در سایه درگیری های اخیر بین ترامپ و کنگره آمریکا، بویژه پس از تصمیم کنگره در مورد محکوم کردن ولی عهد سعودی در جریان پرونده ترور خاشقچی، برخی تحلیلگران از احتمال چشم پوشی دولت پنهان آمریکا( متشکل از دستگاههای اطلاعاتی، رسانه ها و کنگره) از رئیس جمهور صحبت کردند. با وجود احتمال درستی این دیدگاه، در این مقاله، عقیده دیگری مطرح می شود که متکی بر دو فرضیه اساسی است.
الجزیره در ادامه می نویسد: اول آنکه به ترامپ اجازه نامزد شدن داده شد تا انتخاب شود، باقی بماند و به مرحله انتقالی که لیبرالیسم اقتصادی جدید و دموکراسی نیابتی در مقابله با چپگرایی اقتصادی و دموکراسی اکثریت شاهد آن است خدمت کند. دوم آنکه روی کار آمدن ترامپ و باقی ماندن او، سهم زیادی در انتشار پوپولیسم در بین دولت هایی دارد که باید خارج از چارچوب ائتلافهای بین المللی بمانند و در نتیجه، این ائتلافها تضعیف شده و سلطه آمریکا بر اقتصاد جهانی تا سال های طولانی باقی بماند.
در ادامه بررسی این دو فرضیه، به اصولی استناد می شود که می تواند پذیرش یا رد دو فرضیه را تسهیل نماید. اولین اصلی که به آن تکیه می کنم، آن است که با استناد به یک تصویر جزئی در مورد اختلاف بین ترامپ و کنگره، نمی توان به این نتیجه منطقی دست یافت که دولت پنهان قصد چشم پوشی از ترامپ را دارد یا ندارد. اصل دوم آنکه نمی توان با قاطعیت در مورد تصمیم های سیاسی صحبت کرد و حکم به سیاهی یا سفیدی مطلق آن داد، بلکه رنگ غالب بر سیاست، خاکستری است؛ بدین معنا، نمی توانیم با اطمینان بگوییم که دولت پنهان ترامپ را کنار گذاشته است، بلکه باید بگوییم این احتمال وجود دارد که نیمی از پوشش حمایتی کنگره از ترامپ برداشته شده است، البته در صورتی که این مساله در تضاد با منافع آمریکا نباشد.
اصل سوم، در این مساله نمود می یابد که تصمیمات سیاسی در سطح عالی، بازیگران اساسی دارد؛ یعنی محکومیت ولی عهد سعودی ضرورتاً به معنای ضدیت با ترامپ نیست؛ هر چند که در ظاهر این طور به نظر برسد.
چرا دولت پنهان در امریکا اجازه داد تا یک رئیس جمهور پوپولیست در بزرگترین دولت جهان روی کار آید؟
از زمان ظهور بحران اقتصادی جهانی به دلیل شکست لیبرالیسم اقتصادی در برقراری عدالت در توزیع ثروت ها و رفع شکاف بین فقرا و ثروتمندان، انتشار پوپولیسم در دولت های غربی آغاز شد. همانطور که لیبرالیسم جدید و انچه از عملیات خصوصی سازی و نفوذ بخش خصوصی در قدرت سیاسی با خود به همراه داشت، باعث شد نظام دموکرات بسیاری از جاذبه های خود را از دست بدهد.
کمی پیش از پیروزی ترامپ در انتخابات، انگلیسی ها رای به ترک اتحادیه اروپا دادند و همزمان احزاب مردمی پیروز شدند و این به معنای انتشار عوام گرایی در بین دولتهای اتحادیه اروپا بود.
در این جا، فرضیه خود را بر این اصل استوار کرده ام که دولت پنهان با ریاست ترامپ موافقت کرد تا بتواند پوپولیسم آمریکایی را پیش از آنکه افسارش رها شود، مهار کند. در واقع، دولت پنهان آمریکا همچنان از بقای ترامپ در قدرت حمایت می کند تا به حالتی از توازن برسد که زمینه را برای دوره جدیدی از سرمایه داری پس از نولیبرالیسم مهیا کند.
پس از این صحبت ها، نمی توانیم محکومیت ولی عهد سعودی از سوی کنگره را به معنای چشم پوشی دولت پنهان از ترامپ بدانیم، بلکه باید خوانشی کلی از این مساله داشته باشیم و بدانیم که آمریکا نیاز دارد تا عربستان سعودی ثروتمند را محدود به قوانینی مانند قانون جاستا کند تا بتواند در صورت نیاز از تاثیر آن استفاده کرده و در طولانی مدت از حاکمان سعودی باج بگیرد.
برخی از مخالفت کنگره با تمایلات اسرائیل در مورد محکوم نشدن بن سلمان، صحبت می کنند، اما مهم آن است که بدانیم قدرت آمریکا در وهله اول در حفظ منافعش نهفته است و پس از آن، اولویت ایالات متحده حمایت از اسرائیل است؛ مادامی که این حمایت، با منافع آمریکا در تضاد نباشد.