به گزارش پایداری ملی از خبرگزاری ایسنا،«مسمومیت و مرگ بر اثر مصرف مشروبات الکلی دستساز»؛ حادثهای که خبر آن، این روزها فراگیری بسیاری پیدا کرده و هر روز بر آمار مسمومان، فوتیها و افراد بسیار بدحال مرتبط با آن اضافه میشود. بر اساس آخرین گزارشها (تا زمان تنظیم این مطلب) در چهار استان کشور شامل هرمزگان، خراسان شمالی، کهگیلویه و بویراحمد و البرز، کار بسیاری از مصرفکنندگان به جای باریک کشیده است.
به گفته «پیرحسین کولیوند» سرپرست اورژانس کشور تا بعد از ظهر روز شنبه، تعداد مسمومان به ۲۹۰ نفر رسیده. از این تعداد ۲۴ نفر جانشان را از دست داده و سه نفر نیز دچار مرگ مغزی شدهاند.
استان هرمزگان صدرنشین این مسمومیتها است. ۱۶ نفردر این استان
جانشان را از دست دادهاند و در استانهای خراسان شمالی و البرز هم در هر
کدام چهار نفر فوت کردهاند، کار سه نفر از مسمومان در کهگیلویه و بویراحمد
نیز به مرگ مغزی کشیده است.
گرچه بروز چنین مسمومیتهای مرگباری تازگی ندارد؛ نه در داخل کشور و نه در سایر کشورها، نه مرگهای ناشی از مصرف الکل دستساز و نه کشف کارگاههای تولید این مشروبات توسط عوامل انتظامی در داخل کشور؛ اما فراگیری و گستردگی اتفاق اخیر را میتوان تلنگری قلمداد کرد برای پرداختن به چند نکته قابل تامل.
یکی از جدیدترین اتفاقها از این دست را در فروردین امسال شاهد بودیم. دو توریست بر اثر مصرف مشروبات الکلی دستساز دچار مرگ مغزی شدند. هر چند در این نمونه عنوان شده بود که این افراد مشروبات را از خارج کشور تهیه کرده و با خود به ایران آورده بودند.
در همان زمان، یعنی در فروردین، خبر مشابه دیگر این بار، اما در اندونزی رسانهای شد؛ خبری که حکایت از مرگ ۴۵ نفر در این کشور بر اثر استفاده از مشروبات خانگی دستساز داشت و نکته اینکه در این مورد، رسانههای محلی هر چند چنین اتفاقی را مسبوق به سابقه میدانستند، اما این مورد را یکی از گستردهترین نمونهها نام برده بودند.
در ایران نیز نمونههای دیگری از سالهای دور را هم میتوان مطرح کرد، از جمله موردی که در در سال ۸۷ و در بندرعباس رخ داد. در آن سال ۸۵ نفر بر اثر مسمومیت با مشروبات الکلی دستساز در این استان بستری شدند و نزدیک به ۱۰ نفر از آنها جان خود را از دست دادند.
در همان سال و باز هم در بندرعباس، مورد قابل توجه دیگری ثبت شد: مسمومیت ۳۳ نفر در یک مراسم عروسی. از میان این افراد هم تعدادی بر اثر ایست قلبی و تعداد دیگر بر اثر مرگ مغزی جان خود را از دست دادند. آن زمان «امیر رضا مصباحی» رئیس بیمارستان شهید محمدی بندر عباس علت این مسمومیتها را وجود درصد قابل توجهی الکل چوب (متانول) در این مشروبات عنوان کرده بود؛ عاملی که به نظر میرسد در سایر موارد هم اصلیترین دلیل مرگباربودن مشروبات الکلی دستساز باشد.
در مورد آمارهای مربوط به مرگ ناشی از مصرف این نوع از مشروبات میتوان به آماری در سال ۸۹ نگاهی انداخت. سردار «روزبهانی»، رئیس وقت پلیس امنیت اخلاقی ناجا آن زمان مرگ سالانه بر اثر مصرف مشروبات الکلی دستساز را بین ۲۰ تا ۳۰ نفر عنوان کرده بود. همزمان با مرگ و میرهای ناشی از مصرف این نوع مشروبات فعالیتهایی از سوی عوامل انتظامی برای شناسایی و کشف کارگاههای مشروبسازی در بخشهای مختلف کشور نیز صورت میگرفت. به عنوان مثال در دی ماه ۸۴ یک کارگاه مشروبسازی در شهریار شناسایی و کشف شد. در نمونه اخیر نیز عوامل انتظامی کشفیاتی داشتند، از جمله اینکه روز جمعه در پی افزایش مسمومیتها و فوتیها در استان هرمزگان، سردار «عزیز الله ملکی»، فرمانده انتظامی استان، از شناسایی و دستگیری زن و شوهری خبر داد که خانه را به کارگاه ساخت مشروبات الکلی تبدیل کرده بودند.
همان روز سردار «علیرضا مظاهری» فرمانده انتظامی استان خراسان شمالی نیز از انهدام یک کارگاه که در این استان اقدام به تولید مشروبات دستساز کرده بود خبر داد.
با وجود رسیدگیهای درمانی به مسمومان چنین حوادثی در سالهای مختلف و
همینطور دستگیری افرادی که اقدام به تولید این مشروبات در داخل کشور
میکنند، با بررسی سابقه این مسمومیتها و مقایسه آن با مورد اخیر، به نظر
میرسد میتوان چند جنبه را قابل تامل دانست و بررسی ریشهای آن را مد نظر
قرار داد؛ از جمله اینکه در حادثه اخیر تعداد افرادی که فوت کردهاند برابر
با میانگین مرگهایی است که به عنوان آمار سال ۸۹ اعلام شده بود.
مسئله
دیگری که در حادثه اخیر میتوان مد نظر قرار داد توجه به سن افرادی است که
دچار مسمومیت شدهاند. «فاطمه نوروزیان» مدیر روابط عمومی و امور
بینالملل دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، اعلام کرده این افراد در بازه سنی
۱۷ تا ۵۰ سال بودهاند و حتی در میان آنها یک نفر ۱۵ ساله در قشم بستری
ثبت شده است؛ بنابراین حضور مصرفکنندگان در سنین پایین در حادثه اخیر نیز
یکی دیگر از مواردی است که جای اندیشه و تامل بیشتر دارد و زنگهای خطر
بیشتری را به صدا درمیآورد.
نکته دیگری که در حادثه اخیر قابل توجه است، بروز آن در ابعادی نسبتا وسیع و همزمان در چهار استان کشور در ایام محرم است. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که در زمینههای فرهنگی و اجتماعی ایران در سالیان سال میتوان مصادیقی را مشاهد کرد که افرادی در طول سال مشروبات الکلی مصرف میکردند، اما در ایام محرم و صفر به عنوان احترام به یک باور عرفی حداقل موقتا دست از چنین کاری میکشیدند؛ بنابراین اتفاق اخیر را میتوان در بستری فرهنگی نیز بررسی کرد.
جنبه دیگر موضوع را که از اهمیت ویژهای هم برخوردار است میتوان با مباحث بهداشتی مرتبط دانست. از آنجا که در ایران از نظر قانونی مصرف مشروبات الکلی ممنوع است و مجازاتهایی در پی دارد، همینطور از جنبه شرعی و عرفی نیز این موضوع چندان قابل طرح در جامعه نیست و به واسطه پنهان ماندن اصل مسئله، فضای کمتری برای پرداختن به توصیههای بهداشتی ایجاد میشود، آگاهی و حساسیت آنهایی که مصرفکننده هستند نسبت به خطرات استفاده از چنین محصولاتی پایین میماند، که نوع پرداختن به این موضوع همچنین با در نظر گرفتن مصرفکنندگانی با سن پایین در موارد اخیر و در صورت مفروضدانستن کاهش سن مصرف الکل، چه بسا ضروریتر از هر زمان دیگری به نظر برسد.