۱۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۰
کد خبر: ۴۱۶۱۸
در صورت تصویب لایحه الحاق ایران به کنوانسیون CFT توسط مجلس نه تنها مشکلات اقتصادی حل نمی‌شود بلکه ابزار‌های حقوقی دشمن برای افزایش فشار به ایران فراهم می‌گردد یعنی دقیقا همان اتفاقی که پس از پذیرش NPT برای کشورمان رخ داد.
به گزارش پایداری ملی به نقل از فارس،«اروپا تا زمانی به تعهدات خود پایبند است که ایران به تعهدات خود پایبند باشد» یک گزاره کلیدی است که از زمان شروع مذاکرات برجامی با اروپا، مقامات اروپایی همواره در بیانیه‌ها و اظهارات رسمی خود مطرح کرده‌اند. تفاسیری مختلفی در مورد مفهوم این جمله وجود دارد؛ از جمله اینکه اروپا می‌خواهد تعهدات خود را ضعیف اجرا کند و در یک فرار رو به جلو، توپ را به زمین ایران بیاندازد. اما منظور از این جمله را خود اروپایی‌ها در اسناد خود متذکر شدند. در سند برنامه اقدام کمک ۱۸ میلیون یورویی اتحادیه اروپا که از سوی کمیسیون اتحادیه اروپا در مهرماه منتشر شد، عدم ثبات سیاسی در کشور، منطقه و عرصه‌ی بین‌المللی به عنوان یک تهدید بالا در راستای اجرای برنامه شناخته شد. برای کاهش این تهدید در نظر گرفته شده است که تمام تعهدات به برجام گره زده شود. در واقع، اروپا اجرای برجام از سوی ایران را به عنوان تضمین عملی در راستای انجام تعهدات خود در نظر گرفته است و با توجه به اینکه می‌داند برجام برای دولت روحانی یک توافق راهبردی و مهم است، یک گام به جلو آمده و آن را برای انجام برخی از خواسته‌های خود از ایران گروگان گرفته است.

*اجری برجام تنها تعهد ایران در قبال اروپاست؟

در اینجا این سوال مطرح می‌شود که آن خواسته و تعهداتی که اروپا از ایران می‌خواهد انجام بدهد چیست؟ آیا همان برجام است و یا تعهدات دیگری نیز وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال گفتنی است که در اولین نشست‌های اتحادیه اروپا، فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا در تاریخ ۲۳ خردادماه یعنی دقیقا در همان زمانی که لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم CFT برای تصویب به مجلس رفته بود، ابتدا درباره تعهدات اروپا در قبال ایران گفت: «مهم‌ترین چالش کنونی ما، یافتن راه حل‌هایی برای تعاملات بانکی و فاینانس است. این موضوعات هم در سطوح سیاسی و هم در نشست‌های کارشناسی فشرده که عمدتا به صورت روزانه در تهران و بروکسل برگزار می‌شوند، در دست بررسی است». موگرینی درباره سهم ایران در قبال تهدات خویش خاطر نشان کرد: «ایران هم باید سهم خود را انجام دهد. تهران باید استاندارد‌های خود در مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریسم را بهبود بخشد و اصلاحات بانکی را توسعه دهد. این‌ها گام‌های اساسی برای جذب بیشتر بانک‌ها و شرکت‌های اروپایی است».

*تصویب CFT توسط ایران پیش‌شرط اجرای SPV توسط اروپا

در واقع، به نظر می‌رسد علاوه بر اجرای کامل و دقیق برجام، تصویب لوایح گروه ویژه اقدام مالی FATF نیز جز تعهدات ایران در نظر گرفته شده است. یکی دیگر از شواهد تایید این تحلیل، اظهارات محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در جلسه بررسی لایحه CFT در صحن علنی مجلس در تاریخ ۱۵ مهرماه است. ظریف در راستای اقناع نمایندگان مجلس برای تصویب این لایحه گفت: «تردیدی نداریم اروپا شریک آمریکاست، ولی اروپا مکانیزمی را تعریف کرده که تحریم‌های آمریکا را دور بزند. ما خودمان را دست کم نگیریم. مکانیزمی که اروپایی‌ها ایجاد خواهند کرد به عنوان نقطه شروع پایان حکومت دلار در جهان خواهد بود نمی‌گویم فردا و سریعا به نتیجه می‌رسد؛ بدانیم که ایران و برجام توانسته چه کاری انجام بدهد. اروپا می‌گوید برای اینکه بتوانیم مکانیزم مالی را اجرایی کنیم نیاز است ایران به این کنوانسیون ملحق شود».

نهایتا و پس از شش ماه مذاکره، اتحادیه اروپا سازوکار ویژه SPV را به عنوان راهکار خود برای تسهیل تراکنش‌های بانکی معرفی کرد و طبق اظهارات ظریف قرار شد این سازوکار تا ۱۳ آبان یعنی موعد بازگشت تحریم‌های نفتی آمریکا عملیاتی شود. اما از طرفی شورای نگهبان با ارسال نامه‌ای به مجلس در تاریخ ۶ آبان ماه، ۲۲ اشکال به لایحه CFT وارد کرد و از طرف دیگر تا ۱۳ آبان ماه خبری از عملیاتی شدن SPV نشد و نهایتا هم اخیرا موگرینی اعلام کرد که نمی‌تواند زمانی برای تاریخ عملیاتی شدن آن اعلام نماید.

