همچنین گمانه زنیهایی درباره کناره گیری ملک سلمان از قدرت و واگذاری امور به فرزندش و احتمال کودتا توسط گارد ملی و شاهزادههای کنار گذاشته از قدرت، به سرتیتر محافل رسانهای منطقه و جهان تبدیل شده است. اما جای سوال است که واقعیت چست؟ آیا احتمال کودتا در در شرایط فعلی وجود دارد؟ آیا عربستان به سمت جنگ داخلی پیش میرود و بن سلمان کجاست؟
در پاسخ به سئوالات فوق، چند نکته کلیدی میتوان مطرح کرد:
۱- شواهد نشان میدهد که مرگ و زخمی شدن شدید و به کما رفتن ولیعهد سعودی در حادثه تیراندازی کاخ الخزامی یک گمانه زنی بیش نبوده و نیست، هیچ سندی دال بر تایید این مساله نیست و انتشار تصاویر و فیلمهای جدید از محمد بن سلمان در هفته جاری نیز، همه گمانه زنیها را پایان داد، اما این سوال همچنان باقی است که چرا بن سلمان به مدت یک ماه از انظار عمومی ناپدید شد و حتی در برخی محافل رسمی و دیپلماتیک نیز حضور نیافت.
هرچند دلیل قطعی آن هنوز معلوم نیست، اما میتوان با قاطعیت گفت که این موضوع بی ارتباط با حوادث داخلی عربستان و آنچه رخ میدهد نیست، مجتهد فعال توییتری و افشاگر عربستانی نیز در آخرین مطلب خود اذعان کرده که بن سلمان در حال سنجش میزان واکنشها به موضوعی پادشاهی خود است و میخواهد سطح مخالفتها و رقابتهایی که میتواند تنش زا باشد را بسنجد، چرا که عزل و نصبهای گسترده در دوسال اخیر و تحولات و تغییرات رخ داده در سطوح نظامی، امنیتی، سیاسی و اجتماعی عربستان چنان گسترده است که فرزند پادشاه عربستان باید هر لحظه منتظر یک تنش داخلی باشد. این میتواند به واقعیت نزدیکتر باشد.
۲- اینکه آیا احتمال واگذاری تاج و تخت به ولیعهد وجود دارد یا خیر؟ باید بگوییم شرایط داخلی عربستان چندان مشخص و معلوم نیست، اینکه ممکن است بن سلمان با کناره گیری پدرش، پادشاه شود، امر تازهای نیست، طبق روال عادی، محمد بن سلمان بعد از مرگ پدرش، پادشاه عربستان خواهد شد و حکومت داری بعد از ملک سلمان، به وی میرسد.
این فرضیه به واقعیت نزدیکتر است که ملک سلمان در راس قدرت باشد و بن سلمان فضای فعلی را بسنجد، تغییرات لازم را انجام دهد، ایدههای خود را پیاده کند و جامعه عربستان را به پذیرش پادشاهی خود نیز آماده کند، بنابراین باید از اینکه چند سالی پدرش در راس قدرت باشد، استقبال کند و با این فرضیه، احتمال کناره گیری ملک سلمان به نفع پسرش منتفی است، بن سلمان باید چالشهای ایجاد شده در عرصههای داخلی، تنشها و باتلاقهای منطقهای بویژه یمن و سوریه را به نوعی رفع کند و سرو سامان بخشد، بنابراین بعید است که از فرصت ایجاد شده در سایه پادشاهی پدرش بهره نبرد و خود را با چالش جدید در این زمینه مواجه کند.
۳- در خصوص احتمال وقوع کودتا علیه بن سلمان نیز تاکنون گمانه زنیهای زیادی صورت گرفته، اما با توجه به شرایط داخلی عربستان میتوان به این موضوع اشاره کرد که این کودتا در دوره ملک سلمان به هیچ عنوان اتفاق نخواهد افتاد و شرایط خفقان، بازداشتها، حبس خانگی شاهزادهها و مقامات قبلی، و جو کنترل شدید ادامه پیدا خواهد کرد تا زمان مرگ پادشاه. این گزینه محتملتر است که با مرگ ملک سلمان و واگذاری قدرت از فرزندان آل سعود به نوه ها، به دلیل اختلافات شدید بین نوهها و دعواها و رقابت شدید بین سدیریها و شمّریها بر سر تصاحب قدرت، شاهد جنگ قدرت و کودتا علیه محمد بن سلمان باشیم.
چرا که تغییرات ساختاری گسترده ملک سلمان در سالهای گذشته، چنان اختلافاتی در بین خاندان آل سعود ایجاد کرده که قطعاً و بدون تردید بعد از مرگش، عربستان را به تنشهای داخلی، ترورها و کودتا خواهد کشاند. باید منتظر ماند و تحولات را نظاره کرد. صحنه تحولات عربستان چنان مخفی و پیچیده است که با قاطعیت تمام نمیتوان از سنارویویی صحبت کرد و آینده ان را پیش بینی نمود.