قطعاً در دوران جنگ نرم، رسانههای جمعی مؤثرترین ابزار جنگ روانی به شمار میروند، در این دوران رسانههای جمعی شامل رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و مطبوعات به جای اسلحه، تانک، هواپیما و.. کارکرد عملیاتی دارند و در پایان، صحنهگردانان این جنگ به جای فرماندهان نظامی، صاحبان رسانهها و حامیان آنها هستند.
در این چارچوب شاید بتوان شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی را یکی از مهمترین ابزارهای جنگ نرم دشمنان طی سالهای اخیر علیه ایران عنوان کرد، رسانهای که تلاش میکند با بهرهگیری از کارشناسان گوناگون حتی از درون ایران، محتوای پیامهای مورد نظر خود را به گونهای در هم تنیده و دقیق طراحی کند که بیننده بی محابا در معرض پیامهای گوناگون قرار گیرد؛ این شبکه در این راه، از روانشناسی رنگها، شیوه دقیق اجرا، تقدم و تأخر هدفمند اخبار، شیوه بدیع مصاحبهها و پرهیز از اظهارنظرهای صریح و دور از هر گونه رفتار کلیشهای مرسوم بهره میگیرد.
رویکرد تعاملی با مخاطب دارد و خبرها را به گونهای طراحی میکند که بیننده غیر مستقیم مورد هدف قرار گیرد. نهایت تلاش خود را میکند تا با تولید برنامههای گوناگون که در آن صدای هر دو گروه موافق و مخالف شنیده شود، بیطرفی خود را برای مخاطب به اثبات برساند و برای افزایش اعتماد مخاطبان از کارشناسان و مشاوران گوناگون بهره میگیرد تا این گونه القا کند که صداهای مختلف و بعضاً متعارض در این رسانه تریبون دارند.
این رسانه که در طول ۱۰ سال فعالیت خود با استفاده از شیوههای ذکر شده، توانسته اعتماد بخشی از بینندگان خود را جلب کند، در مواقع حساس و ضروری با سو استفاده از این اعتماد، نه تنها اهداف حامیان مالی و سیاسی خود که طبق برخی از اسناد نقش اساسی در وقوع قحطی در ایران در اواخر جنگ جهانی اول که منجر به فوت میلیونها ایرانی شد داشتهاند را محقق کرده بلکه به صورت کاملاً زیرکانه در راستای ضربه زدن به منافع ملی ایران و مردم این سرزمین قدم برداشته است، چنان که دست اندرکاران آن بعضاً در لوای ایران دوستی و عرق به وطن، با انتشار برخی از گزارشهای هدف دار زمینه را برای اعمال فشارهای خارجی مضاعف علیه ملت ایران فراهم کردهاند که در این زمینه میتوان به سلسله گزارشهای اخیر بیبیسی فارسی با عنوان رمزگشایی از اسناد موناکو اشاره کرد گزارشهایی که در آن این شبکه خبری میکوشد با استناد به برخی از اسنادی که چندی پیش منتشر شده است در مورد فعالیتهای نفتی «یونا اویل» (مجموعه شرکتهایی است که در زمینه بازرگانی، نفت و گاز و پتروشیمی و ساختمان فعالیت میکنند) و نزدیکی آن به برخی از افراد و نهادهای اقتصادی ایرانی افشاگری کند.
فارغ از صحت و سقم این اسناد که باید مراجع ذی صلاح بینالمللی در مورد آن اظهار نظر کنند و بررسیها در مورد آن طبق اخبار منتشر شده در جریان است، سوال این است که این شبکه خبری چرا در این مقطع زمانی بخشی از این اسناد که با استفاده از برخی دادهها تلاش کرده که پای ایران را به این ماجرا بکشاند، منتشر کرده است؟ سوالی که حمید بعیدی نژاد سفیر ایران در بریتانیا در مطلبی به برخی از پاسخهای احتمالی آن اشاره کرده است. این دیپلمات ارشد ایرانی در این ارتباط نوشته است: «پروژهای که بیبیسی فارسی به بهانه فساد مالی یک شرکت ثبت شده در موناکو آغاز کرده، البته قابلیت پیگیری در دادگاه دارد. اما مسأله فراتر از این است و در یک تصویر بزرگتر، پروژهای در راستای مشروعیتسازی تحریمهای آمریکا و معرفی تمامی شبکههای داخل و خارج ایران برای دور زدن تحریمها است، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا که سالهاست مدعی هزاران سند از فعالیتهای چندین شرکت ثبت شده در اروپا و برخی اشخاص خاص دارند، حالا در یک تقسیم مسئولیت، بسیاری از مدارک فارسی را برای افشای علنی افراد و شرکتهای خارجی و ایرانی درگیر دور زدن تحریمها، در اختیار بیبیسی فارسی قرار دادهاند. هدف اصلی این پروژه در این شرایط خاص ترساندن شرکتهای خارجی در معامله با ایران و اضافه نمودن اسامی جدید اشخاص و شرکتها به لیست تحریمهای خزانهداری آمریکاست. BBC فارسی نباید در خیانتی تاریخی علیه ملت ایران با تیم ترامپ شریک شود. تقاضای ما تغییر فوری محتوای این برنامه است.»