* تصویب CFT، پیش شرط فنی یا سیاسی اجرای SPV؟

تصویب لوایح چهارگانه درخواستی FATF از جمله لایحه الحاق ایران به کنوانسیون CFT نمی‌تواند مشکلات ارتباطات بانکی بین ایران و اروپا را حل کند، زیرا اساسا علت اصلی قطع روابط بانکی، تحریم‌های ثانویه آمریکاست. در همین راستا، سوئیفت در بیانیه خود برای قطع خدمات دهی به بانک‌های ایران اعلام نمود با انگیزه حفظ ثبات و یکپارچگی سیستم مالی جهانی، خدمات خود به بانک‌های کشورمان را قطع می‌کند. همچنین بررسی دلایل اعلام شده توسط بانک‌های مختلف خارجی برای قطع خدمات به بانک‌های ایران در ماه‌های اخیر به خوبی نشان می‌دهد که این خدمات تحت فشار تحریم‌های آمریکا قطع گردیده و هیچ کدام از این بانک ها، علت این اقدام را استاندارد‌های پایین بانک‌های ایران عنوان نکرده‌اند. در نتیجه، به جرات می‌توان گفت: پیش‌شرط اروپا برای اجرای SPV یک پیش‌شرط سیاسی است و جنبه فنی ندارد.

*چرا اروپا برای اجرای SPV پیش شرط سیاسی گذاشته است؟

حال این سوال مطرح می‌شود که چرا اروپا برای اجرای SPV پیش‌شرط سیاسی می‌گذارد؟ علت این مسئله را باید در راهبرد کلان اروپا نسبت به ایران جستجو کرد. اروپا در راهبرد کلان خود به صورت مشابه با آمریکا، مخالف پیشرفت‌های موشکی ایران، حضور و نفوذ ایران در منطقه و ... است و این امور را مسائلی می‌داند که باید حل شوند. مقامات اروپایی بار‌ها بر روی مذاکرات بر سر چارچوب گسترده تاکید کرده‌اند. به عنوان مثال، موگرینی در تاریخ ۲۷ فروردین ماه یعنی چند هفته قبل از خروج آمریکا از برجام گفت: «برجام را یکی از عناصر راهبردی امنیتمان و امنیت منطقه می‌دانیم. این به معنای آن نیست که ما با ایران درباره مسائل دیگر یعنی مسائل غیرهسته‌ای گفتگو نمی‌کنیم». پیش از این نیز سران کشور‌های اروپایی عضو برجام بر روی آغاز مذاکرات غیرهسته‌ای توافق کرده بودند؛ در این رابطه بنا بر بیانیه دفتر نخست وزیر انگلیس، ترزا می‌در صحبت تلفنی با صدر اعظم آلمان و رئیس‌جمهور فرانسه توافق کردند که با همکاری نزدیک با آمریکا یک سری چالش‌هایی که ایران ایجاد می‌کند به ویژه چالش‌هایی که یک توافق جدید می‌تواند آن‌ها را در بر بگیرد، پیش ببرند.

*امکان تکرار تجربه تلخ NPT برای ایران با عدم هوشیاری مجلس

در مجموع، به نظر می‌رسد با توجه به تجربه تلخ توافق هسته‌ای، تصویب لوایح FATF و متعهد کردن ایران به اجرای آنها، می‌تواند دروازه‌ای برای تحمیل برجام‌های دیگر در حوزه‌ی موشکی، منطقه‌ای و ... باشد. در موضوع هسته‌ای و همزمان با چراغ سبز آمریکا برای ساخت تسلیحات هسته‌ای به شاه، پذیرش داوطلبانه پروتکل رژیم کنترل صادرات منع اشاعه تسلیحات هسته‌ای در سال ۱۹۶۸ میلادی توسط رژیم شاهنشاهی صورت پذیرفت. اما تنش هسته‎ای ایران بعد از قطعنامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سپتامبر ۲۰۰۳ شروع شد که در این قطعنامه آژانس اعلام نمود ایران برنامه هسته‌ای خود را شفاف اعلام نکرده و در نتیجه، نقض پروتکل‌های NPT از سوی کشورمان رخ داده است. در واقع NPT تبدیل به ابزار حقوقی شد که با استفاده از آن به ایران فشار سیاسی آورده شود، به طوری که تحریم‌هایی که از جانب آمریکا و اتحادیه اروپا بر روی ایران که در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ اعمال شد فراتر از چارچوب تحریم‌های اعمال شورای امنیت بود. نهایتا شدت تحریم‌ها بخاطر برنامه‌ای هسته‌ای به این نقطه ختم شد که با حصول یک توافق سیاسی یعنی برجام، ساختار‌های هسته‌ای ایران در سال ۹۴ تا حدود زیادی برچیده شود.

در مجموع و با توجه به بررسی مجدد لایحه الحاق ایران به کنوانسیون CFT در صحن علنی مجلس در چند روز آینده، انتظار می‌رود نمایندگان مجلس با عبرت گرفتن از تجربه NPT زیر بار تصویب این لایحه نروند، زیرا با اینکار نه تنها مشکلات اقتصادی حل نمی‌شود بلکه ابزار‌های حقوقی دشمن برای افزایش فشار به ایران و تضعیف عوامل اقتدار کشورمان فراهم می‌گردد. علاوه بر این، اصرار بر تصویب لایحه CFT در شرایطی که اروپا به تعهدات خود در قبال برجام عمل نکرده است، هیچ توجیهی ندارد.


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر