در خصوص فرآیند صلح افغانستان چند نکته، مهم و حائز اهمیت است و یکی از مهمترین موارد در این زمینه تعدد بازیگران و قدرتهای تأثیرگذار خارجی و منطقهای و تضاد و تقابل منافع آنها با یکدیگر است
به گزارش پایداری ملی، چند ماهی است روند جدید مذاکرات صلح افغانستان آغاز شده و مانور رسانهای همهجانبهای در خصوص این مذاکرات همچنان در جریان است اما توجه به چند نکته، سرنخهای اساسی در زمینه اهداف اصلی این مذاکرات و نتایج احتمالی آن را به ذهن متبادر میکند.
** یک پروسه 4 چالش
در خصوص پروسه صلح افغانستان ابتدا بیان چند نکته، مهم و حائز اهمیت است. یکی از مهمترین موارد در این زمینه تعدد بازیگران و قدرتهای تأثیرگذار خارجی و منطقهای و تضاد و تقابل منافع برخی از آنها با یکدیگر است که میزان توفیق تلاشهای صلح را با چالش جدی مواجه میکند.
دومین نکته، چند دستگی گروه طالبان و عدم اجماع نظر برخی رهبران ناراضی و جدا شده این گروه با طالبان به رهبری «ملا هبتالله» است که این مورد نیز سایه سنگینی بر مذاکرات صلح داشته و دارد.
نکته سوم پیچیدگیهای سیاسی و همچنین ساختارهای قومی و ملی در داخل افغانستان است که کار را برای اجماع نظر در خصوص صلح با طالبان سخت میکند.
آخرین نکته نیز حذف برخی بازیگران منطقهای تأثیرگذار بر تحولات افغانستان از جمله ایران از مذاکرات صلح است که نتیجهبخش بودن تلاشها را کمرنگ میکند.
در اینجا چند پرسش اساسی نیز مطرح میشود که آیا آمریکا واقعاً به دنبال برقراری صلح در افغانستان است؟ هدف واقعی آمریکا از آغاز این دور مذاکرات صلح در افغانستان چیست؟ چرا تاکنون تلاشهای صلح موفقیتی به همراه نداشته است؟ آیا پس از صلح با طالبان امنیت و آرامش به صورت همهجانبه و سراسری در افغانستان برقرار خواهد شد؟
** دشواریهای مسیر صلح در افغانستان
از آغاز پروسه جدید صلح و مذاکرات آمریکا و طالبان یعنی از 12 اکتبر سال 2018 (20 مهر 97) تا کنون، هفت دوره مذاکره میان نمایندگان طالبان و زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان برگزار شده است.
مکان برگزاری دورههای چندگانه این مذاکرات، «دوحه»، پایتخت قطر انتخاب شده، جایی که دفتر سیاسی طالبان در آنجا واقع است. اخیراً کشورهای دیگری نیز در تلاش برای افزایش نقش آفرینی در این پروسه هستند که از این میان میتوان به آلمان اشاره کرد.
این کشور اخیراً میزبان مذاکرات بینالافغانی صلح میان نمایندگان طالبان و شماری از شخصیتهای سیاسی افغانستان بود و با قطر به طور مشترک از این مذاکرات میزبانی کرد. روسیه نیز تا کنون میزبان 2 دوره نشست نمایندگان طالبان و سران و شخصیتهای برجسته سیاسی افغانستان در «مسکو» بوده است که نتیجه توافق یا مشخصی نداشته است.
با وجود این که از جزئیات مذاکرات آمریکا و طالبان خبر چندانی منتشر و رسانهای نشده است اما کلیات محورهای این مذاکرات از سوی دوطرف به طور متفاوتی بیان شدهاند.
زلمی خلیلزاد در توییتی درخصوص محورهای مذاکره با طالبان نوشت: تضمین مبارزه با تروریسم، خروج نیروهای خارجی از افغانستان، شرکت در مذاکرات و گفتوگوهای بینالافغانی و آتشبس جامع و دائمی از جمله چارچوبهای اصلی مذاکرات است و زمانی توافق جامع حاصل میشود که روی همه این موارد با هم توافق شود.
** نزاع تمامنشدنی طالبان و دولت وحدت ملی
طالبان نیز در اظهارنظرهای پراکنده برخی مقامات خود درخصوص محورهای مذاکرات با آمریکاییها تأکید بر خروج نیروهای خارجی و ارائه جدول زمانی روند خروج، عدم استفاده از خاک افغانستان علیه دیگر کشورها و... را به عنوان مسائل مورد بحث طرفین بیان کرده است.
