در سال 2006 اپلیکیشنی وارد عرصه فضای مجازی شد که قصد داشت تا بهوسیله متصل ساختن و به اشتراکگذاری دادهها میان رانندگان مناطق مختلف اسراییل، فضایی بهتر برای عبور و مرور را برای آنها به وجود آورد.
به گزارش پایداری ملی، در سال 2006 اپلیکیشنی وارد عرصه فضای مجازی شد که قصد داشت تا بهوسیله متصل ساختن و به اشتراکگذاری دادهها میان رانندگان مناطق مختلف اسراییل، فضایی بهتر برای عبور و مرور را برای آنها به وجود آورد.
این اپلیکیشن که توسط سه اسراییلی به نامهای ایهود شبتای(Ehud Shabtai)، یوری لوین(Uri Levine) و امیر شنعار(Amir Shinar) تأسیسشده بود، ابتدائا با نام فری مپ اسراییل(Free Map Israel) شناخته میشد اما در سال 2008 با تغییر نام به ویز(Waze) که نوعی بازی با حروف کلمات ways و دستکاری آن بود به مسیر رشد خود ادامه داد و ابعاد جهانی به خود گرفت. ویز که روزبهروز مناطق بیشتری از کشورهای جهان را تحت پوشش خود قرار میداد، درنهایت در سال 2013 با مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون دلار توسط شرکت گوگل خریداری شد که بر اساس دادههای آسوشیتدپرس تنها درهمان سال بیش از 50 میلیون شخص از این نرمافزار در ایالاتمتحده آمریکا استفاده میکردند. دادههایی والاستریت ژورنال در سال 2016 نیز نشان میداد که بیش از 80 درصد از عبور و مرور افراد در سرزمینهای اشغالی با هدایت نرمافزار ویز انجام میشود و مردم از این نرمافزار برای آگاهسازی وضعیت ترافیکی پیش رو استفاده میکنند.
کارکرد نرمافزار ویز بدینصورت است که پس از مشخص کردن مقصد توسط کاربر،فرد میتواند نزدیکترین مسیر به مقصد را شناسایی کند و بر اساس دستورالعملهایی که اپلیکیشن اعلام میکند به سریعترین شیوه ممکن به مقصد برسد.بااینحال فردی که از ویز استفاده میکند میتواند همزمان در نقش یک توسعهدهنده نرمافزار نیز ظاهر شود و با استفاده از گزارشهایی که ثبت میکند، اطلاعات مسیرها را بهروزآوری سازد. در حقیقت افراد با استفاده از ویز میتوانند وضعیت جادهها،وقوع تصادفات،دوربینهای پلیس و گشتهای نامحسوس پلیس راهور و البته جایگاههای گاز و بنزین(در سایر کشورهایی که قیمت حاملهای انرژی بهصورت ساعتی و روزانه در حال تغییر است،میزان قیمت هر لیتر بنزین و گاز) را برای افرادی که قصد دارند از آن منطقه عبور کنند به اشتراک بگذارند.
ازجمله ویژگیهای ویز میتوان به قابلیت اتصال تقویم روزانه و مشخص ساختن مکانهای پرتردد توسط این نرمافزار برای دسترسی راحتتر به مکانهایی که معمولاً به آن رفتوآمد وجود دارد، اشاره کرد. بر این اساس با قبول دسترسی ویز به تقویم و یادداشتهای شخصی امکان تنظیم ساعت ملاقات و مکان آنها به وجود خواهد آمد که در آن صورت میتوان طی یک برنامه منظم و بینیاز از برنامهریزی مجدد، روزانه به سمت مقصد رهسپار شد.
سرعت دیگر مؤلفه کلیدی برنامه ویز به شمار میرود، درواقع در کنار GPS،اشتراکگذاری توسط اشخاص و سایر شیوهها،سرعت وسایل نقلیهای که یک کاربر ویز برای رسیدن به مقصد استفاده میکند و طول مدت رسیدن وی به مقصد ازجمله پارامترهایی است که نرمافزار را در گزارش میزان ترافیک یاری مینماید و دراینبین دیگر ویژگی ویز که آن را برای کاربران و مخاطبان خود بسیار جذاب ساخته است،رخ مینمایاند. نتایج یک نظرسنجی در آمریکا نشان میدهد که استفاده از بازیگران و چهرههای سرشناس هنری در زبانهای مختلف برای گویندگی نرمافزار ویز بهشدت بر کوتاه شدن انتزاعی مسیر در ذهن کاربر اپلیکیشن تأثیر میگذارد.در حقیقت در بخش تنظیمات نسخههای بهروز شده ویز میتوان صوت ربات گونهای که در بسیاری از نرمافزارها وجود دارد را با صداهای محبوب انگلیسی،عربی،اسپانیایی و دیگر زبانها جایگزین کرد.فرض کنید که تا پیشازاین با صدای کامپیوتری مجبور بودید مسیر نیمساعته تا خانه را طی کنید و حالا آرنولد با صدای ترمیناتور به شما توضیح میدهد که کجا به سمت راست بپیچید و در کجا دوربینهای کنترل سرعت پلیس وجود دارند و باید از سرعت خود بکاهید.
در خصوص مقایسه ویز با سایر نرمافزارهای ناوبری و میزان ارجحیت هر یک از این نرمافزارها بر یکدیگر مطالعات چندانی صورت نپذیرفته است،بااینحال اریک شمیسر خبرنگار حوزه تکنولوژی شبکه سی ان بی سی در ژوئن سال 2016 طی مقایسهای جالب بین نرمافزارهای جهتیابی گوگل مپ،اپل مپ و ویز به نتایجی جذاب دستیافت.شمیسر که به همراه دو خبرنگار دیگر حوزه تکنولوژی برای تشخیص بهترین نرمافزار مسیریابی تلاش میکرد،در وهله اول و بهصورت همزمان یک نقطه مبدأ و مقصد یکسان برای سه نرمافزار تعریف کرد تا راههای پیشنهادی هر نرمافزار را ارزیابی کنند و میزان زمانی که طی این مسافت بهوسیله نقشه ارائهشده توسط نرمافزارها ارائه میشد را بسنجد.این آزمایش که دو بار و طی دو زمان مختلف انجام شد نتایج جذابی را نشان میداد چه اینکه هم در این آزمایش و هم در ارزیابی قسمت بعدی، هر سه نرمافزار سه مسیر جداگانه را برای طی مسیر پیشنهاد میدادند اما میزان زمان رسیدن به مقصد بر اساس نوع اپلیکیشنها متفاوت بود.
شمیسر و همکارانش با درک موضوع نخست،در گام بعد سعی کردند تا تفاوت میان مدتزمان تخمینی و مدتزمان واقعی طی مسیر توسط سه اپلیکیشن را بسنجند و نتیجتاً به این نکته پی بردند که امکان آنکه ویز تخمینی دقیقتر از سایر اپلیکیشنها ارائه کند،کاملاً محتمل است.
در خصوص اپلیکیشن ویز نکات جالب دیگری نیز وجود دارد اما آنچه که از تمامی این نکات مهمتر جلوه میکند ملاحظات امنیتی است که در خصوص ویز وجود دارد. نرمافزار ویز از مجموعه اپلیکیشنهایی است که در حوزه کلان داده یا بیگدیتا تعریف میشود.در حقیقت در ابتداییترین شکل ممکن بر اساس دادههای حاصل از GPSو همچنین دادههای موقعیت مکانی تلفنهای هوشمند افرادی که این نرمافزار را نصبکردهاند،ویز کوتاهترین مسیر با کمترین ترافیک را میتواند به شما پیشنهاد دهد اما این در حالی است که هر تلفن هوشمندی که ویز بر روی آن نصبشده باشد یک کوکی و یک آی دی اختصاصی دارد که کار آنالیز دادههای هر شخص برای ویز را آسانتر میسازد.
توانایی اپلیکیشن ویز در دسترسی به اطلاعات شخصی کاربران تنها باگ امنیتی موجود این نرمافزار نیست بلکه پرفسور بن ژائو (Ben Zhao)، استاد دانشگاه کالیفرنیا که سرپرستی تیمی از محققان این دانشگاه را در حوزه امنیت سایبری بر عهده داشته معتقد است که قابلیت بهروزآوری نقشهها در ویز که در دسترس عموم کاربران وجود دارد، این توانایی را به آنها میدهد تا نقشهها را ویرایش کنند و بهسادگی گروهی از هکرها با استفاده از این قابلیت میتوانند بهوسیلهی یک کامپیوتر یا لب تاپ دادههای اشخاص را مانیتورینگ و رصد کنند و حتی ترافیک گروهی را به سمت یک جاده خاص هدایت کنند و یا اینکه با تغییر در دسترسی مسیرها اشخاص را در مسیرهای دلخواه قرار داده و از آنها سو استفاده کنند.
ژائو با استفاده از اصطلاح اشباح راننده توضیح میدهد که ازآنجاییکه سرورهای ویز از طریق برنامه کاربردی بر روی گوشیهای هوشمند باهم در ارتباط هستند ما با بهسادگی توانستیم بانفوذ به این برنامه حجم زیادی از رانندهها (یا کاربران) مجازی و غیرواقعی ایجاد کنیم که از طریق آن یک ترافیک جعلی ایجاد شد که به همه کاربران پیغام ارسال شد که در نقطه خاصی ترافیک سنگینی وجود دارد درحالیکه در واقعیت چنین نبود.
آنچه بازهم خطرات امنیتی موجود در ویز را برای عموم برجستهتر میسازد،تنها منحصر به دو خطر دسترسی برنامه نویسان ویز به اطلاعات شخصی و یا فعالیتهای آزادانه هکرها در محیط این نرمافزار نمیشود. بهعبارتدیگر هرچند که هر یک از این مخاطرات بهتنهایی برای ممانعت از نصب ویز کفایت میکند اما هنوز گره اصلی کار و ریسک بزرگ نصب ویز برای کاربران ایرانی تشریح نشده است.
عامه ما ایرانیها معمولاً در نظر نمیگیریم که هنگامیکه صحبت از استارتاپهای موفق در رژیم صهیونیستی به میان میآید یا آنگاهکه با مقوله امنیت سایبری و حتی سایبر پژوهی در سرزمینهای اشغالی مواجه میشویم،قبل از منعطف شدن اذهان به شرکتها،کمپانیها یا حتی مؤسسات دولتی و خصوصی باید تمام توجه خود را متوجه یک سازمان نظامی کنیم.ارتش رژیم صهیونیستی، واحد 8200.
داستان واحد 8200 ارتش اسراییل بسیار جالب به نظر میرسد .شروع کار،گسترش این بخش و البته تداوم فعالیتهای این قسمت از ارتش رژیم صهیونیستی تنها اتکا به یک شعار داشت:یافتن برترین استعدادها در زمینههای هایتک. چنین امری البته بهوسیله ارتش اسراییل از دوران کودکی صهیونیستها آغاز میشود و ارتش به دنبال استعدادهای برتر سایبری، مدام در حال جستجو در مدارس است. واحد 8200 بخشی از ارتش اسراییل است اما به همان نسبت که آموزشهای نظامی این واحد مانند دیگر بخشهای ارتش در صحرای نقب برگزار نمیشود،آموزشهای تکنیکی آن نیز همچون دانشگاهها نیست و حتی در ذیل سرفصلهای دانشگاهی تعریف نمیشود.درواقع در یک نگاه جامع شاید بتوان واحد 8200 را اینگونه توصیف کرد: جمعی از نخبگان جوان اسراییلی در حوزه تکنولوژی،امنیت سایبری و دادههای اطلاعاتی امنیتی که ذیل فرماندهی ارتش رژیم صهیونیستی مشغول به فعالیتاند.
تمامی دستاوردهای واحد 8200 در تمامی مراحل یا نیروهای اطلاعاتی و امنیتی اسراییل در پیوند هستند تا نرمافزارها،اپلیکیشنها و استارتاپهای ساختهشده،اهداف موردنیاز بدنه اطلاعاتی اسراییل را آماده سازد. نکته جالبتوجه در این واحد آن است که برخلاف سایر بدنه ارتش صهیونیستی خروج از واحد 8200 چندان دشوار به نظر نمیرسد و افرادی که توانایی تأسیس شرکتها و برندهای شخصی خود را دارند بهسادگی میتوانند از ارتش خارجشده و وارد ایجاد ساختارهای تأسیس کمپانی و شرکتهای خصوصی خود شوند و به همین دلیل بیجهت نیست که معمولاً رژیم اشغالگر در زمره برجستهترین کشورهای جهان در زمینه شرکتهای خصوصی فعال در زمینه هایتک است.بااینحال نکته جالبتوجه آنجاست که افرادی که از واحد 8200 خارج میشوند و شرکتهای خصوصی خود را سامان میدهند کماکان با ارتش اسراییل و این واحد پیوند دارند و این بار تنها انتفاع شخصی است که کار آنها را از مرحله پیش جدا میسازد، چه اینکه اغلب این شرکتهای خصوصی معمولاً در پی انجام پروژههای برونسپاری شده 8200 هستند و از این راه ضمن دریافت هزینههای انجام پروژه،فناوریهای مدنظر نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی را در بین جامعه هدف که گاها ابعادی بینالمللی دارد پیاده میسازند.یکی از این شرکتهای خصوصی که پیوندی ناگسستنی با واحد8200 ارتش اسراییل دارد شرکت موبایلی ویز است که در عرصه کنترل ترافیک و جمعآوری بیگدیتا فعال است. در حقیقت همانطور که ذکر آن رفت،دسترسی این نرمافزار به اطلاعات فردی،تنها ملاحظه امنیتی موجود در خصوص ویز اسراییلی نیست،بلکه علت حساسیت به این امر زمانی بیشتر مشخص میگردد که بدانیم دریافت اطلاعات مسیرها و راههای کشور از طریق کاربران و مشخص شدن وضعیت ترافیکی کشور در طول شبانهروز، این امکان را برای این نرمافزار فراهم میسازد تا ضمن آگاهی یافتن نسبت بهنظام حملونقل کشور، بتواند در مواقع حساس با هدایت ترافیک به طریق دلخواه به سمت مسیرهای خاص و مختل کردن وضعیت حملونقل کشور یا بالعکس حذف مسیرهای خاص و کنترل جادهای نسبت به آنها، زمینههای بحرانهای متعدد زیستمحیطی، سیاسی و حتی نظامی را فراهم آورد.