۱۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۱
کد خبر: ۳۷۳۳۹
پژوهشگران ایرانی در تحقیقی انواع قدرت‌های برآمده از فناوری‌های جدید برای نوجوانان در محیط خانواده را بررسی و دسته‌بندی کرده‌اند.
در میان تغییرات فرهنگی جدید در نهاد خانواده ایرانی، می‌توان به مسئله «خانگی شدن فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی جدید» اشاره کرد. این فناوری‌ها مناسبات کنش اعضای خانواده را متأثر کرده و چشم‌انداز نوینی از مطالعه مسائل نهاد خانواده را فراهم آورده است. با توجه به اقتضای پذیراتر و گشوده‌تر بودن نسل‌های جدید در مواجهه با تغییرات اجتماعی و فرهنگی، به نظر می‌رسد که نوجوانان متولد اواخر دهه ۷۰ و به‌طور ویژه نوجوانان دهه ۸۰ در ایران، نوعی از زندگی روزانه با فناوری‌ها را تجربه می‌کنند که به تبع آن، جنبه‌های دیگری از زندگی خانوادگی‌شان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

این‌ها، گفته‌های محققانی است که اعتقاد دارند مهارت و توانایی فناورانه فرزندان و والدین، به‌طور بالقوه، سهمشان را در کنشگری خانوادگی تغییر می‌دهد. پس، شکلی از شبکه «قدرت-وابستگی» در مناسبات والد فرزندی به وجود می‌آید که تصورات و انتظارات از نقش‌ها را نیز متفاوت می‌سازد. تبدیل‌شدن این وسایل هوشمند و اینترنت محور، به لوازم شخصی نیز مسئله‌ای است که نظارت و کنترل والدین را پیچیده‌تر و حساس‌تر می‌کند. همچنین، نیاز تلقی شدن آن فناوری‌ها، سبب شکل‌گیری خواسته‌های جدیدی در فرزندان از والدینشان می‌شود. بنابراین، استراتژی‌های رفتاری و مکانیزم‌های مواجهه‌ای متمایزی نیز در هر یک از طرفین آشکار خواهد شد.

در این رابطه، پژوهشگران کشورمان درصدد برآمده‌اند تا به این سؤال پاسخ دهند که بر اساس تجربه و باورهای نوجوانان، انواع قدرت‌های برآمده از فناوری‌های جدید برای نوجوانان در محیط خانواده کدام‌اند و چگونه می‌توان آن‌ها را طبقه‌بندی کرد؟

مجریان این پژوهش که محققانی از دانشگاه تهران بوده‌اند، تحلیل واقعیت این مطالعه را با انجام پژوهشی میدانی در شهر تهران و به‌طور خاص در مناطق ۳، ۶ و ۱۱ انجام داده‌اند. محققان فوق همچنین، با توجه به استراتژی نمونه‌گیری نظری و هدفمند، با ۱۰۰ نفر از نوجوانان ۱۱ تا ۱۷ ساله، مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته انجام داده‌اند.

نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که خانگی شدن فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی در خانواده، هم متأثر از تغییرات کلان در بافت اجتماعی و هم برآمده از تصمیم خانواده بوده است. فرزندان نوجوان تلاش می‌کنند تا نوعی تحرک اجتماعی محدود در سطح خانواده، دوستان و خویشاوندان برای خود فراهم کنند. موقعیت اجتماعی و منزلتِ کوتاه بُرد فرزندان در خانواده به آن‌ها این امتیاز را می‌دهد تا برخی محدودیت‌ها را جبران کنند.

دکتر سهیلا صادقی فسایی، دانشیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و همکارش در این رابطه می‌گویند: «گسترش و رواج فناوری‌های جدید میان نوجوانان به یک پدیده هویتی برای آن‌ها تبدیل می‌شود. این وسایل عمدتاً جنبه سرگرمی برای آن‌ها به همراه می‌آورد و در مواردی نیز تقویت سواد و مهارت فناورانه حائز اولویت می‌شود. فناوری هم تبعاتی در روابط اجتماعی و زندگی شخصی به وجود می‌آورد و هم می‌تواند به‌منزله یک منبع، سبب ساخت دادن به روابط اجتماعی و خانوادگی شود. همچنین، فناوری‌های جدید ممکن است ابزاری برای بازتاب و انعکاس اغراض و نیات کنش نوجوانان باشند. به‌عنوان‌مثال، شبکه‌های اجتماعی می‌توانند نوجوانان خودپسند را از مسئولیت‌پذیران متمایز کنند. پس، فناوری به‌عنوان محرکی برای برون‌افکنی برخی مقاصد عمل می‌کند؛ درعین‌حال، انگیزه کنش نیز به‌حساب می‌آید».

این محققان می‌افزایند: «نگاهی به سنخ‌شناسی قدرت‌های فرزندان نشان می‌دهد که آورده فناوری‌ها بیش از تبعات است. مجموعه‌ای از شرایط ممکن است فرزند نوجوان را به شخصیتی اقتدارطلب مبدل سازد. کارکرد پنهان فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی برای آن‌ها، کسب اعتبار اجتماعی است. امتیازاتی مانند بازاجتماعی شدن از طریق برخی بازی‌ها نیز یک امتیاز است. مرز میان دو جنس، خاستگاه طبقاتی فرد و پایگاه اجتماعی والدین به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای رنگ می‌بازند. البته به‌موازات افزایش سن نوجوانان، قدرت ابعاد گسترده‌تری می‌یابد، اما از اهمیت برتری‌جویانه قدرت و سواد فناورانه فرد در برابر اقتدار نهادی والدین کاسته می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، نوجوانان دارای سن و سال کمتر قدرت محول از فناوری را عاملی قوی‌تر برای تمایزگذاری خود با والدینشان به‌حساب می‌آورند».

اساساً، فناوری به خودروشنگری منتج می‌شود و بسیاری از حصرهای اجتماعی ذهنی را در هم می‌شکند و قدرت محول از فناوری‌ها، توانمندسازی را در اختیار فرد قرار می‌دهد.

به اعتقاد صادقی فسایی و همکارش: «فرزندان نوجوان مجموعه‌ای از قدرت‌های وابسته، مشروط، موقت، بالقوه، غیرمشروع، لحظه‌ای، نمایشی و کوتاه بُردی را دارند که همواره به سه عامل وابسته هستند:

- درک فرزند از جایگاه فرزندی در خانواده و در قبال والدین خود که حاوی محذورات یا تحفّظات اخلاقی و چشم‌پوشی از برخی مقدورات است؛

- چگونگی و میزان عملی شدن اقتدار والدین (به‌عنوان قدرت مشروع) در خانه که نظارت و محدودیت والدین را به همراه دارد؛

- نوع فناوری‌های جدید، سطح مهارت و آگاهی فناورانه فرزند و میزان استفاده از آن‌ها که به مسئله غلبه فناوری بر فرد (دگرکنترلی) یا فرد بر فناوری (خودکنترلی) نیز مرتبط است».

یافته‌های این تحقیق، نشان از آن دارد که نوجوانان به‌واسطه فناوری‌های جدید، به سطوحی از قدرت و نفوذ دست می‌یابند که می‌توان با آگاهی بیشتر، به مدیریت موفق آن پرداخت. ضمناً، این مسئله اجتماعی می‌تواند برای پژوهش‌های جامعه‌شناسی و مددکاری اجتماعی چشم‌اندازهای مطالعاتی جدیدی را به همراه داشته باشد.

این یافته‌ها در قالب مقاله‌ای علمی پژوهشی در فصل‌نامه «پژوهشنامه مددکاری اجتماعی» وابسته به دانشگاه علامه طباطبایی تهران به چاپ رسیده‌اند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر