سازگاری کرد(همان).
لذا پیشبینی جغرافیایی بر این واقعیتها تاکید دارد که با توجه به حیات این ویروس در برودت تا ۶۰ درجه زیر صفر و ۳۰ درجه بالای صفر و شناوری ۹۰ درجه دما، این ویروس مثل دیگر ویروسهای نوع کرونایی، در بسیاری از کشورهای جهان و ایران ماندگار خواهد بود و تراکم و تاثیرگذاری آن در اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور، مهر و آبان کمتر است و در ماههای آذر، دی، بهمن و اسفند سال ۱۳۹۹ مجددا افزایش خواهد داشت.
حتی اگر دانشمندان جهان داروی مناسب درمان این بیماری را کشف کنند، باز ایران و جهان بینیاز از خود مراقبتی، برنامهریزی مناسب برای کسبوکارها، فعالیتها، آموزش و دارو و درمان برای سال ۱۳۹۹ نخواهد بود.
* شدت و میزان تاثیر این پیامد چه مقدار است؟
واقعیت آن است که ویروسهای کشندهای چون سارس[SARS virus] در سال ۲۰۰۲، آنفولانزا در سال ۲۰۰۹ میلادی و مرس[MERS-CoV] در سال ۲۰۱۲ میلادی دوره شیوعی کوتاه داشتند و به سرعت برطرف شدند و همین موضوع امکان بهبود وضعیت سریعتر را فراهم ساخت.
اما آنچه که باید بدان اذعان نمود این است که ما هنوز نمیدانیم که این بحران در چه زمانی و به چه صورتی فروکش خواهد کرد. نه تنها ما نمیدانیم، در جهان نیز سناریوهای متعددی وجود دارند. سازمان بهداشت جهانی در حال حاضر یک بیماری همهگیر جهانی را اعلام کرده است و حتی کمیسیون بحران کرونا در آمریکا، که برخی از اعضای آن از قدیمیترین اپیدمولوژیستهای جهان هستند، در گزارشی که به مجلس این کشور ارائه دادهاند، اعلام کردهاند که تعداد مبتلایان به این ویروس میتواند سر به میلیونها نفر بزند و سیستم بهداشتی این کشور را به طور کامل از کار بیاندازد و یک بودجه بیش از هشت میلیارد دلاری برای مقابله با آن در نظر گرفته شده است.
پزشکان میگویند همیشه باید خود را برای بدترین سناریو آماده کرد، ولی امیدوار بود که بهترین سناریو اتفاق بیافتد. بهترین سناریو فروکش کردن این ویروس، پس از رسیدن به نقطهای از اوج در ابتدای تابستان و رسیدن به یک واکسن در حدود یک سال تا یک سال و نیم دیگر است. بدترین سناریو نیز روبرو شدن با یک بیماری همهگیر جهانی است که شاید در حد یک سوم جمعیت جهان را در بر بگیرد بیآنکه «واکسنی موثر» برایش یافته شود.
با توجه به میزان بالای قابلیت انتشار بیماری و میزان بالای کشندگی آن به نسبت بیماریهای مشابه، چنین سناریویی بسیار هولناک است. اما بهتر است ما آن را مد نظر خود قرار دهیم و اگر به آنجا نرسیدیم چه بهتر. در این سناریو و یا حتی در یک سناریوی حداقلی در طول سال آینده باید منتظر پیامدهای اساسی آن بود:
الف: در بعد بین الملل؛ پیامدهای اقتصادی تداوم وضعیت اضطراری ناشی از شیوع این بیماری را میتوان بر اساس تجربه ۱۷ سال پیش برآورد کرد. در آن هنگام شیوع بیماری تنفسی سارس اقتصاد چین را به بحران کشاند و بر کل اقتصاد جهان تاثیر نهاد. تجارت کمتر، کاهش شدید شمار مسافران به چین و از چین به دیگر کشورها و کاهش شدید بهای سهام از جمله پیامدهای شیوع ویروس سارس در در هنگکنگ در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ بود.
تاثیرات اقتصادی ویروس کرونا میتواند به مراتب شدیدتر از آن چیزی باشد که ویروس سارس باعث شده بود. در زمانی که شیوع ویروس سارس در هنگکنگ بحرانساز شده بود، سهم چین در اقتصاد جهان حدود پنج درصد بود. حال آنکه امروز، سهم چین در اقتصاد جهان به بیش از ۱۶ درصد رسیده است.
از این رو، تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که یک سرفه مختصر چین برای بیمار کردن اقتصاد کل جهان از جمله «زیان گسترده بورسی»، « اخلال جدی در زنجیره عرضه کالا»، « زیان برای صنعت گردشگری» و «سود برای داروسازی» کفایت میکند.
موضوع بعدی که در سطح جهانی و بین الملل پیامدهای بسیار گستردهای برای کشورهای جهان داشته؛ این است که احتمال فرضیه جنگ بیولوژیکی توسط ایالات متحده آمریکا علیه سایر رقبا و همتایان خود در سطوح رقابتهای ژئوپلیتیکی را بر اذهان عمومی انداخته، چرا که تحلیلهایی وجود دارد که کرونا؛ جنگ بیولوژیک واشنگتن علیه پکن است و از علائم آن میتوان بدین نکته اشاره کرد که در زمان جنگ تعرفه ها، این دو کشور بیشترین تنش را با یکدیگر در چند دهه اخیر تجربه کردند. تنشی که به جنگ تجاری[Business war] معروف شد. پیشرفت سریع چین در حوزه اقتصادی و تهدید آمریکا در این حوزه، انگیزه لازم برای فلج کردن اقتصاد چین توسط بیوتروریسم را ارائه میکند.
سرنگون کردن جمهوری اسلامی و تجزیه ایران از جمله سناریوهای مطرح از سوی تحلیلگران است که آمریکا و متحدانش سعی در اجرای آن دارند. در سال ۹۸ جنگ ترکیبی پیچیدهای علیه ایران به راه افتاده که ترکیبی از جنگ رسانهای، اقتصادی، روانی، الکترونیک، سایبرنتیک، ترور و بیوتروریسم است. پس از اجرای طرحهای مختلف در به آشوب کشیدن کشور و ترور مستقیم مقامات ارشد ایران، آمریکا، تهران را یکی از اهداف اصلی انتشار ویروس کرونا قرار داد تا به این وسیله، باقیمانده توان نظام جمهوری اسلامی در مدیریت بحرانها، تحلیل برود و ضربات نهایی برای فروپاشاندن آن وارد شود.
ب: در بعد داخلی آنچه بسیار قابل لمس است، این که شیوع ویروس کرونا منجر به تعطیلی مدارس و دانشگاهها شده و محدودیت جدی را در بسیاری از رویدادهای اجتماعی ایجاد کرده است.
آنچه که به نظر می رسد؛ اولین تاثیر این بحران که سلامت عمومی را تهدید میکند، هزینههای روانی ناشی از احساس ناامنی و اختلال است؛ شایعات منفی که در جامعه رواج مییابد از خود ویروس خطرناکتر هستند. بسیاری از شهروندان برای مصون ماندن از بیماری در خانه ماندهاند و با توجه به این موضوع که روزهای پیش رو، تاریخ برگزاری سنت نوروز ایرانی است، اگر مردم آمادگی برگزاری آئین خود نداشته باشند نیز عواقب منفی اجتماعی و اقتصادی در این خصوص مطرح خواهد شد.
برای ارزیابی خسارت اقتصادی شیوع کرونا در ایران، باید دانست که حدود نیمی از تولید ناخالص داخلی کشور از طریق بخش خدمات تولید میشود. به این ترتیب، هرگونه اختلال در ارائه خدمات و زیرمجموعهها از جمله حمل و نقل ضربه بزرگی به اقتصاد وارد خواهد کرد. خبرها در مورد اوضاع راکد بسیاری از «کسب و کارهای کوچک مستقل» مانند آرایشگاه، تعمیرگاه و... منتشر میشود که خطر اقتصادی بیشتر آنها را تهدید میکند.
از سوی دیگر، تداوم اختلال در تجارت با همسایگان، آسیب بزرگی به اقتصاد وارد خواهد آورد و تعادل ارز خارجی را از طریق اختلال در گردش پول به کشورهای همسایه تضعیف میکند.
نکته حائز اهمیتی که می توان بدان اشاره کرد این است که این بحران نکات مثبتی نیز میتواند داشته باشد به عنوان مثال ورود سازمانهای مردم نهاد، نیروهای مسلح، بسیج، گروههای جهادی از جمله هستههای فعال بسیج دانشجویی به موضوع فوق، همچنین همبستگی و رواج کمکهای خانوادگی و محلی برای حمایت از کسب و کارهای کوچک که میتواند از بازوی رفاه اجتماعی خود برای کمک به کسانی که در اثر بحران آسیب می بیندد، استفاده شود که حتی می تواند ظرفیتهای جدیدی را به اقتصاد ایران عرضه کند. همچنین استفاده از ظرفیت عظیم اینترنت و فضای مجازی که با توجه به شرایط موجود، تعدادی از جلسات، برنامههای آموزشی و حتی معاملات به صورت آنلاین انجام میشود پدیدهای است که میتواند خود را تحکیم کرده و از تأثیر منفی برخی فرآیندهای آسیبرسان؛ مانند ترافیک و آلودگی شهرهای بزرگ و کلانشهرها را بکاهد.
مضافاً رشد بی سابقه تلاش جامعه مدنی به ویژه در بخش بهداشت و سلامت تاثیر ماندگاری بر اقتصاد و جامعه ایران دارد.
در پایان باید اذعان نمود که اپیدمی کرونا در ایران بحرانی چندجانبه است با این وجود، تاریخ ایران مالامال از بلایای طبیعی، تحولات سیاسی، بیماریهای همه گیر و فشارهای بیگانگان بوده که هر کدام می توانست هر کشوری را تجزیه کند اما ایران همیشه خود را نجات داده است.