ترامپ برای خروج از بنبستهای موجود در عراق، سوریه، یمن، فلسطین و لبنان و پاشنه آشیل اصلی خود، یعنی موجودیت رژیم صهیونیستی و حتی حفظ دیکتاتوریهای همپیمان، اتهام تروریستی به سپاه را برگزیده و نتیجه آن، بنبستهای بیشتر در مقابل آمریکا و ترامپ خواهد بود.
به گزارش پایداری ملی، «هادی محمدی» در روزنامه «جوان» و در یادداشتی با عنوان «هزینههای تحریم سپاه برای آمریکا » نوشت:
مدتی است که اتاقهای فکر مشارکتکننده در تصمیمسازی کاخ سفید مشغول ارزیابی از راهبرد فشار و تحریم امریکا علیه ایران هستند. این بررسیها در کنار نشستهای تخصصی در کنگره بر این گزاره تأکید دارند که راهبردهای ترامپ بینتیجه بوده و سیاستهای ایران در مسیر مطلوب امریکا برای تسلیم در قبال فشارها قرار ندارد. جناحهای افراطی و لابی صهیونیستی، طرفدار تحریمهای بیشتر هستند تا نتیجه بگیرند و مقامات رژیم صهیونیستی نیز علناً بر آن اصرار میورزند. جناح دیگری از سیاستمداران و نظامیان امریکایی توصیه کردهاند که باید کانالهای ارتباطی و مذاکراتی با ایران فعال شود و برای جلوگیری از بیخاصیت شدن تحریمها، یک راهحل میانه برای مذاکره و توافق با ایران، ضروری است.
حاصل این نگاهها، اجرای موازی هر دو دیدگاه است و پیامهای بیرمق و ناپخته امریکایی که بهسادگی میتوان به فریبکارانه بودن آن پی برد، دستاوردی برای کاخ سفید نداشته و اکنون ترامپ در شرایطی است که بهرغم نگرانی شدید برای دچار شدن به شرایط اوباما و بیاثر شدن و ناکارآمد شدن تحریمها در مسیر تحقق خواستههای ترامپ، ناچار ژست تحریمی جدید گرفته و فرار به جلو را در دستور کار قرار داده است.
کاخ سفید در این اقدام مأیوسانه، امیدوار است هر جریان مقاومتی در منطقه و جهان را به اتهام ارتباط و همکاری با سپاه، تحت فشار قرار دهد و بدین ترتیب از نفوذ و قدرت منطقهای ایران و سپاه بکاهد.
حال آنکه تحریم و اتهام سپاه به صفت تروریسم، بهجز باورناپذیر بودن و رسوایی برای پذیرش، اقدامی غیرقانونی است چرا که یک نهاد حکومتی را به تروریسم متهم میکند و قواعد جاریه و حقوقی بینالمللی را وارد یک شوک خواهد کرد. پیامد و واکنش به این رویکرد ترامپ، در سطح داخلی ایران، به پرانگیزه شدن نهادهای قانونی و حقوقی ایران برای قرار دادن مؤسسات حکومتی امریکا در لیست تروریسم منجر میشود که دلایل و مصادیق محکمه پسند و فراوانی برای آن وجود دارد و میتواند تا مرز مجوز برای برخورد با آنها و یا دستگیری عوامل متهم به جنایت جنگی علیه بشریت یا تروریسم، به پیش برود. این رویکرد اکنون با تکیه بر موضع رهبری و درخواست از مجلس شورای اسلامی برای تقابل همتراز با دشمنی و عداوت امریکا، وارد مرحله جدیدی شده و در یک انسجام و همگرایی ملی، واکنشسازی خواهد کرد. نکته جالب این است که حتی لیبرالهای سیاسی و فرهنگی هم در این واکنش، نقش فعال خواهند داشت. از این مهمتر اینکه در پیامدهای منطقهای، تمامی جریانهای نهضتی و مقاومت و مرتبط با ایران و یا سپاه، در یک صلابت جدید و همگرایی مؤثر به اتهام و فشار و تحریمهای کاخ سفید واکنش نشان خواهند داد. در واقع ترامپ برای خروج از بنبستهای موجود در عراق، سوریه، یمن، فلسطین و لبنان و پاشنه آشیل اصلی خود، یعنی موجودیت رژیم صهیونیستی و حتی حفظ دیکتاتوریهای همپیمان، اتهام تروریستی به سپاه را برگزیده و نتیجه آن، بنبستهای بیشتر در مقابل امریکا و ترامپ خواهد بود. اولین واکنش پرهزینه برای ترامپ، فعالتر شدن طرح اخراج امریکا از عراق خواهد بود که بهزودی باید منتظر آن در پارلمان عراق باشیم. ترامپ به خوبی میداند که شیشه عمر رژیم صهیونیستی در سادهترین شکل در اختیار مقاومت منطقهای است و ترامپ قادر نیست در رویکرد جدید خود، دایره گستردهای را بپیماید. دستور اجرایی جدید ترامپ، مجوز قانونی برای ناامن شدن هرگونه حضور نظامیان و جاسوسان امریکا در عراق و سوریه، لبنان و منطقه را خواهد داد و تمامی مسیرهایی را که از جاده سعودی باز کرده، خواهد بست.