۲۹ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۹
کد خبر: ۴۲۳۲۷
گره خوردن منافع ملی با امنیت غذایی؛
حفظ امنیت، سلامت و کیفیت غذایی مقوله ای حیاتی برای دستیابی به استقلال سیاسی و اقتصادی، افزایش خودکفایی و نیز ارتقاء قدرت و پایداری ملی است.
به گزارش پایداری ملی به نقل از خبرگزاری بسیج،در طول تاریخ هیچ مسأله ای همانند موضوع نیاز مبرم بشر به غذا و چگونگی تأمین آن، سبب تحریک و انگیزش به تلاش، ابتکار و نوآوری نبوده است. افزایش روزافزون جمعیت، به ویژه پس از وقوع انقلاب صنعتی، به این تلاش و نوآوری ابعاد وسیع تری بخشیده به گونه ای که در حال حاضر تأمین تغذیه سالم برای جامعه، مهمترین نگرانی و دغدغه دولت ها به شمار می رود. زیرا در صورت ناتوانی آنها در تأمین غذای سالم و کافی، جامعه با فاجعه «گرسنگی»، و متعاقب آن بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی روبرو می شود.

بر اساس تعریف ارائه شده از سوی نشست جهانی غذا در سال 1996، امنیت غذایی هنگامی وجود دارد که همه مردم همواره به غذای کافی، سالم و مغذی دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند و غذای در دسترس، نیازهای رژیم تغذیه ای سازگار با ترجیحات آنان را برای یک زندگی فعال و سالم فراهم سازد.

وضعیت نامطلوب امنیت غذایی در نواحی روستایی کشور

بررسی ها نشان می دهد در حال حاضر، صدها میلیون نفر در سراسر جهان وجود دارند که از سطح قابل قبول امنیت غذایی برخوردار نیستند و خطری جدی تغذیه بیش از 9 میلیارد نفر در سال 2050 را تهدید می کند. در همین راستا، معاون دبیر کل فائو در سال 2015 اعلام کرد برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده مواد غذایی، باید تولیدات کشاورزی 70 درصد در سراسر جهان و حدود 100 درصد در کشورهای در حال توسعه افزایش یابد.

توجه به امنیت غذایی در ایران همواره یکی از اهداف عمده برنامه های توسعه روستایی و کشاورزی بوده و ارتقاء سطح امنیت غذایی در قانون اساسی، قوانین و سیاست های کلی برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، و نیز سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق سال 1404 هجری شمسی، مورد توجه ویژه قرار گرفته است.

شواهد نشان می دهد در ایران، روستائیان با فعالیت خود در بخش های مختلف اقتصادی به ویژه در بخش کشاورزی، بیش از 87 درصد منابع مورد نیاز برای تأمین امنیت غذایی کشور را تهیه می کنند. با این وجود انتظار می رود خانوارهای روستایی که عمدتاً تأمین کننده مواد غذایی کشور هستند، از نظر نوع و میزان، دسترسی کاملی به مواد غذایی داشته باشند، با این وجود، نتایج مطالعات متعددی در ارتباط با امنیت غذایی در نواحی روستایی کشورمان نشان می دهد که شدت نا امنی غذایی در جوامع روستایی به صورت قابل توجهی، بیشتر از نقاط شهری است.

 تولید سالانه 2.3 میلیون تن شلتوک در کشور

بر اساس آخرین آمار ارائه شده از سوی وزارت جهاد کشاورزی، در سال زراعي 95-1394 سطح محصولات زراعی در کشور 11.77 میلیون هکتار بوده که 82 درصد از آن متعلق به غلات، حبوبات، محصولات صنعتی، سبزیجات، محصولات جالیزی و نباتات علوفه ای می شده است.

در طی همین سال زراعی تقريبأ 83 ميليون تن از انواع محصولات زراعي توليد شده که بالغ بر 77.24 درصد از کل تولید مربوط به گندم، ذرت علوفه ای، نیشکر، یونجه، چغندرقند، گوجه فرنگی، سیب زمینی، هندوانه، و سایر سبزیجات بوده است.

میزان تولید انواع گونه های شلتوک کشور حدود 2.3 میلیون تن برآورد شده که معادل 3.5 درصد از کل میزان تولید محصولات زراعی و 12.87 درصد از کل میزان تولید غلات بوده و 41.73 درصد آن توسط شالیکاران مازندرانی و 26.47 درصد توسط شالیکاران گیلانی تولید می شود. جمعاً 68.2 درصد از تولید شلتوک کشور متعلق به این دو استان ساحلی است. سه استان خوزستان با 10.24، گلستان با 9 و فارس با 5.72 درصد مقام های سوم تا پنجم تولید شلتوک در کشور را دارا هستند. شایان ذکر است که شالیکاران پنج استان اشاره شده 93.16 درصد شلتوک کشور را تولید می کنند. از بین استان های برنج خیز، استان کردستان با میزان تولید 14 تن کمترین میزان تولید شلتوک کشور را دارد.

 لزوم واردات یک میلیون تن برنج در سال

با توجه به آمار و ارقام موجود با اینکه برنج سهم قابل توجهی از جیره غذایی مردم ایران را به خود اختصاص داده اما تنها حدود 2 میلیون و 300 هزار تن آن در داخل کشور تولید می شود. که چیزی در حدود 3.05 درصد از کل میزان تولید محصولات زراعی و 12.87 درصد از کل میزان تولید غلات را به خود اختصاص داده است.

به گفته وزیر جهاد کشاورزی در سال 1396، نیاز ما به واردات برنج سالانه 800 هزار تا یک میلیون تن است که در مجموع مصرف برنج کشور به حدود 3.3 میلیون تن می رسد، البته بخشی از واردات برنج از طریق بازارچه های مرزی صورت گرفته که معمولاً در محاسبات وارد نمی شود.

گیلان قطب‌ اصلی کشت توأم برنج و ماهی در کشور است

برنج و ماهی اجزاي کلیدي امنیت جهانی غذا را تشکیل می دهند، به طوري که امروزه برنج غذاي اصلی بیش از سه میلیارد نفر در جهان به خصوص در قاره آسیا محسوب می شود. به علت محدودیت هایی که از لحاظ وسعت زمین هاي قابل کشت و منابع آبی در نوار شمالی ایران وجود دارد و نیز خرده پا بودن مالکیت اکثر زمین هاي کشاورزي زیر کشت برنج در این مناطق، مقدار سود حاصله اي که از کشت برنج نصیب هر کشاورز می شود، اندك است.

امروزه در کشاورزي پایدار و مدرن، سیستم باید بر مبناي یک استراتژي مدیریت منابع براي نیل به تولید محصولات پایدار و اقتصادي برنامه ریزي شود، ضمن اینکه حفاظت از منابع و تضمین کیفیت بالاي محیط نیز وجود داشته باشد. سیستم تلفیقی برنج و ماهی یک روش کشاورزي اکولوژیکی مختلط بوده که کشت متراکم سنتی، کشاورزي اکولوژیکی و کشاورزي مدرن را با هم درآمیخته است. این کشت نوعی از سیستم کشاورزي است که می تواند منجر به استفاده بهینه از شالیزار و منابع آبی گردد.

استان گیلان قطب‌ اصلی کشت توأم برنج و ماهی در کشور بوده که در حال حاضر رتبه نخست را بین سایر استان ها در این حوزه به خود اختصاص داده است. يكي از چالش هاي عمده پیش روی بشر امروز علاوه بر رشد جمعیت، کمبود آب و مديريت درست منابع آبی است. به طوري كه توسعه منابع آبي مسئله اصلي قرن حاضر به شمار رفته و قادر است نقشی اساسی در حل مشكلات محرومان ایفا کند.

علاوه بر ظرفیت های بالقوه فراواني كه در استان های ساحلي كشور فراهم است، امكانات و استعدادهاي قابل توجهي نيز در اراضي و آب هاي داخلي برای پرورش آبزيان و توليد مقدار قابل توجهي پروتئين وجود دارد. پرورش ماهي در شاليزار همانند پرورش در كانال، روش ديگر استفاده از سيستم هاي آبياري براي آبزي پروري بوده که هم براي ماهي و هم براي برنج مفيد است. پرورش ماهي در شاليزارهای برنج با توجه به امكانات بالقوه موجود، فعاليتي آسان و كم هزينه بوده که در صورت اجرای اصولي و فني، اثرات مثبت و قابل توجهی بر معیشت کشاورزان و اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت.

