۲۵ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۰
کد خبر: ۵۱۸۹۶
ترامپ وزارت خارجه و سیا را مأمور «جنگ سیاسی» کرده است و هزینه هزاران جاسوس برای نفوذ سیاسی و دستکاری فکری در ذهن سیاستمداران کشورهای هدف را به راحتی می‌پردازد. آنها روی جنگ نرم، راه‌اندازی انقلاب‌های مخملی و کودتای سیاسی متمرکز هستند.
به گزارش پایداری ملی، «محمدکاظم انبارلویی» در یادداشتی نوشت:

«سون تزو» فیلسوف و حکیم چینی 2500 سال پیش کتابی نوشته به‌ نام «هنر جنگیدن». او در این کتاب شیوه‌های جنگیدن و روش‌های به کارگیری نیروها را در جنگ مورد واکاوی قرار داده و صاحب تئوری و نظریه است. همچنین او در این کتاب جنگ نامتقارن را به عنوان یک نظریه مطرح می‌کند و می‌گوید: 
1- کشف عدم تقارن‌ها یا عدم تشابه‌ها بین طرفین درگیری در نهایت به پیروزی منجر می‌شود.
2- ایجاد عدم تقارن در جنگ، کلید پیروزی است.
3- جنگ یک رقابت چند سطحی و چند بعدی است. عملیات نظامی یک بعد آن است و تنها بعد آن هم نیست. جنگیدن ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دیپلماسی،‌ روانی و ... دارد.جنگ نظامی فقط یک روی سکه نبرد است.
انقلاب اسلامی از بدو پیدایش اصلا به فکر نبرد نظامی نبود. امام (ره) حتی در پیروزی انقلاب و نبرد علیه رژیم دیکتاتوری شاه تئوری؛ «نبرد مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک» را نفی می‌کرد و حاضر نشد در هیچ شرایطی مجوز چنین نبردی را صادر کند. پس از پیروزی انقلاب هم به فکر تجهیز نیرو برای ماجراجویی‌های نظامی نبود. اما وقتی صدام در شهریور 1359 به نمایندگی از قدرت‌های جهانی ایران را مورد حمله نظامی قرار داد، موضوع نبرد نظامی ودفاع هم در دستور کار رهبران انقلاب قرار گرفت. انقلاب اسلامی هشت سال دفاع مقدس را با موفقیت پشت سرگذاشت. اما از آن زمان به بعد طی 30 سال گذشته از موضوع جنگ و دفاع از امنیت مردم غافل نبود. امروز استراتژیست‌های نظامی جهان اعتراف دارند که  ایران به پایه‌ای از توانایی رزمی رسیده است که نه تنها می‌تواند به خوبی از خود دفاع کند حتی هوشمندانه  از همپیمانان خود در منطقه  نیز دفاع می‌کند. امروز جوانان انقلابی رودر روی رژیم اشغالگر قدس و آمریکای جهانخوار در منطقه  ایستاده‌اند و خود را به مرتبت «بازدارندگی» رسانده‌اند. امروز به پایه‌ای از بازدارندگی رسیده‌ایم که اگر احمق‌تر از ترامپ هم به کاخ سفید  راه یابد حاضر نیست انگشت خود را به سمت ماشه نبرد با ملت ایران ببرد؛ حتی تصور آن هم برایشان دردآور است. آمریکا در جنگ‌های نامتقارن در منطقه و جهان شکست خورده است. اولین شکست آمریکا در جنگ نامتقارن در جریان جنگ ویتنام اتفاق افتاد.
ترامپ از مردم آمریکا به شرطی رای گرفت که جنگی به پا نکند و همانند اسلاف خود هزینه روی دست مردم نگذارد. او بی‌رحمانه سیاست‌های جنگ‌طلبانه بوش پدر و پسر و اوباما را محکوم کرد و قول داد هزینه جنگ‌های منطقه‌ای را صرف رفاه مردم خود کند. با این رویکرد کل استعداد نظامی آمریکا در زمین و هوا و دریا و جنگ افزارهای نظامی به یک آهن قراضه تبدیل شده که فقط باید هزینه انبارداری آن را پرداخت.
آمریکایی‌ها  کرکره جنگ نظامی را می‌خواهند پایین بکشند چون برای آنها هزینه‌بر است. چون حرفی در جنگ نامتقارن ندارد و به لحاظ حقوق بشر حیثیت اخلاقی آنها را بر باد می‌دهد.
​​​​​​​تحمل «نعش‌کشی» سربازان خود را ندارند. آنها تاب «بی‌سیرتی» سیاسی را دیگر ندارند به‌ویژه وقتی دست به کشتارهای جمعی می‌زنند.
لذا آمریکا کل استعداد جنگی خود را در حوزه «اقتصاد»، «فرهنگ» و «سیاست» برده است!
آمریکایی‌ها فعلا پنتاگون را تعطیل کرده‌اند و بیش از 15- 10 پست کلیدی در دم و دستگاه نظامی آمریکا با سرپرست اداره می‌شود. ضمن اینکه  وزیر جنگ هم ندارند.
ترامپ وزارت خزانه‌داری آمریکا را مسئول «جنگ اقتصادی» کرده است. نه تنها ایران بلکه اغلب رفقا و شرکای خود را هم هدف قرار داده است. زیرساخت‌های این جنگ سال‌هاست شکل گرفته و با هیچ پیمانی هم حاضر نیستند آن‌را به هم بریزند.
ترامپ وزارت خارجه و سیا را مأمور «جنگ سیاسی» کرده است و هزینه هزاران جاسوس برای نفوذ سیاسی و دستکاری فکری در ذهن سیاستمداران کشورهای هدف را به راحتی می‌پردازد. آنها روی جنگ نرم، راه‌اندازی انقلاب‌های مخملی و کودتای سیاسی متمرکز هستند.
آمریکا هالیوود ودستگاه جهنمی ارتش رسانه‌ای خود را مأمور «تهاجم فرهنگی» و «شبیخون فرهنگی» به کشورهای هدف کرده است ومیلیاردها دلار برای زیرساخت‌های اطلاعاتی و ارتباطی این نبرد هزینه کرده است.
آمریکایی‌ها در این حوزه از راهبردها و تاکتیک‌‌های جنگ نامتقارن و نیز متقارن استفاده می‌کنند و فکر می‌کنند این رویکرد هم هزینه‌بر نیست و هم  اهداف آنها را بیشتر عملی می‌کند.
حصر اقتصادی و تحریم اقتصادی از اول پیروزی انقلاب در دستور کار آمریکایی‌ها بود. اما این بساطی که آنها به قیمت فضاحت زدن زیر قول و قرار برجامی، پهن کرده‌اند خبر از یک برنامه دراز مدت برای نابودی اقتصاد ایران می‌دهد. البته آنها آب در هاون می‌کوبند. بهره هوشی ملت ایران 10 برابر کسانی است که در اتاق جنگ اقتصادی نشسته‌اند و هر روز توطئه می‌کنند. 
ایران همین الان 7 برابر حجم مبادلات اقتصادی با اروپا با عراق و 4 برابر مبادلات اقتصادی با اروپا با افغانستان مراودات اقتصادی دارد حالا با چین و روسیه و هند بماند که یک رقم نجومی است. من نمی‌توانم این تحفه instex که نه به بار است و نه به دار فقط متکفل رتق و فتق چند میلیون دلار دریافت و پرداخت برای خرید غذا و داروست، چه ارزشی دارد که کل فعالیت دپیلماسی خارجی ما روی آن متمرکز شده است.
اروپایی‌ها نه از ما نفت می‌خرند، نه مشکل بانکی ما را حل می‌کنند و نه 11 تعهد برجامی خود را عمل می‌کنند. حتی فکر کردن به «مکر» ماکرون هم وقت تلف کردن است  چه رسد پاسخ به تلفن او ...
پاسخ تحریم، تهدید و تحقیر آمریکایی‌ها عمل به راهبردهای اقتصاد مقاومتی است پاسخ درست به اراجیف سیاسی آنها قوام بخشیدن به گفتمان هویت انقلابی و کارآمدی و بازکردن راه جوانان حزب‌اللهی به  مراکز تصمیم‌‌سازی و تصمیم‌گیری است. پاسخ به تهاجم فرهنگی آنها تقویت نهادهای فرهنگی و رسانه‌ها و به‌ویژه رسانه ملی است.
انقلاب اسلامی در این نبرد نابرابر در حوزه اقتصاد، سیاست و فرهنگ قادر است راهبردهای آمریکا در تحمیل جنگ متقارن و نامتقارن علیه ملت ایران را برهم زند. کشف نامتقارن‌‌ها در این نبرد کار مشکلی نیست انقلاب در حوزه نظامی نشان داده است که استعداد این کشف را دارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر