اغتشاشات اخیر برای چندمین بار ضرورت تدوین طرحی کلان برای مدیریت بر فضای سایبری به طور اعم و شبکههای اجتماعی به طور اخص را بیش از پیش برای ما آشکار کرد.
به گزارش پایداری ملی به نقل از پاپسا، دولت با مصوبه سران سه قوه در نیمه شب جمعه بیست و پنجم آبان ماه تصمیم به اصلاح قیمت بنزین گرفت. این تصمیم پیامدهای اجتماعی اقتصادی سیاسی و امنیتی متعددی به دنبال داشت که چند روزی فضای کلی کشور را ملتهب کرد.
فارغ از صحیح یا غلط بودن این تصمیم، زمانبندی به موقع یا بیموقع آن این و اینکه اجتناب ناپذیر بود یا نه، سبب شد که شاهد موج جدیدی از فتنه باشیم که رهبر معظم انقلاب آن را بسیار خطرناک توصیف کردند و به باور برخی تحلیلگران دامنهدارتر و پیچیدهتر از فتنه 96 و حتی 88 بوده است.
طرح اصلاح قیمت بنزین به هر تقدیر آزمونی برای بخشهای مختلف کشور بود که یکی از این بخشها فضای سایبری کشور بود که باز هم ضعفهای اساسی آن نمود پیدا کرد و لزوم توجه به امنیت سایبری بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت.
روزانه یک میلیون کاربر جدید وارد اینترنت میشوند
در این خصوص بیان چند نکته مهم و راهگشا خواهد بود. اول اینکه اینترنت واقعیت بزرگ عصر ماست و قطع کردن آن با منطق عصر ارتباطات سازگاری ندارد. اینترنت با همه ضمائم و الحاقات آن مشخصه جهان کنونی است نگاهی به آمار و ارقام گویای همه چیز است. هر روز بر تعداد افرادی که از اینترنت استفاده میکنند افزوده میشود. به عبارتی روشنتر، روزانه یک میلیون کاربر جدید وارد اینترنت میشوند.
در سال 2019 از جمعیت 7.6 میلیارد نفری جهان بیش از 5 میلیارد نفر از تلفن همراه و 4.3 میلیارد نفر کاربر اینترنت هستند و بیش از 3.4 میلیارد نفر عضو شبکههای اجتماعی هستند. بهعبارتی بیش از 57 درصد مردم جهان از اینترنت استفاده میکنند و سالانه حدود 9 درصد به این عدد اضافه میشود. در حالیکه شبکه 4G هنوز پیشرو است صحبت از نسل 5G است و کشورهای آمریکا، کره جنوبی، ژاپن و چندین کشور دیگر آن را راه اندازی کردهاند. شبکه 5G میرود که بر جهان سایه بیفکند و وعده خدمات هیجان انگیز در اکوسیستم دیجیتال را به مردم جهان میدهد.
کسب درآمد از دادهها به یک رویه در اقتصاد کشورها تبدیل شده است اپراتورها مدام در حال تحرک و رقابت هستند بین سالهای 2018 تا 2025 اتصال جهانی به اینترنت اشیا یا IOT ، 25 برابر میشود و درآمد جهانی آن چهار برابر و به 1/1 تریلیون دلار خواهد رسید. بازیگران، نقش آفرینان و محتوای فضای دیجیتال مدام در حال دگرگونی است. هوش مصنوعی کلید تجارت آینده و تحول دیجیتال خواهد بود و اپراتورها تمرکز خود را در سراسر جهان بر روی آن گذاشتهاند. اقتصاد اینترنت به سفره پربرکتی تبدیل شده است که ذائقه مصرفکنندگان دیجیتال فناوریهای نوظهور را سیراب میکند. در سال 2018 فنآوری موبایل و خدمات آن در مقیاس جهانی نزدیک به 4 تریلیون دلار ارزش اقتصادی ایجاد کرده است. دولتها در جای جای جهان برای پیوستن به شبکه 5G در حال اصلاح سیاستها و چارچوبهای نظارتی و تقویت زیرساختهای ارتباطی خود هستند.
ذکر این آمار و ارقام صرفاً برای گوشزد کردن یک نکته بود و آن اینکه در چنین اوضاع و احوالی و در چنین زمانهای، قطع کردن اینترنت یک کشور هشتاد میلیون نفری که در رقابت برای کسب جایگاه برتر اقتصادی اجتماعی و فرهنگی منطقهای است و انبوهی از کسب و کارهای وابسته به اینترنت دارد چه خسارت هنگفتی به دنبال دارد.
