1. اسرائیل،
موجودیت خود را بر «زمین» ملت دیگری ساخته است. شرط اول تشکیل یک جامعه و
حکومت، زمین است. جامعه و حکومتی که حتی زمین آن اشغالی و از آن مردم دیگری
است، چگونه میتواند به بقای خود امیدوار باشد. وجود فلسطینیان چه 5
میلیون فلسطینی آواره در دیگر کشورها، چه اعراب اسرائیلی (ساکن سرزمینهای اشغالی) چه فلسطینیان محصور در غزه و کرانه باختری، چالش دائمی و مستمر اسرائیل است که به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست.
نه آنگونه که گلدامایر
متوهمانه ادعا یا القا میکرد: «فلسطین سرزمین خالی و بدون مردم بود» و
«فلسطینی ای وجود ندارد» نه آنگونه که شارون و سایر سرکردگان این رژیم
میپنداشتند و میپندارند میتوانند با خون و خونریزی، نسل فلسطینی را از
روی زمین بردارند! هیچ راه حلی جز پذیرش فلسطینی ها در خانه های خود، خانه
هایی که کلید آنها هنوز در دستشان است، وجود ندارد. و هیچ صلحی بدون پذیرش
این حق محقق نخواهد شد.
2. وجه دوم موجودیت اسرائیل،
یعنی شهروندان و مردم آن، دومین چالش بزرگ این رژیم است. اسرائیل، نه تنها
حکومتی بدون زمین است، که حتی ملت واحدی هم ندارد. ساکنان این رژیم،
مهاجرانی از بیش از 100 کشور و ملیت مختلف، با رنگ و نژاد و زبان و
فرهنگهای متفاوت هستند که به صرف «یهودی» بودن، به فلسطین آمده یا آورده
شده اند.
آنها هویتی یکسان و واقعی ندارند و گسل های فعال و شدیدی بین آنها وجود دارد که مهمترین آن سیاست آپارتاید و برتری نژادی است! برتری اشکنازی ها بر سفاردی ها! برتری سفیدها بر سیاهها! برتری یهودی ها بر عربها و مسیحی ها و... اخراج اجباری 40 هزار پناهجوی سیاهپوست سودانی و حتی جدایی کودکان آفریقایی تبار از سفیدپوست در مدارس تلاویو از مصادیق برجسته این گسل هویتی و تبعیض نژادی و قومی در اسرائیل است.
3. وجه سوم موجودیت اسرائیل، ایدئولوژی آن است: یهودیت و صهیونیزم. اما همین ایدئولوژی از دیگر پاشنه های آشیل رژیم صهیونیستی است. اکثریت ساکنان این رژیم، سکولار و لائیک هستند.
به تعبیر «ایلان پاپه»، اسرائیلی ها میگویند فلسطین را خدا به آنها بخشیده، ولی خدایی که آنها به وجودش باور ندارند! با افزایش زاد و ولد حریدی ها و رسیدن آنها به 25% جمعیت اسرائیل، دعوای همیشگی سکولارها با یهودیان ارتدوکس و حریدی ها در سالهای اخیر شدت گرفته است.
بحران سیاسی «قداست شنبه یهودی»، بحران خدمت اجباری سربازی، بحران بر سر آزادی همجنس بازان و اختلاطهای زن و مرد و.. در سالهای اخیر کشمکش های متعددی را در سرزمین های اشغالی برانگیخته است.
حریدی ها معتقدند دولت اسرائیل یک دولت سکولار است و نه یهودی و بر مبنای تورات! آنها حاضر به خدمت در ارتش نیستند، نظام آموزشی دولتی و جامعه کاری اسرائیل و حتی ازدواج و آداب و رسوم سکولارها را قبول ندارند و از اول تا آخر عمر در مدارس دینی یهودی (یشیوا) به سر میبرند!
از آن سو، سکولارها حریدی ها را مشکل اصلی رژیم صهیونیستی
میدانند که آموزش دینی را بهانه ای برای فرار از خدمت میکنند و مفت
میخورند و می آشامند. طیف دیگری از یهودیان ارتدوکس (مثل ناتوری کارتا)
حتی موجودیت اسرائیل بهعنوان یک دولت یا حکومت را قبول ندارند و معتقدند
طبق تورات و تلمود، برای بازگشت به سرزمین موعود باید منتظر فرمان الهی و
ظهور ماشیح و بهصورت آرام و صلح آمیز بود. اینها بزرگترین مخالفان یهودی
اسرائیل محسوب میشوند.
بهدلیل همین چندپارگی اعتقادی و گسستگی
ایدئولوژیک است که تامیر پاردو، رئیس سابق موساد گفته است: «جنگ داخلی
بزرگترین تهدید برای موجودیت این رژیم به شمار میرود. بروز اختلافات
داخلی، آشوب و جنگ داخلی و خطراتی به مراتب بزرگتر از تهدید ایران و
حزبالله و یا گروههای فلسطینی برای اسرائیل به همراه دارد.»
4.
پس از سالها «ایده سازش» اینک فلسطینی به عیان فهمیده که تنها راه حل آزادی
فلسطین، همان راهی است که باعث اشغال فلسطین شده: مبارزه. مبارزه نظامی.
مبارزه رسانه ای. مبارزه در هر شکلی و با هر ابزاری. حماس به عنوان یک
نیروی جهادی در غزه و در کل سرزمین های اشغالی، امروز جبهه جدیدی از ناامنی
را برای اسرائیل گشوده که اسرائیل ناتوان از مواجهه با آن است. با وجود
کشتارهای وسیع، اسرائیل نتوانسته انتفاضه های پی در پی را مهار کند و تنها
در خون بیشتر در حال دست و پا زدن است.
ایجاد ناامنی دائمی برای
اشغالگران خصوصا در سرزمین های اشغالی 1948 بهترین راه برای ضعیف کردن این
رژیم است. این موثرترین راه مبارزه با اسرائیل توسط فلسطینی هاست. یوآو
گالانت وزیر مسکن این رژیم طی روزهای گذشته اعلام کرده: "ما در سال های آتی
بر سوریه و حضور ایران در سوریه تمرکز خواهیم کرد و هیچ نفعی در مبارزه
مستمر با غزه نداریم!" این نشانه درستی راه حماس و حزب الله و نیروهای
مقاومت در فلسطین است. اگر قرار به مبارزه نظامی با اسرائیل برای فروپاشی
آن باشد، کانون مبارزه باید در غزه، کرانه باختری و خود سرزمین های اشغالی
باشد.
5. صهیونیسم بر اساس جنگ رسانه ای و خدعه های روانی شکل
گرفته که مهمترین آن مظلوم نمایی است. ادعای هولوکاست معروف ترین شگرد
عملیات روانی صهیونیزم برای مشروعیت بخشی به تشکیل رژیم صهیونیستی به شمار
می رود. اما با فراگیر شدن جنایات این رژیم در رسانه ها، ظهور مورخان
نواندیشی که کل واقعه هولوکاست را زیر سوال بردند و شهادت فعالان صلح غربی
بدست اسرائیل و.. طی دو دهه گذشته، اینک تابلوی مظلوم نمایی اسرائیل فرو
ریخته است. به مدد رسانه های اجتماعی و روایت های فراغالب، ملتها خصوصا ملت
های غربی حصار سانسور خبری جنایات اسرائیل را شکسته اند.
جیمز میلر عکاس و مستندساز انگلیسی، تام هاراندال عکاس انگلیسی، ویتوریو آریگونی روزنامه نگار ایتالیایی و دهها عکاس و خبرنگار و فعال دیگر، با شهادت و خون پاک خود توانسته اند بایکوت خبری در فلسطین را بشکنند و صدای فلسطین شوند. شکل گیری جنبش جهانی تحریم و انزوای اسرائیل «بی دی اس» توسط فعالان و اکتیویست های اروپایی و آمریکایی، امروز به یکی از چالش های جدی رژیم جنایتکار اسرائیل تبدیل شده است.
درخواست فعالان اروپایی برای
لغو محاصره غزه، محکومیت مداوم جنایات جنگی اسرائیل در این کشورها، کمپین
های رسانه ای علیه اشغالگری اسرائیل و.. سبب شده دولت های غربی نیز بتدریج
حمایت های خود از اسرائیل را کاهش دهند و حتی مجالس کشورهای مختلف غربی
(ایرلند، انگلستان، فرانسه، سوئد و 136 کشور جهان و..) «دولت فلسطین» را به
رسمیت بشناسند. به نحوی که آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ اسرائیل، در سال 2015
گفته بود: «نه ایران و حزبالله و یا فلسطینیها، بلکه اروپای غربی
مهمترین چالش اسرائیل است.»
انزوای روزافزون اسرائیل سبب شده تا در
موضوع انتقال پایتخت این رژیم به بیت المقدس، حتی یک کشور غربی و حتی
متحدان آمریکا، از تصمیم آمریکا حمایت نکنند و تنها 8 کشور ذره ای
(گواتمالا، میکرونزی، جزایر مارشال..) در کنار آنها باشند. این بزرگترین
شکست سیاسی در تاریخ برای آمریکا و اسرائیل محسوب می شود. همین باعث شده
اسرائیل با صرف هزینه های هنگفت در صدد اتحاد با کشورها و گروهک های
جنایتکار و بدنام مثل میانمار، نیجریه، سودان جنوبی و کشورهای عربی حامی
داعش یعنی امارات و عربستان برآید.
6. برای فروپاشی اسرائیل، ترکیب
همه این عوامل ضروری است. فعال شدن گسست هویتی و مذهبی و نژادی در جامعه
اسرائیل، ادامه مقاومت نظامی و شبکه سازی حماس در کل فلسطین، ایجاد شکایات
حقوقی از اسرائیل برای اشغال کرانه باختری، قدس، جولان، سینا و.. با هدف
آزادی کامل مناطق اشغالی، تداوم مقاومت نظامی و ایجاد ناامنی و ترس و وحشت
دائمی در اسرائیل برای پایان اشغال 70 ساله. تداوم کمپین های سیاسی و رسانه
ای روزانه برای آگاه سازی جهانی درباره جنایات اسرائیل در افکار عمومی
(مثل کمپین تظاهرات بازگشت) و خصوصا آگاهی بخشی در جامعه آمریکا بعنوان
مهمترین حامی مالی و سیاسی این رژیم که با مالیات مردم آمریکا جنایت می
کند.
جهان باید به این نتیجه برسد که چاره حل موضوع فلسطین، ایده یک کشوری (فقط اسرائیل) یا دو کشوری (هر دو اسرائیل و فلسطین) نیست. اولی سرنوشتی جز آپارتاید آفریقای جنوبی ندارد و دومی با خوی جهانخواری اسرائیل در تصرف وجب به وجب خاک فلسطین و لبنان و سوریه و مصر و اردن محال است. راه حل چنانکه مورخ برجسته ضدصهیونیست "ایلان پاپه" بهعنوان یکی از سردمداران «بی دی اس» دنبال می کند، تنها و تنها ایده "یک کشوری" با بازگشت همه فلسطینیان به خانه های خود و بازگشت همه مهاجران غصب کننده به کشورهایی است که از آنجا آمده اند. ما این روز را به اذن خدا و بنا به وعده حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب، نزدیک می بینیم. بسیار نزدیک
منبع: روزنامه رسالت