به گزارش پایداری ملی، «همایش دختران انقلاب» تجمعی بود که امسال در روز ملی عفاف و حجاب در ورزشگاه شهید شیرودی برگزار شد. همایشی که از همان ابتدای اعلام شدنش، نظرات موافق و مخالف متعددی را به همراه داشت. روز پنجشنبه ساعت 5 بعد از ظهر به ورزشگاه شیرودی رفتیم تا حال و هوای این تجمع را از نزدیک ببینیم. در بین جمعیتی که در سالن و تمام محوطه بیرونی آن موج میزد، نسلهای متفاوتی از زنان و دختران ایران حضور دارند؛ از پیرزن 70سالهای که دورههای مختلف حجاب و بدحجابی در این کشورها را دیده تا دختران نوجوانی که وسط این دوره پرالتهاب به سن تکلیف رسیدهاند و حالا خیلیهایشان میان گروههای همسن و سال فضاهایی متفاوت را تجربه میکنند.
ما مادرها نگرانیم
مریم یک خانم 38 ساله است که همراه دختر و پسر کوچکش در این همایش شرکت کرده است. از او درباره علت حضورش در این همایش میپرسیم. میگوید: «من خودم حجاب برایم خیلی مهم است و دوست دارم دخترم هم که بزرگ شد، حجاب را همینقدر مهم و با ارزش بداند. اما علاوه بر آن، میخواهم همسرم در محیط بیرون از خانه، در یک محیط سالم و پاک حضور داشته باشد. نمیگوییم همه چادر سر کنند، اما حیا داشته باشند و لباس و ظاهر مناسب داشته باشند. اینکه درک کنند بیرون از خانه، یک فضای عمومی است و حضور در آن یک اصول و قاعدههایی دارد» پسر کوچکش کنارش شیطنت میکند و همینطور که با من صحبت میکند، گوشه چشمی هم به او دارد. ادامه میدهد که: «هرچقدر که فضای عمومی جامعه، از نظر اخلاقی ناسالم باشد، ما مادرها بیشتر از هر کس دیگری نگران فرزندانمان، چه دختر و چه پسر میشویم. من در این همایش شرکت کردهام تا هم پسر و دخترم اهمیت حجاب را متوجه شوند و هم این صحبت و دغدغه را مطرح کنم.»
همین دغدغه و نگرانی است که باعث شده اهمیت حجاب را با سبک پوشش و رفتار خودش، از همین سنین کم به بچههایش یاد بدهد. دخترش بالای نیمکت نشسته و مجذوب جمعیت است. با اینکه به سن تکلیف نرسیده اما به خاطر شبیه شدن به مادر، چادر پوشیده و با ذوق میگوید که چادرش را خیلی دوست دارد. به این فکر میکنم که حتما امروز درباره مهمبودنِ حجاب، تصویری در ذهنش نقش میبندد که برای تمام سالهای بعد و هجمههایی که به حجاب میبیند، در ذهنش میماند.
اوضاع بازار لباس برای خانمها نابسامان است
با خانمی حدودا 60ساله همکلام میشود. دل پردردی از وضعیت این روزهای جامعه دارد و مستأصل مانده که چرا با وجود اینهمه شعاری که مسئولین در نهادهای مختلف درباره حجاب میدهند، کسی واقعا کاری نمیکند. میگوید: «ما برای اینکه انقلاب پیروز شود و سرپا بماند، خیلی خون دادهایم و خون دل خوردهایم؛ اما مسئولین در تمام دولتها مسائل فرهنگی مخصوصا حیا و عفاف را به حال خودشان رها کردهاند و نتیجهاش شده این وضعیت نابسامانی که هر روز ممکن است بدتر شود. من امروز در این همایش شرکت کردهام این حرف و دردم را به گوش مسئولین برسانم.»
از او میپرسم اگر بخواهد به یکی از کمکاریها اشاره کند، کدام را میگوید؟ جواب میدهد: «در همه زمینهها کمکاری شده؛ چه فرهنگی و چه حتی اقتصادی. اما چیزی که این روزها بیشتر از همهچیز عجیب و آزاردهنده است، وضعیت لباسهایی است که در فروشگاهها میبینیم. مانتوی مناسب و پوشیده به سختی پیدا میشود و در عوض مانتوهایی که هنجارشکن هستند، در همه فروشگاهها با قیمتهای متنوع، فراوان است. اینهمه در مورد حجاب شعار میدهند، واقعا بعد از چهل سال چنین مسئله سادهای را نمیتوانند مدیریت کنند؟ قیمتهای چادر هم که سر به آسمان گذاشته است.»
یک سوال را این روزها خیلیها درباره همایش و برنامههای اینچنینی دارند؛ اینکه در این وضعیت اقتصادی که کمر خیلیها زیربار گرانیها خم شده، مگر حجاب چقدر اولویت دارد و چرا برای مطالبه حل مشکلات اقتصادی، همایش و تجمع برگزار نمیشود. خانمی که کنار او نشسته، میگوید: «ما هم جزئی از همین مردمی هستیم که فشار اقتصادی، زندگی را برایمان سخت کرده است. همه ما درباره مشکلات معیشتی اعتراض داریم و دولت را موظف میدانیم کاری بکند. که اما اینکه در این وضعت فرهنگی نابسامان، یک روز در سال را در مورد وضعیت فرهنگی جامعه و حجاب مطالبه داشته باشیم، تناقضی ندارد. جامعه سالم حق ماست. تازه در همین شرایط سخت است که دشمنان انقلاب برنامهریزی ویژهای برای سوءاستفاده از شرایط انجام دادهاند تا هنجارشکنی کنند و فضای جامعه را ملتهب کنند. این نشان میدهد که ما هم باید هشیار باشیم و نگذاریم بین مردم شکاف بیندازند و هم حواسمان به ارزشهای اخلاقی جامعهمان باشد»
دولتها برای فرهنگ عفاف و حجاب برنامه ندارند
معلم بازنشستهای نزدیک میآید و انگار دنبال کسی است تا دردش را بشنود. میگوید: «در این 69 سالی که از خدا عمر گرفتهام، مسیری که در مسائل فرهنگی از اول انقلاب طی کردهایم، را به چشم دیدهام. از همان اول که وضعیت اینطور نبود؛ همزمان که دشمنان این مردم، تهاجم فرهنگی را شروع کردند، مسئولین و دستگاههایی که متولی بحث عفاف و حجاب و فرهنگ بودند، خیلی کمکاری کردند که آن هجمهها جواب داد و به این نقطه رسیدیم. در بعضی دولتها برخوردهای غیرمنطقی و تند انجام دادند و بعضی دولتها هم همه چیز را به حال خود رها میکنند. هیچوقت یک برنامه منطقی و عاقلانه برای معرفی حجاب و جا انداختن لزوم پایبندی به آن در جامعه را شاهد نبودیم. من امروز آمدم شاید یک جایی صدای من را به گوش همه کسانی که مسئولیتی در این زمینه دارند، برساند».
درباره تجربه ارتباطش با نسلهای مختلف دختران در مدرسه میپرسم؛ اینکه مهمترین چیزی که روی پایبندی یا عدم پایبندی آنها به حجاب، موثر است چیست؟ جواب میدهد: «آن چیزی که من از همه چیز مهمتر دیدم، فرهنگی است که خانواده به فرزندش منتقل میکند. باید برای خانواده فرهنگسازی شود. یعنی آموزشهایی درباره حیا و حجاب به افراد داده شود، باید در محیط خانواده هم تقویت شود یا حداقل نفی نشود.» بعد در مورد کوتاهیهایی که الان دارد اتفاق میافتد میگوید و یک مثال از محله خودشان میزند: «در خیابان دولت که ما زندگی میکنیم یک باغ بسیار بزرگ است که دبستان دخترانه و پسرانه مختلط است. باورتان میشود اینقدر غفلت وجود داشته باشد؟ وضعیت معیشت و اقتصاد را آنقدر خراب کردهاند، که اگر یک نفر هم بخواهد دلسوزانه نسبت به این قبیل موضوعات فرهنگی اعتراضی بکند، نمیتواند. کاش اینجا صدایمان را کسی بشنود»
بین ناآگاهی و هنجارشکنی تفاوت قائل شویم
وارد سالن ورزشی که میشوم، هوا خیلی گرمتر از بیرون است. اما جمعیت خانمها همانقدر پرشور با برنامهها همراهی میکنند. خانمها روی تمام صندلیها و کف سالن نشستهاند وبعضیهایشان کف دستشان جملههایی نوشتهاند تا اگر دوربینی آنها را بهعنوان دختران انقلاب در قابش جا داد، مطالباتشان ثبت شود. برادر شهید اصغر وصالی صحبت میکند و از روزهایی میگوید که چه در زمان انقلاب و چه در زمان جنگ، مردان غیرتمند این مرز و بوم همه زندگیشان را به میدان مبارزه بردند تا از عفت و حیای زنان ایران دفاع کنند و اجازه ندهند کوچکترین جسارتی به آنها شود. در جملاتش دردی که وضعیت فرهنگی این روزها روی دل دلسوزان قرار داده را میتوان حس کرد. این درد را در صحبتهای راوی مراسم هم میتوان لمس کرد. ناگفته پیداست بیشترین درد را آنهایی روی دلشان گذاشتهاند که قرار بود سالهای بعد از جنگ از مرزهای فرهنگ و اعتقادات این ملت دفاع کنند اما کوتاهی کردند و سنگرها را یکی یکی رها کردند.
از دختر جوانی که کنارم نشسته، درباره این موضوع سوال میپرسم. میگوید: «من که فلسفه و اهمیت حجاب در حفظ حرمت یک زن را فهمیدهام، کامل میتوانم این صحبتها درک کنم. اما کاش بتوانیم برای همه زنان و دختران این موضوع مهم را جا بیندازیم؛ اینکه اینهمه تأکید بر روی حجاب، در درجه اول برای حفظ حرمت آنهاست. کاش همه کسانی که میخواهند در زمینه حجاب کاری انجام دهند، این دلسوزی و خیرخواهی را بتوانند منتقل کنند. آنوقت خیلی از این موضعگرفتنها و تنشها کمتر میشود.» به وضعیتی که الان در جامعه با آن مواجه هستیم اشاره میکند و میگوید:«البته هیچ انسان عاقلی نیست که تفاوت میان نا آگاهی و هنجارشکنی را متوجه نباشد. همانقدر که با افراد نا آگاه باید دلسوزانه و خیرخواهانه تعامل کنیم، با افرادی که برای به هم ریختن سلامت اخلاقی جامعه عمدا هنجارشکنی میکنند باید جدی و بدون اغماض برخورد شود. این عده حتی افراد ناآگاه را نیز بدنام میکنند.»
یک حرف ساده و بدیهی داریم
چه در سالن و چه در محوطه بیرون، تعداد زیادی از زنان جوانی حضور دارند که با وجود جمعیت زیاد و گرمای هوای با نوزادشان شرکت کردهاند. همین نشان میدهد که حضور داشتن در این همایش برایشان خیلی مهم بوده است. یکی از آنها، خانم 26 ساله است که همانطور که دختر کوچکش را در بغلش خوابانده، حواسش را داده به دکلمهای که دختر شهید مدافع حرم میخواند. دکلمه که تمام میشود درباره علت حضورش در این همایش میپرسم. میگوید: « چه در دنیا و چه حتی در کشور خودمان بیشتر تبلیغات، علیه حجاب و برای ترویج بیحیایی است؛ از شبکههای اجتماعی تا فیلمهای سینمایی و بازیگران و کوچه و خیابان. ما اینجا جمع شدیم که در میان تمام این تبلیغات، بهعنوان بخشی از مردم این جامعه از اعتقادمان به حجاب دفاع کنیم و گلایههایمان درباره کوتاهی مسئولین را به گوششان برسانیم. ما حرفمان این نیست که آدمها به زور به حجاب اعتقاد پیدا کنند؛ اصلا هیچ اعتقادی را نمیشود اجبار کرد. صحبت ساده و مشخص ما این است که جامعه یک فضای عمومی است و مثل تمام قوانینی که برای رعایت حقوق بقیه تنظیم شده، قانون حجاب هم برای سالم نگهداشتن فضا برای همه اعضای جامعه است.کسی هست منکر شود که تحریک جنسی مدام، باعث آلوده شدن فضا میشود؟ چرا ما نمیتوانیم این حق ساده و بدیهی را مطالبه کنیم؟»
جلوی وحدتشکنی میایستیم
برای برگزاری بهتر این همایش، خیلی از خانمها داوطلب کمک شدهاند. از یکی از آنها درباره انتقاداتی که به برگزاری این همایش شده، میپرسم. میگوید انتقادات را شنیده است اما کاش در رسانهها پاسخ به این نقدها را واضح و دقیق میدادند و ادامه میدهد: «بعضی معتقدند در این وضعیت اقتصادی سخت، وقت این حرفها نیست. ما هم داریم در همین شرایط سخت زندگی میکنیم و روزی نیست که گرانیها به زندگیمان فشار نیاورد اما اتفاقا الان جریانهای ضدانقلاب تمام تمرکزشان را گذاشتهاند روی اینکه از گرفتاری مردم سوءاستفاده کنند و به صورت برنامهریزی شده هنجارشکنی کنند. تلاش میکنند مردم را به جان هم بیندازند تا جامعه دچار دوقطبی شود و آنها سوءاستفاده کنند. چرا کسانی که برایشان وحدت جامعه و مشکلات مردم مهم است، تمرکزشان را روی رسوا کردن این جریان هنجارشکن، نمیگذارند؟ آنهایی که برنامه میریزند تا زنان را سر موضوع پوشش به جان هم بیندازند، خارج از کشور نشستهاند و بابت مشکلات و سختیهای ما مردم ایران، جشن گرفتهاند. باید جامعه را نسبت به نیت آنها آگاه کرد. ما اینجا جمع شدهایم تا بگوییم هم حجاب به عنوان یکی از ارزشهای اخلاقی جامعه برایمان مهم است و هم اجازه نمیدهیم آن را تبدیل به ابزاری برای ایجاد تنش در جامعه بکنند».