۳۰ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۰
کد خبر: ۵۰۶۸۸
یک پژوهشگر حوزه آب گفت:بسیاری کشورهاعمده برق مورد نیاز خودرا از سدهای برقابی به عنوان انرژی پاک تامین می کنند، اما ظرفیت تولید برق ایران از این حوزه تنها ۱۱ گیگاوات و بسیار اندک است.

به گزارش پایداری ملی، سال ۹۸ در حالی آغاز شد که بسیاری از استان‌های کشور همچون گلستان، لرستان، فارس و خوزستان درگیر سیل شدند. این سیل علاوه بر خسارات جانی و مالی که به مردم وارد کرد، آسیب‌های قابل توجهی هم برای محیط زیست داشت. در همان دوران، زمزمه‌هایی دال بر بررسی لزوم یا عدم لزوم توسعه سدسازی شنیده می‌شد. برای بررسی این مقوله گفتگویی داشتیم با حامد محرمی، پژوهشگر حوزه آب که در ادامه می‌خوانید:

به عقیده برخی سدسازی باعث خشکی زمین‌های پایین دستی سد، تالاب‌ها و رودخانه‌ها می‌شود، این گزاره صحیح است؟

محرمی: طی سال‌های گذشته همواره نگاه غلطی به صنعت سدسازی در کشور به وجود آمده است. متأسفانه منتقدین سدسازی در کشور به شکل عوامانه تاکید دارند که سدسازی باعث خشک شدن تالاب‌ها می‌شود. در نقد این ادعا باید عنوان کرد که سدهای مخزنی براساس انواع اهداف ساخت، کارکردهای مختلفی دارند.

به عبارتی تمامی سدها به منظور تولید برق یا تأمین آب کشاورزی ساخته نشده‌اند؟

بله. برخی از سدها برای افزایش شبکه کشاورزی در پایین دست و مهار سیلاب و تولید انرژی طراحی می‌شوند مانند سد گتوند یا سد کرخه در استان خوزستان. برخی دیگر تنها برای مهار سیلاب و تولید انرژی برقابی کاربرد دارند مانند سد شهید عباسپور و برخی دیگر تنها برای مهار سیلاب طرح می‌شوند. از این نمونه در کشور در حوضه دریاچه ارومیه بیشتر ساخته شده است. در واقع عامل اصلی خشکی تالاب هور العظیم عدم تخصیص آب لازم از سمت کشور عراق است‌.

اما همانطور که اشاره کردید، مهار سیل وجه مشترک تمام سدها است.

تا حدودی بله. سیکل عملکردی تمام سدها به وقوع سیلاب بستگی دارد و این سیلاب است که عامل تعیین کننده در ساخت یک سد می‌باشد. در فاز ۱ مطالعات تمام سدهای جهان یکی از موارد مطالعاتی حقابه زیست محیطی است. یعنی باید سد بر روی حجم آب سالانه مورد نیاز ریزشی به تالاب‌ها یا دریاچه‌ها تأثیر نداشته باشد. بسیاری از سدهای بزرگ کشور در حوضه کارون قرار دارند و این رودخانه بعد از گذشت از اهواز به بهمنشیر و اروند ریزش دارد. بدین جهت می‌توان عنوان کرد هیچکدام از سدهای طراحی شده در بالادست رودخانه کارون وابسته به تعیین حقابه زیست محیطی نیستند و تنها باید بتوانند دبی پایه رودخانه در پایین دست را تأمین کنند.

این روند برای سد و رود کرخه که در جریان سیل‌های ابتدای امسال چالش برانگیز شده بود نیز صادق است؟

در حوضه کرخه حقابه زیست محیطی همواره از طرف ایران پرداخت شده است. اما کشور عراق که بخش عمده هور العظیم در آنجا قرار دارد و حقابه بیشتری نیز از رودخانه دجله به این تالاب اختصاص می‌یابد از ریزش آب به هور جلوگیری می‌کند. این کسری در واقع باعث شده تا کشور ما مجبور به ریزش حقابه بیشتر از محل کرخه به هور شود. از این جهت سدهای مورد بهره برداری در بالادست کرخه از نظر زیست محیطی مشکلی برای هور ایجاد نکرده‌اند. تخصیص آب بیشتر نیز از سمت کشور ما با کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی میسر می‌شود و به این ترتیب سدهای ما می‌توانند تنها نقش تولید انرژی برعهده داشته باشند. اگر مصرف آب در کشاورزی پایین دست کرخه متوقف شود سیلاب‌های جمع شده پشت سدهای حوضه کرخه می‌توانند پس از استحصال انرژی پاک مورد نظر و مهار سیلاب‌های ویرانگر وارد هورالعظیم شوند. در واقع مشکل اینجا رژیم مصرف در پایین دست سدها است و کسانی که به سدسازی انتقاد می‌کنند با مقوله توسعه کشاورزی مخالف هستند.

درباره الگوی تولید برق از سدها (برقآبی) در سایر کشورها توضیح دهید؛ سهم کشورها از برق تولیدی سدها چه میزان است؟

سوئیس برترین کشور از نظر شاخص‌های زیست محیطی در جهان است. این کشور با وجود مساحت بسیار کم و طبیعت غنی ۵۶ درصد از انرژی الکتریکی سالانه تولیدی خود را از سدها تأمین می‌کند و طرح ساخت سد نانت دِرنس را در دستور کار دارد. فرانسه با جایگاه دوم ۲۰ درصد از انرژی مورد نیازش را از محل انرژی برقابی تولید می‌کند. این میزان در حدود ۲۵ گیگاوات ساعت است. یعنی کشور فرانسه توانایی تولید بیش از دو برابر ظرفیت تولیدی کنونی کشور ما در بخش انرژی برقابی را دارد. سوئد با جایگاه پنجم سالانه توانایی تولید بیش از ۱۶ گیگاوات ساعت انرژی برقابی دارد. توجه کنید که کل ظرفیت تولیدی کنونی کشور نزدیک به ۱۱ گیگاوات است. اتریش سالانه ۱۴ گیگاوات ساعت و ایسلند بیش از ۸۰ درصد انرژی الکتریکی مورد نیازش را از انرژی برقابی تولید می‌کند.

تأثیرات سدسازی بر محیط زیست می‌تواند به راحتی برطرف شود و سد سازی می‌تواند با تولید هزاران مگاوات انرژی پاک سالانه از سوختن میلیون‌ها تن سوخت فسیلی جلوگیری کند

ایران چطور؟

اکثر کشورهای موجود در تولید انرژی برقآبی در جایگاهی بالاتر از کشور ما قرار دارند. این در شرایطی است که کشور ما به دلیل داشتن توپوگرافی مناسب جزو مستعدترین مناطق جهت ساخت سدهای برقابی محسوب می‌شود. خصوصاً در استان‌های مازندران و گیلان و گلستان و حوضه‌های آبریز کارون و کرخه و زهره و جراحی کشور توانایی ساخت سدهای متعدد را دارد.

احداث سدهایی برای تولید انرژی برقآبی چه تأثیری بر بخش‌های پایین دستی سدها که شامل تالاب‌ها و دریاچه‌ها می‌شود، دارد؟

انرژی برقابی تأثیر چندانی در میزان حجم ریزشی سالانه به تالاب‌ها و دریاچه‌ها ندارد. برای مثال می‌توان علاوه بر استحصال انرژی توسط سدهای حوضه کرخه تمام سیلاب‌های جمع شده را به تالاب هورالعظیم منتقل کرد. این یعنی تعطیلی کشاورزی در خوزستان که نهایت آمال و آرزوی کنشگران محیط زیستی است و هیچ منافاتی با صنعت سدسازی در کشور ندارد و می‌توان تمام آب مصرفی مزارع پایین دست را به هورالعظیم وارد کرد. به عبارتی به جای تخلیه حدود ۲ میلیارد مترمکعب حقابه از طرف کشور ما به تالاب هور می‌توان تمام ۶ میلیارد ظرفیت سدهای حوضه کرخه را پس از استحصال انرژی وارد هور کرد و اگر با این کار جنگل‌های کشور احیا و مراتع پر بار می‌شوند، آلودگی آب و محیط زیست از بین می‌رود و همه آبخوان‌ها به وضعیت ۲۰۰ سال پیش بر می‌گردند می‌توان به راحتی به این مهم دست یافت.

