کریمی افزود: نه فقط وزارت نفت و سازمان بورس بلکه همه کشور باید تصمیم بگیرند که این کار را با همت و عزم جدی به سمت موفقیت به پیش ببرند و مسائل پیشرو را حل کنند.
*نمی شود هم موافق فروش نفت در بورس باشیم و هم بهانه تراشی کنیم
این کارشناس حوزه نفت و گاز با انتقاد از رویکرد وزارت نفت درباره مشارکت بخش خصوصی، مانع اصلی عدم موفقیت این روش را عدم اراده مسئولین این وزارتخانه دانست و اظهارداشت: مساله این است اگر ما معتقدیم ظرفیتی در بخش خصوصی وجود دارد باید یک سری کارهای مقدماتی را انجام دهیم، اما اینکه تاکید کنیم امکانش وجود ندارد، قبول نیست. مثلاً اگر ما بگوییم که بخش خصوصی ما ظرفیت ندارد، نمیتواند پولش را بدهد، نمیتواند نفت را بفروشد، نمیتواند دلار خود را برگرداند، نمیتواند بازاریابی کند، نشان دهنده این است که ما ارادهای برای میدان دادن به بخش خصوصی نداریم.
کریمی اضافه کرد: باید توجه داشت که در شرایط تحریم یک میلیون بشکه از صادرات نفت کشورمان کم میشود و این یعنی یک صفر و اگر هیچ کاری نکنیم همان صفر میماند. اگر ما مدام بگوییم نمیشود، خب مسلما چیزی به صفر اضافه نمیشود. صادرات نفتی کشورمان دارد کم میشود و حرف این است که از یک ظرفیتی علاوه بر آن چیزی که الان داریم استفاده کنیم و این صفر را ولو شده یک مقداری کوچکی مثبت کنیم.
در صورت وجود اراده برای فروش نفت در بورس، راه حل برای همه مشکلات وجود دارد
این کارشناس حوزه نفت و گاز در ادامه گفت: لذا اگر ما میگوییم که با این موضوع موافق هستیم، خب پیگیر شویم تا این کار انجام بشود نه اینکه در زمان بررسی موضوع بگوییم ما موافق هستیم، اما بخش خصوصی در کدام بازار میخواهد نفتش را بفروشد؟ یا اینکه با دو نرخی بودن ارز باید چه کار کنیم؟ در حالی که برای همه اینها میشود چاره اندیشی کرد.
کریمی با بیان اینکه فروش ریالی نفت حجم نقدینگی بازار را افزایش نخواهد داد؛ درباره تاثیر مثبت پیاده سازی این مدل بر کاهش نوسانات سکه و ارز توضیح داد: به طور کلی نقدینگی تحت نظر بانکها افزایش مییابد و اگر بانکها حجم پولی که در اقتصاد است را تغییر ندهند پولی که دست مردم است ثابت میماند و چیزی به آن اضافه نمیشود. اگر فعالیتهای تجاری خرید و فروش نفت در بورس راهاندازی شود، تنها سرمایهها از یک بازار به بازار دیگر جا بهجا میشوند، همان طور که در حال حاضر سرمایهها از بازار طلا و ارز به بازار بورس سوق پیدا کرده و باعث شده است که قیمت ارز و طلا کاهش پیدا کند و از آن طرف شاخص بورس افزایش پیدا کند و این به معنی تغییر مکان نقدینگی است نه حجم نقدینگی و آن چیزی که باعث تورم شده است.
این کارشناس حوزه نفت و گاز اضافه کرد: بالاخره باید به اندازه حجم نفتی که میخواهیم تهیه کنیم ریال از بازار تامین کنیم و ریال را به بورس یا شرکت ملی نفت بدهیم و دلاری را که آنجا میگیریم دوباره در بازار عرضه کنیم تا ریال بدست آوریم و با آن دلار نیز هر شخص دیگری واردات انجام دهد عملا هیچ تغییری در حجم نقدینگی ایجاد نمیشود، بنابراین این نقدینگیای که باعث افزایش تورم شود، نیست.
