یکی از موضوعاتی که ناظران و تحلیلگران بین المللی درباره زمینه های بین المللی حصول توافق هسته ای ایران درباره آن اتفاق نظر دارند، این است که هرچند مذاکرات و توافق صورت گرفته، صرفاً در موضوع هسته ای بوده، سیاست ها و رویکردهای منطقه آمریکا در آن بسیار تأثیرگذار بوده است. در این میان، تحولات هفته های اخیر نشان می دهد مواضع آمریکا در منطقه به سمت نوع جدیدی از جهت گیری علیه ایران سوق پیدا کرده است.
یکی از موضوعاتی که ناظران و تحلیلگران بین المللی درباره زمینه های بین المللی حصول توافق هسته ای ایران درباره آن اتفاق نظر دارند، این است که هرچند مذاکرات و توافق صورت گرفته، صرفاً در موضوع هسته ای بوده، سیاست ها و رویکردهای منطقه آمریکا در آن بسیار تأثیرگذار بوده است. در این میان، تحولات هفته های اخیر نشان می دهد مواضع آمریکا در منطقه به سمت نوع جدیدی از جهت گیری علیه ایران سوق پیدا کرده است.
در جریان مذاکرات طولانی ایران و گروه 1+5 که در نهایت منجر به حصول برنامه جامع اقدام مشترک میان طرفین شد، در برخی منابع چنین اعلام می شد که آمریکا قصد دارد با استفاده از زمینه ای که این مذاکرات ایجاد کرده، به همکاری با ایران در عرصه ای گسترده تر پرداخته و به ویژه زمینه را برای حل و فصل بحران های منطقه ای با مشارکت ایران فراهم کنند.
با این حال، آنچه همواره از سوی مقامات ایرانی درباره این گونه موضع گیری ها بیان شده، این بوده که مذاکرات انجام گرفته با آمریکا تاکنون، منحصر به موضوع هسته ای بوده و در سایر موارد، آمریکا تاکنون حسن نیتی از خود نشان نداده و دست از رویکرد خصمانه خود در قبال ایران برنداشته تا شرایط برای همکاری احتمالی میان طرفین فراهم شود. مواردی از همسویی نیز که در موضوعی همچون نبرد با داعش در عراق وجود داشته، صرفاً در حد اجتناب از برخورد بوده و هیچ گاه به سطح یک عملیات یا اقدام مشترک نرسیده است.
اما تحولات رخ داده طی هفته ها و روزهای اخیر، ثابت کرد که دلیل این احتیاط مقامات ایرانی در گسترده تر کردن عرصه تعامل با آمریکا در منطقه چه بوده و چرا ادعاهای برخی مقامات آمریکایی مبنی بر تمایل آن ها به همکاری با ایران در منطقه همواره با احتیاط مورد توجه قرار گرفته است. به عبارت دیگر، آنچه در حال حاضر از یک سو در روند اقدامات عربستان در قبال کشورهای همسایه خود و از سوی دیگر، در عملیات ارتش ترکیه و عراق و سوریه در جریان است، نشانه های ادامه رویکرد خصومت آمیز واشنگتن در قبال ایران را در خود دارد که این بار در قالب توسل به «جنگ های نیابتی» بروز و ظهور پیدا کرده است.
در بحث ترکیه باید اشاره کرد که پس از مدت ها اصرار مقامات دولت آنکارا مبنی بر اقدام نظامی علیه سوریه و ضرورت برقراری منطقه پرواز ممنوع در این کشور و در حالی که ایالات متحده مستمراً با این امر مخالفت می کرد، اندکی پس از حصول توافق هسته ای، مقامات آمریکایی بالاخره چراغ سبز را به ترکیه نشان دادند که همین امر سرآغاز عملیات ارتش این کشور در شمال سوریه و البته شمال عراق بود.
در این میان، هرچند هدف از عملیات در سوریه، مبارزه با داعش اعلام شده، بر کسی پوشیده نیست که آنکارا از این اقدام، همزمان اهداف دیگری چون جلوگیری از تشکیل یک موجودیت خودمختار کرد در شمال سوریه و نیز براندازی دولت اسد را دنبال می کند.
در مقابل، به نظر می رسد آمریکا نیز به این نتیجه رسیده که در شرایطی که اوضاع در سوریه به سبب قدرت گرفتن بیش از پیش داعش از هر زمانی پیچیده تر شده، همراه کردن ترکیه در مسیر مبارزه با این گروه، از یک سو می تواند زمینه را برای برنامه چند ساله واشنگتن مبنی بر تقویت مخالفان به اصطلاح «میانه رو» دولت سوریه و جایگزین کردن آن ها با دولت اسد فراهم کرده و از سوی دیگر، امتیازاتی همچون دسترسی کامل به پایگاه هوایی «اینجرلیک» در ترکیه را در اختیارش قرار دهد. به این ترتیب، منافع مشترک آنکارا و واشنگتن در سوریه، آمریکایی ها را به سمت استفاده از ترکیه به منظور دستیابی به اهداف خود سوق داده است؛ اهدافی که مستقیم در تقابل با منافع ایران در سوریه قرار دارد.
در رابطه با عربستان نیز به نظر می رسد تلاش آمریکایی ها برای ارائه «تضمین» به ریاض در موضوع هسته ای، عملاً کار را به جایی رسانده که آمریکایی ها حمایت ضمنی خود را از هر گونه اقدام سعودی ها در سطح منطقه – مادامی که با منافع خودشان همسو باشد – اعلام کرده اند. در این راستا، نه تنها عربستان سعودی پس از چند ماه عملیات علیه یمن، هنوز بدون هیچ گونه مخالفت بین المللی به تجاوز به این کشور و کشتار مردم ادامه می دهد، بلکه پا را فراتر گذاشته و اقدام به تهدید برخی دیگر از کشورهای منطقه، از جمله کویت نیز می کند.
در همین راستا، روز گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان سعودی کویت را تهدید کرده که در صورت ادامه مخالفت هایش با بهره برداری از یک میدان نفتی مشترک، نه تنها میدان مذکور را کامل تحت کنترل خود خواهد گرفت، بلکه اقدام به تصرف سراسر خاک کویت خواهد کرد. در این موضوع نیز به نظر می رسد تفاوت رویکردهای کویت با عربستان در شماری از مسائل منطقه و تمایل این کشور به توسعه روابط با ایران – که در جریان سفر اخیر وزیر خارجه ایران به این کشور مشاهده شد – سعودی ها را به واکنشی چنین تهدیدآمیز واداشته است.
این در حالی است که بر خلاف موارد مشابه و اصولاً بر خلاف عرف و رویه معمول بین المللی، اظهارات تهدیدآمیز سعودی ها با هیچ گونه واکنش منفی از سوی آمریکا و مجموعه غرب مواجه نشد. بر همین اساس، می توان گفت عربستان نیز اکنون به یکی دیگر از ابزارهای نیابتی آمریکا در منطقه تبدیل شده تا در شرایطی که واشنگتن حضور و تقابل مستقیم خود با ایران را در منطقه کاهش می دهد، ادامه دهنده رویکرد تقابلی همیشگی در مقابل ایران باشد.
به این ترتیب و با توجه به بازتر شدن دست کشورهایی چون ترکیه و عربستان در منطقه، می توان انتظار داشت که در آینده نزدیک، این دو کشور به ویژه عربستان، به سمت و سویی حرکت کرده و کارهایی کنند که اوضاع منطقه را از آنچه هست نیز بی ثبات تر و ناآرام تر کند. این موضوع در مورد عربستان می تواند به شکل ادامه تهدیدات علیه دولت هایی جلوه گر شود که قصد توسعه و بهبود روابط با ایران را دارند تا از این طریق، از افزایش بیش از پیش قدرت و نفوذ ایران در منطقه در دوران پس از حصول توافق هسته ای جلوگیری شود.