حذف دلار از معاملات و تجارت با ارز ملی کشورها، اقدامی است که هیچکس در اثرگذار بودن آن بهمنظور کند کردن حربه تحریمها شک ندارد. جایگزینی دلار با ارز ملی سه کشور در حال حاضر اتفاق افتاده و این روند تا زمان سرنگونی این ارز مخرب باید ادامه پیدا کند.
به گزارش پایداری ملی، روزنامه «حمایت» در یادداشتی نوشت:
1.
بعد از اقدام یکجانبه و غیرقانونی «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا
برای خروج از توافق هستهای و کلید خوردن دومینوی سیاستهای ضد ایرانی،
صبوری و حرکت منطقی جمهوری اسلامی در عرصه مناسبات بینالمللی و بهویژه در
برجام، حیثیت جهانی آمریکاییها را بهطورجدی زیر سؤال برد. متعاقب آن،
حتی عملکرد اروپاییها هم در توافق هستهای مورد تشکیک قرار گرفت، چراکه
علیرغم پایبندی ایران به همه تعهداتش، طرف غربی به الزامات خود عمل نکرد و
به یک بدهکار بزرگ بینالمللی تبدیل شد. از طرفی، با وجود اینکه انجام
تعهدات ایران در توافق هستهای تاکنون 15 بار توسط آژانس بینالمللی انرژی
اتمی مورد تأیید قرارگرفته است اما کاخ سفید، کشورمان را به شکل
بیسابقهای تحت تحریم قرار داد و موجب شد تا ایران برای مقابله و پاسخ به
محدودیتهای اقتصادی، بهتدریج، سطح پایبندی خود به تعهداتش را کاهش دهد.
حدود دو ماه قبل، دو گام اصلی آن بر اساس ظرفیتهای برجام عملیاتی شد که
این روند تا 16 تیرماه کامل میشود و پسازآن، دو گام بعدی در دستور کار
قرار میگیرد. بنابراین یکی از راههای پاسخ به تحریمهای آمریکا و البته
غرب که نقش تأییدکننده را داشت این است که گامهای بعدی را محکم و استوار
برداریم و اراده خود را در پیشرفت کشور با محوریت مقاومت نشان دهیم.
2. اما در حوزههای مالی و پولی باید کارهای دیگری نیز صورت گیرد تا گام
موفق کاهش تعهدات برجامی را تکمیل کند. همانگونه که رهبر معظم انقلاب
تأکیدات فراوانی بر روشهای متنوع خنثیسازی اثر تحریمها داشتهاند، باید
در سه سطح «همسایگان»، «نگاه به شرق» و «بلوکهای نوظهور اقتصادی»، تحولات و
تغییرات قابلاعتنایی رخ دهد. البته دستگاه دیپلماسی و نهادهای اجرایی طی
دو ماه گذشته اقدامات در خور توجه و شایستهای را در این زمینه انجام
دادهاند و به سراغ شرکای سنتی جمهوری اسلامی رفتهاند. هرچند این رویکرد
قابلتقدیر است اما با تأخیر بسیار کلید خورد و ای کاش در دو سال گذشته
این اتفاق میافتاد چون بهطور حتم، ثمرات و نتایج بهتری عاید کشور میشد.
فراموش نکردن همسایگان و کشورهایی که در مواقع سختی در کنار جمهوری اسلامی
ایستادهاند، به صلاح نزدیکتر بود. در برخی از گفتگوها میشنویم که
میگویند چنانچه ایران بهجای واگذاری طرحها و پروژههای بزرگ نفتی به
شرکتهای غربی نظیر توتال و ... به شرکتهای شرقی تکیه میکرد، امروز نتایج
بسیار بهتری میگرفت . در همین راستا، اگر در شرایط کنونی جهان
بخواهیم برای حوزه شرق، مابه ازایی پیدا کنیم، بهترین نمونه آن «جنبش عدم
تعهد» با 120 کشور عضو است که میتواند برای ایران بستر مناسبی از منظر رشد
اقتصادی فراهم آورد. 120 عضو یعنی 120 فرصت، ضمن اینکه این کشورها 10
تریلیون دلار گردش اقتصادی دارند که بهخودیخود زمینه مساعدی برای تعالی
اقتصادی کشور محسوب میشود. افزون بر این، در حال حاضر، قدرتهای اقتصادی
بزرگی در جهان در حال شکلگیری هستند که میتوانند در آینده نزدیک، به
رقبای مهمی برای غرب بدل شوند، کما اینکه اروپاییها و بهخصوص ترامپ، این
تهدید را از هماکنون حس کردهاند و تلاشهایی جدی برای عدم قدرتمند شدن
این رقبا بکار گرفتهاند. اقتصادهای نوظهوری مانند آفریقای جنوبی و هند در
سالهای اخیر توانستهاند به توسعه اقتصادی قابلتوجهی دست یابند که هر
کدام از این کشورها برای دیپلماسی ما بهخصوص دیپلماسی اقتصادی میتواند یک
فرصت مغتنم به شمار آید. موضوع مهمتر این است که این قدرتهای نوپا در
حال تدارک ساختارهایی جدید برای مرزبندی با قدرتهای اقتصادی جهان هستند تا
بتوانند متناسب با اقتضائات خود نهادهایی مثل بانک جهانی و صندوق
بینالمللی پول را ایجاد کنند و چارچوبهای سابق را به چالش بکشند. در صورت
تحقق این فرایند، در آیندهای نهچندان دور میتوانیم شاهد قطبهای نوظهور
اقتصاد جهانی که شانهبهشانه قدرتهای فعلی حرکت میکنند، باشیم و این
موضوع، ظرفیت قابلتوجهی را در اختیار جمهوری اسلامی برای هدف قرار دادن
تحریمها قرار میدهد.
3. در حوزه مالی و پولی، تصمیماتی باید در
بخش سیاستهای ارزی اتخاذ شود که بهعنوانمثال، حذف دلار از معاملات و
تجارت با ارز ملی کشورها، اقدامی است که هیچکس در اثرگذار بودن آن
بهمنظور کند کردن حربه تحریمها شک ندارد. جایگزینی دلار با ارز ملی سه
کشور در حال حاضر اتفاق افتاده و این روند تا زمان سرنگونی این ارز مخرب
باید ادامه پیدا کند. در این صورت میتوانیم بخشی از تحریمها را بیاثر
کنیم، کما اینکه ایده به حاشیه راندن دلار، برای بسیاری از کشورها جذاب
بوده و آنها را برای خارج کردن دلار از مدار معاملاتشان تشویق کرده است.
4. گام بعدی برای ناامید کردن دشمن، از شتاب بخشیدن به حرکت علمی در داخل
نشأت میگیرد. به این معنا که اگر توسعه اثرگذاری نخبگان در بخش علم و
فناوری را در دستور کار قرار دهیم – مشابه آنچه در حوزه خودروسازی برای
تشویق قطعه سازان داخلی صورت گرفت- رشد چند برابری را در صنعت و سایر
بخشهای کشور شاهد خواهیم بود. محصولات دانشبنیان که امروز توسط محققان
ایرانی تولید و ساخته میشود، هموزن مشابه خارجی و در بسیاری از موارد
بهتر از آنهاست. لذا صرف هزینه در این بخش، سرمایهگذاری با سودآوری
بالاست که تأثیرگذاری تحریمها را به حداقل کاهش میدهد. اطمینان داریم
که از این موج تحریمی نیز عبور خواهیم کرد چراکه آمریکاییها هر آنچه در
چنته داشتهاند را رو کرده و طرح دیگری برای ارائه ندارند. از باب مثال،
تحریمهای اخیری که علیه چند مقام لشکری و کشوری اعمال کردند، آنچنان
سردرگم، شتابزده و سخیف بود که حتی افرادی که پیشتر نام آنها را در لیست
تحریمها گنجانده بودند را مجدداً در فهرست تحریمی قرار دادند! نمونه
دیگر، تحریم رئیس دستگاه دیپلماسی کشور است که با همه موازین بینالمللی
مغایرت دارد. تحریم وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی یعنی تحریم هر نوع گفتگو
و مذاکرهای که آمریکا مدعی و به دنبال آن است. چطور میشود که هم از
دیپلماسی سخن گفت و هم بلندپایهترین مسئول نظام در حوزه دیپلماسی را تحریم
کرد؟! همه این موارد، نشاندهنده استیصال و عمق حیرت راهبردنویسان واشنگتن
در پیشبرد تحریمهاست و ازاینپس، جمهوری اسلامی برگهای برنده خود را رو
کرده و انشاءالله از این فضای تحریمی با موفقیت عبور خواهیم کرد.