به گزارش پایداری ملی، کتاب «جاودانه تاریخ» مشتمل بر مجموعه بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیتالله العظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی) در تبیین ابعاد گوناگون شخصیت امیرالمؤمنین علیبنابیطالب علیهالسلام است که پس از گردآوری و تدوین در یک ساختار منسجم، توسط انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شده است. در این یادداشت بهمناسبت سالروز شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام، به مرور بخشهایی از مطالب سودمند این کتاب پرداخته میشود.
***
آنچه در فصل اول کتاب میخوانیم، حکایتِ «حیرت» است! به بیان آیتالله خامنهای، امیرالمؤمنین علیهالسلام «اعجوبه عالَم و نمونۀ قدرت کامله الهی و کلمه تامه پروردگار» است که «ابعاد شخصیتیِ نامتناهی» دارد و بههمین دلیل ما با ذهنهای کوچک و انسگرفته با مقیاسهای مادی، قدرت آن را نداریم که شخصیتی با آن ابعاد عظیم معنوی و روحی را حتی «تصور» کنیم.(1) او چونان اقیانوسی است که احاطه بر همۀ ابعادش در یک نگاه که هیچ، در یک مطالعهی طولانی هم برای انسان میسّر نیست. از هر طرف که وارد شویم، دنیایی از عظمت و شگفتی مشاهده میکنیم. آیتالله خامنهای این سخن را نه یک مبالغه و یک ادعای بیمبنا، بلکه ثمرهی سالها مطالعه و پژوهش و تأمل دربارۀ زندگی و سیرهی آن حضرت میداند.(2)
این سخن البته، نه فقط دربارۀ مقامات ملکوتی و عرفانی آن حضرت صادق است، بلکه حتی ابعاد عملیِ زندگی آن بزرگوار، یعنی آنچه که مربوط به حکومت و سیرۀ رفتاری ایشان است هم واقعاً در هیچ بیانی نمیگنجد.(3) اما بههرحال آنچه که میدانیم، انسانی است که «بلندترین قلّهی بشریت» است و نمیتوان به آن توجه نکرد و به سمتش حرکت ننمود. لذا خوشبختانه با وجود این حیرت، از هر طرف که وارد دریای عظیمِ فضایل و مناقب ایشان بشویم و هر رشتهای از رشتههای مَحامد بشری را که مطرح کنیم، فیض عظیمی نصیبمان خواهد شد و از این دریا بهرهها خواهیم برد.(4)
این شگفتزدگی البته مختص ما شیعیان نیست؛ بلکه حقیقتی ورای مذهب دارد: سخن معروفی از خلیلبناحمدِ فراهیدی (نحوشناس و لغتشناس شهیر و قدیمیِ عرب) نقل شده است به این مضمون که: دوستان علیبنابیطالب(ع) از ترسِ جانشان و دشمنانش از شدتِ بغض و دشمنیشان، قرنها فضائل و مناقب او را کتمان کردند، اما با این وجود «فظَهَرَ ما بَینَ هذَینِ ما مَلأ الخافَقَین» از میان این دو کتمان، آنقدر فضائل امیرالمؤمنین علیهالسلام بروز کرد که سرتاسر عالَم و میان مشرق و مغرب را فراگرفت. این است فضائل علیبنابیطالب.
یعنی این گوهر ملکوتی آنچنان در تارُک خلقت میدرخشد که هیچ تاریخِ خودنوشتهای نتوانست آن را بپوشاند و به رُخ عالَمیان نکشد. اینچنین است که حتی دشمنان حضرتش هم وقتی به اعماق روح خود مراجعه میکردند، نسبت به آن بزرگوار عقیدۀ همراه با تعظیم و تکریم و محبت را احساس میکردند. در فصل دوم مروری بر آن بخش از بیانات آیتالله خامنهای دربارۀ این نوری است که آفاق عالَم را پُر کرده است و هیچکس نتوانسته آنها را کتمان کند. در این فصل بعضی حکایاتی که اصحاب ادیان دیگر یا حتی دشمنان حضرتش (همچون معاویه، آلزبیر، عبداللهبنعمر) در آنها اذعان و اعتراف به این نور کردهاند، نقل میشود؛ همچنین در فصل سوم، چند نمونه از روایات و احادیثی که «در منابع اهلسنت» از پیامبراعظم(صلیاللهعلیهوآله) در فضیلت علیبنابیطالب(ع) نقل شده است، بیان میشود تا تشعشعِ این نور پرفروغ در میان آحاد مردم نیز بهروشنی نمایان شود.
