به گزارش پایداری ملی، ترور بیولوژیک یا بیوتروریسم نوعی اقدام تروریستی است که شامل انتشار عمدی عوامل بیولوژیک از قبیل باکتریها، ویروسها یا سموم میشود. این میکروبها ممکن است به شکل طبیعیشان یا به فرم دستکاری شده انسان باشند.
تاریخچه ترور بیولوژیک
قدمت به کارگیری میکروبها علیه انسانها در جنگهای مختلف به هزاران سال قبل یعنی زمانی که بشر حتی میکروب را نمیشناخته باز میگردد. شاید مشهورترین نمونه بیوتروریسم هنگام محاصره یک شهر به وقوع میپیوست که در آن، دشمن جنازه فردی طاعون زده یا حیوانی متعفن را که محل پرورش میکروبهای مختلف بود، روی یک منجنیق گذاشته و آن را به داخل قلعه یا شهر میانداخت تا موجب مریضی و مرگ ساکنین شهر یا نظامیان گردد.
اما شاید مشخص ترین نمونه ترور بیولوژیکی در جنگ جهانی اول به وقوع پیوسته باشد. مدت کوتاهی بعد از آغاز جنگ جهانی اول، آلمان یک کمپین خرابکاری بیولوژیکی در ایالات متحده، روسیه، رومانی و فرانسه راه انداخت. در آن زمان، یک دانشمند آلمانی به نام آنتون دیلگر در یک روستا در آلمان زندگی میکرد اما در سال ۱۹۱۵، به منطقه ای در ایالات متحده فرستاده شد که حامل کشتهایی از مشمشه (بیماری بدخیم و کشنده حیوانات و چهارپایان) بود. دیلگر یک آزمایشگاه در خانهاش در مریلند به راه انداخت. او با کار روزانه در لنگرگاهها در بالتیمور، اسبها را در حالیکه برای انتقال به انگلستان منتظر بودند، به مشمشه آلوده میکرد.
دیلگر تحت سوءظن به عنوان یک عامل کشور آلمان قرار گرفت اما هرگز دستگیر نشد. سرانجام دیلگر به مادرید اسپانیا فرار کرد و براثر اپیدمی آنفلوآنزا در سال ۱۹۱۸ درگذشت.
این فکر را در ذهن ما میکارند: "من خودم را میکشم"
آنچه مشخص است این است که امروزه با پیشرفت تکنولوژی، انواع مختلفی از بیوتروریسم به وجود آمده است. بسیاری معتقدند که بیوتروریسم در سطح وسیعش فقط مربوط به استفاده از میکروب علیه یک سیستم دفاعی نمیشود و هرگونه علم و تکنولوژی که به صورت مخفیانه و در قالبی غیر از سلاح گرم یا سرد علیه انسانها به کار رفته و موجب مرگ آنها شود، به نوعی ترور بیولوژیک است. این نحوه از تروریسم به حدی است که موجب تئوری پردازی بسیاری از متفکران و نویسندگان فیلمهای علمی تخیلی شده است.
طبق نظریه "سیستم انگیزشی مصنوعی" دانشمندان به قدرتی رسیده اند که میتوانند یک فکر یا تصور مشخص را در ذهن یک فرد مشخص کاشته و آن را پرورش دهند. این قدرت به حدی است که یک دانشمند میتواند با کاشت یک فکر و تصور در ذهن شخص، او را مجاب کند که مثلا خودکشی یا انتحاری کند. البته این بحثها هنوز در سطح نظریه است و ما هیچ داده مشخصی از این عملیات نداریم.
انواع بیوتروریسم
با اینکه تئوری "سیستم انگیزشی مصنوعی" مربوط به سطح کلان تروریسم علمی است اما ترور بیولوژیکی در سطح خاص و محدودش مربوط به نفوذ ارادی هرگونه میکروب(ویروس، باکتری یا قارچ) به فرد یا گروه افراد مختلف است. به طور کلی عوامل ترور بیولوژیکی در سه دسته تقسیم میشوند. دسته اول مربوط به ویروسها و باکتریهای واگیرداری هستند که با رعایت بهداشت عمومی میتوان مانع از نفوذ آنها شد. تولارمی، سیاهزخم، آبله، طاعون، بوتولونیوم و ... از جمله مشخص ترین نمونه این سموم هستند.
دسته دوم مربوط به بیماریهای کمتر کشنده است. مشمشه، تب کیو، توکسین، تیفوس و .. از جمله نمونه های این دسته هستند. اما دسته سوم شامل میکروبها و عوامل بیماری زای در حال ظهوری اند که برای انتشار جمعی مهندسی شده و به دلیل دردسترس بودن آنها و آسانی تولید و انتشار، نرخ مرگ و میر بالایی دارند.
افرادی که مدعی ترور بیولوژیک شده اند؛ چگونه یک خمیردندان عرفات را از پا انداخت؟
تا کنون افراد بسیاری مدعی شده اند که بر اثر ترور بیولوژیکی بیمار گشته اند. در داخل کشور ما هم کم نبوده اند افرادی که چنین ادعایی داشته اند. نادر طالب زاده(فیلمساز و مجری صدا و سیما)، فرج الله سلحشور(کارگردان سینما و تلویزیون) و بیژن نوباوه(خبرنگار و نماینده سابق مجلس) از جمله مهمترین چهرههایی هستند که خود یا اطرافیانشان مدعی ترور بیولوژیک آنها شدند.
نادر طالب زاده در مورد ادعایش مبنی بر ترور بیولوژیکی میگوید: "{چند سال پیش } به همراه گروهی از لبنان برای راه پیمایی اربعین به عراق رفتم که چمدان من را از هتلی که در نجف بودم از میان صدها چمدان برداشتند و ۵ الی ۶ روز بعد در کربلا نصفه شب تحویلم دادند. لب تاپ من را خالی و بررسی هایکامل را انجام داده بودند. از همان روز که چمدان را تحویل گرفتم حالم بد شد اما متوجه این ماجرا نبودم."
همچنین بیژن نوباوه در مورد بیماری خود و ارتباطش با بیوتروریسم گفته که یکی از 2 نوع سمی که در بدن وی است، از نوع سم باغبانی است که توسط آمریکایی ها در جنگ جهانی دوم استفاده می شد.
او در این رابطه میگوید: "بنده دو عمل جراحی مهم را درآمریکا انجام دادم. احتمال میدهم به دلیل سه ساعت بیهوشی سم را دراین مقطع وارد بدن بنده کرده اند."
در مورد چهرههای بین المللی هم شاید یاسر عرفات مهمترین نمونه مشکوک به ترو بیولوژیک باشد. برخی مشاوران و نزدیکان رهبر فقید تشکیلات خودگردان فلسطین معتقدند که او ترور بیولوژیک شده است. بسام ابوشریف، مشاور سابق عرفات میگوید که علت قتل عرفات استفاده از خمیر دندان آلوده به سم بود و هر زمان که مسواک میزد مقداری سم وارد لثه و سپس خون او میشد.
مشاور سابق رئیس سابق تشکیلات خودگردان فلسطین در این باره میگوید: "به یاسر عرفات قبل از مرگش گفته بودم که توطئههای برای قتل او وجود دارد، اما کسی توجه نکرد. یاسر عرفات خجالت میکشید پیشنهادهای من را بپذیرد که در آن از توصیههای به وی درباره خوردن غذا و دارو ارائه کرده بودم. من و خانوادههایی داوطلب بودیم برای او غذا درست کنیم و داروهایش را به او بدهیم. در این ارتباط هم نامه مکتوبی هم برای او (عرفات) فرستادم، اما رئیس آن را به اطرافیان خود محول کرد."
