مدیریت بلایا واژه ای نامانوس و کمترشناخته شده به نظر می رسد در حالی که لزوما هرحادثه ویا بلای طبیعی با بکارگیری نکاتی راهبردی به بحران و مرحله بدتر آن یعنی فاجعه منتهی نمی شود.
به گزارش پایداری ملی، درخصوص وقوع بلای طبیعی باید به این نکته مهم توجه داشت که هرحادثه طبیعی
در ابتدا سطوح مشخصی دارد که این سطوح به ترتیب شامل مشکل، معضل، بحران و
فاجعه است که در هر مرحله با رعایت نکاتی راهبردی در مدیریت می توان مانع
از رسیدن به بحران و بدتر از آن فاجعه شد.
اینگونه به نظر می رسد بجای
واژه مدیریت بحران باید به فکر واژگانی بود تا بتوان وضعیت های مختلف بروز
بلایای طبیعی و غیر طبیعی را پوشش دهد. رئیس انجمن جامعه شناسی لرستان
در این خصوص گفت: بنا بر یکی از مدل های علمی، چرخه مدیریت بلایا متشکل از
پنج مرحله انتظار، اعلام خطر و پیشگیری، نجات و امداد، عادی سازی و توان
بخشی و بازسازی است.
مجتبی ترکارانی افزود: منطقه سیل زده لرستان مطابق
این مدل، تاکنون از مرحله انتظار، اعلام خطر و پیشگیری و امداد و نجات گذر
کرده، که البته هر کدام از این مراحل در خصوص اعمال سیاست ها و اقدامات
انجام شده قابل ارزیابی است.
وی بیان کرد: برای رسیدن به مرحله عادی
سازی و بازتوانی و بازرسانی باید نکاتی راهبردی را مورد توجه قرار دارد به
این صورت که باید یادآور شد، اکنون مرحله نجات گرچه به نوعی سپری شده ولی
هنوز بسیاری از سیل زدگان به لحاظ اسکان موقت وضعیت مناسبی ندارند. این
پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به اینکه افراد آسیب دیده از سیل لرستان هم
اکنون در چادرهای مخصوص هلال احمر و یا منازل خویشاوندان خویش سکنی گزیده
اند، اضافه کرد: این موضوع شاید در کوتاه مدت مناسب باشد ولی ضرورت دارد که
به نوعی برای اسکان موقت این خانواده ها تدابیر روشنی اتخاذ شود.
ترکارانی
ادامه داد: تجربه اسکان درکمپ ها نشان داده که این مکان ها در صورت عدم
توجه می تواند باعث بروز آسیب های اجتماعی شده، به خصوص اینکه مشاهده می
شود افرادی با قصد گرفتن کمک در این کمپ ها سکونت دارند.
وی با تاکید بر
اینکه جمع آوری اطلاعات از چادرها برای شناسایی خانوارهای سیل زده راهکار
مناسبی نیست، یادآور شد: ممکن است افراد سودجو بخاطر بهره گیری از تسهیلات
و تجهیزات اهدایی در کمپ ها و چادرها اسکان داشته باشند، براین اساس باید
با توجه به مدارک، اسناد و اطلاعات موجود افراد و منازل آسیب دیده و میزان
خسارت وارده به آنها را شناسایی کرد و لزومی به سکونت افراد در چادرها با
این هدف نیست.
این پژوهشگرمسائل اجتماعی گفت: حتی با توجه به سرشماری
های انجام شده می توان اطلاعات خانوار روستاهای سیل زده را شناسایی کرد و
جلوی سوءاستفاده افراد سودجو و فرصت طلب را گرفت، البته باید به این نکته
نیز توجه شود که برخی از مهاجران به مناطق سکونت قدیمی خود مراجعه و در
آنجا چادر زده اند تا ازتسهیلات و کمک های دریافتی بهره مند شوند و یا
سودجویان حرفه ای نیز در بعضی مناطق اسکان کرده اند.
ترکارانی با اشاره
به اینکه در دوره نجات و امداد و پس از آن تضعیف سرمایه اجتماعی به شدت رخ
داده است، افزود: بسیاری از مردم به دلایل مختلف هنگام توزیع اقلام کمکی
باهم درگیر و مانع از توزیع عادلانه اقلام اهدایی به آسیب دیدگان شدند که
این نوع رقابت و ستیز و اختلاف بر سر تصاحب اقلام باعث تضعیف روابط اجتماعی
بین ساکنان و نارضایتی آنها از یکدیگر و متهم کردن همدیگر شده است.
این
جامعه شناس یادآورشد: سیلاب اخیر در لرستان باعث شده که نشانه گذاری های
حد و حدود زمین های روستاییان از بین برود و این موضوع در مناطقی باعث
اختلاف شدید بین روستاییان شده است.
ترکارانی گفت: در گزارش خسارات
وارده به منازل و زمین های کشاورزی چه در میان مردم و چه از سوی سیستم
اداری خویشاوندگرا، گرایش به این سمت وجود دارد که خسارات را بیشتر از حد
وارده نشان دهند و حق دیگرهمشهریان خود را ضایع کنند.
وی افزود: به این
صورت که کسانی که خسارت ندیده اند خود را به عنوان خسارت دیده ثبت کنند و
در مقابل کسانی که خسارت زیادی دیده اند از بیان و ثبت خسارت واقعی خود
ناتوان بمانند.
رئیس انجمن جامعه شناسی لرستان اظهارداشت: در چنین
شرایطی ضرورت دارد دولت با استفاده از تمام اطلاعات و داده های موجود در
سامانه های کشور وجمع آوری اطلاعات از منابع محلی و روشهای مختلف راستی
آزمایی نظارت دقیقی بر روی شیوه جمع اوری و اعتبار سنجی این گزارشات خسارات
داشته باشد.
این پژوهشگرمسائل اجتماعی بیان کرد: ضعف درسیستم توزیع
دولت و انجمن ها باعث شده بسیاری از منابع و کمک هایی که در مقاطع اولیه
بحران بخاطر بالاگرفتن روحیه نیکوکاری و کمک و ایثارگری به مناطق سیل زده
افزایش یافت نتواند تاثیر گذاری لازم را داشته باشد وحتی درصد زیادی ازاین
کمک ها به هدر رود.
وی افزود: دلایل این موضوع به عدم آمادگی و نداشتن
تخصص لازم در سیستم کمک رسانی و ضعف در هماهنگی بین سازمانهای مردم نهاد و
نداشتن سازمانهای مردم نهاد قوی در مناطق آسیب دیده بر می گردد؛ به طوریکه
هرسازمان مردم نهاد و یا افراد جدا از دولت و دیگر نهادهای مردم نهاد خود
شخصا وارد میدان شدند و کمک ها را توزیع می کردند.
این جامعه شناس گفت:
همچنین بخاطر نداشتن اطلاعات صحیح ، نبود سیستم توزیع مناسب، وجود روحیه
رایگان خواهی و فقر بالای مردم باعث تلف شدن بسیاری از کمک های مردمی و
توزیع ناهمگن وناعادلانه کمک ها شد.
ترکارانی افزود: بطوریکه این کمک
ها که می توانست حداقل های اولیه شروع زندگی را برای انها فراهم کند در
همان حد تهیه کنسرو غذا و لوازم بهداشتی باقی ماند.
رئیس انجمن جامعه
شناسی لرستان گفت: در مرحله عادی سازی و بازتوانی باید توجه همگی مخصوصا
دولت بر روی موضوعاتی مانند اشتغال سرپرست خانوار و راه اندازی کانون
خانواده و سازماندهی افراد محلی برای مشارکت در بازسازی محل زندگی خود
باشد.
وی افزود: بازیابی مشاغل از دست رفته و یا ایجاد شغل برای افراد محلی دربازسازی باید یکی از مهمترین سیاست های دولت باشد.
این
پژوهشگر مسائل اجتماعی گفت: همچنین خانواده باید به سمت کارکردهای عادی
خویش رود و با در اختیار قرارگرفتن وسایل زندگی به پخت و پز و شست و شو و
انسجام موثر اعضای خانواده برگردد.
این جامعه شناس یادآور شد: هرچه
زمان برگشت اعضای خانواده به حالت عادی و اشتغال طولانی تر شود امکان بروز
آسیب های روانی و اجتماعی در خانواده بیشتر خواهد شد.
وی اضافه کرد:
مشارکت مردم محلی در امور مربوط به خود نه فقط باعث تسهیل در امور و باعث
مشغولیت ذهنی می شود و از ابتلای آنها به مشکلات ورحی و روانی پیشگیری می
کند.
رئیس انجمن جامعه شناسی لرستان با تاکید بر اینکه روحیه رایگان
خواهی مردم نباید باعث ضعف مطالبه گری شود گفت: رایگان خواهی باعث ناتوانی
افراد اسیب دیده می شود و فرد همه چیز خود را از دیگران (دولت یا انجمن ها
یا وابستگان) طلب می کند و خود کمترین مشارکتی در حل و یا ساخت آنها نمی
کنند.
وی افزود: در حالیکه در روحیه مطالبه گری فرد سهم ونقش خود ودیگر
هم محله ای هایش را در حل مشکلات می پذیرد و می داند چه چیز را خود و چه
چیز را باید از دولت طلب کند وبه چه شکل از ظرفیت نهادهای مردم نهاد نیز
بهره گیرد.