به گزارش پایداری ملی، گروهک منافقین بعد از اخراج از عراق و ورود به کشور آلبانی در شرایط متفاوتی از ۵ دهه فعالیت خود قرار گرفت. این گروهک بعد از سی سال استقرار در عراق و در مجاورت مرز ایران به یکباره از فاصله ۸۰ کیلومتری مرز ایران به فاصله ۳ هزار کیلومتری ایران رسید. به عبارت دیگر از حریم امنیتی ایران به قدری فاصله گرفت که دیگر امکان هر گونه مزاحمتی از آنها سلب شد.
خلع سلاح سازمان نیز که یک دهه پیش در عراق صورت گرفته بود، توان عملیاتی را از این گروهک سلب کرد و از همه مهمتر میانگین سنی نزدیک به ۶۰ سال اعضا به علاوه ریزش شدید نیرویی و بحرانهای درونی نیز شرایطی را پیش روی سازمان قرار داد که حتی در صورت برخورداری از سلاح و حضور در مجاورت مرز ایران نیز، تهدید محسوب نخواهند شد!
اکنون این گروهک علیرغم توانمندیهای تروریستی سابقش که بابت آن از صدام دیکتاتور سابق عراق پول میگرفت، باید قابلیتهایی از خود نشان میداد که به حامیان جدیدش از جمله آمریکا ثابت کند، ارزش هزینهها و حمایتهای آنها را داشته است. از این رو با طراحی سران منافقین، اهم فعالیتهای این گروهک به عملیاتهای سایبری با هدف نفوذ و تأثیرگذاری در جامعه ایران متمرکز شد.
** فعالیت ۱۲۰۰ تروریست سایبری در آلبانی
یگان سایبری یا همان اتاق کامپیوتر، پدیده جدیدی در گروهک منافقین نبود و پیش از آن در اشرف و لیبرتی هم وجود داشت، اما تا قبل از تغییر مأموریتهای منافقین به سمت استفاده از فضای مجازی، فقط برای عده بسیار معدودی از سران و اعضای سازمان قابل دسترسی بود. این اتاق در آلبانی تحت عنوان یگان سایبری به یکباره با بکارگیری بیش از ۱۲۰۰ نفر کاربر به عنوان اصلیترین مأموریت سازمان در دستور کار قرار گرفت.
اعضای منافقین برای کار در این بخش ابتدا از فیلترهای سخت سازمان در تعیین میزان وفاداری و تعهد به سرکردگان گزینش شدند. گزینش اعضا از این رو صورت گرفت که دسترسی به فضای مجازی برای اولین بار قرار بود برای نیروهایی محقق شود که پیش از آن حق گوش دادن آزادانه به رادیو یا مطالعه روزنامه را هم نداشتند. طبیعتاً فضای مجازی و دنیای آزاد اطلاعات برای این گونه افراد میتواند سراسر مملو از نادیدههایی باشد که با القائات سرکردگان در طول سه دهه زندگی تشکیلاتی تناقض دارد.
سرانجام افراد گزینش شده آموزشهای اولیه برای استفاده از کامپیوتر و اینترنت را دریافت کردند و بعد از آن با شرح وظایف مشخص و محدوده بسیار بسته فعالیت در فضای مجازی تحت مانیتورینگ و نظارت محسوس و نامحسوس بسیار قوی وارد اتاق کامپیوتر شدند.
پیش از این در مقرهای منافقین در عراق یعنی اشرف و لیبرتی نیز اعضایی بسیار محدود به صورت گزینش شده، این گونه اقدامات که در میان منافقین به عملیات سایبری شهرت دارد را با استفاده از شبکه های اجتماعی مرسوم تجربه و آزمایش کرده بودند. صفحات ساختگی و فیک در فیسبوک با هدف فریب و جذب افراد در ایران نمونههایی بوده که پیش از این توسط منافقین آزمایش و اجرا شده است. تجربه این شیوه فعالیت منافقین از فتنه ۱۳۸۸ آغاز شد که در آن سال اعضای سازمان برای کمک به تشدید ناآرامیها از ابزار شبکههای اجتماعی استفاده میکردند.
