به گزارش پایداری ملی، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «محمود حکیمی» نوشت:
به
نظر میرسد که رئیسجمهور امریکا به شدت از دست ایران کلافه شده، چون دیگر
همان ژست ظاهری از آرامش خود را هم رعایت نمیکند و با نوعی عصبانیت در
مورد ایران حرف میزند. یکی از آخرین موارد و نشانهها از این عصبانیت او
در پیام توئیتریاش دیده میشود که در مورد دستگیری ۱۷ جاسوس امریکایی از
سوی وزارت اطلاعات ایران منتشر کرد. او در پیام خود به طور کلی این خبر را
انکار کرد و مدعی شد که این خبر «کاملاً دروغ است، هیچ واقعیت ندارد، صرفاً
دروغ و جوسازی رسانهای رژیم است.» تکرار اتهام دروغ در این پیام گویای
چیزی نیست جز عصبانیت ترامپ که به این صورت واکنش روانی خود را بروز میدهد
و طنز قضیه اینجا است که خود ترامپ دروغگوترین سیاستمدار حال حاضر امریکا
است، چنان که به قول شبکه خبری سیانان، او در طول ۸۰۰ روز از ریاست
جمهوریاش، ۹ هزار و ۴۵۱ بار دروغ گفته و دروغگوترین رئیسجمهور امریکا
است.
در واقع، دروغگو بودن ترامپ نه چیزی جدید است و نه عجیب، نکته
قابل توجه عصبی شدن او مقابل خبر دستگیری ۱۷ جاسوس است که در این شرایط
بحرانی از تقابل ایران با امریکا، وجود این جاسوسان برای اقدامات
مداخلهجویانه امریکا ضروری یا حتی حیاتی است. امریکا طی حدود سه ماه گذشته
دور جدیدی از تنش با ایران را به وجود آورده که کار را تا حد یک صفآرایی
نظامی در امتداد خلیج فارس تا دریای عمان کشانده است. همین پنج روز قبل بود
که امریکا ۵۰۰ سرباز دیگر را به عربستان اعزام کرد و امریکا با اعزام گاه
به گاه این نیروها به خلیج فارس یا کشورهای منطقه سعی میکند تب و تاب
این رویارویی را همچنان گرم نگه دارد و روشن است که داشتن عواملی در داخل
ایران از اسباب و لوازم ضروری این صحنهگردانی است. همچنان که مقامهای
اطلاعاتی ایران گفتهاند، این جاسوسها یا در مراکز حساس اقتصادی، هستهای،
نظامی و سایبری کار میکردند یا در شرکتهایی کار میکردند که طرف قرارداد
با این مراکز بودند و به این جهت، میتوانستند به اطلاعات حساس دسترسی
داشته باشند. امریکا برای بهروزرسانی اطلاعات خود از داخل ایران نیاز به
کسب اطلاعات جدید و دقیق از این جاسوسها داشته که حالا جاسوسها و اطلاعات
آنها را به کلی از دست داده است. بنابراین، امریکا با از دست دادن این
شبکه جاسوسی قطعه مهمی از پازل خود را در خلیج فارس برای اعمال شعار «فشار
حداکثری» خود علیه ایران از دست داده است.
وجه دیگر عصبانیت ترامپ را
باید در پیامد کشف و دستگیری این شبکه جاسوسی دانست که به جای ایران متوجه
خود امریکا و دستگاه اطلاعاتی آن میشود و اهمیت این موضوع آن قدر هست که
میتوان آن را سونامی ضد اطلاعات ایران نامید. جوزف فیتساناکیس، استاد رشته
اطلاعات و امنیت ملی در دانشگاه کارولینای امریکا در یادداشت خود برای
شبکه خبری ایبیسی به این موضوع پرداخته است. او در ابتدا از مربیان
سازمان سیا میگوید که تحت پوشش دیپلماتیک این جاسوسان محلی را آموزش
دادهاند و برای رد و بدل کردن اطلاعات در تماس مستمر با آنها بودهاند.
او مینویسد که نگرانی اصلی سیا از افشای هویت این مربیان است که تاکنون
گمان میشد دیپلمات هستند، اما حالا ضد اطلاعات ایران نه تنها هویت واقعی
آنها را در دست دارد بلکه آن را منتشر نیز میکند. این مربیان افسران
متخصص کارکشته سازمان سیا هستند که با لو رفتن اطلاعاتشان دیگر نمیتوانند
به مأموریت خود ادامه بدهند و حتی عوامل یا به اصطلاح کارگزاران تحت نظر
آنها هم دیگر امنیت اطلاعاتی سابق را ندارند. به این جهت است که
فیتساناکیس معتقد است سازمان سیا در مقر خود واقع در لانگلی از ایالت
ویرجینیا «طی ماههای آینده ارزیابی از خسارات وارده ارائه کند» چرا که کار
افسران این سازمان در منطقه به پایان رسیده و نه تنها وزارت اطلاعات ایران
بلکه دیگر سرویسهای اطلاعاتی هم پی به هویت آنان بردهاند. این استاد
اطلاعات و امنیت ملی به تصاویر مربوط به یکی از این افسران اشاره میکند که
زنی با موی بلوند است و در تصاویر منتشر شده فارسی را با «لهجه قطعاً
امریکایی حرف میزند.» این زن تنها یکی از چندین افسر سازمان سیا است که
حالا دچار سونامی ضد اطلاعات ایران شده و جایگزین کردن او با افسری مثل او
به همان مهارتها برای سازمان سیا در این شرایط بسیار سخت است و همین نیز
موجب عصبانیت بیش از حد ترامپ شده است.