شورای نگهبان نهادی است مستقل و دارای پشتوانه قوی؛ همین جایگاه و نقش راهبردی در حفظ کشور باعث شده است این نهاد با هجمه دشمنان مواجه شود.
به گزارش پایداری ملی، حسین شیخزاده نوشت: وقتی به تابلوی «شورای نگهبان» نگاه میکنیم، نخستین سوالی که در ذهنمان بهوجود میآید، این است که «این شورا نگهبانِ چیست؟» برخی این شورا را نگهبان قانون اساسی میدانند و برخی آن را حافظ اسلامیت نظام قلمداد میکنند؛ درحالیکه هیچیک از این پاسخها نمیتواند کارکرد شورای نگهبان را در ساختار سیاسی کشور تشریح کند. برای یافتن پاسخ جامع برای این پرسش، در گام نخست، به «اهداف» شورای نگهبان رجوع میکنیم و در گام دوم، سراغ «وظایف» شورا میرویم و درگام پایانی، «کارکردها» و نتایج اجرای وظایف شورا را بررسی میکنیم.
1. اهداف: مطابق اصل 91 قانون اساسی، شورای نگهبان «بهمنظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی ازنظر عدممغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها» تشکیل شده است. آنان که شورای نگهبان را حافظ قانون اساسی یا اسلامیت نظام میدانند، نظرشان از همین اصل نشأت گرفته است. البته، یکی از مبانی محدوددانستن کارکرد شورا به حفظ اسلامیت نظام، مقایسه آن با هیأت پنجنفرهای است که در متمم قانون اساسی مشروطه پیشبینی شده بود تا مصوبات مجلس شورای ملی را با احکام اسلام تطبیق دهد که بهصورت ناقص در مجالس اول تا چهارم اجرا شد و با رویکارآمدن پهلویها به دست فراموشی سپرده شد. این در حالی است که جایگاه رفیع شورای نگهبان به هیچوجه با این هیأت قابل مقایسه نیست.
2.وظایف: مطابق قانون اساسی وظایف شورای نگهبان عبارتند از: انطباق مصوبات مجلس با موازین اسلام و قانون اساسی، نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان، ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و تفسیر قوانین. علاوهبرآن، طبق قوانین عادی وظایفی مانند اظهارنظر درباره اساسنامه سازمانهای دولتی و پاسخ به استعلامهای دیوان عدالت اداری نیز برعهده شورا قرار دارد. تا اینجا فهرست آنچه شورای نگهبان باید از آنها حفاظت کند، عبارت است از انتخابات، قانون اساسی، اسلامیت نظام و جمهوریت نظام؛ زیرا برخی اصول قانون اساسی مربوط به جمهوریت است و درصورتیکه طرح یا لایحهای مغایر با این اصول تصویب شود، شورای نگهبان از تبدیل آن به قانون ممانعت میکند. بااینحال، هنوز کارکردهای واقعی شورای نگهبان بهطورکامل احصا نشده است. شورای نگهبان با انجام این وظایف به ایفای نقشها و کارکردهای خود در ساختار سیاسی میپردازد و این کارکردها نتایجی دربردارد که گستردهتر از اهداف و وظایف قانونی شورا هستند؛ بنابراین، برای یافتن پاسخ پرسش خود باید وارد گام بعدی شویم.
3.کارکردها: پیامدهای عملکرد شورای نگهبان فراتر از پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی یا نظارت بر انتخابات است. برای توضیح این ادعا از نظریه کارکردگرایی کمک میگیریم. براساس نظریههای کارکردگرایی، هر نظام سیاسی چهار کارکرد بنیادی دارد که عبارتند از: ۱. کارکرد استخراجی؛ مانند اخذ مالیات از شهروندان؛ ۲. کارکرد توزیعی؛ یعنی توزیع منابع مادی و غیرمادی میان مردم مانند پرداخت حقوق کارمندان یا احداث مدرسه؛ ۳. کارکرد تنظیمی؛ یعنی ایجاد نظم در جامعه و حلوفصل اختلافات؛ ۴. کارکرد حفظ سیستم. یکی از کارکردهای اصلی هر نظام سیاسی این است که از خود (حکومت)، مردم و سرزمینش حفاظت کند؛ زیرا بدون حفظ سیستم اجرای سایر کارکردها امکانپذیر نیست.
دولت (State) یا کشور ایران مانند سایر دولتها از سه جزء اصلی سرزمین، مردم و حکومت تشکیل شده است. وظایف شورای نگهبان ازقبیل حفاظت از تطبیق قوانین با اسلام و قانون اساسی، نظارت بر انتخابات و تفسیر قوانین همگی در حیطه حکومت یا نظام سیاسی قرار دارد؛ اما کارکردهای (Function) شورا از حیطه حکومت فراتر میرود و کلیت کشور را دربرمیگیرد. چنانچه از این منظر به کارکردهای شورای نگهبان نگاه کنیم، این شورا چشم بینای نظام است تا دشمنان کشور با ورود به جایگاه ریاست قوه مجریه و نمایندگی مجلس یا تصویب قوانین مغایر با منافع ملی، موجودیت نظام را بهخطر نیندازند. بنابراین، کارکرد شورای نگهبان فراتر از حفظ حکومت و نظام سیاسی است و به حفظ سرزمین و مردم نیز ربط پیدا میکند. این ادعا مستند به واقعیت است و جنبه شعاری ندارد. بررسی رفتار سیاسی دشمنان ایران در طول چهار دهه گذشته نشان میدهد که آنها به حذف جمهوری اسلامی قانع نیستند. هیچ کشور سلطهگری مانند آمریکا حاضر نیست مالیات شهروندان خود را هزینه کند تا حکومت کشور دیگری را تغییر دهد و سپس آن را ترک کند. رفتار آمریکا با همسایگان ما نیز دلیلی بر اثبات این ادعاست؛ بنابراین، هدف آنها کلیت ایران است. یکی از مهمترین شیوههای دستیابی به این هدف، نفوذ در هیأتحاکمه است. این شیوه از بدو پیروزی انقلاب استفاده و بهتدریج پررنگتر شده است. ورود نیروی نفوذی به جایگاه ریاستجمهوری یا نمایندگی مجلس یا تصویب قوانین مدنظر دشمن دقیقا همان کارکرد حمله نظامی را برای دشمن دارد. بنابراین، شورای نگهبان با نظارت دقیق بر انتخابات و نظارت بر تصویب قوانین مانع نفوذ بیگانگان و حفاظت از کلیت کشور میشود. برایناساس، چنانچه بخواهیم بعد از عبارت «شورای نگهبان» کلمهای اضافه کنیم که سوال طرحشده در ابتدای این یادداشت را پاسخ دهد، بهترین کلمه «ایران» است؛ یعنی شورای نگهبان، نگهبان ایران اسلامی است که قانون اساسی، اسلامیت، جمهوریت و... را دربرمیگیرد. باتوجهبه این مسوولیت خطیر، قانونگذار شورای نگهبان را ذیل هیچیک از قوا قرار نداده است؛ اما سه رکن نظام در انتخاب اعضای شورا دخیلاند: 1. ولیفقیه بهعنوان بالاترین مقام رسمی کشور؛ 2. قوه قضاییه؛ 3. مجلس شورای اسلامی. بنابراین، این شورا نهادی است مستقل و دارای پشتوانه قوی. همین جایگاه و نقش راهبردی در حفظ کشور باعث شده است این نهاد با هجمه دشمنان مواجه شود.