بجای چنین اقدامی می‌توان نیروگاه هسته‌ای تأسیس کرد که انرژی پاکی هم تولید می‌کند...

ساخت یک سد حدوداً ۱۰ درصد یک نیروگاه اتمی هزینه دارد اما می‌تواند با کمتر از پنج درصد هزینه اپراتوری یک نیروگاه اتمی، بیش از ظرفیت همان نیروگاه اتمی انرژی تولید نماید. برای مثال بزرگترین سد جهان در کشور چین با هزینه ۲۰ درصدی ساخت بزرگترین نیروگاه هسته‌ای جهان بیش از ۲.۵ برابر بیش از همان نیروگاه انرژی به شکل سالانه می‌تواند تولید برق نماید.

برخی از سدها به جهت افزایش شبکه کشاورزی در پایین دست و مهار سیلاب و تولید انرژی طرح می‌شوند مانند سد گتوند یا سد کرخه در استان خوزستان‌

طی سال‌های اخیر تأثیر سدسازی بر طبیعت منطقه، مطلوب نبوده است؛ چه توجیهی برای این دست از آسیب‌ها وجود دارد؟

در کشورهای مختلف جهان سدها باعث ایجاد مخاطرات دیگری نیز شده‌اند که کنشگران عموماً بی اطلاع محیط زیست تنها به شکل فهرست وار از آنها به عنوان مصادیق مخرب بودن سدسازی یاد می‌کنند. برای مثال از کوچ اجباری یا از بین رفتن زمین‌های کشاورزی در بالادست در اثر سدسازی به عنوان مشکلات سدسازی یاد می‌شود. این در شرایطی است که کشور ما با تراکم جمعیتی پایین و وجود زمین‌های کشاورزی فراوان در نقاط مختلف با مشکل زمین رو به رو نیست و آنچه در کشور مهم است در واقع مشکل آب است.

اما تأثیر منفی سدسازی بر محیط زیست منطقه را نمی‌توان منکر شد...

تأثیرات سدسازی بر محیط زیست می‌تواند به راحتی برطرف شود و سد سازی می‌تواند با تولید هزاران مگاوات انرژی پاک سالانه از سوختن میلیون‌ها تن سوخت فسیلی جلوگیری کند. حتی همانطور که گفته شد کشوری مثل نروژ با تولید سالانه بیش از ۳ برابری کشور ما جزو برترین کشورهای جهان از نظر شاخص‌های زیست محیطی است.

به این ترتیب سدها را نمی‌توان در خشکی رودخانه‌ها و تالاب‌ها مؤثر دانست؟ مشکل اصلی چیست؟

کشور ما طی سالیانه گذشته به دلیل خشکسالی دچار کمبود آب شدید شد تا جایی که اکثر تالاب‌ها و رودخانه‌های کشور دچار خشکی شدند و سدهای کشور عموماً کمتر از ۳۰ درصد آب داشتند. برای مثال آب پشت سدهای خالی با توجه به تلفات مسیر رودخانه با رهاسازی کامل تأثیری روی تالاب‌ها نداشت. یعنی اگر همه ظرفیت سدهای حوضه کرخه را وارد تالاب هورالعظیم می‌کردیم تفاوت چندانی در حجم تالاب به وقوع نمی‌پیوست. از طرفی در حوضه برخی تالاب‌ها و دریاچه‌ها در کشور ما سدی ساخته نشده بود اما همین دریاچه‌ها و تالاب‌ها هم طی چند سال گذشته به دلیل کمبود بارش و افزایش مصرف خشک شدند. مانند دریاچه مهارلو در استان فارس که طی چندسال گذشته کاملاً خشک شده بود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر