روایت پدر یکی از دانشآموزان هم متفاوت است. او میگوید: اول اینکه
من از مسئولان آموزشوپرورش منطقه ۲ واقعا ممنونم که اینهمه پیگیر کار ما
بودند، اما من از حق بچهام نمیگذرم.... از والدین بپرسید که در این چند
ماه اخیر چندبار مچ بچهها را وقت خودارضایی گرفتهاند. از آنها بپرسید که
چه بلایی سر بچههای ما در اوپارک (پارک آبی) آمده؟ از آنها بپرسید در
اردوی پارک آبی که با حضورآقای «ح» برگزار شده چه اتفاقاتی افتاده؟ چرا
مدرسه با چنین جنایتی هنوز باید کار کند و برای سال بعد هم دانشآموز
ثبتنام کند؟
آسیب روانی دو دانشآموز
مهدی صابری، متخصص
روانپزشکی و رئیس بخش معاینات روانپزشکی سازمان پزشکیقانونی که معاینه
دانشآموزان و همچنین معلم خاطی را انجام داده، موضوع مدرسه غیرانتفاعی در
منطقه مرزداران را در گفتگو با «شرق» ریشهیابی میکند. او، هم ناظم متخلف و
هم یکبهیک دانشآموزان مراجعهکننده به پزشکیقانونی را تحت معاینه
روانپزشکی قرار داده و دراینباره به «شرق» میگوید: حدود هفت نفر از
دانشآموزانی که مدعی آزار بودند هفته گذشته به سازمان پزشکیقانونی مراجعه
کردند و فقط روی این دانشآموزان معاینه روانپزشکی انجام شد. معاینه جسمی
آنها توسط بخش دیگری در پزشکیقانونی انجام میشود، اما به دو دلیل این
معاینات انجام نشد؛ یکی اینکه هیچکدام از دانشآموزان مدعی تجاوز جنسی با
مفهوم مصطلح نبودند (البته معنی تجاوز جنسی فقط یک رابطه کامل جنسی نیست،
بلکه دستزدن به کسی بدون رضایت او یا دستمالیکردن او نیز نوعی تعرض
است). بعضی از بچهها مدعی بودند کارهایی به صورت فیزیکی مثل دستزدن به
آلت جنسی آنها صورت گرفته که آنها هم نوعی تجاوز جنسی محسوب میشود، اما
با آن معنی مصطلح موردنظر، به معنای یک رابطه جنسی کامل، هیچکدام چنین
ادعایی نداشتند و دلیل دوم برای تصمیم به عدم معاینه فیزیکی این بود که
انجام این نوع معاینه برای بچههای این سنوسال با عوارض نامطلوب روانی
همراه است و به این دو دلیل از معاینه این دو نفر امتناع کردیم، اما ذکر
این نکته لازم است که اگر این دانشآموزان مدعی میشدند که آن عمل جنسی
انجام شده، طبیعتا معاینه جسمی میشدند.
وی در ادامه گفت: دانشآموزانی که به ما مراجعه کردند حولوحوش ۱۳
تا ۱۵ سال بودند و در مقطع متوسطه اول تحصیل میکردند. دو نفر از آنها
دچار آسیب روانی در اثر این قضیه شده بودند که دلایلش هم متفاوت بود. یک
نفر از آنها برای این حالش بد بود که مدت کمی بود که به این مدرسه آمده
بود و شاید انتظار چنین برخوردهایی را نداشته و نفر دوم هم بهخاطر اینکه
معلم او را مجبور به کار ناشایستی با همکلاسیاش کرده بود حال خوشی نداشت و
در توضیح واژه اجبار هم باید بگویم که گاهی اجبار با تهدید و ضربوشتم
صورت میگیرد و گاهی اجبار با اکراه است و فرد با رودربایستی یا ترس از
مقام فرد مقابل دست به انجام کاری به صورت ناخواسته میزند. به همین دلیل
این دو دانشآموز دچار اختلالات روانی در حد متوسط بودند که طبعا باید تحت
نظر مشاور باشند.
