۱۶ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۳۰
کد خبر: ۳۶۱۹۵
«جریان تحجر و ارتجاع داخلی»؛ این توصیف جریانی است که رهبر معظم انقلاب در یکی دو سخنرانی مهم اخیر خود به آن اشاره ظریفی کرده و به آن تاخته اند.

به گزارش پایداری ملی، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی اخیر خود که بر «بیشتر کردن پیوند نظام با ملت» تاکید کردند، اشاره ظریف و دقیقی هم به متحجرین داخلی کردند و تاکید داشتند که ملت از این جریان عبور کرده است.

راز اشاره ظریف رهبر معظم انقلاب به متحجرین داخلی


  کلیدواژه مهم سخنرانی رهبری


مقابله با تحجرگرایی همواره دغدغه جدی بنیانگذار جمهوری اسلامی در دوران انقلاب و به ویژه سالهای پایانی دهه 60 بوده است؛ اکنون «تحجر» به یکی از کلیدواژه های مهم سخنرانی های رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت االله خامنه ای تبدیل شده است و البته ایشان این جریان را بسیار ضعیف و حقیر توصیف می کنند.

ایشان در تازه ترین سخنرانی خود در مراسم دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین (ع)، با اشاره به جریان تحجر، طیفهای مختلف دشمنان داخلی جمهوری اسلامی را این گونه تشریح کردند: «از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، سه جریان معارض درداخل کشور وجود داشتند؛ جریان باصطلاح لیبرال که دلبسته آمریکا و غرب بود، کمونیست های اسلحه به دستی که از هیچ اقدامی ابانداشتند و منافقین، با ظاهر اسلامی و با باطنی خبیث و کفرآمیز و بی هویت.یک جریان تحجر و ارتجاع داخلی هم بود که ملت از آنهاعبور کرد.»


 ویژگی متحجرین: عدم درک موقعیت کشور


رهبر انقلاب در سخنرانی سالگرد رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی اما جدی تر به این موضوع پرداخته و با یادآوری تاریخی جریانهای مقابل امیرالمومنین گفته بودند: «پیشوای عدالت خواهان با سه جبهه رویارو بود؛ قاسطین یعنی دشمنان بنیانی و مخالفان اصلحکومت او، ناکثین یا همان همراهان سست بنیاد و مارقین یعنی کج فهم ها و انسانهای نادانی که سران شان خائن بودند اما خودشانبه خیال تبعیت از قرآن در مقابل قرآن مجسم یعنی امیرمؤمنان ایستادند. جبهه دشمنان و مخالفان امام راحل نیز ترکیبی از همین سه گروه بود؛ قاسطین یعنی امریکا، رژیم صهیونیستی و وابستگان داخلی آنها که با اصل جمهوری اسلامی دشمنی دارند، ناکثین یاعهدشکنان و همراهان سست کمربند که به علت خواسته های دنیایی در مقابل امام ایستادند و مارقین که با عدم درک موقعیت کشور

و نفهمیدن جبهه بندی دشمنان، حقانیت حرکت امام را تشخیص ندادند.»

ایشان در ادامه با اشاره به پیروزی امام خمینی در مقابل این سه جبهه هشدار دادند: «امروز هم همین سه گروه در مقابل میراث بزرگ امام خمینی یعنی جمهوری اسلامی صف آرایی کرده اند، این جبهه مختلط البته مشکلاتی به وجود می آورد و حرکت کشور را دشوار یا کند می کند اما در جلوگیری از پیشرفت ملت عاجز و ناتوان است.»


خون دل امام(ره) از مارهای خوش خط و خال


هشدار درباره کند شدن حرکت کشور به خاطر اعمال متحجرانانه تنها به این روزها اختصاص ندارد. پیش از آیت االله خامنه ای، امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی نیز ادبیات جدی و هشدارآمیزی نسبت به متحجرانه داشته است. «مارهای خوش خط و خال» و «مقدس گرایان واپسگرا» تعابیری است که امام خمینی (ره) درباره متحجران استفاده می کرده و با گلایه از «خون دلی» که از دست این طیف خورده بودند، می گفتند: «عدهای مقدس نمای واپسگرا، همه چیز را حرام می دانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است. وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهرا فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید. حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد.

به زعم بعض افراد، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد و الا عالم سیّاس و روحانی کاردان وزیرک، کاسه ای زیر نیم کاسه داشت. و این از مسائل رایج حوزهها بود که هر کس کج راه می رفت متدین تر بود. یاد گرفتن زبانخارجی کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک به شمار میرفت. در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم مرحوم مصطفی از کوزهای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه می گفتم، تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه می یافت، وضع روحانیت و حوزه ها، وضع کلیساهای قرون وسطی می شد.»

هرچند متحجران در سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بدون تابلوی رسمی بودند، اما ابایی هم از بیان نوع نگاه های خود درباره مسائل روز نداشتند؛ نگاه ها و تفاسیری که حاکی از عدم درک صحیح از مبانی اعتقادی و مصالح کشور است.