طبق گزارشها، اشتغال حدود 400 هزار نفر در کشور به طور مستقیم یا غیر مستقیم به اینترنت وابسته است. کمیسیون تجارت الکترونیکی سازمان نظام صنفی رایانهای تهران صحبت از خسارت روزانه 300 میلیاردی قطعی اینترنت به این بخش میان آورده است. برخی خبرگزاریها به نقل از سایت نت بلاک خسارت کلی قطعی اینترنت در کشور را روزانه بیش از 4000 میلیارد تومان عنوان کرده اند سایت staticta نیز خسارت روزانه قطعی اینترنت را در کشور ایران 60 میلیون دلار می داند.
خسارت قطعی اینترنت در درجه اول ناشی از بیتدبیری در مدیریت شبکه های اجتماعی است
به هر حال هرکدام از این گزارشها و اعداد و ارقام را مبنا قرار دهیم تفاوتی در اصل ماجرا ایجاد نمیکند و آن ایست که قطعی حدود دو هفتهای اینترنت در کشور خسارتی کلان به کشور وارد کرد و این خسارت در درجه اول ناشی از بیتدبیری در مدیریت شبکه های اجتماعی بود. به بیانی دیگر عدم امکان کنترل و تسلط بر شبکه های اجتماعی بخاطر اینکه پایه آنها خارج از کشور است باعث شد که قطعی اینترنت به عنوان یک راه حل منسوخ و پرمسئله و پرحاشیه در دستور کار قرار بگیرد.
این در حالیست که تاکنون بارها و بارها در مورد ملیسازی شبکه های اجتماعی هشدار داده شده بود و شواهد و تجربیات دیگر کشور در حوزه مرزبانی سایبری بیان شده بود. شبکه های اجتماعی متاسفانه در کشور ما بهصورت رها شده و کمتر کنترل شده فعالیت میکنند این در حالیست که باید بر نحوه توسعه آنها عملکرد آنها و اهداف آنها نظارت مداوم و دقیق وجود داشته باشد. آنچه که شبکههای اجتماعی برای ما به ارمغان آوردهاند عمدتاً دامن زدن به بینظمی و آشوب چه اقتصادی و چه امنیتی بوده است.
در کشور ما تاثیرات مثبت و منفی شبکههای اجتماعی کمتر مورد ارزیابی قرار میگیرد و رویکرد منفعلانهای به نظارت بر آنها به چشم میخورد. این ابزارها که برای کشورهای تولید کننده آنها در خدمت امنیت ملی هستند برای کشور ما بعضا به مختل کننده امنیت ملی تبدیل می شوند. به نظر میرسد این نکته که رسانههای اجتماعی بخشی از ابزار جنگ سایبری دشمن و وسیلهای برای ارعاب و تهدید هستند دست کم گرفته شده است.
جنگ سایبری از حالت دورهای و مقطعی خارج شده است
در حال حاضر جنگ سایبری از حالت دورهای و مقطعی خارج شده و شکل مداوم یافته است. بسیاری از تحلیلگران نقش رسانههای اجتماعی را در روند جنبشهای کشورهای منطقه و همچنین در شورشهای سال 2011 لندن غیرقابل چشمپوشی میدانند. همچنین کودتای 2014 در اوکراین با نقش آفرینی پاول دورف مدیر شبکه تلگرام انجام شد. در فتنه 88 ایران نیز شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و توئیتر از عوامل نقش آفرین آشوبها بودند.
همچنین در جریان حمله داعش به حرم مطهر و مجلس شورای اسلامی تمامی هماهنگی تروریستها در شبکه اجتماعی تلگرام انجام شده بود. در اغتشاشات دی ماه 96 کشور نیز نقش کانال تلگرامی آمد نیوز به عنوان لیدر فتنه کاملا آشکار شد.
شبکههای اجتماعی در آمریکا نیز به عنوان یک تهدید شناخته میشوند
این نمونه ها فقط ذکر معدودی از نقش آفرینی رسانه های اجتماعی در تهدید امنیت ملی به شمار میرود. امروزه رسانه های اجتماعی به ابزاری برای تحریک افکار عمومی تحریف حقایق، تقسیمبندی جامعه، تضعیف اعتماد به نهادهای دولتی و ... تبدیل شدهاند. حقیقت آن است که دشمنان از شبکههای اجتماعی برای جذب، ارتباط و آموزش اعضای خود، گسترش تبلیغات و رادیکالسازی استفاده میکنند. بسیاری از لایکها و کامنتهای ناشناخته، دام شبکههای اطلاعاتی خارجی هستند.
نکته قابل توجه این است که حتی در کشوری مانند ایالات متحده که خود منشاء بسیاری از این شبکهها بوده و بعد از یازده سپتامبر و برملا شدن ضعفهای اطلاعاتی آنها به گسترش این شبکهها برای کسب اطلاعات بیشتر دامن زد، شبکههای اجتماعی نوعی تهدید تلقی میشوند به نحوی که استفاده از رسانههایی مانند توئیتر و فیس بوک در محل کار دولتی ممنوع است. به عنوان مثال در سال 2013 حساب کاربری توئیتر آسوشیتدپرس هک شد یک توئیت دورغین منتشر کرد که اعلام کرد دو انفجار در کاخ سفید رخ داده و رئیس جمهور اوباما زخمی شده است. انتشار همین خبر دروغین طی دو دقیقه، 143 واحد ارزش سهام ایالات متحده را کاهش داد و خسارتی حدود 136 میلیارد دلار به بار آورد.
در سال 2012 در هندوستان شبکه های اجتماعی پیامهایی را منتشر کردند که طبق آن در برخی از شهرها مسلمانها به دیگر قومیتها حمله کردهاند و باعث التهاب شدند که دولت طی آن 250 شبکه اجتماعی و سایت را شناسایی و عامل التهاب معرفی کرد.
همه این موضوعات باعث شده است که ملیسازی سایبری در دستور کار بسیاری از کشورها قرار بگیرد. کشور چین یکی از پیشروان ملی سازی فضای سایبری است به نحوی که مورد انتقاد غربیها قرار گرفته و علت این ناسیونالیسم سایبری را تلاش چینیها برای سرپوش گذاشتن بر سرکوب تبتیها قلمداد کردهاند.
کشور آلمان نیز نارضایتی خود را در سال 2018 از وضعیت سایبری خود اعلام کرد. در این خصوص هورست زیهوفر، وزیر خارجه آلمان در اگوست 2018 بیان کرد که آلمان به یک رویکرد و ابزار جدید برای ایفای نقش در عرصه بین الملل در زمینه امنیت فضای مجاری نیاز دارد. وی گفت ما باید اذعان کنیم که در این زمینه عقب افتادهایم و زمانی که عقب افتادهاید حتما به رویکرد جدیدی نیاز دارید.
موضوع امنیت سایبری و تهدید امنیت ملی فقط به شبکه های اجتماعی خلاصه نمیشود بسیاری از نرم افزارها از جمله نرم افزارها و اپلیکیشنهای مسیریاب شهری که توسط دشمنان طراحی شدهاند نیز بخشی از پازل ایجاد ناامنی و دامنزدن بر آشوب را بازی میکنند، چنانچه اخیراً رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور فاش کرد که نرم افزار waze در جریان ناآرامی اخیر کشور بهجای هدایت شهروندان به مسیرهای کم ترافیک آنها را به سمت شلوغی و تراکم جمعیت سوق میداد تا بر ازدحام و اغتشاش بیفزاید.
به هر تقدیر کشور ما در طی یک سال گذشته دو بار به شکل اساسی از شبکه های اجتماعی زخم خورده است. اولی در جریان اختلالات در نظام اقتصادی و ایجاد التهاب در بازار ارز در تابستان گذشته و دومی مربوط به حوادث اخیر بعد از اصلاح قیمت بنزین است که متاسفانه این شبکهها بلافاصله به جنگافزار دشمن تبدیل شدند و ضعفهای نظارت و کنترل سایبری بیش از پیش آشکار شد.
با همه این اتفاقات، به نظر میرسد ضرورت تدوین طرحی کلان برای مدیریت بر فضای سایبری به طور اعم و شبکههای اجتماعی به طور اخص بیش از پیش برای ما آشکار شده باشد و امید میرود سیاستگذاران از اتفاقات رخ داده درس گرفته و ولنگاری سایبری را کنار نهاده و تدبیری برای مدیریت این شبکهها اتخاذ کرده و راه تکرار خطر را برای چندمین بار ببندند.