ناظم مدرسه روانی نیست
صابری در پاسخ به این
سؤال که نتیجه معاینه معلم خاطی چه بود، نیز گفت: آقای «ح»، بهعنوان یک
معلم یا دبیر جوان که اظهار میکند مدتی کارهای فرهنگی میکرده، به نظر
فرد جوانی میآید که قبول چنین مسئولیتی در مدرسه برایش زود بوده است. به
نظرم ما پیش از بررسی یک فرد، یک سیستم را باید بررسی کنیم. اینکه ما
هرازگاهی بیجه، قاتل آتنا، خفاش شب و... را هدف قرار دهیم و خشمی هم نسبت
به آنها بروز دهیم، فایده ندارد. ما یک بار باید ببینیم چه مشکلی در
مسیرمان قرار دارد. آقای «ح» یک مرد جوان متأهل است و فرد بدون
سوءپیشینهای است؛ اما در جایگاهی قرار میگیرد که آن جایگاه او نیست. در
دبیرستانی که ادعای سطح بالابودن دارد، فردی برای معاونت در نظر گرفته
میشود که تجربه کافی کارهای مدیریتی ندارد. به جای انتخاب فردی با یک
شرایط سنی که بتواند صاحب اتوریته و موقعیت خاص نزد بچهها باشد تا بتواند
از عهده کار بربیاید، کار را به عهده یک جوان میگذارند. مدیریت یک
دبیرستان باید بر کارها نظارت کند. بهعنوان مثال اگر معلم مذکور هرازگاهی
دانشآموزان را صدا میکرده و میگفته به اتاق من بیا، شاید یک یا دو بار
غفلت شود؛ اما مدیر بالاخره باید متوجه رفتارهای مشکوک این معلم بشود؛ یا
دبیری که سر کلاس میرود و ناظم از او میخواهد چند دانشآموز را به اتاقش
بفرستد، او باید پیگیر رفتوآمد این دانشآموزان به دفتر باشد. نکته
اینجاست که بعضی از چیزها انگار زمینه رفتارها را فراهم میکند و ما هم
لازم نیست اصلا آدمهای جنایتکاری در جامعه داشته باشیم، اصلا گاهی شرایط
به گونهای پیش میرود که آدمها ناخواسته وارد یک بازی میشوند و اقدام
جنایتکارانه انجام میدهند.
متخصص روانپزشکی و رئیس بخش معاینات روانپزشکی سازمان پزشکی
قانونی تأکید کرد: فردی که چنین مسئولیت مهمی دارد، باید روحیات او را در
نظر گرفت. من از این فرد سؤال کردم که آیا شما تجربهای از معاونت مدرسه
داشتهاید و پاسخش منفی بود. از او سؤال کردم با چه پشتوانه و
اعتمادبهنفسی چنین سمتی را قبول کردی؟ او جواب داد روز اول مدیر به من گفت
که با این بچهها قاطع باش، ضمن اینکه با آنها دوست هستی و من با این
فرمول جلو رفتم. شما حساب کنید که فرمول ما برای اینکه یک نفر را در جایگاه
معاون مدرسه بنشانیم، این است؛ یعنی همه کلاسها و دورهای آموزشی و
مدیریتی و روانشناسی رفتاری با دانشآموزان همه هیچ است و یک نفر بدون
پشتوانه و تجربه با جمله قاطعیت و رفاقت سمت معاونت یک مدرسه معتبر را به
دست میگیرد. همین فرمول در همه جاهای دیگر هم ممکن است کاربرد داشته باشد
و چه بسا که اجرا شود. کسی نمیآید یک بررسی بکند که این ناظم هنوز خیلی
جوان است و با دانشآموزان فاصله سنی زیادی ندارد؛ آنهم دانشآموزانی که
در سن بلوغ قرار دارند، آیا این ناظم میتواند صحبتها و خواستههای این
دانشآموزان را در حوزه بلوغ پاسخ بدهد؟ ِآیا به این تجربه رسیده است؟ من
مطمئنم خیر! این فرد نمیتوانسته پاسخگوی سؤالات و رفتارهای آنها در
حوزه بلوغ جنسی باشد.
ناظم مدرسه منحرف جنسی نیست
صابری با بیان
اینکه ضربه واردشده به این دانشآموزان جبرانناپذیر است، تأکید کرد: ما
الان دنبال این هستیم که بگوییم این فرد چه مشکل یا چه بیماریای داشته؟ من
ایشان را معاینه کردهام و با صراحت میگویم او بیماری روانی نداشته است.
درحالیکه ما عادت کردهایم به قاتل آتنا و ستایش بگوییم روانی، بیجه و
خفاش شب را هم روانی خطاب کنیم، نخیر! ما در واقع شاهد شرایطی هستیم که این
شرایط با حضور افرادی که موقعیتشان کارشناسی نشده است، زمینههای ارتکاب
جرم را فراهم میکنیم. اگر به بچهای تجاوز میشود، باید ببینیم آیا سیستمی
داشتهایم که دراینباره به این بچهها آموزش بدهد تا بچهها از خود
مراقبت کنند؟ آیا سیستم نظارتی خانواده روی این بچهها کافی بوده؟ اصلا خود
خانواده آموزشی روی این مسائل دیده؟ آیا در مدارس کسی تجربه و مهارت در
حوزه مسائل جنسی داشته که به بچهها پاسخ بدهد؟ و، چون این اتفاقها
نیفتاده، هرکسی به خودش اجازه میدهد از موقعیت سنی این بچهها سوءاستفاده
کند و چنین اتفاقاتی را رقم بزند و با روحیه و حیثیت بچهها بازی کند. من
در صحبتهایم با این فرد، نشانههایی از اینکه او منحرف جنسی است، ندیدم؛
چون از نظر علمی همه این چیزها تعریف خود را دارد و منحرف جنسی کسی است که
رفتارهای جنسی منحرفانه را به صورت مکرر انجام میدهد و ما درباره این
فرد هیچ دلیلی مبنی بر اینکه این کار را مستمر انجام داده، نداریم. از طرفی
بیماران روانی معمولا اینطوری نیستند که صرفا در مسائل جنسی انحرافی
رفتار کنند؛ بلکه عملا بیماران روانی کمتر با روشهای آزار جنسی نسبت به
بچهها پیش میروند. آقای «ح» فرد نرمالی است که در یک جایگاه نادرست و
بدون نظارت درست قرار گرفته است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: الان همه در جامعه میپرسند آیا به این
بچهها تجاوز جنسی شده و اگر جواب منفی باشد، به نظر میرسد که نه افکار
عمومی نه سیستمهای مربوطه دیگر حساسیتی نخواهد داشت. در حالی که تجاوز فقط
این نیست که یک رابطه کامل جنسی صورت بگیرد، زنان و دختران ما در جامعه
بارها در روز در اماکن عمومی و پرجمعیت یا در جاهای خصوصی مورد تعرض قرار
میگیرند. هرکس که از حد و حدود خود خارج شود و بدون رضایت فرد مقابل با
او تماس جنسی برقرار کند، تجاوز انجام داده. اینکه در اتوبوس و مترو به بدن
یک زن دست بزنی، این هم یک تجاوز است.
