۲۸ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۲۲
کد خبر: ۴۲۲۹۵
نگاهی به یک جنبش زنانه
در شرایطی که فرهنگ، رسانه‌ها و حتی عروسک‌های آمریکایی جوانان را به اجبار در برقراری رابطه جنسی سوق می‌دهند، برخی از دختران نسل جدید این کشور،‌ مسیر جدیدی را در پیش گرفته‌اند.
به گزارش پایداری ملی،در طول دهه‌های اخیر، فرهنگ غالب در جامعه آمریکا روابط جنسی آزاد برای زنان و دختران را نه تنها کاملا عادی و طبیعی می‌داند بلکه دختران نوجوان را به سمتی سوق می‌دهد که در اولین فرصت، رابطه جنسی را تجربه کنند؛ ایده‌آل زنان جوان، برقراری رابطه‌های متعدد با افراد مختلف است و اگر یک دختر به هر دلیلی تمایل به همراهی با این فرهنگ نداشته باشد، بشدت از سمت جامعه و دوستانش تحت فشار قرار می‌گیرد و طوری به او القا می‌شود انگار مشکلی جدی دارد.

 اما چندین سال است عده‌ای از زنان و دختران نسل جدید این کشور، حرکتی را در مخالفت با این سبک زندگی اجباری شروع کرده‌اند و تلاش می‌کنند مسیری بیابند که بتوانند آزادانه در مورد حفظ پاکدامنی خود تصمیم بگیرند. «وندی شلیت» نویسنده جوانی است که بیشتر از 10سال از وقت خود صرف دفاع از این گرایش جدید و توصیف این جنبش دختران و زنان جوان آمریکایی کرده است.

 کتابی که جنجال‌های زیادی بوجود می‌آورد

 وندی شلیت متولد 1975 است و لیسانس فلسفه دارد. او در سال 1996کتابی می‌نویسد به نام «بازگشت به عفاف؛ کشف فضیلت گمشده» (A Return to Modesty: Discovering the Lost Virtue) در این کتاب از قدرت زنان برای احیای پاکدامنی جنسی‌شان می‌نویسد و  می‌گوید ما احترامی که باید برای پاکدامنی قائل باشیم را گم کرده‌ایم. شلیت به این نکته اشاره می‌کند اگر قبل‌ترها یک زن از صحبت در مورد روابط جنسی متعددش خجالت می‌کشید، امروز از اینکه بخواهد در مورد رویاهایش برای داشتن یک رابطه عاشقانه و متعهدانه صحبت کند، خجالت می‌کشد و این تمایل را قربانی اجبار جامعه برای برقرار رابطه جنسی متعدد کرده است.

 وقتی این کتاب منتشر می‌شود بحث و جدال زیادی بر سر آن در جامعه آمریکا به وجود می‌آید. شلیت اولین کسی است که بصورت سیستماتیک برقراری رابطه جنسی زودگذر را مورد انتقاد قرار می‌دهد و از ضررهایی می‌گوید که رواج دادن رابطه جنسی آزاد متوجه زنان،‌ خانواده و جامعه کرده است. این کتاب و واکنش‌های گسترده‌ای که نسبت به آن اتفاق می‌افتد، آغازی می‌شود برای اینکه او فرهنگ غالب جامعه آمریکا در مورد روابط جنسی آزاد را بیشتر و دقیق‌تر مورد بررسی قرار دهد.

از داستان‌های خبرساز تا شرکت در یک پارتی مخفیانه

 برای این کار از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۶ یعنی ۷ سال روی یک پژوهش گسترده کار می‌کند. با دختران و زنان 12 تا 25 ساله، بیش از 100 مصاحبه عمیق انجام می‌دهد و مصاحبه‌هایی نیز با مردان جوان ترتیب می‌دهد. علاوه بر این‌ها با جوانانی که از طریق وبسایتش با او در ارتباط بودند،‌ ۳۰۰۰ ایمیل رد و بدل می‌کند و سوالات متعددی می‌پرسد. این افراد از گروه‌های مختلف نژادی،‌ اقتصادی و دینی هستند و تفکرات مختلفی دارند اما شلیت این نکته را در نظر می‌گیرد که همه کسانی که به او و وبسایتش مراجعه می‌کنند، به صورت طبیعی عقیده‌شان در خصوص لزوم نقد رویکرد روابط جنسی آزاد تا حدی با او مشابه است؛ به همین خاطر تلاش می‌کند با کسانی که با او هم عقیده نیستند، ارتباط برقرار کند تا نگاه آن‌ها را نیز درک کند.

به سراغ داستان‌های خبرساز در موضوع مورد بررسی‌اش می‌رود و با افراد درگیر در آن صحبت می‌کند؛ ‌در هواپیما یا در فروشگاه با آدم‌های مختلف هم‌کلام می‌شود که تعدادی از آنان والدین دختران جوان هستند. بعد محدوده مصاحبه‌ها و صحبت‌هایش را به متخصصین گسترش می‌دهد و با مشاوران، روانپزشکان و جامعه‌شناسانی از سراسر آمریکا صحبت می‌کند. شلیت البته محدود به مصاحبه و گفت‌و‌گو نمی‌شود؛ سفرهایی را شروع می‌کند تا بصورت حضوری در محیط‌های مختلفی که به شناخت بیشتر فرهنگ جنسی غالب بر آمریکا کمک می‌کند، شرکت کند و با دیدگاه‌های متفاوت آشنا شود. در کنگره‌هایی که در مورد خویشتن‌داری در لس آنجلس و واشنگتن برگزار شده، شرکت می‌کند و آنگونه که در مقدمه یکی از کتاب‌هایش نوشته، با عمیق‌تر شدن در موضوع، شجاعت بیشتری پیدا می‌کند و به طور ناشناس وارد یک پارتی مخفیانه می‌شود.

خوب بودن،‌ بد نیست

وندی شلیت حاصل این 7 سال مصاحبه و گفت‌وگو و سفر به نقاط مختلف آمریکا را در کتابی به رشته تحریر در می‌آورد. «زنان جوان، عزت نفس خود را باز می‌یابند و در می‌یابند خوب بودن، بد نیست» عنوانی است که برای این کتاب انتخاب می‌کند و آن‌گونه که در مقدمه‌اش نوشته در این کتاب سعی می‌کند راهی برای ارج نهادن بر تمایلات «دختران عنان گسیخته» و یافتن جایگزین بهتری برای فرهنگ جنسی بدون سهیم کردن غریبه‌ها ارائه بدهد.

او سعی می‌کند به خوانندگانش کمک کند به توانایی خود برای حفظ عصمت و پاکدامنی و درک مسائل شگفت انگیز پی ببرند و ببینند که می‌توانند به گونه‌ای رفتارکنند که دیگران به عمق وجودشان توجه کنند و نه فقط به ظاهرشان. وندی شلیت در مقدمه کتاب تأکید می‌کند به دنبال این نیست که به کسانی که می‌خواهند زندگی بی‌قیدوبندی داشته باشند، حمله کند بلکه قصد دارد گزینه‌های بیشتی را فرا روی جوانان قرار دهد؛ جوانانی که معتقد است به خاطر گزینه‌های محدودی که در دسترس آنها قرار دارد، رنج می‌کشند.

می‌خواهیم چیزی نباشیم که والدین‌مان بوده‌اند

وندی شلیت در کتابش توضیح می‌دهد نسل جدیدی در آمریکا دارد شکل می‌گیرد که خواسته‌های متفاوتی با نسل خود دارد؛ جوانانی که از بی‌قید و بندی به ستوه آمده  و انگار گمشده‌ای دارند که باید به دنبالش بگردند. سفرهای مختلف و مصاحبه‌های مکرر شلیت، دختران امروز آمریکا را به تصویر می‌کشد که با مخالفت‌هایشان می‌خواهند چیزی نباشند که والدین‌شان بوده‌اند. می‌خواهند سبک زندگی و نوع پوشش خود را تغییر دهند، در تلاشند با خویشتنداری، زندگی عاقلانه و عفیفانه‌ای را در پیش بگیرند و برقراری رابطه جنسی را تا  زمان ازدواج به تعویق بیندازند.

به مرگ تهدید می‌شود 

اما شلیت در جامعه‌ای که رسانه‌ها،‌ سیاستگذاران و جنبش‌های سرسخت فمینیستی سرسختانه مدافع فرهنگ غالب در دفاع از روابط جنسی آزاد هستند، کار بسیار مشکلی در پیش دارد. او در کتابش می‌نویسد: «من با زحمت، زیر بار سنگین دفاع از عفاف، به راه خود ادامه دادم. متحیر بودم اما برایم خیلی جالب بود که توانسته بودم یک جریان جدیدی را به وجود آورم. وقتی هفته‌نامه نیویورک آبزرور کاریکاتوری از من را روی مجله‌اش چاپ کرد و مرا به عنوان یک افسر نازی آلمانی معرفی کرد، فهمیدم که مخالفان من تعصب خود را خیلی بهتر از من بروز داده‌اند (من نمی‌توانستم به این خوبی تعصب آن ها را نشان دهم.)»

 شلیت این برخوردهای متعصبانه در جامعه‌ی مدعی آزادی را مورد انتقاد جدی قرار می‌دهد و می‌نویسد: «گرچه ما در دوره به اصطلاح آزادی زندگی می‌کنیم، اما محاکمه و تعقیب توهم‌آلود و افراطی کسانی که ایده‌آل‌های ما را درباره رابطه جنسی آزاد زیر سؤال می‌برند، بیانگر مطلب دیگری است و آن اینکه برخلاف تصور ما، دامنه اَزادی‌های ما خیلی وسیع نیست».

 اما وندی سرسخت‌تر از آن است که ناامید شود،‌ حتی موقعی که او را به مرگ تهدید می‌کنند  چرا که مشغول خواندن نامه های بسیار جالبِ زنان جوان بود که دقیقا به این علت که این روزها در جامعه آمریکا عفیف بودن یک گناه نابخشودنی محسوب می‌شود، تصور می‌کردند واقعا مشکل بزرگی دارند. او می‌نویسد «بعد از هفت سال، هنوز من همان نوع نامه‌ها را دریافت می‌کنم و هنوز مرا تحت تاثیر قرار می‌دهد.»

کتاب شما را به موقع خواندم

وندی شلیت در کتاب خود به یکی از نامه‌هایی که دریافت کرده اشاره می‌کند. ریچل یک دختر آمریکایی است که برای او می‌نویسد: «شما تقریباً به طور دقیق احساس مرا به عنوان یک زن مطرح کرده‌اید. من بیست سال سن دارم و همواره در ذهنم سؤالهایی مطرح می‌شود مثل اینکه «من چه مشکلی دارم که هنوز  رابطه جنسی برقرار نکرده‌ام» به هر حال، با خواندن کتاب شما عقیده‌ام برگشت. من یک زن عفیف هستم، قبلا نمی‌توانستم این مسئله را برای خود حل کنم که چرا مثل دوستانم با مردهای غریبه روابط نامشروع برقرار نمی‌کنم و باید بگویم نزدیک بود من هم به سمت این‌گونه کارها کشیده شوم فقط به این دلیل که گمان میکردم شاید به رشدم کمک کند. به همین خاطر خدا را شاکرم که کتاب شما را در موقع مناسب خواندم. به اواخر کتاب که رسیدم (از شدت شوق) گریه‌ایم گرفت چرا که فهمیدم هیچ مشکلی ندارم و به خاطر حفظ پاکدامنی خود، احساس خوشبختی میکنم. تمایل من برای داشتن رابطه با یک نفر (همسر)، بچه‌گانه و ناپخته نیست، من نمی‌ترسم. فقط اینکه علاقه‌ای به داشتن رابطه جنسی به عنوان یک تفریح و سرگرمی ندارم.»

شلیت می‌گوید حدود ۷۰ درصد نویسندگان این ایمیل‌ها و نامه‌ها، احساس می‌کردند باید تمایل به تشکیل خانواده و بچه‌دار شدن را پنهان کنند. بسیار تعجب‌برانگیز بود که حدود نیمی از نامه‌ها حاکی از این بودند که خودِ والدین دخترها فکر می‌کردند دخترشان به علت نداشتن روابط جنسی آزاد مشکلی دارد و به همین خاطر امروزه، بسیاری از زنان جوان به این دلیل که از آنها توقع می‌رود روابط جنسی موقت برقرار کنند، تحت فشارند.

 یک شورش آغاز شده است

 وندی شلیت انگیزه اصلی خود را برای نگاشتن این کتاب چنین شرح می‌دهد: «ما از نظر فرهنگی در لحظه حساسی قرار گرفته‌ایم. دو حرکت به طور همزمان در جامعه جریان دارد. همانطور که روشن است، بیماری‌های مقاربتی، موسیقی‌های زننده و خشن، عروسک‌های بیش از اندازه تحریک‌کننده و چیزهای مشابه روز به روز بیشتر می‌شوند و اما به رغم وجود این چیزها- و شاید هم به علت وجود این چیزها- یک شورش آغاز شده‌است. روشن است یکی از دلایلی که مرا به نگارش این کتاب ترغیب کرد، صحبت‌هایی بود که با این زنان جوان شورشگر داشتم.

پشیمانی نوجوانان از روابط نامشروع

او در مورد هدف خود از نوشتن این کتاب می‌گوید: «اگر بتوانم فقط یک نفر را که قصد داشته «دختر عفیف» را به سخره بگیرد و تحقیر کند قانع کنم که در رفتار خود تجدید نظر کند، احساس می‌کنم همه زحماتی که کشیده‌ام ارزشمند بوده است.»

 شلیت در کتابش موضوعاتی مانند تأثیر اسباب‌بازی‌های محرک بر تربیت جنسی دختران، چگونگی تأثیر مجلات بر زنان جوان، پشیمانی نوجوانان از روابط نامشروع، فشارهای اجتماعی بر روی دختران برای داشتن روابط نامشروع و کنار گذاشتن عاطفه و احساس و در نهایت اعتراض نوجوانان و جوانان به مدهای نامناسب و گرایش آنان به استفاده از لباس های پوشیده‌تر را مورد بررسی قرار می‌دهد.


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر