
همچنین تا سال ۲۰۵۰ با توجه به روند افزایش جمعیت
جهان بخش کشاورزی نیاز به ۶۰ درصد افزایش تولید در سطح جهان و ۱۰۰ درصد افزایش
تولید در کشورهای در حال توسعه دارد و نیز تقاضای بخش صنعت برای منابع آب بین سالهای
۲۰۰۰ تا ۲۰۵۰ ، ۴۰ درصد افزایش خواهد یافت. این در حالی است که وضعیت منابع آب هماکنون
نگرانکننده است. چرا که سطح آب زیرزمینی ۲۰ درصد کاهش یافته و بسیاری از مناطق
جهان با بحران بیآبی روبرو هستند.
به طوریکه طبق یک پیشبینی تا سال ۲۰۲۵ حدود دو سوم از جمعیت جهان دچار کمبود نسبی یا شدید آب خواهند بود. نتایج یک تحقیق نشان میدهد که در مقیاس جهانی نقطه تلاقی میزان تقاضای جهانی برای آب و میزان آب در دسترس حدود سال ۲۰۴۰ خواهد بود که در برخی مناطق این نقطه تلاقی از هماکنون آغاز شده است. یکی از بحرانیترین مناطق به لحاظ منابع آب منطقه خاورمیانه است که در این بین کشور ما نیز با ۲۵۰ میلیمتر بارش سالانه جزو مناطق کمآب به شمار میرود که در کمربند خشک جهان واقع شده بهطوریکه اگرچه یک درصد جمعیت دنیا را در خود جای داده است تنها ۳۶/۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر جهان را در اختیار دارد.
از طرفی دیگر خشکسالیهای اخیر نیز باعث شده است که صحبت از بحران آب در کشور توسط کارشناسان به میان بیاید. طبق یک پیشبینی سرانه منابع آب در کشور که در سال ۱۹۹۰، ۷۰۲۵ متر مکعب بوده در سال۲۰۵۰ به رقمی حدود ۷۵۰ تا ۸۵۰ متر مکعب نزول کند که این آماری واقعا هشداردهنده است. طبق یک پیشبینی دیگر تا سال ۱۴۰۰ با فرض جمعیت ۱۰۰ میلیون نفر برای کشور، سرانه آب تجدیدشونده حدود ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ متر مکعب برای هر نفر خواهد بود که از نظر معیارهای جهانی مرز بحران شناخته میشود.
مطالعات علمی نشان میدهد که از کل ۴۳۰ میلیارد مترمکعب آب ورودی کشور، چیزی در حدود ۷۰ میلیارد مترمکعب (۶/۵۹ درصد از آب تجدیدپذیر کشور) صرف کشاورزی میشود ولی بخش عمدهای از آب قبل از اینکه به زمین زراعی برسد هدر رفته و ۷۰ درصد نزولات آسمانی از طریق تبخیر اتلاف میشود. نکته قابل ذکر دیگر در این زمینه نابرابری توزیع آب در جهان است. آمارها حاکی از واقعیت تکاندهندهای است که ۸۰ درصد جمعیت جهان تنها به ۲۰ درصد منابع آب آشامیدنی سالم جهان دسترسی دارند. این شواهد باعث شدهاند تا برخی از صاحبنظران ادعا کنند که درگیریها، تنشها و جنگهای داخلی، منطقهای و بینالمللی در آیندهای نهچندان دور بر سر دسترسی به آب خواهد بود.