هدایت نقدینگی به سمت اقتصاد مولد مهمترین هنر دولتهاست. اما چه مشکلی در این زمینه وجود دارد که دولت از تحقق این مهم عاجز است؟
شاید پدیده نادری باشد که بزرگترین ظرفیت اقتصادی ایران، بزرگترین
تهدید آن نیز محسوب میشود. پول حلّال بسیاری از مشکلات کشور است، اما
امروز پول (نقدینگی) مهمترین آسیب را به اقتصاد کشور و سفره مردم وارد
کرده است. دولتها با منابع مالی بیشتر رضایت عمومی ملت را بهتر کسب
میکنند، اما اکنون با پول بیشتر موجبات نارضایتی ملت را فراهم کردهایم.
بیش از یک و نیم تریلیون نقدینگی مانند سیل سونامیگونه به هر طرف هجوم
میآورد و ویران میکند، به ارز حمله کرد، جلوگیری کردید، سراغ طلا رفت،
سپس به سوی مسکن و خودرو و نهایتاً از بورس سر بیرون آورد. به راستی چرا
دولت نمیتواند از این پول به عنوان یک فرصت بهره ببرد؟ نقدینگی به تحریم
گره خورده است؟ تحریم عامل نقدینگی است؟ کی تأیید میکند؟ در ترکیه سرمایه
خارجی اقتصاد را به هم میریزد، در ایران سرمایه داخلی. ترکها پول را از
خارج طلب میکنند، اما ما پول را داریم ولی این پول مانند سرطان به جان
کشور افتاده است.
چه خوب است همه نخبگان اقتصادی دولت و کشور «هدایت
نقدینگی» را مسئله اول اقتصاد کشور قرار دهند زیرا با کنترل قهری دولت در
بازار صرفاً مسئله جمع میشود، اما حل نمیشود. از مسئله ارز که عامل خارجی
نیز در آن دخیل است اگر بگذریم بقیه محورهای تورمزا داخلی است و دولت
نمیگوید برای آن چه کرده و چه میکند و چرا خروجی آن مشهود نیست؟ پیشگیری
از رشد نقدینگی و بهکارگیری نقدینگی موجود در مسیر حل مشکلات کشور دو
مقولهای است که ظاهراً توفیقی در حل آن مشاهده نمیشود. هدایت نقدینگی به
سمت اقتصاد مولد مهمترین هنر دولتهاست. اما چه مشکلی در این زمینه وجود
دارد که دولت از تحقق این مهم عاجز است؟ آن را به نخبگان و مردم بگوید.
صاحبان نقدینگی که تضمینشدهترین راه رشد سرمایه خود را سپردهگذاری و
دریافت سود از بانک میدانند، چطور میتوانند نقدینگی خود را به سمت تولید
ببرند؟ مانع آنان چیست؟ و اگر این پولها در بانکها قرار گرفت چرا بانکها
نتوانستند آن را هدایت کنند و پرداخت سود از یک سو و عدم درآمد از سوی
دیگر آنان را در معرض اتهام اختلاس و ورشکستگی قرار داد.
اگر تبدیل این
تهدید به فرصت به عنوان ایده مرکزی حل مسائل اقتصادی کشور قرار گیرد و همه
همت و توان اقتصاددانان کشور اینجا متمرکز شود، هم از تهدید اقتصاد کشور
جلوگیری میشود و هم بسیاری از مشکلات از طریق این سرمایه بزرگ حل خواهد
شد. اقتصاددانان معتقدند تولید انگیزه، تضمین، تشویق و ترغیب به صورت عینی
میتواند صاحبان سرمایه نقدینگی را مجاب کند تا آن را به مسیر اصولی هدایت
نمایند. دولت نمیتواند به جای پیشفروش سکه، مسئله زمین یا ورود تکنولوژی
را برای این افراد حل کند؟ نمیتواند آمایش سرزمینی نیازمندیهای مولد کشور
را در اختیار صاحبان نقدینگی قرار دهد و با تخفیفهای ویژه در زمین،
موافقت اصولی، برداشت از معادن، کاهش سود بانکی و... همراهی نشان دهد؟
آرامش نسبی قیمتها تنها دستاورد داخلی دولت مستقر بود که مورد تأیید مقام
معظم رهبری هم قرار گرفت و گویی این دستاورد نیز همزمان با برجام از بین
رفت و آنان که مسئولان وقت کشور را در سال 91 و 92 به دلیل التهابات ارزی و
مسکن و طلا به سخره میگرفتند، امروز خود جا پای همان مدیران گذاشتهاند.
دولت از حیثیت خود در این زمینه دفاع کند.
خوشبختانه روابط قوا نیز در
سطح مطلوبی است و جلسات مکرر دارند. موانع احتمالی بر سر راه دولت به این
جلسات و یا حتی به شورای عالی امنیت ملی برده و حل شود. مگر نه این است که
اقتصاد راهحل علمی دارد؟ راهحل علمی کنترل و هدایت نقدینگی معلوم است،
اما چرا به سامان نمیرسد و به صورت معما خودنمایی میکند؟ خوب است دولت در
این زمینه با مردم حرف بزند، کمک بخواهد و سیاستها و مشوقهای خود را
رسماً اعلام و «قرارگاه هدایت نقدینگی» ایجاد نماید. این قرارگاه میتواند
همان قرارگاه «پدافند اقتصادی» در مقابل «قرارگاه جنگ وزارت خزانهداری
امریکا» باشد که البته باید از همه ظرفیتهای بیرون دولت نیز در این
قرارگاه استفاده کرد.