مشهور است که رژیم صهیونیستی در ترور بیولوژیک توانایی زیادی داشته و تا کنون بارها از آن استفاده کرده است. برخی منابع فارسی معتقدند که ترور "ودیع حداد" با خوراندن شکلات مسموم در سال ۱۹۷۸، ترور نافرجام "خالد مشعل" با اسپری کردن ماده "فنتانیل" در گوش او در اردن در سال ۱۹۹۷ که با دستگیری عوامل موساد پادزهر آن به اردن تحویل داده شد و ترور "محمود المبحوح" با تزریق ماده فلج کننده و خفه کردن با بالش در هتل دبی در سال ۲۰۱۰ اقدامات بیوتروریستی بوده اند که به طور رسمی اسرائیل آنها را قبول کرده است.
البته نباید فراموش کرد که با وجود غیر قابل انکار بودن ترور بیولوژیک اما اثبات این امر بسیار سخت است و در مورد بسیاری از موارد بالا، هیچگاه شواهد تعیین کننده ای در مورد آنها پیدا نشده و از سطح نظریه پردازی و گمان بالاتر نرفته اند.
چگونه در مقابل ترور بیولوژیکی بایستیم؟
مدیران نظامی و انتظامی کشور بایستی در قبال تهدیدات بیوتروریستی به چهار پرسش اصلی پاسخ دهند: چه کسی، چه وقت، چطور و کجا اقدام به چنین حملهای میکند. دانستن پاسخ این چهار پرسش کادر دفاعی را پیشاپیش در برابر تهدیدات آماده میسازد و کمک میکند تا منافذ نفوذ بسته شوند.
باشگاه خبرنگاران جوان در گزارشش در این رابطه اصول پنجگانهای را برای مبارزه با ترور بیولوژیک تعریف مینماید:
آگاهی: دانش و آگاهی از روند پدیده بیوتروریسم، شناخت تهدیدات، منافذ خطر و کلاً یافتن پاسخ چهار سوال کلیدی فوق گام نخست چنین مبارزهای است.
آمادگی: رسیدن به سطح مطلوبی از توانایی دفاعی با تمرینات و رزمایشها، دستیابی به علوم جدید، دستیابی به فنآوری نوین تشخیص و دفاع و درمان، تهیه لوازم و ملزومات چنین جنگ مخفی و ساکتی، دومین گام مبارزه و دفاع خواهد بود.
مهارت: اعتماد به نفس، غلبه بر ترس و مهارت در هدایت بحران به سمت عادیسازی شرایط، سومین و مهمترین گام چنین مبارزهای است.
شک: متولیان دفاعی کشوری که همواره در پنهان و آشکار مورد تهدیدات اجانب است، بایستی به هر پدیدهای حتی پدیدهای که در نگاه اول طبیعی جلوه میکند با نگاه شک بنگرند. چنین نگاه شک آلودی باعث میشود بسیاری از منافذ ورود دشمن باز شناخته شود و اصول ایمنی هرچه بیشتر رعایت گردد. دیگر نباید از کنار هر اپیدمی کوچک و بزرگی به سهولت گذشت.
کتمان و رازداری: وقتی نخستین هدف دشمن از حمله تروریستی ایجاد ترس در مردم عادی است، مهم ترین عمل کادر دفاعی آن خواهد بود که از انتشار خبر حمله و شایعهسازی در پیرامون آن خودداری نمایند. به خصوص کادر درمانی که با مصدومین چنین حملهای روبرو هستند. از انتشار خبر حمله، بیان تعداد مصدومین، نوع بیماری، بزرگنمایی واقعه نزد مردم عادی و بیان تشخیصها و علائم بالینی و درمانها در جراید ( در بیشتر موارد دشمن از طریق جراید نتایج حمله خود را ارزیابی میکند. به خصوص که خواسته باشد سلاحی جدید را بر مردم بیازماید ) جداً باید پرهیز نمود.
منبع: خبر فوری