بنابراین ما هم باید تلاش کنیم تا بهقدرِ سعۀ وجودی خویش آن انسان باعظمت را بشناسیم تا بتوانیم به سمت آن قله حرکت کنیم. اما چگونه و از چه طریق؟ با کدامین بیان میتوان و باید اوصاف این انسان بزرگ را چنان وصف کرد که در شأن شکوهِ شخصیتش باشد؟ فصل چهارم و پنجم توضیح و شرح دو حدیث شریف از امام حسن مجتبی(ع) و امام جعفر صادق(ع) با بیان آیتالله خامنهای میباشد که در دقیقترین و ظریفترین عبارات، ابعاد گوناگون شخصیتی آنحضرت را توصیف کردهاند و میتوان از آن طریق، دورنمایی واقعنما از این خورشیدِ باشکوه پیدا کنیم.
شخصیّت امیرالمؤمنین علیهالسلام «اسلامِ مجسّم» بود. چنانکه اگر قرار بود اسلام در کالبدِ یک انسان ظاهر شود، علی(ع) آن کالبد بود. بهتعبیر دیگر: اگر ما اسلام را ترکیبی از ایمان و علم و عمل (که هر یک از اینها ابعاد گسترده و عمیقی دارند) بدانیم، این هر سه عنصر بهنحو اعلی درجه، در شخصیت علی(ع) جمع بودند.(5) فصل ششم کتاب این جامعیت را با بیان آیتالله خامنهای تبیین نموده است. ایشان توضیح میدهد که شخصیّت امیرالمؤمنین (علیهالصلاة و السلام) ترکیبی از عناصری است که هر کدام بهتنهایی یک انسانِ عالیمقام را اگر بخواهد به اوجِ آن برسد، به زانو در میآورَد. علیبنابیطالب در همهی اینها در حدّ اعلی است.(6) البته باز باید تکرار کنیم که این مطلب هم دربارۀ همان بخش از چهره و هویّت و شخصیّت او است که انسانها میتوانند آن را ببینند و به آن بیندیشند و از آن سرمشق بگیرند. نه ابعادِ ملکوتی و عرفانی آن حضرت. در همین بخش است که میتوان صد صفت از اوصاف کمالیِ انسان را برشمرد که امیرالمؤمنین در همهی آنها قلّه است و این اوصاف آنچنان وسیع و گستردهاند که برای هر یک، اقلاً باید یک کتاب نوشت.(7)
اما آنچه انسان را باز از این هم شگفتزدهتر میکند، این است که همه آن صفات متکثّر که بسیاری از آنها در ظاهر با هم «متضادّ و ناسازگار» هستند، در شخصیت امیرالمؤمنین علیهالسلام آنچنان کنار هم با توازن و زیبایی چیده شدهاند که خود یک زیبایی و شکوهِ حیرتانگیز دیگری را به نمایش گذاشتهاند! توازن عجیبی در شخصیت آن بزرگوار است که نمیتوان شبیه آن را در هیچ انسان دیگری یافت. از این قبیل صفات متضاد، در امیرالمؤمنین الیماشاءالله زیاد است. فصل هفتم کتاب، چند مورد از این صفات که در وجود آن حضرت با توازن و زیبایی متجلّی شدهاند را از منظر آیتالله خامنهای مرور میکند. ایشان در این گفتار، هشت صفت را دوتا دوتا بیان و جمعِ شگفتآورِ آنها در شخصیت امیرالمؤمنین علیهالسلام را تحلیل مینماید؛ که عبارتند از: عطوفت و صلابت، وَرَع و حکومت، قدرت و مظلومیّت، زهد و سازندگی.(8)