کریمی با اشاره به مشکل دو نرخی بودن ارز گفت: به نظرم آنچه که مهم است این است که اجازه دهیم رقابتی در خریدارها شکل بگیرد و قیمت ارز آن جایی تعیین کننده و گلوگاه میشود که ما میخواهیم قیمت پایه را تنظیم کنیم. نرخ ارز کجا معنی دارد؟ آنجایی که ما میخواهیم نرخ پایه را تعیین کنیم. خب شما نرخ پایه را با هر نرخ ارزی که میخواهید تعیین میکنید. وقتی این را به عنوان نرخ پایه بگذارید، باید خریدارها با همدیگر رقابت کنند و روی آن نرخ قیمت جدید شکل بگیرد و آن قیمت میتواند حتی قیمتی بالاتر از آن قیمتی که شما به صورت پایه تعیین کردید باشد.
این کارشناس حوزه نفت و گاز در ادامه با اشاره به لزوم بسترسازی برای ورود بخش خصوصی به فروش نفت با استفاده از سازوکار بورس نفت گفت: اگر اراده ما بر این باشد که این سازوکار پیاده سازی شود، نیاز داریم که به بخش خصوصی زمان بدهیم و شرایط را برای مشارکت بخش خصوصی فراهم کنیم.
کریمی با تاکید بر اینکه قبول دارم که در این مساله خاص کشور باید تصمیم بگیرد، افزود: ممکن است مثلاً ما بگوییم که شرکت ملی نفت ایران باید بیاید نفت را در بورس ارزانتر بدهد تا این بازار شکل بگیرد. البته من این حرف را نمیزنم بلکه باید کشور این تصمیم را بگیرد که مایل است این اتفاق بیفتد و با ایجاد مزیت، بخش خصوصی از محمولههای کوچک شروع بکند و کم کم بزرگ بشود. تا یک روزی بتواند یک نفر بیاید محمولههای دو میلیون بشکهای برای ما جا به جا کند.
چرا از ظرفیتهای خاص برای فروش نفت در بورس استفاده نمیشود؟
این کارشناس حوزه نفت و گاز در ادامه اظهار داشت: وقتی به یک کاراگاه پروندهای سپرده میشود تمام نکات را در نظر میگیرد و از همه ظرفیتهای ممکن استفاده میکند تا پرونده را حل کند، اما برخورد ما با مسائل اینگونه نیست. مثلاً برای من جالب است که آقای قمصری، مدیر سابق امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران میگوید ما برای اینکه بتوانیم اجازه داشته باشیم که غیر از روالهای عادی خود نفت را بفروشیم، رفتیم از آقای زنگنه اجازه گرفتیم، سازمانهای نظارتی را هماهنگ کردیم و یک هیئت پنج نفر گذاشتیم که اینها ممکن بود پنج سنت نفت را هم ارزانتر بدهند برای این که ما بتوانیم آن نفت را بفروشیم.
کریمی اضافه کرد: چه طور ما از این ظرفیت استفاده میکنیم برای این که نفت را بفروشیم، ولی همین ظرفیت را در بورس استفاده نمیکنیم؟ چه طور ما میگوییم منع قانونی داریم از اینکه نفت را ارزان بفروشیم، ولی نمیآییم آن منع قانونی را حل کنیم؟ قوانین ما یک قوانین تجارت قدیمی است، ولی هیچ کاری نمیکنیم که این قوانین حل بشود. حرف من این است برای اجرایی شدن بورس نفت، باید فعالیت و پیگیری در این موضوع انجام شود.
این کارشناس حوزه نفت و گاز با اشاره به ضرورت برنامهریزی و آیندهنگری برای پیاده سازی سازوکار بورس نفت افزود: اگر احتمال میدهیم که میشود از ظرفیت بخش خصوصی استفاده کرده و تحریمها را دور بزنیم باید برای این امر، زمینه را فراهم کنیم.
کریمی افزود: اگر طبق یک برنامهریزی مشخص و به صورت مداوم، ولی با یک حجم کم تا مدت یک یا پنج سال، نفت در بورس عرضه شود، در این شرایط فروشنده شرکت نفت است خریدارها بیایند کار کارشناسی خود را کنند، شرایط خود را فعال کنند. بخش خصوصی اگر بداند که یک همچنین جریان ثابتی وجود دارد که حجم آن هم مشخص است کار را پیش میبرد.
این کارشناس حوزه نفت و گاز در پایان تاکید کرد: ما در شرایط تحریم هستیم و حتی اگر یک محموله هم فروش رود، این کمک کننده است. به نظرم اگر ارادهای پشت این کار باشد، همه این مشکلات حل شدنی و همه مجوزهای آن گرفتنی است، فقط باید خواسته شود.