 قدم اول: مقابله با مالیات

این طیف بی کار ننشسته و طی سال های گذشته در مقاطع حساس برای تصمیم گیری های مهم کشور مانع تراشی کرده است. از جمله آن می توان به نگاه آنان به موضوع مالیات اشاره کرد. اوایل انقلاب در دولت میرحسین موسوی، کمیته ای برای بررسی مسائل مختلف کشور تشکیل شده بود که در آن هم علما و هم کارشناسان عضویت داشتند. یکی از مسائلی که در این کمیته مورد بررسی قرار گرفت، موضوع دریافت مالیات بود. به گفته محسن بهشتی سرشت، مدیرگروه تاریخ پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی در این کمیته نظر کارشناسان اقتصادی این بود که استفاده از درآمدهای مالیاتی به جای فروش نفت، می تواند یکی از بهترین روش های کسب منابع مالی برای دولت باشد و در همه جای دنیا نیز دولت ها به همین شکل منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین می کنند. در این کمیته اما یکی دو نفری از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با وضع مالیات ها مخالفت کردند؛ با این استدلال که در جایی که ما در اسلام خمس داریم، دیگر حق ندارید از مردم مالیات بگیرید! در این شرایط ، نخست وزیر به امام مراجعه کرد و این مسئله با دستور

ایشان حل شد.

نوع نگاه آنان باعث شد در مسائل مختلف کشور حتی با نظر فقهی امام خمینی (ره) نیز مخالفت کنند. پخش موسیقی از صداوسیما یا حلال اعلام شدن بازی شطرنج از جمله این موارد است که این طیف با نظر بنیانگذار انقلاب اسلامی مخالفت می کردند، اما با جدیت امام خمینی نتوانستند چندان مزاحمتی ایجاد کنند.

شاید بی راه نباشد شان نزول شکل گیری مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال های اولیه انقلاب را همین اختلافات و مانع تراشی ها بدانیم. بنیانگذار انقلاب اسلامی سال 66 با صدور فرمانی مجمع تشخیص مصلحت نظام را برای رسیدگی به اختلافات مجلس و شورای نگهبان پایه گذاری کرد.

جریان تحجر که به تصریح یاران و نزدیکان امام خمینی (ره) در دوران مبارزه و نیز استقرار جمهوری اسلامی، فشارهای زیادی را بر معمار انقلاب وارد می کردند، اما بعدها مدعی انقلاب شدند. این طیف که خود را انقلابی می نامند و اعمال خود را انقلابی گری می دانند، بارها دست به اعمالی زده و اظهار نظرهایی کرده اند که نه تنها برای کشور بحران زا بوده بلکه با هشدار صریح رهبری هم

مواجه شده اند.


 جریان حاشیه ساز و زمان ناشناس

در کنار این گونه اقدامات خسارت بار، تفسیر غیرمتعارف از اصول دینی و روایت های امامان معصوم از دیگر مصادیق خسارت بار این طیف برای کشور و نظام است. نمونه آن اظهارات اخیر سید یوسف طباطبایی نژاد، امام جمعه اصفهان در جلسه ستاد نمازجمعه اردستان است که گفته بود: «روایت داریم اگر فردی سه هفته از روی بی اعتنایی نمازجمعه را ترک کرد باید خانه را روی سرش خراب کرد.» این اظهار نظر واکنش های منفی زیادی در پی داشت. حجت الاسلام محمدرضا زائری در پاسخ به امام جمعه اصفهان

گفت: تهدید لازم ندارد، توپ و تشر نمی خواهد، شما کارت را درست انجام بده، شما جذاب و دلپذیر باش، شما اصل جنس باش، شما فقط بویی از نماز جمعه پیغمبر داشته باش، جمعه که سهل است، مردم شنبه تا پنجشنبه هم می آیند!

هرچند دفتر طباطبایی نژاد سعی کرد سخنانش را اصلاح کند اما موج منفی که بعد از این اظهارات به وجود آمد، کار خود را کرد و مگر جوانانی که با این سخنان از دین دلزده شدند، با یک بیانیه بر می گردند؟

برخی امامان جمعه که در دوران جنگ به دانشجویانی که برای دفاع می رفتند، روی خوش نشان نمی دادند، حالا انقلابی تر از دیگران شده اند و هر بار نسخه ای می پیچند، در یک دوره توصیه به خوردن «اشکنه پیاز» می کنند و زمانی از عدم برخورداری مردم از«وضعیت حداقلی اقتصادی» گله دارند. صدای بلند این افراد در مسایلی که بعضا اولویت نیست، نوعا حاشیه ساز است و زمینه ساز دین گریزی جامعه. آنها البته شاید نیت بدی ندارند، ولی به اعتقاد رهبر معظم انقلاب، مشکل متحجرین، «عدم درک موقعیت کشور» است، و البته به اعتقاد ایشان، « ملت از آنها عبور کرد»

حالا باید دید با هشدارهای رهبری، صدای بلند و حاشیه ساز این جریان در جامعه کمتر می شود؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر