به گزارش پایداری ملی، چهار ماه از روزی که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا با حضور در برابر خبرنگاران رسما اعلام کرد که این کشور از توافق هستهای با ایران خارج میشود، گذشته است. از همان روزها اتحادیه اروپا که میگوید خواهان حفظ برجام است، اعلام کرده تلاش میکند تا منافع اقتصادی ایران در برجام را حفظ کند تا از این طریق بقای این توافق تضمین شود.
با این وجود، در عمل با احیای تحریمهای یکجانبه آمریکا شماری از شرکتهای بزرگ اروپایی بازار ایران را ترک کردهاند و ایران هم بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا را «ناامیدکننده» خوانده است.
«رابرت چولدا» تحلیلگر لهستانی یکی از کارشناسانی است که وضعیت کنونی برجام را شکستی برای اتحادیه اروپا میداند، چراکه بروکسل در دستیابی به آنچه به عنوان هدف خود اعلام کرده و حفظ توافقی که دستاوردی برای دیپلماسی چندجانبه این اتحادیه به شمار میرفت، ناکام بوده است.
وی گفت هرچند اروپا «اراده» لازم برای مقاومت در برابر فشارهای آمریکا را دارد، اما ابزارهای کافی برای این کار را در اختیار ندارد و نمیتواند شرکتها را به ادامه حضور در ایران وادار کند. با وجود تنش میان آمریکا و اتحادیه اروپا در موضوع ایران و مسائل دیگر، این مدرس موسسه مطالعات سیاسی دانشگاه «لودز» که در اندیشکده «شورای آتلانتیک» هم مطلب مینویسد، معتقد است که شکاف میان واشنگتن و بروکسل بلندمدت نخواهد بود، چراکه طرفین به یکدیگر نیاز دارند.
چولدا میگوید هرچند رئیسجمهور آمریکا مواضعی ستیزهجویانه و تهاجمی اتخاذ میکند و حتی در برخورد با متحدان آمریکا در ناتو ادبیاتی تند به کار میگیرد، اما او یک «دیوانه انتحاری» نیست و در عمل به دنبال درگیری با کشورهای دیگر از جمله ایران، نیست.
او سیاست ایالات متحده در خاورمیانه را هم بر حفظ «منافع حیاتی» آمریکا مبتنی میداند و میگوید واشنگتن اکنون در مقایسه با دو دهه قبل با معضل کمبود منابع در غرب آسیا مواجه است و چالش روسیه و چین را هم پیش روی خود میبیند.
متن کامل این مصاحبه در ادامه آمده است:
شما در مقاله اخیرتان، نوشتهاید اگر اتحادیه اروپا نتواند از توافق هستهای با ایران حفاظت کند، یک «ببر کاغذی» است. به نظر شما، آیا اتحادیه اروپا ابزارهای لازم برای حفظ این توافق را دارد؟ و آیا اتحادیه اروپا از ارادهای واقعی برای مقاومت در برابر فشار اروپا برخوردار است؟
چولدا: تا الان اتحادیه اروپا در حفاظت از برجام ناکام بوده است. همانطور که پیش از این هم گفتهام، تا همین الان چند شرکت بزرگ از جمله «توتال» و «دایملر» ایران را ترک کردهاند. بنابراین، این وضعیت تا همین الان هم برای اتحادیه اروپا یک شکست بزرگ است، چراکه نیات و مقاصد این اتحادیه با توانمندیها و قدرت واقعی آن همخوان نیست. به اعتقاد من، اتحادیه اروپا اراده مقاومت در برابر فشار ایالات متحده را دارد. به خصوص اکنون که رئیسجمهور [دونالد] ترامپ رهبری ایالات متحده را در اختیار دارد، اتحادیه اروپا متعهد است که استقلال و قدرت خود را به نمایش بگذارد.
علاوه بر این، همانطور که در مقالهام گفتهام، اتحادیه اروپا برای آنکه نشان دهد واقعا یک ابرقدرت است (از منظر «قدرت نرم»، اقتصادی و سیاسی و نه قدرت نظامی)، به یک دستاورد بزرگ، یک پیروزی بزرگ، نیاز دارد. بنابراین، برای اتحادیه اروپا که تا آن زمان هرگز به یک توافق بینالمللی نرسیده بود، برجام یک پیروزی بزرگ بود، چراکه نشان داد اتحادیه اروپا میتواند به صورت یک بلوک متحد، در مذاکرات سطح بالا شرکت کند. علاوه بر تبادلات اقتصادی، همین مسئله دلیلی است که اتحادیه اروپا میخواهد برجام را زنده نگه دارد.
اتحادیه اروپا برخی قوانین محافظتی را به اجرا گذاشته، اما هیچکس نمیتواند شرکتهای اروپایی را به تجارت کردن با ایران وادار کند. تا جایی که میدانم، بسیاری از شرکتها در ایران، دولتی هستند، اما در اروپا اغلب شرکتها خصوصی هستند و هرچند که باید قوانین را رعایت کنند، اما دولت نمیتواند آنها را به کار وادار کند. خوب، اگر شرکتی نمیخواهد با شرکای ایرانی کار کند، چطور میشود آنها را به این کار متقاعد کرد؟ آنها باید مولفههای بسیاری، از جمله ریسکهای سرمایهگذاری، را در نظر بگیرند. علاوه بر این، من شرکتهای کوچکتری را، از جمله در لهستان، میشناسم که میخواهند با ایران تجارت کنند، اما بانکی که حاضر باشد پرداختها را تسهیل کند، پیدا نمیکنند.
با وجود آنکه اتحادیه اروپا تلاش میکند تصویری متحد از خود ترسیم کند، اما گزارشهایی هست که میان اعضا درباره اینکه اتحادیه اروپا تا چه حد باید در برابر ایالات متحده محکم بایستد اختلاف نظر هست و برخی اعضا از جمله کشورهایی که دولتهایی راستگرا دارند، به همکاری بیشتر با ایالات متحده در موضوع ایران متمایل هستند. این گزارشها را چقدر معتبر میدانید؟
چولدا: قطعا شکافها و اختلاف نظرهای زیادی داخل اتحادیه اروپا وجود دارد. بسیاری از شاهدان خارجی این مسئله را نادیده میگیرند که اتحادیه اروپا یک کشور مستقل نیست، بلکه مجموعهای است از کشورهای مستقل که هریک پایتخت خود و منافع خود را دارند. بنابراین، وجود اختلاف نظر میان آنها، طبیعی است.
با این وجود، با کمال احترام باید بگویم با این گفته که رویکرد دولتها در قبال برجام و ایران به اینکه دولتها راستگرا یا چپگرا هستند، مرتبط است، مخالفم. قطعا دولتهای راستگرا همواره آمریکاگراتر هستند، اما برای چند کشور، از جمله کشورهای مرکز و شرق اروپا، ایالات متحده تأمینکننده امنیت در برابر روسیه است. در ایران نگرش [منفی] قدرتمندی در قبال ایالات متحده وجود دارد، اما دیدگاه اروپا بسیار متفاوت است. در حالی که ایرانیها ایالات متحده را یک «قدرت زورگو» میدانند، برای اروپاییها، به خصوص در اروپای مرکزی و شرقی که مدتها تحت اشغال روسیه قرار داشتهاند، ایالات متحده یک دوست و متحد است.
بنابراین، همانطور که پیشتر هم نوشتهام «آنها در برابر این سوال قرار میگیرند که آیا بر برجام پافشاری کرده و به تجارت کمحجم خود با ایران ادامه دهند و با این کار خود را در معرض این احتمال قرار دهند که با خشمگین کردن دولت ترامپ از زیر چتر نظامی ایالات متحده خارج شوند، یا نه. تصمیمگیری در این مورد، ساده است.»
ترامپ از ابتدای ریاستجمهوریاش در مسائل تجاری، حتی با نزدیکترین متحدانش، رویکردی ستیزهجویانه پیش گرفته است. ایالات متحده همچنین بسیاری از توافقات چندجانبه را، با وجود اهمیتی که آن توافقات برای متحدان غربی و آسیاییاش داشته، ترک کرده است. به نظر شما این شکاف ظاهری، پس از پایان ریاستجمهوری ترامپ التیام مییابد؟ یا این اختلافات، به روابط طرفین آسیبی بلند مدت وارد میکند؟
چولدا: خوب، سوال بسیار جالبی است. رئیسجمهور ترامپ قطعا از رئیسجمهور [باراک] اوباما و حتی رئیسجمهور [جورج] بوش که در اواخر دوران ریاستجمهوریاش به دنبال همکاریهای چندجانبه بیشتری بود، تهاجمیتر است. به نظر میرسد که رویکرد تهاجمی در مذاکره، مدل مذاکراتی رئیسجمهور ترامپ است.
فکر میکنم این شکاف تا ابد باقی نمیماند، چراکه اروپا به ایالات متحده نیاز دارد و ایالات متحده به اروپا. پیوند فراآتلانتیک بالا و پایینهای زیادی دیده، اما همچنان مولفهای است که جهان غرب و ثبات اروپا را تعریف میکند. به همین جهت، به نظرم خسارت بلندمدتی [به این رابطه] وارد نمیشود. در واقع، حتی اگر رئیسجمهور ترامپ اندکی دیگر رویکردش را تغییر دهد، من غافلگیر نمیشوم.
همین کره شمالی را ببینید. او در ابتدای ریاستجمهوریاش، به شبه جزیره کره کشتی جنگی اعزام کرد. اینطور به نظر میرسید که جنگی قریبالوقوع در پیش است. اما فقط چند ماه بعد، او داشت با رهبر کره شمالی دست میداد. گویا دو دولت بر سر کار است، یکی آنچه که در توییتر شاهد هستیم، یعنی یک دولت پرتحرک و ستیزهجو. اما در عین حال یک دولت عملگراتر و واقعبین هم وجود دارد.
فکر میکنم مسئله ایران هم نمونه دیگری باشد. ایالات متحده ایران را با تبعات شدید و حتی شاید جنگ تهدید میکند، اما در عین حال میزان تقابل میان ایالات متحده و نیروی ایرانی در خلیج فارس کمتر از قبل شده است. (+)
ناتو اخیرا نشست پرتنشی داشت و ترامپ در این نشست علنا از دیگر اعضا از جمله آلمان، انتقاد کرد. گزارشهایی هست که حتی ترامپ تهدید کرده که این پیمان را ترک میکند. او هفته گذشته هم تعرفههای واردات از ترکیه را، که یک عضو ناتو است، دو برابر کرد. آینده ناتو را چطور پیشبینی میکنید؟
چولدا: همانطور که پیش از این گفتهام، ائتلاف فراآتلانتیک هم برای ایالات متحده و هم برای اروپا حائز اهمیت است، البته این اهمیت برای اروپا بیشتر است. ناتو همچنان برای تأمین امنیت اروپا مورد نیاز است. البته شاید کشورهای غرب اروپا به دلیل آنکه تهدید مستقیمی برای امنیت خود احساس نمیکنند، برداشت متفاوتی داشته باشند، اما برای کشورهای مرکز و شرق اروپا، ناتو بسیار بسیار مهم است. خواسته آنها این است که ناتو بر «بند پنج»، که به معنی حفاظت از اراضی ناتو است، متمرکز باشد.
درباره اظهارات رئیسجمهور ترامپ هم باید گفت که به نظرم اظهارات او تند بود، اما فکر نمیکنم ایالات متحده ناتو را ترک کند. حرفهای زیادی میشود درباره او (ترامپ) زد، اما او یک دیوانه انتحاری نیست. این سبک کار اوست. اما امیدوارم که اظهارات او به تغییرات مثبتی منجر شود، چراکه اعضای ناتو باید هزینه بیشتری در زمینه دفاعی انجام دهند و اگر صحبتهای ترامپ برخی از آنها را به انجام این کار متقاعد کند، این یک نتیجه خوب خواهد بود. آلمان یکی از آن کشورهایی است که باید هزینه بیشتری در زمینه مسائل امنیتی و دفاعی انجام دهد.
ترامپ در جریان رقابتهای انتخاباتی سیاست ایالات متحده در خاورمیانه را به دلیل هزینه کردن مبالغ هنگفت در جنگهای این منطقه، «احمقانه» توصیف کرده بود. او مواضع تندی هم علیه سعودیها گرفته بود. با این حال، او از زمانی که روی کار آمده، رویکردی بسیار دوستانه در قبال سعودیها پیش گرفته و حتی (در توییتش که با حروف بزرگ نوشته شده بود) تلویحا ایران را به حمله نظامی تهدید کرده است. سیاست دولت ترامپ در قبال خاورمیانه چقدر با دولتهای قبلی متفاوت است؟
چولدا: فکر نمیکنم ایالات متحده یک سیاست منسجم و بلندمدت درباره خاورمیانه داشته باشد. سیاست آنها بر اساس حفظ منافع حیاتیشان در منطقه است. اما این منافع چیست؟ خاورمیانه اکنون منطقهای آشفته، خشونتبار و مملوء از درگیری است. بنابراین، تدوین چنین سیاستی بسیار دشوار است. اما فکر میکنم که فارغ از حمایت از اسرائیل و عربستان سعودی، مسئله نخست [برای واشنگتن] رقابت میان روسیه و ایالات متحده در خاورمیانه است. مهمترین تفاوت میان اکنون و گذشته این است که ایالات متحده در حال حاضر منابع محدودتری دارد. ۲۰ سال پیش این کشور میتوانست منابع مالی و نظامیان بیشتری را به این منطقه اختصاص دهد، اما اکنون بار دیگر با چالش روسیه و قطعا چین، مواجه شده است.