به گزارش پایداری ملی، علی پزشکی، متخصص تغذیه و عضو هیات مدیره انجمن غذا و تغذیه حامی سلامتی ایران است.وی کتری دکتری تخصصی خود را در رشته سیاستگذاری غذا و تغذیه از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اخذ کرده است.وی در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید آنچه در حوزه پدافند غیرعامل حتی از بیوتروریست غذایی مهمتر است مباحث مربوط به ناامنی غذایی است.در ادامه مشروح مصاحبه ما با ایشان را مرور میکنید:
سوال: یکی از مهمترین بحثهایی که در پدافند غیرعامل مطرح است و خیلیها کمتر به آن میپردازند بحث تغذیه و سیاستهای غذایی است که در کشور باید جدی گرفته شود. در حال حاضر این سیاستها چه جایگاهی در عرصه جهانی دارد؟
اصولا در بحث پدافند غیرعامل به بحث غذا و تغذیه توجه میشود که البته بیشتر در بحثهایی مربوط به بیوتروریسم مواد غذایی متمرکز بوده است. در حالی که ما در این حوزه بحثهای خیلی مهمتری هم داریم که مربوط به ناامنی غذایی است که با تهدید سلامت جسم و روح مردم و سرمایه انسانی کشور میتواند یک روزنه خیلی مهمی را برای تهاجم بیگانگان و دشمنان علیه کشور ایجاد کند و به راحتی و بدون اینکه وارد فاز جنگ نظامی و صرف هزینههای بالا شود میتواند کشور را بسیار آسیبپذیر کند.
بنابراین بحث امنیت غذایی در حوزه پدافند غیرعامل خیلی مهم است. دسترسی مردم یک منطقه یا یک کشور در واقع دسترسی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی مردم در همه زمانها به غذای سالم و مغذی برای تامین نیازهای تغذیه آنان در راستای ترجیهات غذایی برای یک زندگی فعال و سالم است.
در واقع می توانیم بگوییم که امنیت غذایی و امنیت ملی دو روی یک سکه هستند چون با داشتن امنیت غذایی است که میشود یک جامعه سالم داشت که بتواند مردمش خوب فکر کنند، خلاقیت و نوآوری داشته باشند، روی پای خودشان بایستند و در مقابل تهدیدات خارجی نرم و سخت ایستادگی کنند.
بنابراین امنیت غذایی و به طورکلیتر مشکلات تغذیهای در پدافند غیرعامل خیلی جایگاه ویژه ای را دارد. در حوزه مربوط به امنیت غذایی محدودیت تولید محصولات کشاورزی، مشکلات اقتصادی، چاقی و سوءتغذیه از جمله عواملی هستند که میتوانند امنیت غذایی را در سطح ملی تحت تاثیر قرار دهند.
در ارتباط با سوءتغذیه یک تصور غلطی که وجود دارد این است که عموم مردم فکر میکنند سوءتغذیه صرفا کم غذایی است در حالی که سوءتغذیه صرفا شامل کم خوردن یا کم غذایی نیست و شکلهای مختلفی دارد.
یک نوع از سوء تغذیه ناشی از کمبود و دریافت مواد غذایی است که عمدتا به شکل کم وزنی، کوتاه قدی و لاغری مشخص میشود و خودش را در کودکان زیر 5 سال نشان میدهد. نوعی دیگر که بیشتر از آن غافل میشویم شامل اضافه وزن و چاقی است که ما در کشورمان بیشتر با این نوع سوءتغذیه مواجه هستیم و متاسفانه در همه استانهای کشورمان حتی در مناطق محروم و کمبرخوردار یعنی آنهایی که از لحاظ سطح اقتصادی وضع خوبی ندارند ما با اضافه وزن و چاقی برخلاف تصور عموم مردم مواجه هستیم. مردم این مناطق چون دسترسی خوبی به مواد غذایی دارای ارزش غذایی بالا ندارند عمدتا مواد غذایی که حاوی انرژی هستند و فاقد ارزش غذایی مثل مواد قندی، نشاستهای، فستفودها، نوشابههای گازدار و ... مصرف میکنند و با مصرف آنها صرفا انرژی مورد نیاز بدنشان رو تامین کردند. ما به این حالت می گوییم سیری شکمی. ولی یک بحث بسیار مهمتر سیری سلولی است. در واقع این مواد غذایی (جانک فودها) کم ارزش از لحاظ ارزش تغذیهای نمیتوانند سیری سلولی ایجاد کنند و صرفا سیری شکمی ایجاد میکنند. همین میشود که ما با افزایش وزن و چاقی حتی در مناطق محروم مواجه هستیم ولی میبینیم که از لحاظ دریافت ریز مغذیها دچار فقر هستند. در واقع این درد مشترک مردم ساکن مناطق محروم و یا حاشیه شهرها است.
سوال: از لحاظ جایگاه جهانی ایران چه وضعیتی از نظر شاخصهای تغذیه دارد؟
پزشکی: از لحاظ جایگاه کشور در عرصه بینالمللی در حوزه سوءتغذیه گزارشهای بین المللی مختلفی در سال منتشر میشود که یکی از معتبرترین این گزارشها، گزارش شاخص جهانی گرسنگی (GHI) است. آخرین گزارشی که توسط سازمانهای بین المللی منتشر شد نشان داد که ایران با کسب نمره 7.6 در جایگاه سیام جهان ایستاده، که نسبت به 20 سال گذشته یک روند کاهشی را در شیوع کاهش سوءتغذیه در کشور شاهد بودیم ولی همچنان نسبت به کشورها منطقه جایگاهمان چندان مناسب نیست مثلا در منطقه ما عربستان در همین گزارش یعنی از لحاظ شاخص جهانی گرسنگی در جایگاه بیست و هفتم قرار گرفته، اردن رتبه بیست و پنجم را دارد ترکیه رتبه دوازدهم و کویت رتبه هفتم را از آن خود کرده است.
از لحاظ افراد دچار سوءتغذیه در کشور ما 5 و نیم درصد افراد کشورمان دچار سوءتغذیه هستند، 3.7 درصد از کودکان زیر 5 سالمان دچار کم وزنی هستند و درصد کوتاه قدی کودکان کمتر از 5 سال هم 7.2 درصد است که البته این آمار مربوط به سال گذشته است و قطعا این تلاطمهای اقتصادی و افزایش تورم و بیکاری اثرگذاری منفی بیشتری بر سبد غذایی خانوار میگذارد.
نوع دوم سوءتغذیه هم چاقی هست که ما بیشتر با آن مواجه هستیم و در حدود 60 درصد جمعیت بالای 60 سال کشور ما دچار اضافه وزن و چاقی هستند و تغذیه نامناسبی دارند که عواملی مثل دریافت بیش از حد قند، نمک، چربی، مصرف کم میوه و سبزی و همچنین کمتحرکی باعث شده که این اضافه وزنها و چاقی در کشور ما در بین بزرگسالان و کودکان شیوع بالایی را پیدا کند.
سوال: بالا رفتن میزان قند و چاقی چه خطراتی برای کشور دارد و چه هزینههایی بر نظام سلامت و برای کشور ایجاد میکند؟
پزشکی: مهمترین منابع و ثروت یک کشور در کنار منابع طبیعی آن منابع انسانی آن است. کشورهایی داریم که از لحاظ منابع طبیعی فقیر هستند ولی به علت سرمایهگذاری ویژه بر روی منابع انسانی شان در واقع مردم آن کشور و مناطق مختلف جزوکشورهای مترقی و پیشرفته از لحاظ رفاهی در دنیا محسوب میشوند. ما در کشور خودمان افزایش بار بیماریها، عدم توجه به بحثهای مربوط به پیشگیری و بیشتر توجه به بحث درمان باعث شده که در طول سالهای گذشته هزینههای بسیار زیادی بر نظام بهداشتی درمانی تحمیل شود. این مساله را خصوصا در ارتباط با نسل کودک و نوجوان شاهد هستیم که با افزایش شیوع بیماریهای مزمن، چاقی و اضافه وزن در این رنج سنی هزینههای بسیار سرسامآوری برای تامین سلامتی قشر و این نسل در آینده بر نظام سلامت ما حاکم خواهد شد. چون الان بحث های مربوط به پیشگیری در این حوزه بسیار کم رنگ است. و به نظر من یکی از مهمترین بحثهایی که باید پیگیری شود علاوه بر اینکه قشر بزرگسال بسیار اهمیت دارد مهمترین بحث سرمایهگذاری در نسل مربوط به کودکان است.
قشر کودکان و نوجوانان آیندهسازان این کشور هستند و ما یکسری مشکلات تغذیهای را در این قشر شاهد هستیم. علاوه بر اضافه وزن و چاقی یکسری کمبودهای ریز مغذی از جمله کلسیم، آهن، روی و ویتامین دی را در این نسل شاهد هستیم و کمبود اینها باعث بروز بسیاری از بیماریهای مزمن در این نسل که قرار است تشکیلدهنده سرمایه انسانی این کشور باشند خواهد شد.
سیاستگذاری های کلان غذا و تغذیه در این حوزه توجه ویژهای می طلبد. بحثهای مربوط به مکمل بارداری و غنیسازی مواد غذایی یا در واقع شیرهای غنی شده و مواد غذایی که عمدتا مخاطب هدفشان کودکان هستند باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
در کشورهای توسعهیافته شاهد این هستیم که سیاستگذاریهای غذا و تغذیه و سیاستگذاریهای کلان مربوط به یک کشور عجین شدهاند و به صورت جداگانه انجام نمیشوند بخاطر همین هم یک مفهومی به معنی حکمرانی غذایی از دل آن بیرون میآید که سیاستهای غذایی و تغذیهای را تدوین و در سیاستهای ملی ترکیب میکنند و یک نظام واحد و یکپارچهای را از حکمرانی غذایی را برای توسعه نیروی انسانی کشور ایجاد میکنند.
متاسفانه در کشور ما ارگانها و نهادها و سازمانهای مختلفی در ارتباط با بحث نظام تغذیه مشغول به فعالیت هستند که خیلی وقتها عملکردهایشان دچار موازی کاری میشود و گاهی وقتها در تقابل یکدیگر قرار می گیرد.
متاسفانه نهاد یا سازمان یکپارچه و واحدی را نداریم که در کشور متولی بحث امنیت غذایی باشد. قسمتی از کار را وزارت جهاد کشاورزی برعهده گرفته، قسمتی از کار را وزارت بهداشت و متاسفانه در خیلی از موارد ما شاهد ناهماهنگیهایی در این زمینه هستیم.
این باعث شده که ما سیاستگذاریهای واحدی برخلاف تجربه کشورهای توسعه یافته در دنیا در حوزه غذا و تغذیه نداشته باشیم و توجه به این امر خیلی مهم است. برای تامین امنیت غذا و تغذیه در کشورمان باید سازمان و نهادها با یکدیگر همکاری کاملا نزدیکی داشته باشند و با هماهنگی یک وزارتی که متولی امنیت غذایی باشد در تولید و واردات مواد غذایی آموزش و تبلیغ و همچنین و در آگاهی دادن به جامعه و سیاستگذاری کلان تغذیه نقش ایفا کنند.
ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
من هم از شما سپاسگزارم
گفتوگو از مهناز رضایی