تجربه تخلیه تلفنی در سازمان منافقین که لازمه آن تحلیل روانی مخاطب، شخصیتسازیهای ساختگی، تحریک مخاطب و اعتماد سازی است نیز به کمک اعضای یگان سایبری منافقین آمد. افرادی که قرار بود در اتاق کامپیوتر وارد عملیات سایبری یا همان عملیات فریب در شبکههای اجتماعی شوند، ساعتها توسط عوامل بخش «اخباری» یا همان تخلیه تلفنی منافقین آموزش دیدند که چگونه بر مخاطبین خود تأثیرگذار باشند، اعتماد آنها را جلب کنند، چگونه کاربران عموماً جوان شبکههای اجتماعی را فریب داده و تحریک کنند و بر چه مبنایی هر کدام دهها شخصیت ساختگی در فضای مجازی را هدایت نمایند.
پیرمردها و پیرزنهای منافق در یگان سایبری علیرغم آنکه عکسهای منتشر شده از آنها در فضای مجازی مورد تمسخر مخاطبین این اخبار در ایران قرار گرفت، اما به دلیل کار تشکیلاتی در برخی موارد طعمههای خود را که معمولاً از بین جوانان و نوجوانان بی اطلاع انتخاب میشوند به روشهای مختلف برای همکاری با منافقین فریب دادهاند.
** هویتهای ساختگی عناصر نفاق
اولین گام عناصر منافقین برای فعالیت در شبکههای اجتماعی طراحی اکانتهای فیک با هویتهای ساختگی است. هر عضو بر اساس سرعت عمل و مهارتش، چندین اکانت ساختگی در شبکههای اجتماعی مختلف را هدایت میکند. این صفحات معمولاً با نام دختران و پسران جوان با علائم مربوط به جریانات سلطنتطلبی یا حقوق بشری راهاندازی میشوند. در واقع سازمان با اطلاع از جایگاه منفورش در میان مردم ایران، از نام و پرچم خود استفاده نمیکند. آنها با استفاده از علائم سلطنت طلبی یا حقوق بشری از قبیل حقوق زنان و حقوق کودکان یا هشتگهایی نظیر «نه به حجاب اجباری»، «باستانگرایی»، «نژاد آریایی» و ... در شبکههای اجتماعی حضور پیدا میکنند.
این هویتها برای شروع ارتباط با سوژهها در شبکههای اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرند و هرگاه سوژهای به دام تبلیغات عناصر نفاق افتاد و در مسیر همکاری قرار گرفت، با توجه به نگاه سیاسی و اطلاعاتی تاریخیاش که چه میزان از جنایتها و خیانتهای منافقین اطلاع دارد یا اینکه چه نظری در مورد سازمان دارد، کمکم هویت «سازمان مجاهدین خلق» برایش آشکار میشود. استفاده از آرم و نام و سازمان بعد از فریب سوژهها یا همان کاربران شبکههای اجتماعی در ایران نیز فقط به این خاطر است که سوژهها بعد از آنکه فریب میخورند و جذب میشوند و تمایل به همکاری نشان میدهند، هر اقدامی که به دستور سرپل منافقین انجام میدهند را باید با نام و آرم سازمان ثبت و ضبط نمایند. به عبارت دقیقتر اگر فردی در کوچه خلوتی شعار نویسی کرد یا اینکه بنری را آتش زد، باید به نوعی در تصویر با آرم سازمان یا اسامی و تصویر سرکردگان نشان دهد که این کار از سوی عوامل این گروهک انجام گرفته است تا سرکردگان سازمان بتوانند با این گزارشها فعالیتهای خود در ایران را به سرویسهای اطلاعاتی دشمن اطلاع دهند.
** عضوگیری و انجام عملیات
یکی از مهمترین مأموریتهای منافقین در شبکههای اجتماعی عضوگیری است. البته نگاه سازمان از عضوگیری به این معنا نیست که یک فرد را برای جذب در تشکیلات گروهک قانع نموده و بعد از کشور خارج کنند تا وارد مقرهای منافقین شود! آنچه که اعضای منافقین در عمل به دنبال آن هستند، فریب یک جوان یا نوجوان در شبکههای اجتماعی و سوءاستفاده از وی برای انجام اقداماتی میدانی یا به قول منافقین عملیات است.
عملیاتهای منافقین با اعضای تازه فریب خورده عموماً شامل دیوار نویسی، ضبط یک ویدئو در خیابان، شعار بر روی پول و میز و صندلی پارک، چسباندن عکس سرکردگان سازمان به دیوار یا نگه داشتن در مقابل صورت و تصویربرداری و در نهایت ارسال آن برای سرپل منافقین در آلبانی است.
هر چند عناصر سازمان یا همان سرپلها در ارتباط با افراد فریب خورده به دنبال اقناع افراد برای مرحله به مرحله رادیکالتر شدن عملیاتها هستند، اما معمولاً اندک افراد فریب خورده نیز در مراحلی که از آنها برای آتش زدن یا خرابکاری اموال عمومی درخواستی میشود، پا پس میکشند.
** تغییر اعتراضات به آشوب و درگیری
از گذشته تا امروز همواره منافقین به عنوان گروهکی شکافزی شناخته میشدهاند. گروهکی که به دلیل جایگاه منفورش در ایران خود به تنهایی توان طراحی صحنه و ناآرامی را نداشته، اما در حوادث و ناآرامیها به سرعت وارد عمل شده و استاد افزایش درگیری و تشنج است.
یکی از مهمترین مأموریتهای عناصر نفاق نیز بر همین اساس ورود به عرصه ناآرامیها و اعتراضات است که به هر دلیلی اعم از اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شکل گرفته است. گاهی ممکن است اعتراضات و تجمعات مربوط به یک اعتراض به حق در موضوعات اقتصادی باشد و گاهی نیز ممکن است تجمع حاصل یک اتفاق سیاسی باشد که بر اثر یک تحریک یا واقعه شکل گرفته است. در چنین شرایطی عناصر نفاق مأموریت دارند تا همه توان خود را برای تبدیل اعتراض به آشوب و درگیری به کار ببندند.
** القای حس ناتوانی به جامعه
بخشی از اقدامات عناصر نفاق در شبکههای اجتماعی در راستای خطوط کلی فعالیت رسانههای ضد انقلاب بوده و به دنبال سیاهنمایی از جامعه، القای حس ناامیدی و ناتوانی به جامعه و حتی پمپاژ حس ناکامی به جامعه است.
به عنوان مثال در مسئله امنیت که کشور ما ایران به لطف قدرت دفاعی و توان نظامی و اطلاعاتی مقتدرترین کشور منطقه و حتی یکی از قویترینهای دنیا است، با تبلیغات پرتعداد منافقین در شبکههای اجتماعی ناامن جلوه داده میشود. به عبارت دیگر منافقین از ابزارهای عملیات روانی خود برای از بین بردن حس امنیت تلاش میکنند که در واقع یکی از شاخصههای از بین برنده آرامش روانی جامعه است. این بخش از فعالیت منافقین که در رده مأموریتهای عمومی همه اعضای این گروهک در شبکههای اجتماعی محسوب میشود میتواند یکی از شاخصههای شناخت عناصر نفاق در شبکههای اجتماعی هم باشد.
** بازی در پازل عملیات روانی دشمن
خطوط عملیات روانی عناصر نفاق در شبکه های اجتماعی به صورت روزانه از سوی سرکردگان و در جلسات تحلیلی به عناصر یگان سایبری ابلاغ میشود. این خطوط عموماً در پازل عملیات روانی غرب و به خصوص آمریکا علیه جمهوری اسلامی است که آثار و تبعات روانی آن در جامعه، حداقل در چند ماه اخیر در حوزه اقتصادی بوده است.
به عنوان مثال دقیقاً زمانی که رؤسای ایالات متحده آمریکا برای القای جنگ با ایران تلاش میکردند و هر روز با اخباری از قبیل حرکت هواپیماهای بمبافکن یا جابجایی ناوها برای ورود به خلیج فارس صحبت میکردند، رسانههای ضد انقلاب همچون بیبیسی، صدای آمریکا و ... نیز در همین راستا به عملیات روانی علیه امنیت روانی جامعه ایران میپرداختند. این اقدامات که بخشی از آن برای ایجاد خطای محاسباتی در رده تصمیمگیری در جمهوری اسلامی و بخشی از آن نیز با هدف تحت فشار گذاشتن جامعه و تأثیر آن بر سیاست و اقتصاد کشور صورت میگیرد نیز از جمله برنامههای منافقین است که در شبکههای اجتماعی برای ضریب دادن به آن فعالیت میکنند.
** بر هم زدن محاسبات آمریکاییها
یکی از کارکردهای جدی منافقین در یگان عملیات سایبری، تغییر در محاسبات آمریکا در قبال ایران است! هرچند شاید این محور از مأموریتهای منافقین در حوزه سایبری عجیب به نظر برسد، اما نمونههای بسیاری وجود دارد که اثبات کننده تلاشهای منافقین با دستور سرکردگان برای این منظور است.
صفحه توئیتری «حشمت علوی» که توسط پایگاه خبری «اینترسپت» فاش شد، نشان داد که این فرد وجود خارجی نداشته و توسط اعضای منافقین در آلبانی در توئیتر ساخته شده و مطالب آن بارگذاری میگردد.
صفحه توئیتری حشمت علوی در طول بیش از سه سال فعالیت خود مقالات زیادی در نشریات غربی به چاپ رسانده است که به عنوان نمونه حدود ۶۰ مقاله آن در سایت «فوربس» منتشر شده است. هر چند ردگیری برخی از سایتها و خبرگزاریهای نشر دهنده مطالب صفحات مجازی منافقین، نشان میدهد عموم مطالب با رایزنی و رشوههای مالی عوامل سازمان به خبرنگاران خارجی منتشر میشود، اما اشتباهات محاسباتی آمریکاییها زمانی که به این گونه مقالات استناد میکنند، موضوع غیر قابل انکاری است.
درک این موضوع زمانی راحت تر میگردد که بدانیم بر اساس گزارش اینترسپت تا کنون چندین بار حشمت علوی و مطالب یا اسناد ساختگی منتشر شده از سوی او مورد استناد کاخ سفید قرار گرفته است!
فعالیت اکانتهای فیک منافقین در آلبانی نیز با همین روش در حال تولید و انتشار محتوا، کامنتگذاری، لایک و تأیید مطالب علیه ایران هستند. محتوای تولید شده از سوی یگان سایبری منافقین با نامهای جعلی به عنوان فعالیت کاربران شبکههای اجتماعی از ایران شناخته میشوند و منطبق بر اهداف منافقین سعی در ایجاد خطای محاسباتی در مورد ایران دارند. به عنوان مثال در مسئله جنگ آمریکا علیه ایران، به طرق مختلف با انتشار محتواهایی مبنی بر استقبال ایرانیها از حمله آمریکا به ایران سعی دارند، تصویر واقعی آمریکا از جامعه ایران مبنی بر حمایت مردم از نظام را تغییر داده و با نمایش تقابل مردم و نظام در ایران، آمریکا را برای آغاز درگیری با ایران تحریک کنند.
نمایش اقبال مردم ایران به سازمان مجاهدین خلق و مریم رجوی نیز از جمله همین فریب منافقین در قبال آمریکاییهاست.
یکی از اعضای جداشده منافقین در آلبانی که در تابستان سال ۱۳۹۷ از این فرقه جدا شده در این رابطه میگوید: «در یگان سایبری مثلاً صبح دستور میآمد که مریم رجوی فلان مطلب را توئیت کرده است و ما باید به سرعت با چند هزار اکانت فیک در توئیتر، ری توئیت کنیم و کامنت بگذاریم. کامنتهای احساسی که مثلاً در آن مینوشتیم که خواهر مریم تو بهترین رئیس جمهور برای آینده ایران هستی. ۲ هزار سیمکارت برای همین کار در اروپا خریده شده بود تا اکانتهای فیک ساخته شوند.»
به طور کلی فعالیت منافقین در شبکههای اجتماعی بر اساس دستورالعملهای فریب صورت میگیرد و اعضای سازمان در آلبانی با کار اجباری شبانه روزی سعی میکنند کنشهایی هر چند محدود در ایران را رقم زده و در ازای آن به حامیان غربی خود گزارش عملکرد ارائه دهند؛ گزارشاتی که پایه حمایتهای مالی از منافقین را تشکیل میدهد. در مجموع منافقین همان مزدورانی هستند که در عراق برای رژیم بعثی صدام به جاسوسی و ترور علیه هموطنان خودشان در ایران میپرداختند و اکنون با ابزارهای نوین در فاصله چندهزار کیلومتری ایران برای اربابان جدید خدمت میکنند.