برای صاحبنظران و تحلیلگرانی که به منافع کشور و انقلاب میاندیشند، از ابتدا مشخص بود که کشتی برجام، عاقبت به گل خواهد نشست، چراکه اگر آمریکا و اروپا پای تعهدی را هم امضاء کنند، تجربه ایران اسلامی نشان داده است که به آن پشت پا خواهند زد.
به گزارش پایداری ملی، روزنامه «حمایت» در یادداشتی به قلم «محمدحسن قدیری ابیانه» نوشت:
1. شورای عالی امنیت ملی کشورمان روز گذشته طی بیانیهای اعلام کرد که به دلیل بدعهدی طرفهای اروپایی، جمهوری اسلامی ازاینپس خود را متعهد به رعایت محدودیتهای مرتبط با نگهداری ذخایر اورانیوم و ذخایر آبسنگین نمیکند. این تصمیم در حالی اتخاذ شد که آمریکا پنج روز پیش دو معافیت هستهای ایران شامل مبادله اورانیوم غنیشده با کیک زرد و فروش آبسنگین را لغو کرد و این اتفاق باعث شد تا مسئولین هرچند با تأخیر ، درصدد تلافی بدعهدی طرفهای اروپایی برآیند. مقام معظم رهبری در 29 مهر 94 طی فرمانی در خصوص الزامات برجامی جمهوری اسلامی تصریح فرموده بودند: «در سراسر دوره هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (ازجمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوبه مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند.»
معظم له پیش از آغاز و در حین گفتگوهای هستهای، به کرّات اعلام کرده بودند که نسبت به مذاکرات خوشبین نیستند اما با علم به اینکه گفتگو با طرفهای غربی به نتیجه نخواهد رسید، اجازه حضور نمایندگان ایران در نشستهای مشترک با گروه 1+5 را صادر کردند و در ضمن آن، تحذیرها و هشدارهای لازم را نیز گوشزد فرمودند؛ ازجمله رعایت اصل «تعهد در برابر تعهد». بااینحال، برخی مسئولین، همه تعهدات جمهوری اسلامی را یکجا در مقابل وعده حریف پیشپرداخت کردند و بدتر از آن اینکه در برابر توقف اجرای بسیاری از تعهدات اروپا، همچنان به انجام الزامات برجامی کشور اصرار ورزیدند! اکنون پس از حدود 4 سال از کلید خوردن اجرای «برنامه جامع اقدام مشترک» برای همه ثابتشده است که مذاکره و تعامل با اروپا و آمریکا بر سر مصالح کشور، دستاوردی نخواهد داشت.
2. برای صاحبنظران و تحلیلگرانی که به منافع کشور و انقلاب میاندیشند، از ابتدا مشخص بود که کشتی برجام، عاقبت به گل خواهد نشست، چراکه اگر آمریکا و اروپا پای تعهدی را هم امضاء کنند، تجربه ایران اسلامی نشان داده است که به آن پشت پا خواهند زد. البته در سال 94 برخی اصرار داشتند که تعهد بعضی از مسئولین آمریکایی را بهعنوان تضمین اجرای توافق هستهای جلوه دهند ولی واقعیت آن است که حتی اگر رئیسجمهور و کنگره آمریکا، توافقنامه و معاهدهای را با جمهوری اسلامی منعقد کرده و آن را مهر و موم کنند، بازهم به معنی تعهد عملی آنها نخواهد بود.
گواه این مدعا آنکه اروپاییها در مذاکراتی که پیشازاین با ما در دهه 80 داشتند نشان دادند که وقعی به تعهداتشان نمینهند و در پسا برجام هم ثابت کردند که اهمیتی برای قول و قرار خود در قبال ایران قائل نیستند. تحریمهای اروپا پس از توافق هستهای نهتنها لغو نشدند بلکه همواره به گستردگی و شمول آن افزوده شد. قاره سبز به بهانههای مختلف ازجمله فشار آمریکا که اساساً هیچ ربطی به کشورمان ندارد، از زیر بار عمل به تعهداتشان شانه خالی کرد و اگر اصرار دارند که جمهوری اسلامی در برجام باقی بماند، منظورشان برجامی است که فقط ایران نسبت به آن متعهد باشد، درحالیکه اروپاییها تعهدات بر زمینمانده بسیاری متقبل شدهاند. آنها حتی به خودشان زحمت نداده و مکانیسم کذایی و تحقیرآمیز «اینستکس» را هم اجرایی نکردند!
3. بنابراین، برجام ازنظر نگارنده این سطور، از لحظه اجرا، عقیم و شکستخورده بود و اتفاقاتی که طی این چهار سال روی داد، فرصتی را برای بازشناسی واقعی و دقیق غرب به دست داد. تعجبآور آن است که عدهای در داخل هنوز به اروپا امید بستهاند درحالیکه این کار همانقدر اشتباه است که امید بستن به آمریکا اشتباه بود، چراکه حجم مبادلات اروپا با آمریکا افزون بر 1000 میلیارد دلار در سال است درحالیکه حجم مبادلات ایران با اروپا زیر 20 میلیارد دلار! بنابراین، برای اروپاییهای کاسبکار منطقی نیست که برای به دست آوردن 20 میلیارد دلار از ایران، رابطه یک هزار میلیارد دلاری خود با آمریکا را به خطر اندازند.
4. لذا باید خیلی زودتر از اینها به فکر مقابله با طرف بدعهد میبودیم و فرصتهایی که طی این مدت داده شد ، حسب تجربیات گذشته بیفایده است. همچنان که روز گذشته شاهد بودیم برخی کشورهای اروپایی از همین حالا خطونشان کشیده و بهجای اینکه تلنگری بخورند و به وعدههای خود عمل کنند، تهدید کردهاند که اگر ایران به بخشهایی از توافق هستهای عمل نکند، کشورمان را دوباره تحریم خواهند کرد! مقامات فرانسوی هم صراحتاً گفتهاند که چنانچه ایران به تعهداتش عمل نکند، تحریمهای ضد ایرانی شورای امنیت دوباره زنده خواهند شد. متأسفانه در برجام، مکانیسمی به نام «ماشه» پیشبینیشده است که بر اساس آن، هر یک از کشورهای برخوردار از حق وتو هرلحظه که اراده کنند، حتی اگر مقصر باشند و ایران به الزامات و مفاد برجام عمل کرده باشد، میتوانند تحریمهایی که معلق شده – نه رد شده – را بازگرداندند. به این مفهوم که اگر یکی از دولتهای طرف برجام در خصوص هر مسئلهای که مصداق عدم پایبندی اساسی به برجام است اعلامیهای صادر کند، ادامه اجرای بند 7 یعنی تداوم تعلیق تحریمها، باید ظرف 30 روز مجدداً در شورای امنیت به رأی گذاشته شود و چنانچه شورای امنیت ظرف مدت 30 روز نتواند یا نخواهد که به ادامه تعلیق قطعنامههای قبلی رأی دهد، از روز سی و یکم تمام قطعنامهها تحریمی خودبهخود به اجرا گذاشته خواهند شد.
از همین حالا بهطرف مقابل تفهیم شود که دوران پرداخت نقد در ازای دریافت نسیه به پایان رسیده و ایران هر تعهد خود را در مقابل انجام تعهد طرف مقابل انجام خواهد داد، نه کمتر و نه بیشتر. همچنین، ضروری است که یکبار دیگر، الزامات 9 گانه رهبر حکیم انقلاب در خصوص اجرای برجام، بازخوانی و به دور از شعار زدگی مقیاس عمل قرار گیرند، چراکه یکی از برگهای برنده مسئولین ما قرار دادن این شروط روی میز اروپاییها و مطالبه جدی آنهاست که درنهایت، حریف را به عقبنشینی و عمل به مطالبات بهحق و مشروع ایران اسلامی وادار خواهد کرد.