صحبتهای صابری نشان از لزوم وجود یک سیستم گزینش صحیح در وزارت
آموزشوپرورش دارد. تلاش ما برای گفتگو با طاهر سلمانی، مسئول گزینش وزارت
آموزشوپرورش به جایی نرسید، اما بهادری، مدیر یکی از مدارس غیرانتفاعی
تهران توضیحاتی را درباره گزینش معلمان غیرانتفاعی به «شرق» ارائه کرد. او
در مورد نحوه گزینش معلمان برای ورود به مدارس غیرانتفاعی میگوید: ماجرا
از این قرار است که به قدری گزینش تأیید نیروها را معطل میکند که باعث
میشود مسائل کمی پیچیده شود. هر معلمی که یک مؤسسه غیرانتفاعی تصمیم به
جذب آن میگیرد، باید گزینش هم داشته باشد. چون هر سال معلم جذب این مدارس
میشود، مسئول گزینش میخواهد فرم گزینش تحویل هسته گزینش شود و گزینش یک
رسید به مدرسه میدهد که این فرد پروندهاش تحویل ما شده و ما موظف به
بررسی آن هستیم. چون این بررسی گاهی یک سال یا شاید بیشتر طول بکشد، به
مؤسس اجازه کار معلم را میدهند تا تأییدیه گزینش هم برسد و گاهی کار معلم
یک یا دو سال تحصیلی در مدرسه طول میکشد ولی هنوز جواب نه یا بله به مؤسس
ارسال نشده است، در واقع وسواس و تعلل گزینش است که این فاجعه را بار
میآورد. از طرفی در گزینش مسائل روانی معلمان چندان مد نظر قرار نمیگیرد و
سؤالاتی از آنها پرسیده میشود که هیچ ربطی به کاری که قرار است انجام
دهند، ندارد.
ربطی به سند ۲۰۳۰ ندارد
در روزهای گذشته و پس
از رسانهایشدن ماجرای مدرسه غیرانتفاعی غرب تهران واکنشهای فراوانی به
این اتفاق انجام شد و عدهای دلیل آن را اجرای بیسروصدای سند ۲۰۳۰ در
آموزشوپرورش میدانستند که رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس آن را تکذیب
میکند. رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره اتفاق رخداده در
مدرسهای در غرب تهران، اتفاق رویداده را نشئتگرفته از خلأهای موجود در
سیستم آموزشوپرورش دانست و ضمن تأکید بر اصلاح آنها گفت: نباید این موضوع
باعث شود تا ساحت آموزشوپرورش دچار خدشه شود. او درباره طرح موضوع سند
۲۰۳۰ که از طرف موافقان و مخالفان مطرح میشود، گفت: این داستان با توجه به
فضاسازیها از دو طرف مثبت و منفی ربطی به مباحثی مانند سند ۲۰۳۰ ندارد.
زاهدی ادامه داد: یک نفر در یک مدرسه غیرانتفاعی خطایی مرتکب شده که همان
هم برای نظام تعلیم و تربیت ما آسیب بزرگی است و من نمیخواهم آن را
بیاهمیت جلوه دهم. همچنین سیدجواد ابطحی عضو کمیسیون آموزش نیز گفته است:
ناظم مدرسه مذکور در غرب تهران به قوه قضائیه معرفی شده و سه نفر از مدیران
مستقیم یا غیرمستقیم که در این ماجرا نقش داشتهاند، فعلا معلق شدهاند.
وضعیت در آن حدی که مطرح شده، نبوده و مسئله تجاوز ثابت نشده است. هفت
دانشآموز این مدرسه اقدام عملی را منکر شدهاند، اما فقط در حد دعوت به
مصرف مشروبات الکلی و این مسائل بوده است.