آنچه در روند آزادسازی جنوب سوریه و درعا و قنیطره نیز اتفاق افتاد و متعاقبا در مواضع لاوروف هم تاکید شد اینکه، روسیه در مورد حضور نیروهای ایرانی و مقاومت امکان ملاحظات ندارد.
آنچه در هلسینکی بین پوتین و ترامپ در بیش از دوساعت انجام شده، بر موضوعات متنوعی مشتمل بوده که عینا به آقای ایروانی در تهران منتقل شده و انچه شاید بیشتر مورد توجه قرار گرفته و یا توسط برخی منابع خبری در رسانه ای برجسته شده اینکه، در خصوص چگونگی روندهای سیاسی مربوط به سوریه، نظر مساعد ایران نیر کسب شود.
ولی محور مهمتر در دیدار لاونتیف با ایروانی مربوط به سفر پوتین به تهران در چارچوب مباحث آستانه و دیدار سران سه کشور روسیه ایران و ترکیه است که باید بر روندمکانیزم ها و تعهدات سه کشور و به ویژه ترکیه پرداخته و توافق شود و از آن مهمتر اینکه، هم آمریکا در بروکسل تاکید بر ضرورت خروج از سوریه کرده و هم ترکیه بعد از 8 سال حمایت از تروریست ها، نگران دست های خالی و فقدان پاسخ به افکارعمومی و اقتصاد بحران زده ترکیه است.
محور مشترک اهتمام ترکیه و امریکا که به پوتین منتقل شده این است که با سرافکندگی از سوریه اخراج نشوند و سهمی آبرومندانه از روند سیاسی و یا مشارکت در اقتصاد سوریه داشته باشند.
آمریکا میداند که باقیماندن در شرق فرات از دو حال خارج نیست. یا باید جنگ فرسایشی و هزینه های بی فایده را بپذیرند و یا درگیر شدن با روسیه، مقاومت و سوریه و حامیان آنرا انتخاب کنند. همین امر برای نتانیاهو نیز مطرح است و شاید دو مصوبه در کنگره آمریکا در کینست رژیم صهیونیستی که اختیار اعلام جنگ را از آنها سلب کرده و در یک روند سریع نیز این اتفاق افتاده، پیام روشنی به روندهای بعدی در منطقه و یا سوریه باشد.
این مسئله را رئیس آژانس امنیت ملی آمریکا، دن کوتس با صراحت اعلام کرده که روس ها نه توان اینکار را دارند و نه اشتیاق و تمایلی و این گزاره را ارزیابی آژانس امنیت ملی آمریکا می داند.
لذا برای ترامپ یک تغییر اولویت است و در خواست از پوتین مطرح است تا با ایران در میان بگذارد و این موضوع را در تماس تلفنی با نتانیاهو نیز در میان گذاشته که موجب خشم صهیونیست ها شده است و تهدید قبلی و بی رمق خود را مبنی بر اینکه به اهداف ایرانی در سوریه حمله خواهند کرد.
ابتدا از مجاری ویژه ای به آمریکا و صهیونیست ها ابلاغ شده که منتظر سیلی دوم ایران، پس از موشک باران جولان باشند و جمع اقدامات ایذایی آنان، فقط بر شدت پاسخ ایران خواهد افزود.
اینکه همکاری های راهبردی، ایران و روسیه به سمت مناسبات راهبردی در حرکت است و هر دو کشور از آنان سود می برند مسئله عجیبی نیست بلکه وقتی دکتر روحانی در شرایط فعلی و برای مدیریت تحریم ها و فشارهای غیر قانونی و غیر انسانی آمریکا و بی خاصیتی اروپا، حرکت جدیدی با روسیه را از طریق دکتر ولایتی آغاز کرده، هم نگرانی در غرب و هم نگرانی در غربزده های داخل را موجب شده است.
خارج از جنجال های قبیلهای و باندی و یا رانت خواران مناسبات با غرب، این امر روشنی است که ماهیت شعار نه شرقی نه غربی پابرجاست و منافع ملی ایران بیش از هر مفهوم دیگری، زیر ذره بین است و تا بحال نیز در بسیاری از موضوعات و بویژه در سوریه به اجرا در آمده است.
دیدار پوتین و ترامپ در هلسینکی، برای ترامپ آنچنان پر هزینه بوده که تنها بسته پیشنهادی پوتین برای بازجویی متقابل از افراد متهم در دخالت در کشور مقابل با سرعت در سنا و با اکثریت مطلق رد شده و ترامپ تنها دریچه کسب امتیاز در سیاست خارجی را باقیماندن در روند سیاسی سوریه و احتمالا سهم اقتصادی از بازسازی سوریه از طریق پوتین میداند که باید با تایید ایران محقق شود.
ترامپ در مصاحبه با CNBC تاکید کرد که اگر به بهبود روابط با مسکو دست نیابد، بدترین دشمن پوتین خواهد بود که تا بحال مشاهده شده است. این معنای روشنی دارد و اولویت های پوتین و ترامپ در محورهای مذاکراتی هلسینکی، متفاوت و غیر هم تراز است.
مضافا اینکه پالسهای تبادل شده بین پوتین و ترامپ در خصوص اوکراین و کریمه و یا خط انتقال گاز روسیه به سمت غرب (موج شمالی) و یا کاهش نیروهای آمریکایی در اروپا برای انتقال به شرق آسیا و... با مخالفت و حساسیت اروپا و بویژه آلمان مواجه شده و بر عرصه های اختلاف اروپا با ترامپ خواهد افزود.
لذا گمانه زنیهای آبرومندانه داخلی و خارجی که در عمق خود به دنبال انتقال این مفهوم هستند که روسیه را غیر قابل اعتماد و یا اینکه قربانی توافق پوتین و ترامپ تصویر کنند، مضحک و بی پایه است.
خصوصا اینکه اگر عنصر مهم در دیدار پوتین و ترامپ نگاه مستقل و کارشناسی داشته باشیم، بازیچه جنگ روانی انگلیسی واقع نخواهیم شد. ابتدا اینکه شخصیت ترامپ و پوتین، دو شخصیت شناخته شده و غیر همتراز است و ثانیا اینکه بیش از اینکه پوتین به نتایج دیدار با ترامپ نیاز داشته باشد، ترامپ به پوتین برای حل مشکلاتش نیازمند است و سوم اینکه کارتهای بازی دو طرف فاصله زیادی با هم دارند و ترامپ به جز عربده تحریم و یا مسابقه تسلیحاتی که با مشکلات زیادی در درون اروپا روبروست، کارت مذاکراتی مهمی در اختیار ندارد، حال آنکه پوتین از کارت کره شمالی گرفته تا غرب آسیا و انرژی و اوکراین و... با دست پر به هلسینکی رفته است.