نتایج تحقیقاتی، که قدرتهای بزرگ مانند آمریکا و انگلیس در کنار امارات و عربستان سعودی درباره انفجار چهار نفتکش در بندر «الفجیره» انجام دادند، هنوز مشخص نشده است و تلاشهای تعمدانهای صورت میگیرد که این نتایج مسکوت بماند تا چه بسا در زمان مناسب آن را افشا کنند در حالیکه اتهامزنیها علیه ایران، آنگونه که «جان بولتون» مشاور امنیت ملی آمریکا مطرح کرده است، مشتمل بر هیچ سند و مدرکی نیست .
زمانیکه آقای «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران حمله صبح روز گذشته به دو نفتکش غولپیکر را «مشکوک» و شبهه برانگیز توصیف کرد، این توصیف مبتنی بر منطق زیادی است؛ چرا باید ایران و متحدانش دو نفتکش حامل نفت برای ژاپن را منفجر کنند در زمانیکه «آبه شینزو» نخستوزیر این کشور در تهران حضور دارد و با آیتالله «سید علی خامنهای» رهبر معظم انقلاب اسلامی و «حسن روحانی» رئیسجمهوری ایران در چارچوب میانجیگری برای کاهش تنش میان ایران و آمریکا و جلوگیری از وقوع جنگ دیدار میکند؟
آیا همزمانی حمله روز گذشته با سفر نخستوزیر ژاپن به تهران در چارچوب اعمال فشار آمریکا به رهبری ایران برای پذیرش پیشنهاد طرف آمریکایی برای بازگشت به میز مذاکرات بدون قید و شرط، انجام شد؟ آن هم بعد از آنکه انتظار «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا برای نزدیک شدن به تلفن کاخ سفید جهت گفتوگو با حسن روحانی بینتیجه طولانی شده است.
ایرانیها حملاتی را که علیه آنها انجام شد، صرفنظر از منابع آن، فراموش نمیکنند. ولی این بدان معنا نیست که ایران و همپیمانانش در پشت انفجارهای اخیر در خلیج عمان قرار دارند.
پیشبینی واکنش آمریکا به این حملات، که منجر به افزایش 4 درصدی قیمت هر بشکه نفت شد، دشوار است و تمامی اظهاراتی، که از سوی کاخ سفید مطرح شد دال بر این امر بود که ترامپ از اوضاع باخبر است و نهادهای آمریکایی این موضوع را پیگیری و اطلاعات لازم در اینباره را جمعآوری میکنند.
نمیدانیم تا چه زمانی ممکن است این پیگیری و عملیات جمعآوری اطلاعات ادامه داشته باشد ولی بر با توجه به تجربیات قبلی و موثق میدانیم که آمریکا یا برخی از متحدانش، چه بسا در هر دو حملات به این نفتکشها نقشآفرین بودهاند تا از آن به عنوان بهانهای برای توجیه هر نوع جنگ بعدی علیه ایران استفاده کنند و این موضوع برای ما غافلگیرکننده نیست اگر دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل در برنامهریزی برای این حوادث نقش داشته باشند و همین امر اعلام نشدن نتایج تحقیقات حمله الفجیره را توجیه میکند که 6 هفته از وقوع آن میگذرد.
رسیدن موشکها و پهپادهای انصارالله به فرودگاه أبها و لولههای بزرگ نفت در غرب ریاض و وارد کردن خسارات سنگین طی این دو حمله، به معنای یک انقلاب در همه موازنههای قدرت و معادلات منطقهای است و صرفا «پیش غذایی برای باز کردن اشتها» برای غذای اصلی است که شاید برای بسیاری غافلگیر کننده باشد.
ترامپ شخصا مسئولیت تنشآفرینی کنونی در منطقه خلیجفارس را بر عهده میگیرد همانگونه که متحدانش در عربستان سعودی و امارات مسئولیت جنگ جاری در یمن را بر عهده دارند؛ چرا که وی زمانیکه تصور میکرد ایرانیها یک لقمه آسان هستند که میتواند آها را با آعزام ناو هواپیمابر و چند بمبافکن غولپیکر بترساند مرتکب خطای محاسباتی شد دقیقا مانند اشتباهی که متحدانش در حمله به یمن درباره انصارالله مرتکب شدند و توانمندیهای آنها را دستکم گرفتند.
شاهد موشکها و پهپادهای انصارالله بودیم و قبل از این نیز در جریان جنگهای اخیر علیه نوار غزه شاهد موشکهای حماس و جهاد اسلامی بودیم که تا تلآویو رسید و 3 میلیون شهرکنشین را راهی پناهگاهها کرد ولی هنوز موشکهای بالستیک نقطهزن حزبالله لبنان را مشاهده نکردهایم که تعداد آن دهها و شاید صدها هزار عدد است و در صورتیکه حملات به نفتکشها در خلیجفارس به جنگی فراگیر تبدیل شود، قطعا در آینده نزدیک این موشکهای حزبالله نیز آشکار خواهد شد.
آقای ظریف اظهاراتی بسیار پراهمیت مطرح کرده و گفته است: «آمریکا میتواند جنگی را آغاز کند ولی ایرانیها و همپیمانانشان هستند که میتواند تصمیم به پایان جنگ را به شیوهای که خود میخواهند، اتخاذ کنند.»
تنشها تشدید و جنگ نفتکشها و فرودگاهها به طور آشکار آغاز شده است و جنگ آینده یکطرفه نخواهد بود و اگر جنگ عراق و ایران یک تریلیون دلار هزینه داشت و خسارتهای آمریکا در جریان اشغال عراق 7 تریلیون دلار بود، معلوم نیست هزینه جنگ آینده، که شکل منطقه و نقشه جغرافیایی و سیاسی آن را تغییر خواهد داد، چقدر باشد؟
پاسخ به این سوال و سوالهای بعدی برآمده از آن را به ترامپ و دستیاران نومحافظهکارش مانند جان بولتون و «مایک پامپئو» واگذار میکنیم.