به همین دلیل با دکتر نائینی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) و نویسنده کتاب درباره اثر و ماهیت جنگ نرم به گفتوگو نشستیم که در ذیل میخوانید:
* ماهیت جنگ نرم چیست و چرا غرب به جنگ نرم رسیده است؟
ـ جمهوری اسلامی مبتنی بر اندیشههایی بود که «لیبرال دموکراسی» را به چالش کشید. انقلاب اسلامی از عمق راهبردی برخوردار است و پایههای محکمی دارد و اندیشه جدید انقلاب اسلامی تمام مدلهای موجود را به چالش کشید.
غرب از تمام توان خود برای مقابله با جمهوری اسلامی بهره برده است
غرب از همه ظرفیتها و تجربیات خود برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی در یک دهه استفاده کرد که این ظرفیتها شامل امنیتی کردن فضای جمهوری اسلامی از طریق برانگیختن نیروهای شورشگر، طراحی کودتاهای مختلف و ایجاد جنگ 8 ساله است. غربیان با درک غلطی که از توانمندیهای ایران دارند در تمام الگوهایی که علیه ایران پیاده کردند، شکست خوردند که علت آن این بود که برآورد درستی از ظرفیتهای نظام جمهوری اسلامی ایران نداشتند.
قدرت واقعی جمهوری اسلامی ایران قدرت نرم است
قدرت واقعی جمهوری اسلامی ایران قدرت نرم است. غربیها مطلع نبودند که قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران شامل «قدرت برانگیختن جامعه، بسیج اجتماعی، اقناع قدرت، بهرهگیری از ظرفیتهای انتقادی و ارزشهای اسلامی» است که توسط حضرت امام خمینی(ره) برای مقابله با چالشهای مختلفی که جمهوری اسلامی با آن روبهرو میشد از جمله اداره جنگ تمام عیار و همه جانبه علیه کشور استفاده میشد.
حضرت امام(ره) مدلی که در رهبری انقلاب برگزید و انقلاب را در برابر نظام 2 هزار و 500 ساله شاهنشاهی به پیروزی رساند، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در جنگ هشت ساله از همین مدل بهره برد. با فاصله قدرتی که در آن شرایط به ویژه پس از جنگ بین ایران و دشمن مقابلش قرار داشت از ظرفیتهای جامعه و مردم استفاده کرد و این ظرفیتها را به جریان انداخت.
غرب به این نتیجه رسیده که با جنس انقلاب به مقابله با انقلاب بپردازد
غرب بعد از یک دهه به این نتیجه رسید که برآوردش از قدرت واقعی جمهوری اسلای ایران غلط بوده است و با شیوه و روشهای سخت نمیتواند، این قدرت را مهار کند. باید با روشی که از جنس انقلاب است با آن مقابله کند. جنس انقلاب نیز نرم بود و امام با استفاده از قدرت نرم انقلاب را به پیروزی رساند و یک دهه در برابر غرب ایستاد.
به طور طبیعی وقتی غرب با بهرهگیری از قدرت نرم یک نظام سیاسی را به چالش میکشد. قدرت نرم کشوری که در مقابل ما قرار دارد برای ما تهدید محسوب میشود.
تهدید نرم، اهداف و منابع ملی ما را در بخش قدرت نرم به چالش میکشد
این تهدید نرم اهداف و منابع ملی ما را در بخش قدرت نرم به چالش میکشد. تغییر نگرشهایی که در جامعه پدید میآید، ممکن است به صورت جنگ نرم ظهور و بروز پیدا کند. با توجه به این تحلیل، از ابتدای شکلگیری انقلاب اسلامی با پدیدهای به نام جنگ نرم مواجه بودیم.
اما راهبرد اصلی انقلاب اسلامی جنگ نرم نبوده است. جنگ نرم راهبرد جنگ سخت را پشتیبانی میکرد اما با پایان دفاع مقدس، زمانی که در دهه سوم، راهبرد جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت، سناریو و مکانیسمهای مهار قدرت انقلاب اسلامی در جهان و فروپاشی نظام جمهوری اسلامی در دستور کار دشمن قرار داشت؛ در برابر جنگ نرمی که دشمن طراحی کرده بود راهبرد جمهوری اسلامی شکل نیز گرفت.
مقام معظم رهبری برای مقابله با جنگ نرم دشمن، راهبرد مقابله با جنگ نرم را در قالب نرمافزارانه، با ادبیات بسیار عمیق و کارشناسانه برای نخبگان و برانگیختن جامعه تبیین کرد اما متاسفانه آنگونه که انتظار بود، متولیان کشور در بخشهای مختلف سیاسی و فرهنگی، جنگ نرم را جدی نگرفتند.
تا قبل از فتنه 88 در کشور جنگ نرم به رسمیت شناخته نشد
تا قبل از فتنه 88 در کشور جنگ نرم به رسمیت شناخته نشد. بسیاری جنگ نرم را باور نداشتند. به این باور نرسیده بودند که غرب با بهرهگیری از روشهای بسیار پیچیده فرهنگی و سیاسی اراده کرده است که نظام جمهوری اسلامی ایران را به چالش بکشاند.
غربیان تلاش دارند با جنگ نرم منابع اصلی نظام را که شامل قدرت نظام، مؤلفهها و ارزشهای نظام و ارکان اصلی نظام میشود، با ابزار ارتباطی، فرهنگی و روشهای نرمافزارانه به چالش بکشاند.
با وجود اینکه مقام معظم رهبری خیلی وقت بود به صورت مستند، دقیق و کارشناسانه تلاش کرده بودند که ابعاد، ماهیت، ابزار و روشهای جنگ نرمی که غرب برگزید، تبیین کند. اما فتنه 88 در این روشنگری بسیار کمک کرد؛ چرا که فتنه 88 براندازی نرم بود و یکی از شیوهها و تکنیکهای براندازی نرم هم فتنه 88 است.
فتنه 88 کمک کرد که مردم و جامعه وجود جنگ نرم را در کشور باور کنند
فتنه 88 کمک کرد که مردم و جامعه وجود جنگ نرم را در کشور باور کنند و این باور را تقویت کرد که دشمن با ابزار قدرت نرم نیز میتواند جمهوری اسلامی ایران را به چالش بکشاند. به تعبیر مقام معظم رهبری آن فتنه کشور را واکسینه کرد و بعد از فتنه، اقداماتی که در زمینه رسانهای انجام شده است، جای تقدیر و تشکر دارد.
خبرگزاری فارس در خط مقدم جنگ نرم است
یکی از رسانههایی که خط مقدم نبرد در مقابل با جنگ نرم دشمن قرار دارد، خبرگزاری فارس است. در فتنه 88 نقش خبرگزاری فارس در روشنگری ابعاد فتنه نقش بسیار بیبدیل و بسیار برجسته داشت و دشمن نیز یکی از کانونهای اصلی قدرت نظام را که خبرگزاری فارس بود، هدف قرار داده بود و سعی داشت از این رسانه اعتبارزدایی کند.
ما براساس رسالت انقلابی و احساس خلائی که در جامعه رسانهای و دانشگاه در حوزه تولید ادبیات جنگ نرم حس میشود، هم در زمینه تبیین ابعاد و مؤلفهها، ماهیت و ابزار جنگ نرم و هم در حوزه اصول و قواعد طرحریزی و مقابله با آن نیاز به اثری تألیفی داریم.
فتنه 88 پیشینه سیاسی و فرهنگی 10 تا 15 ساله داشته است
به عنوان مثال، مقابله با جنگ نرم باید حتما مردمی و نرمافزارانه باشد. مقابله سخت و نیمه سخت جواب نمیدهد. رهبر معظم انقلاب در فتنه 88 فرمودند که این فتنه همه آن چیزی نبود که در خیابان دیده شد. پیشینه 15 ـ 10 ساله داشت یعنی یک پیشینه سیاسی و فرهنگی داشت. تحولات فرهنگی، هویتی، تضعیف ارزشها و باورها در یک دوره 20 ساله شکل میگیرد. وقتی باورهای یک جمعیتی تغییر پیدا کرد با روشها و ابزارها قدرت سخت نمیتوانید با آن مقابله کنید.
راه تعامل با تغییرات فرهنگی «اقناع، بصیرت و روشنگری» است. منبع اصلی قدرت کشور در مقابله با فتنه 88 «قدرت رهبری، عمق راهبردی و همراهی مردم با نظام» بود که به حماسه 9 دی منجر شد و این مقابله، مقابله نرم بود.
* راهبرد جنگ نرم دشمن در فضای موجود چیست؟
ـ جنگ نرم یک فرایند دارد و قطعاً جنگ نرم به «براندازی از درون» منجر میشود تا اهداف دشمن به وسیله جنگ نرم تحقق پیدا کند. غرب در فروپاشی نظام سیاسی اسلامی به نام اندلس تجربه دارد و با تهاجم فرهنگی موفق شد نظام سیاسی و فرهنگی اندلس را دگرگون کند. آنها ارزشها، روحیه ایستادگی، مقاومت، عزم و اراده مردم در برابر دشمن را تغییر دادند. نمونههای فراوانی در قرآن کریم از تمدنها داریم که به دلیل فساد اخلاقی و فساد فرهنگی فرو ریختند.
تغییرات فرهنگی در دوره زمانی طولانی اتفاق میافتد. ارزشها، اعتقادات اساسی، سیاسی و فرهنگی موجود به تدریج تضعیف میشود و به تدریج ارزشهای جدید نهادینه میشود. وقتی جامعه دچار استحاله شد، به طور طبیعی اعتقادات مردم نسبت به نظام سیاسی کاهش پیدا میکند. وقتی اعتماد کاهش پیدا کرد، مقبولیت نظام کاهش پیدا میکند و زمینههای اعتراض به ناکارآمدی نظام فراهم میشود.
آن بخش از جنگ نرم که به صورت اعتراض مدنی در کف خیابان ظهور و بروز پیدا میکند، ریشه در تهاجم فرهنگی دارد. تا زمانی که تهاجم فرهنگی به نتیجه نرسد، شاهد تغییرات در جامعه نمیشویم. جامعهای که دارای ریشههای فرهنگی عمیق است و انسجام لازم را دارد و دارای آرمان و هویت است، هرگز با جنگ نرم فرو نمیریزد. این رابطه، رابطه متقابل است. یعنی هر چه جامعه از قدرت فرهنگی والاتری برخوردار باشد؛ ارزشهای عمیقتر و پایدارتر داشته باشد، مسئولان بتوانند این ارزشها را در جامعه درونی کنند و تبدیل به ارزشهای انقلابی پایدار کنند، در این صورت هرگز این جامعه با جنگ نرم فرو نمیریزد.
نظام سیاسی که با تهاجم نظامی فرو بریزد عمق راهبردی ندارند
فرض کنیم که قدرت نظامی دشمن به نفع دشمن است. البته در ارتباط با نظام اسلامی چنین فرضی نیز درست نیست. فرض کنیم موازنه نظامی به نفع دشمن است و دشمن موفق میشود بخشهایی از نظام اسلامی را به تصرف درآورد. اما ملتی که باور، اعتقاد، عزم، اراده و روحیه ملی دارد و از جایگاه والای رهبری نیز برخوردار است، میتواند تمام سرزمینها را پس بگیرد. نظام سیاسی که با یک تهاجم نظامی فرو میریزد نظامی است که عمق راهبردی ندارد و در واقع قدرت نرم ندارد.
دیگر تجربه مدل انقلاب رنگی در ایران تکرار شدنی نیست
دشمن روشهای مختلف را تجربه کرده است و در جنگ نظامی شکست خورده و در انقلاب رنگی هم با حضور خودجوش مردم در حماسه 9 دی دشمن شکست خورده است. دیگر تجربه مدل انقلاب رنگی در ایران تکرار شدنی نیست. سناریو و راهبرد انزوای سیاسی هم جواب نداد. دشمن از همه ظرفیتها برای انزوای سیاسیجمهوری اسلامی ایران استفاده کرده است و نظام سیاسی ایران با بهترین مدیریت توانست اجلاس غیرمتعهدها را برگزار کند.
انزوای سیاسی ایران شکست خورد
در حال حاضر ایران ریاست کشورهای غیر متعهدها با 120 عضو را بر عهده دارد و معنای آن این است که انزوای سیاسی ایران شکست خورده است. ایران اسلامی با عراق و افغانستان قبل از حمله امریکا متفاوت است که با یک اقدام نظامی فرو بریزد.
مردم در دفاع از اصل نظام حاضرند هرگونه هزینه بپردازند
الگو و تجربههای فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی درباره ایران هم جواب نمیدهد. نظام جمهوری اسلامی ایران از قدرت نرم والایی برخوردار است. رهبری جایگاه والایی دارد. نظام به گونهای است که ظرفیتهای بالایی در درون خود دارد و مردم در دفاع از اصل نظام و ارزشهای اصیل نظام هرگونه هزینهای حاضرند بپردازند.
ممکن است مردم از برخی ناکارآمدیهای داخلی آسیب ببینند ولی کاملا این ناکارآمدی را از نظام تفکیک میکنند. مردم نقدهایی از بخشهای مختلف کشور در حوزه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارند و حرفهای مردم در بسیاری از موارد بهجا است، اما مردم با سیاستهای نظام و ارزشهای پایدار و ارکان نظام موافقند. تجربه نشان داده است که در صورت تهاجم به ارکان نظام حاضرند به دفاع بپردازند. بنابراین مطابق برآورد غربیها در شرایط کنونی «نه امکان فروپاشی از درون جمهوری اسلامی وجود دارد و نه تهاجم نظامی علیه کشور ممکن است» و به همین خاطر دشمن به فکر مهار ایران رسیده است.
الگو و مدل انقلاب اسلامی قدرت غرب را کاهش داده است
دشمن به این نتیجه رسیده است که ایران در سطح منطقه الگو شده و مدل انقلاب اسلامی قدرت غرب را کاهش داده است و موازانه به نفع نظام اسلامی کاهش پیدا کرده است.
رویکرد دشمن بازدارندگی است
رویکرد دشمن «بازدارندگی» است. این گزینهای است که مراکز تصمیمساز و کانونهای تفکر آمریکایی به مراکز تصمیمگیر آمریکایی پیشنهاد کردهاند. هدف این است از این طریق قدرت ایران را کاهش دهند و ایران را به انزوای سیاسی بکشانند. تمرکز در این رویکرد، جنگ نرم است؛ منتها عناصر جنگ نرم متعدد است. عناصر این راهبرد مهار «جنگ کمشدت» است. بازدارندگی عناصر متفاوتی دارد؛ از جمله اقدامات امنیتی، تهدید و ارعاب نظامی.
*ترور دانشمندان هستهای در کدام دسته قرار میگیرد؟
ـ اقدامات امنیتی. غربیها با کشوری مواجه هستند که آن کشور اهل سازش نیست، از آرمانها و اهدافش کوتاه نمیآید. روی سیاستها و جهتگیری کلی نظام ایستاده است، از یک طرف قدرت اجتماعی و ساختاری لازم را برای مقابله با چالشهای مختلف را دارد و از طرف دیگر امکان براندازی داخلی جمهوری اسلامی نیز وجود ندارد، بنابراین بهترین گزینه «گزینه مهار» است.
منظور غرب از مهار ایران جلوگیری از افزایش قدرت روزافزون ایران است
منظور غرب از مهار این است که تلاش کند قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران نسبت به آنچه که هست، افزایش پیدا نکند. همچنین غرب کوشش میکند قدرت غرب به خاطر افزایش قدرت جمهوری اسلامی ایران، کاهش پیدا نکند و با توجه به این استراتژی است که نظام جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته میشود.
گزینه فروپاشی از درون جمهوری اسلامی کلاً منتفی است
بنابراین گزینه «فروپاشی» کلاً منتفی است. دشمن به «بازدارندگی از طریق جنگ نرم هوشمند» رسیده است. جنگ نرم هوشمند، مؤلفهاش فقط تهاجم فرهنگی نیست بلکه در جنگ نرم هوشمند، دشمن از همه ابعاد جنگ نرم بهره میگیرد.
شما نشانههایی میبینید مبنی بر این که غرب رویکرد انزوای سیاسی و فرهنگی ایران را به عنوان تهاجم فرهنگی برگزیده است. در بخشهای دیگر اقتصادی، دفاعی و امنیتی نیز شاهد این تهاجم هستیم و غرب سعی دارد از اقدام نظامی برای منفعل کردن جامعه ایران بهره بگیرد.
غرب به این نتیجه رسیده است که ایران توانسته قدرت نفوذ منطقهای خود را افزایش بدهد و به توان بازدارندگی در مقابل آمریکا برسد.
غربیها تلاش میکنند مسئولان نظام را در محاسبات به اشتباه بیاندازند. رهبری نیز فرمودند: به اشتباه محاسباتی انداختن مسئولان در توان دشمن است. یعنی اینکه دشمن در پی این است که تهدید به اقدام نظامی علیه ایران را معتبر کند.
غرب با جنگ نرم و جنگ روانی، مسئولان نظام را به این باور میرساند که در اقدام خود جدی است و خواست غرب این است که مسئولان نظامی ما تهدیدها را جدی بگیرند و توان دشمن را بیش از انچه که هست، برآورد کنند.
«اشتباه محاسباتی» زمانی اتفاق میافتد که ما توان دشمن را بیش از آنچه که هست، برآورد کنیم و توان خود را نادیده بگیریم و ضعف و شکستهای دشمن را نبینیم؛ نتیجه آن روی برآوردهای ما و توان ذهنی ما تاثیر میگذارد.
* کتاب «اصول و مبانی جنگ نرم» چه خلائی را در حوزه جنگ نرم پر میکند و به چه مباحثی پرداخته است؟
ـ برای نوشتن کتاب «اصول و مبانی جنگ نرم» با دوره زمانی که بیش از 2 سال طول کشید، تقریباً تمام منابع داخلی و خارجی که در حوزه جنگ و قدرت نرم، عملیات روانی و دیپلماسی عمومی موجود بود، بررسی شد. اسناد مختلفی که غربیها در حوزه جنگ نرم تولید کرده بودند، رصد کردیم. با توجه به تیمهای تحقیقی و پژوهشی که در اختیار داشتیم، بخشی از این اسناد را تحلیل محتوایی و محوریابی کردیم. تا آن زمان حدود 100 اثر در حوزه جنگ نرم، بصیرت و فتنه 88 توسط پژوهشگران و مولفان و صاحبان قلم و اثر منتشر شده بود عمدتا مورد ملاحظه و بررسی قرار دادیم و نهایتا با استناد از منابع موجود و رهنمودهای مقام معظم رهبری در حوزه جنگ نرم این کتاب تحت عنوان «اصول و مبانی جنگ نرم» تالیف شد.
تحولات نظری در زمینه جنگ نرم در کتاب بررسی شد
این کتاب پنج فصل دارد. در هر فصل، پنج تا شش موضوع محوری با سر فصلهای اصلی جنگ نرم، مورد بررسی قرار گرفته است. در این کتاب تلاش شده است مبانی نظری جنگ نرم، از جمله نسبت امنیت، تهدید و قدرت مورد بررسی قرار گیرد. از دیگر موضوعاتی که مورد بررسی قرار گرفت، تحولاتی است که در حوزه نظری اتفاق افتاده است. تحولات اخیری که در موضوع امنیت و تهدید وجود دارد که نهایتا این تحولات به رویکردهای نرمافزارانه رسیدهاند.
رویکرد کشور در حوزه امنیت، قدرت و تهدید کلاً نرمافزارنه شده است. در فصل نخست کتاب تلاش شده است که این رویکردها مورد بررسی قرار گیرد تا نهایتا رویکرد تامین امنیت با استفاده از قدرت نرم در حوزههایی مانند راهبرد جنگ نرم در ادبیات جدید و روابط بینالمللی، سیاست، امنیت پژوهی، علوم سیاسی و رویکردهای فرهنگی در حوزه امنیت بررسی شود.
غرب در پی یکسانسازی ارزشهای جهانی است
همچنین در فصل نخست کتاب، به نسبت جهانی شدن و جنگ نرم پرداخته شد. توضیح داده شده است که غرب در نظریه جهانیسازی، در پی یکسان سازی ارزشها، عقاید و اطلاعات و سبک زندگی مطابق ارزشهای لیبرال دموکراسی است.
فصل دوم کتاب، به مقوله جنگ نرم پرداخته و با استفاده از تالیفات و تحقیقاتی که تا الان شده است، تعدادی از مهمترین تعاریف از جنگ نرم را برگزیدم. این تعاریف نقد و بررسی شد و با توجه به تعبیر و تعریفی که تاکنون ارائه شده، نسبت آن تعریف با توجه به استدلال علمی و رابطه آن با بیست واژه دیگر توضیح داده شده است. از جمله در فصل دوم، رابطه غرب با تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، نافرمانی مدنی، انقلاب نرم، دیپلماسی عمومی و ،بررسی شده است. همچنین تلاش شده است یکسری شاخصها با ادبیات علمی، روان و کاربردی کاملا توضیح داده شود.
همچنین جایگاه و پیشینه جنگ نرم مورد بررسی قرار گرفت. در پشینه جنگ نرم دو دیدگاه و رویکرد وجود دارد؛ در دیدگاه نخست، جنگ نرم به عنوان پدیده تاریخی که از ابتدای زندگی اجتماعی بشروجود داشت، بررسی شد. در این نگاه تاریخی بررسی کردیم که گروههای مختلف اجتماعی برای پیشبرد اهداف خود با سایر گروهها الزاماً از جنگ سخت استفاده نکردهاند.
جنگ نرم پدیده تاریخی است
بنابراین با توجه به این حقیقت تاریخی که جنگ نرم به عنوان پدیده تاریخی در طول تاریخ زندگی بشر جریان داشت، به عنوان راهبرد بررسی کردیم. در نگاه دوم، نظریه و ادبیات علمی جنگ نرم به مفهوم علمی، به عنوان راهبرد و مکانیسم مربوط به انقلاب اسلامی که در دو یا سه دهه اخیر به عنوان منبع قدرت در کل دنیا تولید شده است بررسی کردیم. فصل دوم کتاب کلا در حوزه شناخت و چرایی جنگ نرم است؛ چرایی جنگ نرم از چند منظر مورد بررسی قرار گرفت.به این پرسش بنیادین در این کتاب پاسخ داده شد که چرا غرب به جنگ نرم رسید؟ در کتاب اسنادی ارائه شده است به دیدگاه کانونهای تفکر غربی در این کتاب اشاره شده است. محور بعدی چرایی جنگ نرم به صورت اختصاصی علیه جمهوری اسلامی ایران است. و بالاخره ناکارآمدی سایر راهبردها، برآورد درست از قدرت نظام جمهوری اسلامی، تجربه غرب در انقلاب رنگی همچنین تجربه غرب از ناتوانی در فروپاشی از درون جمهوری اسلامی ایران، آنها را به این نتیجه رسانده است که از این تجربهها بهره بگیرند.
ابعاد جنگ نرم در فصل سوم کتاب بررسی شد
در فصل سوم کتاب، ابعاد جنگ نرم بررسی شد.جنگ نرم ابعاد مختلفی دارد و با توجه به شرایط انقلاب اسلامی و تجربه انقلاب ابعاد آن بررسی شد. نهایتاً جنگ نرم در چهار بعد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تقسیم شد و مؤلفهها و شاخصهای آن مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه گروههای آماج جنگ نرم بررسی شدند.
در این کتاب گروههای آماج جنگ نرم را با مدلها و روشهای مختلفی بررسی کردیم. به لحاظ سطح جنگ نرم، جنگ نرم به کارگزاران و نخبگان تقسیم شدند. در این کتاب بررسی شد که چگونه عوامل جنگ نرم دشمن روی کارگزاران و نخبگان جنگ نرم تاثیر میگذارند. از جمله در فصل سوم کتاب بررسی شد چگونه جنگ نرم روی مردم تأثیر میگذارد.
در این کتاب هدف از جنگ نرم در چهار بعد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بررسی شد. اهداف جنگ نرم در گروههای مختلف آماج جنگ نرم را با مدلها و ابعاد جنگ نرم بررسی کردیم.
همچنین برسی کردیم هدف عاملان جنگ نرم دشمن در بخش نیروهای دفاعی و امنیتی چیست؟ با چه مکانیسم و سازوکاری قصد دارند در بخش دفاعی و امنیتی تأثیر بگذارند.
ماهیت جنگ نرم به صورت کاربردی مشخص شد
همچنین سعی شد جنگ نرم کالبدشناسی شود. ماهیت جنگ نرم را به صورت کاربردی مشخص کردیم. همچنین جنگ نرم، سخت و نیمه سخت در 12 موضوع و یک سری شاخصها تفکیک شد.
در این کتاب سعی شده است جنگ نرم، سخت، نیمه سخت را با توجه به ماهیت و ویژگی، در 10 شاخص مورد بررسی قرار گیرد همچنین تطور تاریخی این سه جنگ مورد بررسی قرار گرفت.
مصادیق جنگ نرم، سخت و نیمه سخت به صورت تاریخی در این کتاب بررسی شد. در این کتاب مشخص شده است که ریشههای تاریخی مقابله با جنگ سخت، نرم و نیمه سخت چیست و به ذکر مصادیق آن پرداخته شد.
الگوهای برخورد غرب با نظام اسلامی، در 6 سناریوی کلی بوده است
نهایتاً در فصل سوم کتاب، به چارچوبی در الگوها و روشهای غرب در مقابله با جمهوری اسلامی ایران رسیدیم. 6 مدل و سناریو را مورد بررسی قرار دادیم. معتقدم از ابتدای انقلاب اسلامی، الگوهای برخورد غرب با نظام اسلامی در 6 الگو و سناریوی کلی بوده است.
این 6 سناریو به این شرح است: نخست، سناریو و الگوی «تعامل و سازش»، دوم «مهار و بازدارندگی»، سوم «الگوی قدرت هوشمند»، چهارم «الگوی جنگ سخت»(تقابل و اقدام نظامی)، پنجم «قدرت سخت و نیمه سخت» (اقدامات امنیتی)، ششم، سناریو و الگوی «جنگ نرم» (اقدامات نرمافزارانه) است.
این مؤلفهها را به عنوان مبنا، ابزار، روش مکانیسم و به لحاظ رویکردهای مختلفی که در غرب وجود دارد مورد توجه قرار دادیم برای مثال فرض کنید کسانی که باور دارند روش جنگ سخت میتواند موجب فروپاشی انقلاب اسلامی شود، مبانی استدلال آنان چیست؟ آثار و پیامدهای مقابله با جنگ سخت چیست؟ روشها و شیوههای که احتمال میدادند نظام اسلامی با این جنگ سخت مقابله کند، چیست؟
طرفداران مقابله با جنگ سخت آمریکاییها چه کسانی هستند؟ مخالفان چه کسانی هستند؟ موانع اقدام و الزامات اقدامات نظامی چیست؟ آیا غرب ظرفیت مقابله سخت با جمهوری اسلامی را دارد؟
الگوی غرب در مقابله با جمهوری اسلامی الگوی بازدارندگی و مهار است
در این کتاب، سرفصل سناریو و الگوی مقابله با جنگ سخت توضیح داده شده است. برخی از سرفصلها در ذیل خود به چندین گزینه تقسیم میشود. الگوی غرب در مقابله با جمهوری اسلامی الگوی «مهار و بازدارندگی» است.
در فصل چهارم کتاب، به شیوهها و ابزارهای جنگ نرم پرداخته شد. شیوهها، ابزارها، مکانیسمها و روشهای بسیار متنوعی در جنگ نرم وجود دارد؛ به گونهای که در افکار عمومی، جنگ نرم مترادف با ابزارهای جنگ نرم شناخته شده است رسانه، فضای مجازی و فناوری ارتباطی را مساوی جنگ نرم گرفتند. در صورتی که این عوامل مکانیسم اعمال جنگ نرم هستند. همچنین این عوامل میتوانند «ابزارهای تولید، ظرفیت قدرت و تامین امنیت» باشند.
در این کتاب دیدگاههای مختلف در مورد ابزارهای جنگ نرم عموما به اختصار آورده شده است و با استفاده از نظرات مختلف نهایتا ابزارها و شیوههای جنگ نرم را در این کتاب دستهبندی و معرفی کردیم.
فصل پایانی کتاب به الزامات، اصول، قوانین و روشهای مقابله اختصاص دارد. کتابهای موجود که منتشر شده است کمتر به این الزامات پرداختهاند.
اصولی که به عنوان مقابله با جنگ نرم معرفی کردم، با استفاده از تجارب کسی که بیش از 30 سال تجربه مدیریت فرهنگی و نزدیک 8 سال درگیر مسائل عملیات روانی و یک دهه جنگ نرم بوده، کاملا قابل استناد و تألیفی است.
اصول و قواعد جنگ را در کشورهای مختلف بررسی کردم. جدول مختلف از این اصول و قواعد طراحی کردم و همه کشورها فهرستی از اصول و قواعد جنگ دارند. این اصول و قواعد عمدتاً در حوزه جنگ سخت نوشته شده است.
تفاوت جنگ نرم و سخت در ابزار و روش است
اگر هدف جنگ نرم تحمیل اراده و حداکثر براندازی است، تفاوت جنگ نرم و سخت در ابزار و روش است. من از ادبیات نظامی استناد کردم که معتقدم مقام معظم رهبری از آن برای تحرک بخشی در جامعه استفاده میکند که برای برانگیختن نخبگان جامعه بسیار کاراست.این نوع ادبیات امکان تحرکبخشی جامعه را فراهم میکند و روحیه و امید را برای مقابله بالا میبرد. از این ادبیات حماسی و رزمی بهره گرفتیم. فقط ابزار، روش و تکتیکها فرق میکند. مکانیسم این جنگ در دورههای مختلف متفاوت است. به عنوان مدیر گروه بررسی کتابهای جنگ نرم در جشنواره مقاومت، تمام کتابهایی را که در حوزه جنگ نرم، بصیرت و عملیات روانی منتشر شده بود، بررسی کردم که حدود 100 تا 120 کتاب در کشور درباره این موضوع نوشته شده است.
بحث بعدی در این کتاب راهبردها و روشهاست. حدود 10 تا 12 محور را بررسی و تاکید کردم «در مقابله با جنگ نرم باید ترکیبی از اقدامات پیشدستانه، پیشگیرانه و بازدارانه تمهید شود.» باید قدرت کشور را در حوزه بازدارندگی افزایش داده و همچنین «قدرت دشمن را با بهرهگیری از جنگ نرم به چالش بکشیم.» رمز موفقیت کشور در جنگ نرم و دفاع مقدس هشت ساله نیز همین است.
موازنه قدرت به نفع دشمن، ابتکار عمل در دست کشور بود
تاکنون موازنه قدرت در همه مؤلفهها و ابزار قدرت مانند تجهیزات، قدرت مادی و ابزار نظامی، سیاسی، رسانهای و اقتصادی به نفع دشمن بوده است.
اما ابتکار عمل و خلاقیت در دست کشور بوده است. در جنگ نرم منبع اصلی قدرت کشور به طور قطع بیشتر از دشمن است. اسلام پیامش مبتنی بر فطرتهاست. انقلاب اسلامی، الگویی است که قابلیت و ظرفیت الهام بخشی دارد.
جمهوری اسلامی ایران بیش از سه دهه تجربه موفق در مقابله با جنگ نرم دارد
جمهوری اسلامی ایران تجربه موفق بیش از سه دهه مقابله با جنگ نرم را دارد. در این الگو از روشهای قدرت نرم جمهوری اسلامی که در انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مقابله با فتنههای مختلف سیاسی وجود دارد، بهره گرفتیم.
همچنین در این کتاب به تفصیل روی این روشها صحبت شده است و نکات و ملاحظات اساسی که در طرحریزی و برآورد مقابله در حوزه تخصصی جنگ نرم باید توجه شود، تاکید شده است.