۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۳
کد خبر: ۱۳۳۳۵
تلاویو قبل از هر چیز نگران سلاح هسته‌ای خود است
می‌توان گفت نتانیاهو نگران این نیست که چرا ایران هسته‌ای می‌شود بلکه بیشتر از این نگران است که مجبور شود از سلاح‌های هسته‌ای اسرائیل دست بشوید.
شیوه خصمانه ای که اسرائیل و رسانه های اسرائیلی در استقبال مردم و افکار عمومی از چارچوب توافق نهایی با ایران در پیش گرفته اند نشان از کمبود فهم آنها از سیاست خارجی امریکا دارد.

در این باره همچنان مسائل غامض باقی مانده در حالی که رسانه های اسرائیلی بدون این که توجهی به این مسائل حل نشده و غامض میان طرف های مذاکره کننده داشته باشند تنها به شیوه ای خصمانه داد انتقاد سر داده اند و چارچوب توافق نهایی در لوزان را به نقد می کشند.

نتانیاهو توافق را فاجعه می داند، و مردم عادی اسرائیلی نیز که چیزی جز آن چه از زبان مسئولان و رسانه های اسرائیلی زده یا منتشر می شود، نمی شنوند، گمان می کنند واقعا فاجعه ای رخ داده است.  

البته برای اوباما به نظر می رسد توافق خیلی خوبی به دست آمده است، برای همین تلاش می کند دهان مخالفان را به هر نحوی ببندد، به همین مناسبت در مقابل شاهدیم که شخصیت های امنیتی اظهارات توجیهی اوباما را به سخره می گیرند و مقام های عالی امنیتی اسرائیلی توافق هسته ای اوباما با ایران را فاجعه می نامند و به جزئیات آن حمله می کنند.

البته انتقاداتی وجود دارد اما این که فقط بر نقاط ضعیف تاکید کنیم، واقعا ثابت می کند که ایران قابل اعتماد نیست؟ آیا واقعا می توانیم همه چیز و همه واقعیت ها را نفی کنیم؟

همه می گویند که می شد به توافق بهتر رسید، منتقدان درباره توافق بهتر صحبت می کنند. جایگزین این توافق بمب یا جنگ است. نتانیاهو قبل از آن که بداند در توافق چه آمده است، به آن حمله می کند. تنها بعد از کنفرانس خبری کری و وقتی که جزئیات فنی را از زبان او شنید، گویی قرار است اولین فردی باشد که درباره صلبیات توافق صحبت کند، برای او آب فرقی نمی کند، چه سنگین چه سبک، فورا وزرای کابینه اش را جمع کرد و به آنها گفت خطرناک این است که ایران آن چه در توافق آمده است را اجرا کند، و دیگر دنیا آن را تهدیدی احساس نکند (اظهاراتی که لبراک ربید در هاآرتص به نقل از افرادی که نخواست نامشان فاش شود، از آن چه در جلسه کابینه گذشت، منتشر کرد). شورای وزیران مصغر نیز اعلام کرد که از آن چه پیش آمده ترسیده و نگران است.

شک است نتانیاهو آن چه درباره تفاهم، حتی آن چه در روزنامه های اسرائیلی منتشر شده است را خوانده باشد. گفته می شود: آن چه مایه نگرانی نتانیاهو و شرکای اوست این است که ایران احیا شود و به عنوان یک کشور مشروع هسته ای به رسمیت شناخته شود. از این بدتر: این توافق قدرت ایران را به عنوان یک کشور بزرگ در خاورمیانه به رسمیت می شناسد. ایران یک استکان چای برای هیچ کس در هیچ جا نبوده، بلکه همیشه یک جام زهر بوده است!

اوباما در فضای حقیقی سیاسی کار می کند و هیچ کاری به هذیان گویی های نتانیاهو ندارد. اوباما خیلی خوب می داند موازنه های منطقه ای چیست و نمی توان به آنها بی توجه ماند. او خوب می داند که نمی تواند قدرت ایران را نادیده بگیرد.

مساله خطر ایران نیست بلکه فضاحت های اسرائیل است: چرا در طول بیست سال گذشته این قدر جلوی حقایق را گرفته بودند؟ حکایت نتانیاهو حکایت آن چوپانی است که دائما داد می زد، آی گرگ، گرگ آمد، اما گرگ نیامد. تا این که وقتی گرگ آمد کسی زنگ را به صدا در نیاورد. حتما نتانیاهو حرف های حسن روحانی در سپتامبر 2013 را شنیده است که گفت باید به دنبال خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای باشیم. حسین موسویان، یکی از یاران روحانی در سپتامبر 2014 گفت که توافق هسته ای ایران می تواند دستورالعملی برای خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای باشد. آن چه از توافق درک می شود این است که جامعه جهانی به زودی از اسرائیل خواهد خواست تا به معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای که ایران قبل از همه آن را امضا کرده است، بپیوندد. از این رو می توان گفت نتانیاهو نگران این نیست که چرا ایران هسته ای می شود بلکه بیشتر از این نگران است که مجبور شود از سلاح های هسته ای اسرائیل دست بشوید. این مساله در ذات خود بسیار کار پسندید و خوبی است. اشراف جامعه جهانی بر امکانات هسته ای فکر کاملا بدی هم نیست. به لیبرمن، بنت، دنون و ریگف بنگرید آنها همگی به دنبال حصار هسته ای اسرائیل هستند!

آن چه باعث ناامیدی است، اظهارات بوجی هرتسوگ است که درباره ایران گفت: «فرقی میان چپ و راست نیست، اختلاف اساسی میان چپ و راست در موضوع مذاکرات صلح است، جنگ باید میان فاجعه در حال وقوع و خلط خوش بینی های پراگماتیک نزدیک به واقعیت فاصله بیندازد. در موضوع پرونده هسته ای ایران ما نیاز به پراگماتیک بودن و خوش بینی نداریم!»

 

الرای العام


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر