به گزارش پایداری ملی، روزنامه فرامنطقهای رای الیوم نوشت، پاریس بارها به امان تأکید کرده که میخواهد از مرزهای اردن با سوریه محافظت کند و این درحالی است که هیچ کس حتی خود اردنیها هم درک نمیکنند چه خطراتی قرار است از جنوب سوریه برای اردن به وجود بیاید که تنها فرانسه از آنها مطلع است. پیشنهاد فرانسه به اردن در کمتر از دو هفته دو بار تکرار شده است. ابتدا ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه این پیشنهاد را داد و بعد امانوئل ماکرون، رئیسجمهوری این کشور.
پیشنهاد لودریان شامل تقویت امنیت مرزهای اردن و دادن وام و هدیه و کمک برای تکمیل بازسازی دستگاه امنیتی اردن است؛ مسالهای که مقامات اردنی هیچ گونه توضیحات یا جزئیاتی درباره آن ندادهاند. به رغم اینکه لودریان اصرار داشت طرحش را به ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن بدهد اما نشستش با ملک عبدالله خیلی عجلهای بود و ملک عبدالله با یونیفورم نظامی با او دیدار کرد.
رئیسجمهوری فرانسه نیز اخیرا در گفتوگوی تلفنی با ملک عبدالله دوم ضمن تسلیت به وی درباره قربانیان عملیات الفحیص و السلط، پیشنهاد حمایت از مرزهای اردن و سوریه را تکرار کرد.
مطمئنا هیچ رابطهای میان رخدادهای السلط و الفحیص و پیشنهاد فرانسه وجود ندارد چراکه این پیشنهاد قبل از عملیاتهای مذکور ارائه شده بود. متهمان این دو حادثه اردنی بودند و عضویتشان در هیچ گروهی ثابت نشد. این مساله زمینه گستردهای را برای پاسخ دادن به این سؤال فراهم میکند که فرانسه از اردن چه میخواهد مخصوصا اینکه منحصرا درباره مرزها با سوریه صحبت میکند نه مرزها با عراق و اینکه این روزها مرزها بیش از هر زمان دیگری تحت کنترل هستند.
در جواب این سؤال باید گفت که هدف از اینهمه اصرار و تمایل به هیچ وجه امان نیست بلکه هدف تنها سوریه است و امان تنها یک گذرگاه برای فرانسویهاست. پاریس سوریه را در بحران اخیر از دست داده است.
سوریه چند سال قبل از بحران یکی از کشورهایی بود که روابط بسیار خوبی با فرانسه داشت. نیکولا سارکوزی، رئیسجمهور وقت فرانسه کسی بود که عامل ازسرگیری روابط میان سوریه و لبنان قبل از بحران بود. سارکوزی از بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه و میشل سلیمان، همتای لبنانیاش در آن زمان استقبال و اعلام کرد که سوریه یک کشور محوری و مهم در خاورمیانه است.
در آن زمان فرانسه میزبان نشست سران "اتحاد به خاطر خاورمیانه" بود و اسد حضور در نشست را پذیرفت هرچند که در این نشست ایهود المرت، نخستوزیر وقت اسرائیل نیز حضور داشت. اما اکنون فرانسه به نوعی سوریه را از دست داده است.
در بحران سوریه فرانسه تنها به اتخاذ موضع خصمانه علیه نظامی سوریه اکتفا نکرد بلکه در حمله اخیر آمریکا به سوریه نیز شرکت کرد. فرانسه نگران احتمال پایان مأموریت نظامی ائتلاف آمریکا در منطقه است؛ مسالهای که کاملا به تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا وابسته است و وی ثابت کرده که هیچ گاه درباره هیچ چیزی با همپیمانانش مشورت نمیکند.
اعلام ابقای نیروهای آمریکایی در سوریه تا زمان شکست داعش به معنای تضمینی برای ابقای نیروهای فرانسوی نیست. در صورت پایان درگیریهای ادلب شکست داعش نیز به راحتی اعلام خواهد شد و درنتیجه فعالیت ائتلاف بینالمللی نیز به پایان میرسد و مجوز نیروهای فرانسوی در سوریه نیز از بین میرود.
با این تفاسیر فرانسه دنبال جای پایی در نزدیکترین نقطه به سوریه است و اگر اردن درخواست پاریس را قبول نکند این مساله برایش امکان پذیر نمیشود. همین مساله اصرار پاریس را توجیه میکند.
اردن طی چند سال بحران سوریه میزبان سرمایهگذاریهای عظیم فرانسه در زمینه فرآوردههای نفتی، فرودگاه و مسائل دیگر بوده که ایمن الصفدی، وزیر خارجه اردن هزینه آن را دو میلیون دلار برآورد کرده است. اگر امان پیشنهاد فرانسه را قبول کند این سرمایهگذاریها بیشتر میشود اما اگر امان ورود به این ماجراجویی را قبول کند روابطش با دمشق تیرهتر خواهد شد.
به نظر میرسد امان تا به این لحظه تلاشهای ناکامی برای ازسرگیری روابط با دمشق داشته است و حتی عبور پناهجویان پیچیده شده است. درنتیجه اردن که روابط بسیار خوبی با روسیه دارد نیازی ندارد بدون مشورت با روسیه این پیشنهاد را قبول کند؛ روسیهای که دنبال نقش مهم اردن در بازسازی سوریه است.
فرانسه میخواهد از امان برای بازپسگیری نقشش در منطقه استفاده کند. نکته حائز اهمیت این است که امان برای قبول این پیشنهاد نیاز به مشورت دارد و بدون هماهنگی با سوریها و همپیمانانشان تصمیمی نگیرد چراکه چنین اقدام یکجانبهای میتواند اوضاع را بدتر کند و به نظر میرسد امان این را به خوبی درک میکند.