لابی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (اف. دی. دی) که از زمان روی کار آمدن دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا به اتاق فکر سیاستگذاری واشنگتن در مورد ایران بدل شده، در یادداشتی تهدیدآمیز نوشته آمریکا باید برای مجبور کردن اروپاییها به قطع دسترسی ایران به سامانه جهانی پیامرسان بین بانکی (سوئیفت)، بانکداران، مقامها و حتی بانکهای مرکزی اروپایی را در فهرست تحریم قرار دهد.
«مارک دوبوویتز» مدیر این لابی در یادداشتی مشترک با «ریچارد گلدبرگ» از مقامهای سابق خزانهداری آمریکا و مشاور امور تحریمی اف. دی. دی، در نشریه «وال استریت ژورنال»، قطع دسترسی ایران به سوئیفت را کلید موفقیت «راهبرد فشار حداکثری» علیه ایران توصیف کرده و نوشته است که «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان در پشت صحنه در تلاش است تا اقدامات واشنگتن برای اعمال فشار به ایران را تضعیف کند.
دوبوویتز و گلدبرگ نوشتهاند: «در طول ملاقاتهایی که در واشنگتن انجام شده، مقامهای آلمانی هدفشان را به صراحت اعلام کردهاند: اطمینان از اینکه ایران به سامانه سوئیفت، که تراکنشهای مالی جهانی را تسهیل میکند، متصل بماند. آلمان امیدوار است با حفظ دسترسی ایران به شبکه سوئیفت، با تخطی از تحریمهای ایالات متحده، توانایی اروپا برای پرداخت پول نفت ایران و دریافت مبالغ صادرات اروپا را حفظ کند. آلمانها میدانند که اگر ایران به سوئیفت متصل بماند، کارزار فشار حداکثری نمیتواند موفق شود.»
این دو عضو لابیای که بودجه آن توسط سرمایهداران صهیونیست تأمین میشود و ارتباط نزدیکی با حزب «لیکود» رژیم صهیونیستی دارد، با اشاره به پیشنهاد کمیسیون اروپایی برای بررسی انجام پرداخت مستقیم به بانک مرکزی ایران از طریق بانکهای مرکزی اروپایی، نوشتهاند: «اگر چنین پرداختی صورت گرفت، ایالات متحده میتواند بانک مرکزی آن کشور اروپایی را در فهرست ناقضان تحریم قرار داده، دسترسی آن را به دلار مسدود کرده و آن را در سامانه ملی بینالمللی منزوی کند.»
اف. دی. دی با بیان اینکه آلمانیها احتمالا تصور میکنند که واشنگتن با توجه به ریسک مالی چنین گزینهای، به سراغ آن نخواهند رفت، نوشته است: «احتمالا آلمانها گزینههای جایگزین آمریکاییها را در نظر نگرفتهاند. خزانهداری میتواند مقامهای آن بانک مرکزی را به عنوان ناقض تحریم معرفی کرده، داراییهای او در ایالات متحده را مسدود کرده و از ورود او به کشور جلوگیری کند. به عنوان نمونه، دادستان فدرال ناحیه جنوبی نیویورک و همچنین بازپرس ناحیه منهتن جرایم سنگینی علیه بانکهای اروپایی که فعالیتهای مالی ممنوعه مرتبط با ایران را تسهیل کردهاند، وضع کرده است. اداره خدمات مالی نیویورک میتواند مسیر مشابهی را دنبال کند.»
در این یادداشت عنوان شده که اگر استفاده از بانکهای مرکزی اروپایی برای انتقال پول به ایران به رویه تبدیل شود، ممکن است روسیه، هند و چین هم رویکرد مشابهی در پیش گیرند، که در آن صورت «راهبرد دولت ترامپ برای تحت فشار قرار دادن رژیم ایران به مرور فرومیپاشد.»
دوبوویتز و گلدبرگ «قطع دسترسی ایران به سوئیفت» را راه حل این مسئله دانسته و نوشتهاند که آمریکا تا روز ۴ نوامبر (۱۳ آبان) به سوئیفت فرصت داده تا دسترسی بانک مرکزی و دیگر بانکهای ایرانی تحت تحریم را قطع کند.
این دو با بیان اینکه این بار بر خلاف سال ۲۰۱۲ اتحادیه اروپا با قطع دسترسی ایران مخالف است، این سوال را مطرح کردهاند که دولت ترامپ چطور باید سوئیفت را به قطع دسترسی ایران وادار کند.
در پاسخ به این سوال، این دو کارشناس اف. دی. دی نوشتهاند: «سوئیفت یک تعاونی است که هیئت مدیره آن از مجموعهای از بانکهای سرتاسر جهان تشکیل شده است. این امر، اهرم فشار بسیار قدرتمندی در اختیار خزانهداری قرار میدهد. ذیل قوانین آمریکا، خزانهداری میتواند کارکنان، مقامات و مدیران سوئیفت را تحریم کند. این کار داراییهای آنها در ایالات متحده را مسدود و دسترسی آنها به ایالات متحده را محدود میکند. ایالات متحده همچنین میتواند سازمان آنها را هم از سیستم مالی آمریکا حذف کند. دولت ترامپ میتواند برای دو بانک آمریکایی "سیتی گروپ" و "جی. پی. مورگان" هم که عضو هیئت مدیره هستند، دردسر حقوقی ایجاد کند.»
این یادداشت میافزاید: «سوئیفت ذیل قوانین بلژیک کار میکند و بانک ملی بلژیک مسئول نظارت روزمره بر آن است. خزانهداری میتواند هریک از آنها را مشکوک به پولشویی اعلام کند. ایالات متحده میتواند مقامهای بلژیکی را شخصا به دلیل تسهیل و کمک به فرار از تحریمها، مجازات کند، مگر آنکه آنها به سوئیفت دستور دهند که دسترسی بانکهای ایرانی را قطع کند.»
در پایان این یادداشت آمده است: «شاید این گامها به نظر مهیب به نظر برسند. اما راهبرد آقای ترامپ برای تحمیل فشار حداکثری به ایران، به اجرای سفت و سخت تحریمها بستگی دارد. بنابراین، ایالات متحده چارهای ندارد جز برخورد قاطعانه با عدم پایبندی به تحریمها، چه در برلین، چه در بروکسل و چه هرکجای دیگر در دنیا.»