شاید این روزها شما هم احساس کرده باشید که جهان مجازی اخیراً مدام و سریع به جهان واقعی سرریز میکند. پدیده مدلینگ هم در کشور ما یکی از آن چیزهایی است که از درِ فرهنگ رسمی بیرونش میکنند و از پنجره شبکههای اجتماعی و ارتباطی، دوباره وارد جامعه میشود.
به گزارش پایداری ملی، شاید این روزها شما هم احساس کرده باشید که جهان مجازی اخیراً مدام و سریع به جهان واقعی سرریز میکند. پدیده مدلینگ هم در کشور ما یکی از آن چیزهایی است که از درِ فرهنگ رسمی بیرونش میکنند و از پنجره شبکههای اجتماعی و ارتباطی، دوباره وارد جامعه میشود. امروز که به ابعاد کسبوکار مدلها در اینستاگرام میپردازیم، هنوز چیزی از ماجرای «سد لفور» هم نگذشته است...
اگر در اینستاگرام صفحات مد و لباس یا مزونها را دنبال کرده باشید، حتماً اسم برخی مدلها به چشمتان خورده است؛ حتی در بعضی از آنهایی که با عبارات «تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران» یا «زیر نظر کارگروه مد و لباس وزارت فرهنگ» خودشان را معرفی کردهاند. شما شاید به صفحه بعضی از این مدلها نگاهی هم انداخته باشید. آنها برای صفحات رسمی با پوشش نسبتاً منطبق با موازین کار میکنند اما در صفحات شخصیشان چهره دیگری از خود به نمایش میگذارند. کمی کنجکاوی بیشتر، سایر حلقههای زنجیره تبلیغات در اینستاگرام را هم بر شما مکشوف میکند.
واکنش مدل اینستاگرامی به ماجرای سد لفور
ما هم همین مسیر را دنبال کردیم. از قضا در پی واکنشهای دامنهدار به حرکت ضدقانون و ضدعرف افراد معدودی در جوار سد لفور در استان مازندران، در فضای مجازی هم گفتوگوها و بحثهای داغی حول موضوع شکل گرفت اما عدهای ترجیح دادند که با اشتراکگذاری عکسهای معنیدار به این ماجرا واکنش نشان دهند. بدینترتیب انتشار عکسی از یک مدل خانم در صفحه اینستاگرام خودش، آن هم با پوشش حداقلی کنار یک دریاچه، آن هم درحالی که لوکیشن استان مازندران، محل عکسبرداری را مشخص میکرد، میتوانست معانی مستقیم یا غیرمستقیم بسیاری داشته باشد. آیا این هم نوعی نمایش اعتراض یا قدرت بود؟ آیا مدلها با سابقه سالها فعالیت زیرزمینی که به مدد شبکههای اجتماعی، روی زمین آمده است، زودتر از همه دریافتهاند که واقعاً همه جای جغرافیای پهناور این کشور نمیتواند زیر چشمان ناظران قرار گیرد؟ این واکنش چه تبعات فرهنگی دارد و کدام نهادها را به چارهاندیشی و برنامهریزی نیازمند میکند؟
نسبت مدلینگ رسمی با مدلینگ غیرقانونی؟
داستان مدلهای اینستاگرامی به اینجا ختم نمیشود. آنها در زمینههای تبلیغاتی مختلفی فعال هستند؛ اما دو حوزه پوشاک و آرایش، بیش از سایر حوزهها بستر را برای فعالیت مدلهایی که بیرون از فرهنگ عمومی کشور هستند، فراهم میکند. با این حال ذکر این نکته ضروری است که اگرچه هنوز قانونی مشخص و شفاف برای فعالیت مدلها در رسانههای جمعی اعلام نشده اما کارگروه مد و لباس کشور در شهریور سال 1394 اعلام کرده بود: «با تصویب سرفصلهای آموزشی برگرفتهشده از مباحث و آموزههای دینی مرتبط، روشهای فنی نمایش و ارائه محصول بدون تبرج و خودنمایی و بررسی منابع تحقیقی در سطح بینالمللی مدلینگ، ضمن بومیسازی و توجه به ارزشهای اسلامی ایرانی این حوزه برای نخستینبار در کشور اقدام به برگزاری نخستین دوره مدلینگ خواهد کرد تا بدینوسیله افراد با گذراندن 65 ساعت آموزش و موفقیت در امتحانات، ضمن دریافت کارت صلاحیت، تحت پوشش این کارگروه قرار گیرند و قابلیت فعالیت داشته باشند.» این البته یکی از مجموعه اقدامات دولت برای حرکت کج دار و مریز به سمت مدلینگ بود و البته طبق گزارش پایگاه اطلاعرسانی رییسجمهوری برخی هنرمندان حاضر در دیدار آقای روحانی با اصحاب فرهنگ و هنر از تلاشهای دولت برای بهبود شرایط صنعت مدلینگ در کشور قدردانی کردند. با این حال هنوز ابعاد و محدودههای فعالیت مدلها خصوصاً در کسبوکارهای خانگی، استودیوهای خصوصی تولید فیلم و آتلیهها مشخص نیست.