 تاریخچه کشت توأم برنج و ماهی در جهان و ایران

سابقه زراعت برنج در آسیا به 5 تا 6 هزار سال پیش می رسد و صید ماهیان وحشی از مزارع برنج که همراه آب آبیاری وارد شالیزار می شدند، زمینه ساز پرورش ماهی در این مزارع بود. اگرچه تاریخچه دقیقی در این خصوص وجود ندارد، اما یافته های حاصل از باستان شناسی، پرورش توأم برنج و ماهی در کشور چین را بیش از 1700 تا 2000 سال پیش تخمین زده اند. مجسمه های گلی مزارع برنج به همراه مجسمه هایی از کپور معمولی، کپور زرد، کپور علف خوار و سایر جانوران آبزی که از مطالعات باستان شناسی در این کشور به دست آمده به اواخر سلسله هان (220- 25 پس از میلاد مسیح) بر می گردد.

این روش پرورش آبزیان بعدها توسط کشاورزان هندوستانی (1500 سال قبل) دنبال شد. کشورهایی نظیر اندونزی، مالزی، بنگلادش، تایلند، ژاپن، ماداگاسکار، ایتالیا و روسیه دارای سابقه کشت توأم برنج و ماهی هستند. همچنین در ویتنام و لائوس، کشت توأم برنج و ماهی به عنوان یک سیستم زراعی سنتی محسوب می شود.

كشت توأم برنج و ماهي در ايران براي اولين بار در سال 1364 به اجرا در آمد. پروژه كشت توأم از سال 1377، ابتدا به صورت پروژه علمي- ترويجي در شاليزارهاي 11 استان كشور اجرا شد و سپس به شکل فراگیر تاکنون ادامه دارد.

 منافع کشت توأم برنج و ماهی

کشت توأم برنج و ماهی از منافع فراوانی برخوردار است. تولید برنج مهمترین منبع اشتغال و درآمدزایی براي کشاورزان برنجکار شمال کشور به شمار می رود. کشت توأم برنج و ماهی و نیز پرورش ماهی پس از برداشت برنج در شالیزار منجر به افزایش درآمد حاصله و نیز ارتقاء کارایی استفاده از زمین می شود.

دکتر محمد کریم معتمد عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان در گفت و گو با خبرگزاری علم و فناوریاستفاده بهینه از زمین هاي حاصلخیز به منظور توسعه کشاورزي و تولید محصولات غذایی را امري ضروري دانست و گفت: پرورش ماهی در شالیزار علاوه بر تأمین بخش قابل توجهی از نیازهای غذایی جامعه منجر به خودکفایی و حفظ امنیت غذایی کشور می شود.

وی تصریح کرد: پروش ماهی همزمان با حضور برنج در شالیزار بخش قابل توجهی از نیازهای رشد و نموی گیاه برنج به کودهای شیمیایی را برطرف ساخته و با آزادسازی مواد تقویت کننده آلی در آب شالیزار به افزایش عملکرد برنج کمک شایانی می کند.

معتمد در ادامه افزود: جمعیت آفات مختلفی از جمله علف های هرز، حشرات، بیماری ها، نرم تنان و ... در کشت توأم برنج و ماهی به طور طبیعی و غیر شیمیایی کاهش یافته و از مصرف سموم آفت کش غیر طبیعی کاسته می شود.

حرکت ماهی ها داخل آب شالیزار منجر به ایجاد تلاطم و موج شده که علاوه بر افزایش اکسیژن رسانی به گیاهان منجر به حل شدن مواد غذایی در آب و ارتقای دسترسی برنج به آنها می شود. جستجوی خاک جهت یافتن غذا توسط ماهی ها موجب ریشه کنی علف های هرز و نرم شدن خاک پای بوته ها و رشد بهتر ریشه های گیاهان برنج می شود.

 سهم 6.8 درصدی گیلان از مجموع صید و تولید آبزیان کشور

گزینش گونه مناسب ماهی در کشت توأم برنج و ماهی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از انواع ماهیان قابل پرورش در شالیزارهای برنج گیلان می توان به کپور معمولی، کپور علف خوار یا آمور، کپور فیتوفاگ یا کپور نقره ای، کپور سرگنده یا بیگ هد و قزل آلای رنگین کمان اشاره کرد.

بر اساس آمار ارائه شده از سوی سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد (فائو) در سال 2015، کشورمان در مجموع تولیدات شیلاتی در رتبه 27 جهان، در تولید آبزی ‌پروری رتبه 19، در بخش صید رتبه 29 و در تجارت آبزیان به لحاظ مقدار و ارزش رتبه 71 جهانی را کسب کرده است.

استان گیلان از حدود 238 هزار هکتار اراضی شالیزاری و تعداد بسیار زیادی چاه با توان آبدهی مناسب برخوردار است که عموماً تک کشتی بوده و در نیمه دوم سال زراعی نیز هیچگونه استفاده بهینه ای توسط کشاورزان جهت تولید مجدد از آنها صورت نمی گیرد.

بر اساس بررسي هاي انجام شده، مجموع صید و تولید آبزیان کشور حدود 950 هزار تن و سهم گیلان از این میزان حدود 65 هزار تن یعنی 6.8 درصد است که به گفته کارشناسان با ظرفیت های موجود در این استان فاصله بسیار زیادی دارد.

در صورتي كه حداقل 10 درصد مزارع شاليزاري استان گيلان، قابليت اجراي طرح کشت توأم برنج و ماهی را داشته باشند، حدود 23 هزار تن (به ميزان توليد فعلي آبزي پروري استان) به توليدات اين بخش افزوده خواهد شد.

سیاست گذاری های منطقی و برنامه ریزی های طولانی مدت جهت ترویج کشت توأم برنج و ماهی منجر به پذیرش و توسعه این روش در بین خانوارهای برنجکار شده که گامی موثر برای تحقق الگوی اقتصاد مقاومتی، افزایش تولید و اشتغال در حوزه کشاورزی استان های برنج خیز محسوب می شود.

توسعه این طرح در شالیزارهای کشور موجب بهبود شاخص های کیفیت زندگی زارعین خواهد شد. سهم بالایی از هزینه های زراعت برنج صرف تهیه مواد شیمیایی مورد نیاز جهت تقویت خاک و مبارزه با آفات می شود که در صورت تغییر شیوه از تک کشتی به کشت توأم، نه تنها کاهش محسوسی در این حوزه رخ می دهد بلکه سیستم های زراعی در مسیر تولید پایدار و کم هزینه قرار خواهند گرفت.

سيستم کشت توأم برنج و ماهي، اكوسيستمی سودمند براي هر دو گونه گیاهی و جانوری به شمار می رود. کاربرد این روش کشت به علت حداقل به كارگيري نهاده های پرمصرف کشاورزی و تکیه بر توان بیولوژیک و مواد آلی، نویدبخش كشاورزي پایدار، حفظ امنیت غذایی و رونق اقتصادی مناطق برنج خیز کشور است.

 ضرورت ادغام مدیریت بخش کشاورزی با اصول پدافند غیرعامل

بخش کشاورزی از حوزه های مهم فعالیت های پدافند غیرعامل است. از آنجا که مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی یکی از مهمترین عوامل نابودی بخش کشاورزی به شمار رفته و پیشگیری از آثار و اجرای اقدامات لازم قبل و هنگام روبرو شدن با عواقب زیانبار این سوانح امری حیاتی است، لزوم نیاز به برنامه ریزی و مدیریت پدافند غیرعامل در این بخش روشن تر می شود.

 یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی و مدیریت پدافند غیرعامل در بخش کشاورزی کاهش آسیب پذیری در برابر سوانح و حوادث است، زیرا بهره برداری بیش از اندازه از طبیعت به دلیل رشد بی رویه جمعیت و تأمین غذای آنها، بخش کشاورزی را با مشکلاتی نظیر خشکسالی های مداوم، کمبود آب، بیماری های گوناگون، انواع آلودگی، مصرف بیش از اندازه سموم و مواد شیمیایی روبرو ساخته و امنیت غذایی و سلامت انسان را در سطح جهان با خطر مواجه نموده است، بنابراین ضرورت دارد برنامه ریزی و مدیریت بخش کشاورزی با اصول و اهداف پدافند غیرعامل ادغام شده و مدیریت آن به این گونه انجام شود تا منابع طبیعی مورد استفاده در بخش کشاورزی حفظ شده و آسیب پذیری کمتری را به دنبال داشته باشد.

 کشت توأم برنج و ماهی تکنیکی موثر برای تأمین همزمان پروتئین حیوانی و غله مورد نیاز کشور از مساحت تحت کشت یکسان است که کاملاً در راستای اهداف پدافند غیرعامل قرار داشته و توسعه نظامند آن ضامن بهبود معیشت کشاورزان و خودکفایی کشور خواهد بود.



گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر