النخاله، پرونده آشتی ملی فلسطین را «مرتبط با ذهنیت اسرائیلی» دانست و یادآوری کرد که «تشکیلات خودگردان» به ریاست محمود عباس (ابومازن) نمیتواند با طرحی موافقت کند که اسرائیل با آن موافق نیست.
این مقام عالیرتبه مقاومت فلسطین، در موضعی کمسابقه اعلام کرد که مشکل فلسطین فقط با «اسرائیل» نیست بلکه «رژیم عربی» که طراحی شده برای مهار پیامهای وجود «کشور اسرائیل» مشکل کنونی است و فلسطین از «رژیمهای عربی» «ناامید» شده است.
مشروح مصاحبه النخاله با مرکز مطالعات «باحث» فلسطین؛
مقاومت هر چه دارد به برکت جمهوری اسلامی است
زیاد النخاله در پاسخ به این سؤال که «بعد از انتخاب شما به دبیر کلی جنبش، خیلیها از حمایت مالی ایران و دستورات سیاسی، نظامی و مذهبی به شما سخن گفتند؛ پاسخ شما به این ادعاها چیست؟» گفت: روشن است که مقاومت فلسطین در محاصره همه است جز جمهوری اسلامی که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی از آن استقبال کرده و سفارت اسرائیل را به سفارت فلسطین تبدیل و از یاسر عرفات استقبال کرد. جنبش فتح اولین کسی بود که با ایران روابط برقرار کرد.
النخاله توضیح داد: ایران امروز، تنها کشوری است که از فلسطین حمایت میکند و تاوان این حمایت را با محاصره تحمیل شده آمریکا و کشورهای دیگر دارد میپردازد. متأسفانه، کشورهای عربی از مردم فلسطین حمایت نمیکنند اما اگر ملت فلسطین حمایتی از ایران بگیرد، او را مؤاخذه میکنند.
النخاله ادامه داد: در خصوص [شایعات و] مسائل مذهبی، باید بگویم که چنین چیزی وجود ندارد. ایرانیها نه تلاش میکنند اهل سنت فلسطین را شیعه کنند نه مردم فلسطین تلاش میکنند شیعه شوند. به نظر من، هیچگاه نقشه مذهبی نباید خدشه ببیند اما باید حداقلی از همزیستی و تعامل و نزدیکی بر اساس اینکه ما مسلمانیم باشد. در خصوص مسائل مذهبی مبالغه کردهاند و این مبالغه چندان از توطئههایی که علیه ما میشود جدا نیست. حمایت ایران از ما و گروههای دیگر [فلسطینی] هیچ وقت بر اساس معیارهای مذهبی نبوده است. ما به روابط برادرانه خود ادامه میدهیم. میتوانم بگویم که همه امکاناتی که مقاومت امروز دارد، همه به لطف حمایت جمهوری اسلامی از آن است.
کشورهای عربی از ملت فلسطین حمایت نمیکنند
دبیر کل جنبش جهاد اسلامی در پاسخ به سوالی درباره «تلاش ائتلاف آمریکایی-صهیونیستی بر حذف مسئله فلسطین با همدستی و حمایت [حکومتهای] عربی از طریق چیزی موسوم به معامله قرن است، چه راهبردی برای مقابله با این دارید؟» گفت: آمریکا دو مسئله اساسی در منطقه دارد؛ «نفت و اسرائیل». ممکن است توجه آمریکا به نفت خیلی زیاد نباشد اما آمریکا و غرب، با قدرت حامی اسرائیل باقی خواهند ماند.
النخاله گفت: از زمان تأسیس رژیم صهیونیستی، غرب تلاش میکند آن را بخشی از منطقه و طرحهای صلح جا بزند. از جمله این طرحها، طرح «معامله قرن» است که ترامپ تلاش میکند با آن از اسرائیل حمایت و آن را در منطقه تثبیت کند.
النخاله به کشورهای عربی اشاره کرد و گفت: اما همدستی کشورهای عربی امروز در هدف گرفتن سوریه و هدف گرفتن مقاومت در منطقه، کاملا مشهود شده است. کاملا معلوم است که سیاست عربی چطور با طرح اسرائیل همراه و اعلام روابط با رژیم صهیونیستی آغاز شده است. [ببینید چطور] برخی کشورهای عربی چقدر مثبت درباره اسرائیل حرف میزنند و میگویند [این رژیم] بخشی از منطقه شده است. در نتیجه، صرف به رسمیت شناختن اسرائیل، اعلام شکست اعراب مقابل طرح [تشکیل و تثبیت] اسرائیل [در منطقه] است.
مجموعه کشورهای عربی به عنوان یک نظام عربی، مقابل پروژه صهیونیستی شکست خورد و فلسطینیها مقابل چنین طرح تنها رها شدند و ملت فلسطین چارهای جز مقاومت ندارد و در مقابل این گشایش شرمآور عربی مقابل اسرائیل کوتاه نیاید. هر چه در منطقه رخ میدهد، برای تثبیت اسرائیل است مثل طرح معامله قرن یا غیر آن. موفقیت یا شکست این طرح، به ما فلسطینیها و مقاومت فلسطین، آزادگان منطقه و حامیان مقاومت مثل حزبالله و ایران بستگی دارد همچنانکه نقش سوریه در حمایت از مقاومت نیز مهم است.
النخاله فاش کرد: ما فلسطینیها بشدت از رژیم عربی [حکومتهای عربی] در همه سطوح حمایت، تأیید و پشتیبانی، بشدت ناامید شدهایم. بنابراین امروز مشکل فقط اسرائیل نیست بلکه با این رژیم عربی که برای مهار پیامدهای وجود «کشور اسرائیل» طراحی شده مشکل داریم. در گذشته درباره اردن اینطور گفته میشد که تأسیس شده تا برای این هدف به کار گرفته شود اما امروز به نظر میرسد که رژیم [جمعی] عربی شکل گرفته که پیامدهای سیطره اسرائیل بر فلسطین را مهار کند. در نتیجه ما تاوان ضعف رژیم عربی مقابل اسرائیل را داریم پرداخت میکنیم. امروز ما با معامله قرن یا معاملههایی دیگر که هدفش مسئله فلسطین یا تحکیم سیطره اسرائیل بر ما بقی فلسطین است، مواجهیم.
گزینهای جز مقاومت باقی نمانده
النخاله در پاسخ به این سوال که «بارها تأکید کردهاید که مقاومت تنها گزینهای است که باید برای آزادسازی وطن حفظ شود» گفت، «جدا از موضع تشکیلات خودگردان... فلسطینیها هیچ چارهای جز جنگیدن ندارند اگر بخواهند به سرزمین خود بازگردند و با کرامت زندگی کنند. راههای دیگر به فلسطین ختم نمیشود.
النخاله گفت: اسرائیل قبل از توافق اوسلو نتوانست پلیسی فلسطینی از شهروندان فلسطین تشکیل دهد و بعد از شکست سازمان آزادیبخش در لبنان در سال 1982، اسرائیل توانست با آن به توافق برسد. این توافق بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش برای خلق پلیسی فلسطینی بود که بالای سر مردم فلسطین باشد. در حقیقت توافق اوسلو توافق نبود بلکه نوشتهای بین پیروز و شکست خورده بود. همه قوای پراکنده سازمان در کشورهای دیگر جمع شد، به فلسطین آورده شد تا حرکت مردم مخالف اشغالگری را مهار کند. بعدها هم ثابت شد که اسرائیل به توافق پایبند نبوده... توافقی که میان طرف قوی و ضعیف بود. این توافق زمانیکه شروع به اجرا شد، مُرد.
به گفته نخاله، «ملت علیه توافق اوسلو شورید و انتفاضه 2000 شکل گرفت. نتیجه این توافق که امروز نتایج آن را لمس میکنیم، فاجعهبار است؛ چرا که تشکیلات خودگردان در رام الله صرفا از جانب اسرائیل پول و حمایت میگیرد، حتی گلولههای اشکآور که به معترضان در رامالله شلیک میشود، گلولههای اسرائیلی است. متأسفانه تشکیلات، به پلیس سرکوبگر اسرائیل تبدیل شده. طی 25 سال گذشته، همه کرانه باختری را به دلیل شهرکسازی از دست دادهایم. کرانه مساحتش شش هزار کیلومترمربع است اما فلسطینیها فقط در چهل کیلومتر مربع آن تردد دارند. کرانه باختری به شهرک و پادگان اسرائیل تبدیل شده. طبق طرح اسرائیل، جمعیت شهرکنشینان در کرانه باختری تا 2020 به یک میلیون نفر خواهد رسید. نتیجه توافق اوسلو شکست بود و مقامات تشکیلات نمیتوانند خواست مردم را محقق کنند.
اسرائیل صلحطلب نیست و صلح با آن یعنی «برگزیدن مسیر شکست»
زیاد
النخاله راهبرد «راهپیمایی بزرگ بازگشت» را «بخشی از مسیر ملت فلسطین» و
نشانهای از پایبندی مردم به «حق بازگشت و مقاومت» و تعهد به سرزمینشان
دانست و تأکید کرد که «راهپیمایی بازگشت هدف اصلی و ونهایی نیست، بلکه
ابزاری در خدمت مردم برای مقاومت در برابر اشغالگری است؛ چرا که [اکنون]
مردم گزینه دیگری ندارند... اسرائیل هیچ فرصتی به صلح نداده و بر پایه
سلطهجویی بنا شده. هر کس از طرح صلح با اسرائیل حرف میزند در حقیقت مسیر
شکست را برگزیده است».