محاسن و مضرات مدلینگ غیررسمی
با این وجود، درآمد مدلها در فضای مجازی بهگونهای است که باوجود ناامنی و امکان بالای سوءاستفاده، افراد را برای فعالیت در این فضا بیشتر ترغیب میکند. دی سال گذشته بود که نیروی انتظامی ضمن اعلام خبر شناسایی و انهدام بزرگترین باند شبکه مدلینگ در استان هرمزگان، اطلاع داد: «تعدادی از خانمهای مدلشده با همکاری برخی صنوف از جمله آرایشگاههای زنانه، مزونها و آتلیهها بهصورت گسترده و سازمانیافته با هدف سوءاستفادههای ابزاری و تجارت اقتصادی و از طرفی اغفال زنان و دختران جوان برای ارتکاب اعمال منافی عفت در پوشش حرفه (شغل) مدلینگ، مبالغی بین 500 هزار تا یک میلیون تومان دریافت میکردند.» طبق شنیدههای ما از فعالان این عرصه، این مبالغ برای برخی مدلهای غیررسمی اما شناختهشده در اینستاگرام بالاتر است. نیروی انتظامی از چند سال پیش بر رصد و شناسایی تخلفات و موارد غیرقانونی فعالیت مدلها در فضای مجازی تاکید داشته اما طبق اعلام سخنگوی ناجا در سال 95 معتقد است که «این کار مربوط به حوزه ارشاد است و پلیس نیز در حد توانش با تخلفات برخورد میکند و نباید فراموش کرد که دستگاههای دیگری هم در این زمینه مسوولیت دارند و باید وارد عمل شوند.» بنابراین به نظر میرسد که مسأله مدلینگ بهطور کلی با فقدان شفافیت قانونی در این زمینه، روزبهروز پیچیدهتر میشود و قوانین موجود برای جرائم رایانهای قادر به ساماندهی این بخش نیست.
برخورد انضباطی پس از تدبیراندیشی فرهنگی
توسعه کسبوکار مدلهای اینستاگرامی و پیشروی فرهنگ غیررسمی آنان در فرهنگ رسمی درحالی اتفاق میافتد که با بزرگ شدن این صنعت و تثبیت موقعیت آن در ساختار اقتصادی، بیم آن میرود که حواشی فرهنگی آن نیز دیگر قابل کنترل نباشد؛ اما دستگاههای مرتبط همچنان به اقدامات انضباطی اکتفا کرده و تدبیراندیشی فرهنگی را به تأخیر میاندازند. با این حال مقام معظم رهبری، ضرورت اقدام مسوولانه و به موقع را در رابطه با فضای مجازی در آخرین ایرادات خود در این زمینه اینطور یادآور میشوند: «حرکتی که در مقابل دشمن میخواهیم انجام بدهیم، با حزم و تدبیر باشد یا با سهلاندیشی و سهلانگاری باشد. مثلاً فرض کنید در بیانات آقایان راجع به فضای مجازی و مسائل مانند اینها؛ خب نوع برخورد با این قضیه دو جور ممکن است: میتواند به صورت مدبرانه عملکردن [باشد]، یک جور هم نه، میتواند به صورت سهلاندیشانه. [البته] سهلانگاری یک حرف است، سهلاندیشی یک حرف دیگر است؛ سهلاندیشی یعنی انسان پیچیدگی کار را نبیند، آن پیچهای کار و مشکلات کار را انسان توجه نکند؛ این سهلاندیشی است.» در واقع شاید سادهترین راه برای حل مسائل فرهنگ و هنر، برخورد مستقیم انضباطی و سهلاندیشانه با آن باشد درحالی که امروز بیش از پیش احساس میشود که توجه به پیچیدگیهای فرهنگ برای حل مسائل ضرورت دارد و برقرار کردن یک پل هوشمندانه میان فضای مجازی و واقعیت روز جامعه در بحث مدلینگ میتواند راهکار معقولی در این زمینه باشد.