تا کنون پس از هفت دوره مذاکره میان آمریکا و نمایندگان طالبان و گذشت تقریباً 10 ماه از این مذاکرات، هنوز هیچ نتیجه ملموسی از این گفتوگوها حاصل نشده است. با وجود این که طرفین در دور هفتم از پیشرفتهایی در مذاکرات خبر دادند اما همچنان تنور جنگ در مناطق وسیعی از افغانستان داغ است و طالبان حتی حاضر به مذاکره با نمایندگان دولت افغانستان نشده است. تاکنون نه آتشبس برقرار شده و نه حتی بیانیه مشترکی میان دو طرف امضا شده است.
در این میان برخی عوامل باعث تشدید اختلافات 2 طرف شده است. از جمله این که تاکنون طالبان نپذیرفته که وارد گفتوگوهای مستقیم با دولت افغانستان شود و از نظر طالبان، دولت وحدت ملی یک دولت دست نشانده توسط غربیهاست که طالبان حاضر با مذاکره با آن نیست.
از سوی دیگر اصرار طالبان بر ارائه جدول زمانی خروج نیروهای آمریکایی، کار را برای رسیدن به اجماع نظر مشکل کرده است. بسیاری از مقامات امنیتی و نظامی آمریکا تا کنون چندین بار درخصوص خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان هشدار دادهاند.
ترامپ نیز در اظهاراتی درخصوص خروج از افغانستان گفت: در صورت خروج از افغانستان ما همچنان حضور اطلاعاتی قوی در این کشور خواهیم داشت.
** غیبت ایران در مذاکرات صلح
ادامه مذاکرات بدون ایفای نقش برخی بازیگران تأثیرگذار منطقه نیز در این میان مزید بر علت است. حذف ایران به عنوان یک قدرت تأثیرگذار منطقهای از مذاکرات، نگرانیهای زیادی از توفیق سرنوشت این مذاکرات به وجود آورده است. موضوعی که حامد کرزی، رئیسجمهور سابق افغانستان نیز بر آن صحه گذاشت.
حامد کرزی 2 هفته قبل، در اظهاراتی در نشست «صلح و امنیت در افغانستان» در کابل گفت: آمریکا نباید از خاک افغانستان برای تنش با ایران استفاده کند.
حامد کرزی در اظهارات دیگری چند سال قبل تأکید کرده بود: برای این که مذاکرات صلح افغانستان عملکرد بهتری داشته باشد، ایران، هند و روسیه باید به این مذاکرات اضافه شوند.
در این دور از این مذاکرات، بیتوجهی به هند که یکی از کشورهای مهم اثرگذار بر افغانستان است، نیز محسوس بود. آلمان تلاش کرد تا نقش هند را در این مذاکرات ارتقا دهد و نماینده ویژه آلمان در سفر به هند ضمن ارائه توضیحاتی از روند فعلی صلح، خواستار نقشآفرینی بیشتر این کشور در روند مذاکرات صلح افغانستان شد.
در این میان چین نیز تلاش کرد تا نقش روسیه و پاکستان را در این روند تقویت کند و به همین منظور مذاکرات چهارجانبهای با حضور نمایندگان این 4 کشور در پکن برگزار کرد. در پایان این نشست 4 جانبه، طرفین بر ضرورت دعوت از سایر کشورهای تأثیرگذار در تحولات افغانستان برای مشارکت در این روند تأکید کردند.
** غوغای اختلاف در صفوف طالبان
علاوه بر این برخی نگرانیهای دیگری نیز وجود دارد که سرنوشت مذاکرات صلح را با ابهام مواجه کرده است که در این بین میتوان به اختلافات درون گروهی طالبان اشاره کرد. واکنش طالبان شاخه جدا شده «ملا رسول» به مذاکرات صلح آمریکا و طالبان یکی از این موارد است.
«ملامنان نیازی»، سرپرست این شاخه جدا شده طالبان درخصوص مذاکرات طالبان با آمریکا گفت: اعضای طالبانی که از پاکستان به قطر رفتهاند، به دنبال منافع افغانستان نیستند.
وی در ادامه تأکید کرد: اگر توافق صلحی میان طالبان و آمریکا صورت گیرد، مورد قبول ما نیست.
در داخل افغانستان نیز برخی از شخصیتهای سیاسی و احزاب مخالف سهمگیری طالبان در قدرت هستند. طالبان در حال حاضر بر توقف روند انتخابات تأکید دارند ولی دولت افغانستان بر برگزاری انتخابات در زمان مقرر (6 مهر) اصرار دارد.
این در حالی است که «سلام رحیمی» وزیر دولت در امور صلح از مذاکرات مستقیم با طالبان تا 2 هفته آینده خبر داده است. حال باید منتظر بود و دید سرنوشت این مذاکرات به کجا خواهد رسید.
** منافع آمریکا در افغانستان بیثبات
اگر آمریکا واقعاً در افغانستان به دنبال صلح بود، آیا در این مدت طولانی و گذشت حدود 2 دهه جنگ و هزینه گزاف مالی، اطلاعاتی، تسلیحاتی و جانی در افغانستان نمیتوانست صلح را در این کشور برقرار کند؟
نکته اینجاست که منافع آمریکا در افغانستان در باقی ماندن کانون بحران در افغانستان به هر شکل ممکن و حضور فیزیکی فعال در نزدیکی مرزهای ایران، روسیه و تا حدودی هند و پاکستان است. اکنون حتی اگر پرونده طالبان توسط آمریکا بسته شود، پرونده دیگری با موضوع داعش در افغانستان در حال گشایش است و اخبار و زمزمههای افزایش فعالیتهای داعش در نقاط مختلف افغانستان به گوش میرسد.
اخیراً به زعم خود آمریکاییها و به گزارش پنتاگون، داعش در 6 ماه اخیر در افغانستان بر میزان فعالیتش افزوده و مناطق بیشتری را تحت کنترل خود درآورده است. طالبان نیز در این اواخر درخصوص حمایت آمریکاییها از داعش گزارشات متعددی را منتشر نمودهاند.
در یکی از تازهترین موارد «ذبیح الله مجاهد» از سخنگویان طالبان، حدود یک ماه قبل با انتشار اطلاعیهای، ادعا کرد: در درگیری نیروهای طالبان و داعش در کنر و هنگامی که نیروهای داعش در محاصره طالبان بودند، چند بالگرد آمریکایی رهبران و خانوادههای آنان را از محاصره طالبان نجات داده و به منطقه امنی منتقل کردند.
حال با وجود آگاهی از همه این مسائل باید دید هدف واقعی آمریکا از مذاکرات حال حاضر چیست؟ باید در پاسخ به این پرسش، گفت: هدف این کشور در اصل نشان دادن یک چهره صلحطلب از خود در میان افکار عمومی مردم جهان است.
درست در زمان اوجگیری اختلافات آمریکا با ایران، این کشور از یک سو بر طبل جنگ و تهدید علیه ایران میکوبد و از سوی دیگر بر مذاکره و صلح با طالبان تأکید دارد.
البته در این میان هر از گاهی چهره خشن و جنگ طلب ترامپ از پشت این نقاب ساختگی خود نمایی میکند. ترامپ اخیراً در اظهاراتی جنجالی و توهینآمیز در دیدار با «عمران خان»، نخست وزیر پاکستان درخصوص چگونگی پیروزی در افغانستان گفت: نمیخواهم ده میلیون نفر را بکشم، افغانستان ممکن است از صفحه روزگار محو شود و من نمیخواهم آن مسیر را انتخاب کنم.
این اظهارات با واکنش دولت افغانستان مواجه شد و دفتر ریاست جمهوری افغانستان در واکنش به این اظهارات گفت: هیچ کشور خارجی نمیتواند در مورد سرنوشت افغانستان تصمیم بگیرد. این در حالی بود که زلمی خلیلزاد به تازگی و در سفر به کابل تأکید کرده بود که مشکل افغانستان راه حل نظامی ندارد و صلح فقط از راه گفتوگوهای سیاسی به دست میآید.
اکنون با وجود این حجم از جنجال رسانهای و پروپاگاندای تبلیغاتی درخصوص مذاکرات صلح افغانستان، اگر آمریکا و غرب همچنان در پی باقی ماندن کانون بحران و آشوب در منطقه بوده و در یک اشتباه راهبردی با همان حس تکبر خود، نقش کشورهای مهم منطقه از جمله ایران در مذاکرات صلح را نادیده بگیرند حل مشکل افغانستان و برقراری امنیت و آرامش در این کشور دور از ذهن به نظر میرسد.