۲۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۹
کد خبر: ۳۷۴۸۱
یادداشت تخصصی
در پایان قرن نوزدهم سوانت آرنیوس شیمیدان نوبلیست سوئدی ارتباط بین گازهای گلخانه‌ای و اثر گلخانه‌ای و بخصوص ارتباط بین گازهای گلخانه‌ای و تغییرات بلندمدت جوی را ارائه کرد.
در پایان قرن نوزدهم سوانت آرنیوس شیمیدان نوبلیست سوئدی ارتباط بین گازهای گلخانه‌ای و اثر گلخانه‌ای و بخصوص ارتباط بین گازهای گلخانه‌ای و تغییرات بلندمدت جوی را ارائه کرد. امروزه نیز این ارتباط آشکارتر از آن است که بتوان آن را کتمان کرد. گازهاي گلخانه­اي اصلی، بخار آب H2O، دي‌اکسیدکربن CO2، دي‌اکسید نیتروژن NO2 و متان CH4 می‌باشند که مقداري از انرژي خورشید را در جو زمین نگه داشته و باعث گرم‌شدن جو زمین می‌شوند.

هم‌اکنون سالانه بیش از 36 میلیارد تن دی‌اکسید کربن به جو متصاعد می‌شود که چین مسئول 28 درصد ایالات‌متحده 16درصد و هند نزدیک به 7 درصد نشر دی اکسید کربن به جو هستند. فرایند تاثیر گازهای گلخانه‌ای بر روی گرمایش جهانی پیچیده است. به طور خلاصه می‌توان گفت وقتی سیستم زمین در تعادل تابشی باشد، شار انرژی رسیده به قله جو زمین با شار انرژی خروجی از زمین به فضا در حالت تعادل خواهد بود. افزایش غلظت گازهای گلخانه ای، شار انرژی خروجی به فضا را کاهش داده، موجب تغییر شار انرژی زمین و ایجاد مازاد انرژی می‌شود. در چنین حالتی دمای سطح زمین و دمای جو افزایش یافته، موجب افزایش شار خروجی انرژی شده و سیستم زمین برای رسیدن به یک بیلان جدید تغییر می‌یابد. موضوع انتشار گازهای گلخانه‌ای و تاثیرات مخرب آن بر روی محیط زیست و به طور کلی حیات بشر بر روی سیاره زمین از جمله افزایش متوسط دمای جهانی، افزایش دمای قطب‌ها ذوب یخ‌ها و تحلیل رفتن یخچال‌ها، تغییر جریانات آب سرد و گرم اقیانوسی، تغییر الگوهای باد و بارش، اسیدی شدن اقیانوس‌ها، خشکسالی‌ها و از دست رفتن تنوع زیستی، به عنوان یک ابرچالش جهانی چندین دریچه را برای بحث و تحقیق گشوده است. برخی محققان تنها راه ممکن را کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای می‌دانند و خواهان یک مسئولیت‌پذیری جهانی در این زمینه هستند. آنها اعتقاد دارند که هیچ راه چاره معجزه‌آسایی برای حل این مشکل وجود ندارد جز آنکه کشورهایی که بیشترین میزان انتشار را دارند بخاطر حیات زیست کره سطح نشر دی‌اکسید کربن خود را کنترل کرده و کاهش دهند. آمارهایی که این گروه ارائه می‌دهند حاکی از این است که کره زمین تنها توان جذب 12 میلیارد تن دی‌اکسید کربن را دارد در حالی‌که با روند فعلی میزان انتشار دی‌اکسید کربن تا سال 2050 به 90 میلیارد تن در سال خواهد رسید. در مقابل و البته به موازات راه دیگری نیز پیشنهاد می‌شود و آن تلاش برای یافتن تکنیک‌هایی است که به مدد آنها بتوان حجمی از دی‌اکسید کربن را از جو زمین خارج نمود و یا موادی را در لایه استراتوسفر بپاشند که قسمتی از نور خورشید را منعکس کنند و به بالا بازگردانند و به این طریق از گرمایش بیشتر جو زمین جلوگیری کنند. این استراتژی‌ها هنوز در ابتدای راه و بعضا در مرحله ایده قرار دارند.

