۰۶ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۶
کد خبر: ۳۸۱۰۳
نگاهی به همگرایی کشورهای مستقل برای اتحاد در مقابل آمریکا
استفاده از توان اقتصادی برای اعمال تحریم های یک جانبه آمریکا علیه کشورهای مستقل جهان سبب اتحاد برخی از کشورها برای مقابله از جمله ایران، پاکستان، روسیه وترکیه شده است.

 به گزارش پایداری ملی، در دهه ۵۰ میلادی، در طوفان تقسیم بندی دنیا به دو بلوک کمونیست و سرمایه داری، عده‌ای از کشورهای در حال توسعه همچون اندونزی، مصر و غنا در باندونگ اندونزی گرد هم آمدند تا کلید تشکیل جنبشی به نام عدم تعهد را بزنند؛ جنبشی که قرار بود، راه سومی را در عرصه بین الملل برای فعالیت کشورهای مستقل فراهم کند، از طریق راهی که از مسیر استقلال از دو قطب کاپیتالیسم و سوسیالیسم می‌گذاشت.

با این وجود جنبش عدم تعهد علی رغم تمام امیدهایی که به آن می‌رفت با سرنگونی و یا مرگ رهبرانی که آن را پایه گذاری کرده بودند، همچون «سوکارنو» در اندونزی و «جمال عبدالناصر» در مصر عملاً به یک جریان بی تأثیر در فضای بین المللی تبدیل شد و تنها عملکرد مثبت آن صرفاً محدود به هماهنگی نسبی بین اعضا برای اعلام موضع بر سر رویدادهای بین المللی و یا اجماع رأی در سازمان‌های بین المللی خلاصه شد.

حالا و در ابتدای قرن بیست و یکم به نظر می‌رسد زمینه‌ها برای شکل گیری اتحادی دیگر بین کشورهای در حال توسعه آغاز شده است. با این حال این بار قرار است تا به جای عدم تعهد به نظم سیاسی مسلط، محور اصلی همکاری‌ها بر سر عدم تعهد به نظم اقتصادی و پولی حاکم بر دنیا باشد.

*دلار با دنیا چه می‌کند

"اعتیاد به تحریم". این واژه چند سالی است که وارد ادبیات مقامات کشورهایی شده است که در طول سال‌های اخیر زیر ضربات فشار اقتصادی آمریکا قرار گرفته‌اند. اگرچه ده‌ها سال است که تحریم بخشی از سیاست خارجی آمریکا برای محقق کردن اهداف تاکتیکی و راهبردی خود تبدیل شده، اما در سال‌های اخیر یکپارچگی و بهم پیوستگی اقتصاد جهانی با اقتصاد آمریکا تاثیرگذاری این حربه را دو چندان کرده است.

ساختار یکپارچه بازارهای مالی در دنیا و ارتباط بانک‌های جهانی با یکدیگر، در کنار حاکمیت دلار بر تبادلات مالی بین المللی سبب شده ساختار نظارتی آمریکا بر مبادلات مالی جهان به شدت تقویت شود. هم اکنون نزدیک به سه هزار موسسه مالی بین المللی در دنیا از طریق سوییفت به ارسال پیام‌های مالی اقدام می‌کنند که وزارت خزانه داری آمریکا بر اساس مجوزهای ارائه تحت قانون میهن پرستی یا پاتریوت بر آن‌ها نظارت می‌کند.

همچنین «گروه اقدام مالی در مبارزه با تروریسم» که اساس آن برهمکاری هفت کشور صنعتی دنیا استوار است ابزار دیگری است که به عنوان نوعی اهرم فشار بر سایر کشورها برای شفاف سازی و تبادلات اطلاعات در خصوص تراکنش‌های مالی عمل می‌کند. به این ترتیب نوعی دیکتاتوری مالی و اقتصادی در دنیا ظهور کرده است که نتیجه آن چیزی جز اعتیاد بیشتر به تحریم برای آمریکایی‌ها نیست.

*تحریم و شلیک‌های بدون پشتوانه

ایران شاید اولین کشوری باشد که این چنین قربانی تحریم‌های یکجانبه و چند جانبه از سوی قدرت‌های جهانی و به خصوص آمریکا شده باشد. این فشارها از همان ابتدای پیروزی انقلاب و با تصرف لانه جاسوسی آمریکا آغاز و تا دهه ۹۰ و تصویب قانون تحریم ایران و لیبی ادامه یافت.

با این حال فشارهای تحریمی بر ایران پس از مطرح شدن پرونده هسته‌ای ایران با تصویب قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد و همکاری اتحادیه اروپا به شدت افزایش یافت. با امضای توافق برجام این امید به وجود آمد فشار این تحریم‌ها بر ایران کاهش یابد، اما با خروج یکجانبه دولت ترامپ در اردیبهشت ماه سال جاری و بازگشت تحریم‌ها در دو نوبت ۹۰ و ۱۸۰ روزه، تمام امیدها برای مصالحه بر سر این ماجرا از بین رفت.

در این میان سایر کشورها نیز در لیست قربانیان تحریم‌های یکجانبه آمریکا قرار گرفتند. ترکیه یکی دیگر از کشورهایی بود که در معرض فشارهای اقتصادی آمریکا قرار گرفت. کشوری که به دلیل سر رسیدن موعد پرداخت نزدیک به ۱۸۰ میلیارد دلار از بدهی‌های خود تحت فشار شدید اقتصادی دارد و اکنون به دلیل اختلافات سنگین بر سر دستگیری یک کشیش آمریکایی در معرض تحریم‌های یکجانبه آمریکا قرار گرفته است.

از طرفی تحریم دو مقام ترک به همراه امکان جریمه ۲۷ میلیارد دلاری هالک بانک ترکیه سبب گسترش موج فرار سرمایه‌ها و سقوط ۱۰۰ درصدی ارزش لیر ترکیه شده است. استیو منوچین به صراحت از وارد آوردن فشارهای تحریمی بیشتر بر ترکیه به منظور بازگرداندن کشیش آمریکایی دستگیر شده خبر داده است.

در کنار این وال استریت ژورنال در مطلبی به صراحت به این نکته اشاره کرد که مذاکرات دو کشور برای معامله بر سر جریمه هالک بانک و بازگشت کشیش آمریکایی شکست خورده است.

تنها ترکیه نیست که تحت فشار تحریم‌های یک جانبه آمریکا قرار دارد، بلکه لیست تحریم‌های آمریکا به صورت گزنده‌ای روسیه را نشانه رفته است. آمریکا برای اعمال تحریم‌های یکجانبه علیه روسیه بهانه‌های زیادی را در اختیار دارد. از جمله این بهانه‌ها می‌توان به تحریم بازرگانان و سرمایه داران نزدیک به پوتین موسوم به فهرست باگریستکی یا اعمال تحریم‌های اضافه شده به قانون s۷۲۲ در کنگره آمریکا اشاره کرد که در نهایت به تصویب قانون کاتسا انجامید.

ترامپ سرسختانه به دنبال این است تا زیر ساخت‌های انتقال گاز روسیه در اروپا را مورد هدف قرار دهد، به گونه‌ای که کشورهای اروپایی به سمت خرید گاز مایع از آمریکا که بی محابا در حال توسعه ذخایر شیل گاز در ایالت‌های جنوبی خود است، حرکت کنند. کاهش ارزش لیر و روبل روسیه در مقابل ارزهای جهانی نتیجه بخشی از فشارهای آمریکا به این دو کشور بوده است.

پاکستان هم به عنوان یکی از متحدان قدیم آمریکا تحت فشار همین حربه قرار دارد. پاکستان از سال ۲۰۱۵ از لیست سیاه خارج شد اما همچنان در لیست خاکستری قرار دارد. ادامه حضور پاکستان در لیست خاکستری واکنش آمریکا به آزاد نکردن حافظ سعید ناراضی پاکستانی از زندان است. این ماجرا آنچنان بالا گرفته است که وزیر تجارت پاکستان رسماً اعلام کرده است که آمریکا از این طریق در حال مجازات کردن پاکستان است. قرار گرفتن پاکستان در این لیست عملاً مسیر جذب سرمایه گذاری‌های خارجی توسط این کشور را با اخلال روبه می‌کند.

در کنار این آمریکا در حال رنجاندن بزرگترین طرف تجاری خود در آسیا هم هست. تعرفه‌های یکجانبه علیه محصولات چینی که می‌تواند به ۵۰۰ میلیارد دلار برسد، بخشی از جنگ تجاری این کشور است. این جنگ‌های گسترده تجاری سبب همراستا شدن منافع بسیاری از کشورها برای ایجاد اتحادهایی مستقل از نظم کنونی حاکم بر نظام پولی و مالی دنیا شده است.

*پازل ناهمگون چگونه در کنار هم می‌نشیند

این نظم هم اکنون به صورت غیر رسمی در حال شکل گرفتن است. به عنوان مثال روسیه و ترکیه در حال ایجاد یک مسیر سوآپ ارزی برای تبادلات مالی مستقل از دلار آمریکا هستند. این قرارداد هم اکنون بین ایران و ترکیه هم در حال اجراست و دو طرف در حال حاضر از طریق لیر ترکیه و ریال ایران در حال مبادلات مالی هستند.

ارزش این سوآپ مالی می‌تواند در سال ۲۰۱۹ به ۳۰ میلیارد دلار برسد و این یعنی گردشگران ایرانی می‌توانند از ریال بدون نیاز به تبدیل آن به دلار استفاده کنند. ترکیه و ایران به همراه روسیه دلایل بسیاری برای ایجاد چنین اتحاد پولی دارند که مهم‌ترین آن تحریم‌های یکجانبه آمریکا بوده است.

روسیه و چین هم سال‌هاست در حال طی کردن مسیر مشابهی هستند. امضای یک قرار ۴۰۰ میلیارد دلاری برای صادرات گاز سیبری به چین بخشی از این توافق دو جانبه است. حتی روس‌ها در حال نوشتن شبکه‌ای مشابه سوییفت که بشدت نفوذپذیر و تحت کنترل اتحادیه اروپا است، هستند. این شبکه که توسط "روس تک" از شرکت‌های مطرح روسیه در حوزه فناوری اطلاعات است، امکان تبادل پیام‌های بانکی را به صورت محافظت شده به بانک‌های روسی می‌دهد.

قرار است، شرکت روس نفت از سیستم SPFS روسیه که سامانه بومی برای انتقال پیام‌های مالی است برای ایمن کردن پرداخت‌های خود استفاده کند. البته شرکت روس نفت پیش از این هم اعلام کرده بود که این سیستم را به همراه گاز پروم به صورت آزمایشی عملیاتی کرده است.

در این میان پاکستان هم مسیر مستقلی را در پیش گرفته است. این کشور یکی از مهم‌ترین هدف‌های سرمایه گذاری برای کشوری همچون چین است و بندر گوادر نیز هم اکنون توسط شرکت‌های چینی در حال توسعه قرار گرفته است. کشتی‌های نظامی چینی نیز به منظور حفاظت از منافع مستقیم چین در حال تردد در این بندر هستند.

به این گزینه‌ها می‌توان کشور مالزی را اضافه کرد. کشوری که در آن ماهاتیر محمد در تلاش برای استقلال از طرح‌های عربستان سعودی برای نفوذ هر چه بیشتر در این کشور است. اگرچه وی همواره بر توسعه اقتصادی مالزی به عنوان یکی از راه‌های اتحاد این کشور تاکید کرده اما به نظر می‌رسد که حالا به دنبال مسیر توسعه‌ای متفاوت از آنچه که مالزی در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی طی کرده، هست.

ماهاتیر محمد همچنین یکی از مهم‌ترین منتقدان سیاست یکجانبه آمریکا در تحریم سایر کشورها و استفاده از سلاح اقتصادی است. سلاحی که وی و کشور مالزی طعم آن را به خوبی در جریان بحران اقتصادی دهه ۹۰ میلادی قرن بیستم چشیده‌اند.

*طولانی‌ترین سفرها از یک گام آغاز می‌شود

همان طور که مائو بنیانگذار انقلاب توده‌ای چین به آن اشاره کرده، دورترین سفرها نیز با یک قدم آغاز می‌شوند. شاید ایجاد یک اتحادیه پولی و اقتصادی از کشورهایی همچون چین، ایران، ترکیه و پاکستان بسیار دور از ذهن برسد. اغلب این کشورها دارای ساختار اقتصادی متفاوت و سطوح گوناگونی از توسعه هستند.

چین یک اقتصاد پیشرفته و جهانی است. در مقابل ایران و روسیه برای توسعه به شدت مبتنی بر صادرات منابع خام هستند و از ارکان تولید نفت در دنیا محسوب می‌شوند. در مقابل ترکیه کشوری کشاورزی و متکی به سرمایه‌گذاری‌های خارجی و توریسم است.

اگرچه این مسئله در ابتدا یک نقطه قوت محسوب می‌شود، اما این تفاوت‌ها می‌تواند به راحتی تبدیل به نقاط اشتراک شود، برای مثال ایران و روسیه می‌توانند مهم‌ترین تأمین کنندگان انرژی چین شوند. ترکیه بزرگترین مقصد برای گردشگران ایرانی و روس شده و پاکستان می‌تواند با استفاده از خط لوله صلح تبدیل به یک کریدور مهم برای انتقال انرژی منطقه پارس جنوبی به هند شود.

به نظر می‌رسد اولین گام در این باره فراهم آوردن یک سیستم پرداخت بین المللی مستقل از دلار است تا امکان تبادلات امن برای هر سه کشور فراهم شود. می‌گویند تنها دشمن یک مشترک است که دوستانی با اختلاف سلیقه فراوان را با هم متحد می‌کند. به نظر می‌رسد این دشمن هم اکنون خود را نشان داده است. در این میان وقت شناسی و استفاده از توان دیپلماسی چندجانبه می‌تواند این مسیر راه هموار کند، فرصتی که ایران باید قدر آن را بداند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر