خارج از اوپک، فقط روسیه است که میتواند بهسرعت تولیدش را افزایش دهد. در میان کشورهای تولیدکنندهی نفت، همینها هستند که میتوانند نفت اضافی مورد نیاز را بهراحتی تولید کنند؛ و هیچ شکی نیست که آنها این کار را خواهند کرد. این یعنی که سهم بازار به شکل موثری بازتوزیع میشود.
اوپک تصمیم گرفت جهت انطباق صددرصدی با میزان توافقشدهی
تولید نفت «تلاش» کند؛ این یعنی در هفتههای آینده نفت بیشتری به بازار
سرازیر خواهد شد؛ و بخش زیادی از این نفت را عربستان، به قیمت خروج ایران و
ونزوئلا، عرضه میکند. این پیروزی بزرگی برای دونالد ترامپ و ولیعهد
عربستان، محمدبنسلمان، است.
همانطور که اوایل همین هفته هم نوشتم، اوپک، برای
دستیابی به مصالحه در این اجلاس، مجبور است از خیر سهمیهی هر کشور بگذرد و
ایران بازار خود را به عربستان سعودی واگذار کند. این دقیقاً همان اتفاقی
است که افتاد، حتی اگر هیچکدام از وزرای نفت اوپک حاضر نباشند این مطلب را
تایید کنند.
نکتهی مهم این است که پایبندی صددرصدی برای کل گروه
است و نه برای تکتک اعضا. تنها راه برای اینکه اوپک، درمجموع، بتواند با
توافق نوامبر ۲۰۱۶ انطباق صددرصدی پیدا کند (طبق آماروارقام خود اوپک، در
ماه می، پایبندی اعضا ۱۶۴درصد بوده) این است که کشورهایی که ظرفیت تولید
اضافه دارند نفت بیشتری تولید کنند. کشورهایی که چنین ظرفیتی دارند
عبارتاند از عربستان سعودی، امارات، و کویت.
خارج از اوپک، فقط روسیه است که میتواند بهسرعت
تولیدش را افزایش دهد. در میان کشورهای تولیدکنندهی نفت، همینها هستند
که میتوانند نفت اضافی مورد نیاز را بهراحتی تولید کنند؛ و هیچ شکی نیست
که آنها این کار را خواهند کرد. این یعنی که سهم بازار به شکل موثری
بازتوزیع میشود.
فعلاً، در میان اعضای اوپک، تولید نفت ونزوئلا خیلی
پایینتر از میزان مُجازی است که در ۲۰۱۶ بر سر آن توافق شد. ونزوئلا، در
ماه می، روزانه ۱.۴۳ میلیون بشکه تولید کرد. این آمار از منابع ثانویهای
به دست آمده که اوپک برای نظارت بر پایبندی اعضا استفاده میکند. طبق
توافقنامه، این کشور باید روزانه ۱.۹۷ میلیون بشکه تولید میکرد.
در ماههای پیش رو، تحریمهای ترامپ اثر خود را خواهد
گذاشت و، در نتیجه، تولید نفت ایران نیز سقوط خواهد کرد؛ احتمالاً حتی
بیشتر از ونزوئلا. طبق گفتهی مطلعین از قضیه، مقامات آمریکایی از ژاپن
خواستهاند تا واردات نفت از ایران را بهکلی متوقف کند. این درخواست فراتر
از درخواست دولت اوباما برای کاهش واردات نفت از ایران، به میزان ۲۰درصد
در هر شش ماه، است.
مدتها است به این عقیده رسیدهام که کاهش عرضهی نفت
ایران خیلی بیشتر از ۲۰۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰۰ بشکهای است که بسیاری از تحلیلگران
پیشبینی میکنند. با توجه به اینکه فشارها بر خریداران اروپایی و آسیایی
نفت ایران احتمالاً افزایش مییابد، تولید نفت ایران بهراحتی میتواند تا
پایان سال کاهش یک میلیون بشکهای در هر روز پیدا کند. تحریمهای
رئیسجمهور ترامپ بر شرکت روسی تولیدکنندهی آلومینیوم، روسال، هشداری است
به خریداران نفت ایران. رهبر فعلی آمریکا اهمیتی نمیدهد که این تحریمها
چه آشفتگیای هم برای دوستان و هم برای دشمنانش ایجاد میکند.
برگردیم سراغ توافق روز جمعه. اطلاعیهی رسمی اوپک طبق
شیوهی کلاسیک این سازمان بود: آماروارقام زیادی ارائه نمیداد و همه
میتوانستند ادعا کنند که پیروز شدهاند.
نحوهی عملکرد وزیر نفت امارات متحدهی عربی و رئیس
سازمان اوپک، سهیل مزروعی، کلاس درسی است برای کسانی که میخواهند به سوالی
جواب ندهند. از او مرتب سوال میپرسیدند که آیا کشورهایی که ظرفیت افزایش
تولید دارند (مشخصاً عربستان) اجازه دارند سهمیهی کسانی را که نمیتوانند
تولید کنند جبران کنند؟ و او مرتب از دادن یک جواب درست شانه خالی میکرد.
این باعث شد که وزیر نفت ایران بتواند از جلسه با این
ادعا خارج شود که دقیقاً همان چیزی را که میخواسته بهدست آورده است:
صددرصد پایبندی به توافق موجود. او برای راحتی خودش فراموش کرد که خواستهی
صریخ او پایبندی ۱۰۰درصدی به سهمیهی هر عضو بوده، نه بازتوزیع سهمیهها.
اما نتیجه آشکار است. سهم بازار میان اعضای اوپک
بازتوزیع میشود. تا پایان سال، خواهیم دید که ۱.۵ میلیون بشکه نفت از دو
دشمن آمریکا، ایران و ونزوئلا، گرفته میشود و به دست دوست آمریکا، عربستان
سعودی، سپرده خواهد شد.