حال که مداخله در اتمسفر زمین به عنوان یک راه حل پیش روی بشر این قرن قرار گرفته است مسئله اساسی چند و چون این مداخله است. در این زمینه انجمن سلطنتی در گزارشی در سال 2009 در رابطه با ژئواینجینرینگ یا مهندسی زمین که منظور از آن دستکاری و مداخله در اقلیم است اشاره کرد که چالش اصلی این مهندسی نه فنی و علمی بلکه اخلاقی و سیاسی است. در پنجمبن گزارش ارزیابی هیئت بین‌الدول تغییر اقلیم نیز به موضوع اخلاق در این زمینه اشاره شده است. تئوری اخلاقی در این زمینه این است که همه موجودات کره زمین ارزشمند هستند و نباید برای تداوم حیات خود وضع دیگر موجودات را به مخاطره بیندازیم. این تئوری همچنین بر این باور است که دستکاری اقلیمی باید نفع همه مردم کره زمین را در بر گیرد و مجریان عاملان این مداخله اخلاقا متعهد باشند که با نگاه جهانی و نه ملی و قومی و نژادی به مسئله نگاه کنند و با نتایج خواسته یا ناخواسته کارشان حیات یک قسمت از کره زمین و یا کشوری خاص را در حال یا آینده به مخاطره نیندازند. در حقیقت ممنوعیت اخلاقی سوء‌استفاده و بهره‌برداری خودمحورانه و صدمه زدن به انسان و دیگر موجودات و ذینفعان بیوسفر در کانون این نظریه قرار دارد. ناگفته نماند که اخلاق‌مداری در تغییر اقلیم به مرحله پیش از مداخله و در زمان انتشار گازهای گلخانه‌ای نیز مربوط می‌شود جاییکه پروفسور هنری شیئو نشر گازهای گلخانه‌ای را به دو دسته انتشارهای ضروری و مورد نیاز زندگی روزمره و غیرقابل چشم پوشی و انتشارهای لوکس و تجملی تقسیم می‌کند و هشدار می‌دهد که باید جلوی انتشارهای لوکس که ضروری و حیاتی نیست گرفته شود.

به هر حال باید تاکید کرد که طرح‌های مداخله در اقلیم باید پیوست‌های اخلاقی به همراه داشته باشند و زیر نظر مجامع رسمی و مشخص من جمله هیئت بین‌الدول انجام شوند. یکی از مولفه های مهم مهندسی اقلیم بزرگ مقیاس بودن آن است بنابراین هر اقدامی که در مقیاس خرد محلی و با نیتی خاص انجام بگیرد نمی‌تواند داعیه مهندسی اقلیم داشته باشد. از طرفی دیگر مداخلات اقلیمی بزرگ مقیاس بدون تردید با ریسک‌های بزرگی همراه است و ممکن است یک سیاست مداخله‌ای دی‌اکسید کربن را کاهش دهد اما آب اقیانوس‌ها را اسیدی‌تر کند. به‌عنوان مثال پروژه ترمیم که توسط راس جورج تحت عنوان بارورسازی اقیانوس‌ها با آستفاده از آهن بود به علت تبعات آن توسط سازمان ملل با مخالفت مواجه شد. به هر حال عدالت توزیعی این سیاست‌ها، سازگاری درونی آنها و نحوه اجرا و حکمرانی آنها چالش‌های مهمی در این زمینه است. این جنبه از مداخله حتی منشاء خلق آثار هنری فیلم‌ها و رمانهای متعددی شده است که می‌توان به رمان دولت ترس نوشته مایکل کریستون در سال 2004 اشاره کرد که در آن تعدادی از اکوتروریست‌ها با ایجاد یک رعد و برق مهیب یک سیل ویرانگر را راه می‌اندازند. مقاله دیل جیمسون در 1996 با عنوان اخلاق و تغییر اقلیم عامدانه شاید فتح باب این زمینه بود البته قبل‌تر از آن در سال 1967 مک کورمیک و لودویک در مقاله‌ای با عنوان تعدیل اقلیمی و هواویزهای اتمسفری به صورت ضمنی به این مسئله اشاره کرده بودند. آنچه که مهندسی اقلیمی را به دزدی اقلیمی تبدیل می‌کند در واقع همین جنبه‌های نامکشوف آن از جمله دارا بودن اثرات بالقوه مخرب، عدم شفافیت و گفتگوی بین‌المللی در این زمینه و ناتوانی آن در رفع نابرابری‌های آب و هوایی است. اصطلاحاتی مانند هک سیاره و هک اقلیم نیز ناظر به همین جنبه از موضوع است که در سال‌های اخیر توسط محققان به کار می‌رود.

تلاش برای مداخله در آب و هوا تنها به بحران‌های اقلیمی اخیر مربوط نمی‌شود بلکه ریشه این کوشش‌ها به دهه 1940 در ایالات متحده و تحقیقات جیمز پولارد و ایده حرارتی طوفان برمی‌گردد که این تحقیقات عمدتا خاستگاهی نظامی داشتند.

در پایان می‌توان گفت که بی‌اعتمادی به مداخلات اقلیمی چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد چرا که تلاش برای مداخله در آب و هوا تنها به بحرانهای اقلیمی اخیر مربوط نمی‌شود بلکه ریشه این کوشش‌ها به دهه 1940 در ایالات متحده و تحقیقات جیمز پولارد و ایده حرارتی طوفان برمی‌گردد که این تحقیقات عمدتا خاستگاهی نظامی داشتند. بنابراین سوء‌ظن به دستکاری اقلیم مبنی بر پیشینه آن است با توجه این مباحث در درجه اول اخلاق‌مداری و نگاه انسان‌مدارانه و سیاره‌محور از الزامات مسئله مهندسی اقلیم یا مهندسی سیاره است و پس از آن نظارت‌های دقیق بین‌المللی توسط دانشمندان و ناظران متعهد می‌تواند از خلق فاجعه به بهانه جلوگیری از فاجعه ممانعت به عمل آورد.

فاطمه مهردادیان

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر