۲۶ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۸
کد خبر: ۷۸۸۴
اکنون تلاش آمریکا برای نشان دادن اقتدار از دست رفته اش تبدیل به نوعی رقابت حیثیتی با ایران نیز شده است که کوتاه آمدن هر کدام از آن ها در مقابل دیگری برای دولت مغلوب پیامدهای سیاسی سنگینی را در پی خواهد داشت.
مخالفت صریح دو مجلس قانونگذاری و نیز دولت آمریکا با معرفی حمید ابوطالبی به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل متحد، که این روزها در میان خبرها حتی رقیب جدی خبرهای مربوط به مذاکرات هسته ای نیز شده است، فصل جدیدی به پرونده تنش های این کشور با ایران اضافه کرد. آن هم درست در زمانی که براساس توافق ژنو، ۲ طرف تعهد داده اند در طول اجرای این توافق با «حسن نیت» در جهت حفظ فضای سازنده در مذاکرات هسته ای فعالیت کنند. با وجود مستندات حقوقی که درباره صدور روادید برای دیپلمات های سازمان ملل وجود دارد به نظر می رسد اقدام آمریکا برخلاف تعهدات بین المللی خود به خصوص در این برهه زمانی دارای اهداف و نیز پیامدهای مهمی است. اما اهداف آمریکا از این اتفاق چیست؟

۱ – یک هفته پیش روزنامه فایننشیال تایمز در یادداشتی به بررسی دستاوردهای آمریکا در حوزه دیپلماسی در دوران ریاست جمهوری اوباما پرداخت و نوشت: «درحالی که آمریکا در حال از دست دادن متحدان نزدیک خود است، این کشور فهمیده است که جایگزین کردن این متحدان کار سختی است.» این روزنامه نتیجه گرفته که حیثیت آمریکا به خصوص در حوزه دیپلماسی دچار خدشه شده و حتی کشوری مانند عربستان نیز که سال ها متحد نزدیک آمریکا در جنوب غرب آسیا بوده است دارد از این کشور دور می شود. به بیان دیگر آمریکا برای ادامه حضور در منطقه ای که بیشترین هزینه های مالی و سیاسی را برایش در پی داشته است، یعنی خاورمیانه، باید در مقابل متحدانش کارتی برای رو کردن داشته باشد کارتی که متحدان منطقه ای را از آمریکا راضی کند.

رضایتی که دیروز با تمجید آیپک از اقدام ضد ایرانی دولت آمریکا در عدم صدور روادید برای ابوطالبی خود را نشان داد. اما اکنون تلاش آمریکا برای نشان دادن اقتدار از دست رفته اش تبدیل به نوعی رقابت حیثیتی با ایران نیز شده است که کوتاه آمدن هر کدام از آن ها در مقابل دیگری برای دولت مغلوب پیامدهای سیاسی سنگینی را در پی خواهد داشت.

۲ – این اتفاق را همچنین می توان «سنگ محکی» برای ورانداز کردن رفتار ایران و آمریکا در مقابل دیگری دانست. آن هم در شرایط جدیدی که از ۶ ماه پیش، پس از ۳۵ سال میان دو کشور آغاز شده است. چه این که براساس بند ۱۱ موافقتنامه ۱۹۴۷ میان سازمان ملل و دولت آمریکا، موسوم به «موافقتنامه مقر»، دولت آمریکا باید تسهیلات لازم را برای صدور روادید و فعالیت های دیپلمات های جهان در سازمان ملل در نیویورک «به سرعت و بدون هیچ هزینه ای» فراهم کند.

 شاید ایران هرگزگمان نمی کرد برای دیپلمات با سابقه ای که در چندین کشور مهم دنیا به عنوان سفیر حضور داشته و حتی پیش از این به آمریکا نیز سفر کرده و روادید گرفته است، روادید دیپلماتیک صادر نشود. حتی برخی رسانه های آمریکایی همچون نیویورک تایمز مدعی شده اند که ایران نیز با این معرفی می خواهد ببیند با کدام آمریکا مقابل یک میز می نشیند و آیا در رویکردهای واشنگتن نسبت به تهران تغییراتی ایجاد شده است یا نه؟ در مقابل به نظر می رسد که آمریکایی ها نیز با این مخالفت قاطع به دنبال سنجش دولت ایران هستند. قانونگذاران و مجریان دولت آمریکا در پی آن هستند که ببینند آیا با ایرانی روبه رو هستند که قبلا سراغ داشته اند یا این کشور حالا بایک مخالفت جدی و رسانه ای حاضر است از تصمیم خود برای معرفی ابوطالبی صرف نظر کند؟

دیروز ایران اعلام کرد که نماینده اش را عوض نمی کند و از مجاری قانونی آن را پیگیری خواهد کرد. مجاری که در همان موافقتنامه ۱۹۴۷ پیش بینی شده و براساس آن اختلاف ها برسراجرای این موافقتنامه باید به نهاد داوری که دادگاهی متشکل از ۳ داور است ارجاع شود.

۳ – به نظر می رسد آمریکایی ها همچنین به دنبال اثبات میزان تسلط خود بر بزرگترین سازمان بین المللی جهان هستند. چه بسا آمریکایی ها با این اقدام، سنگ بنای اقدامات مشابه دیگری را پایه گذاری کنند که می تواند حتی برای سازمان ملل نیز زنگ خطر را به صدا در آورد.در کنار این موارد که می تواند ترسیم کننده اهداف آمریکا برای اتخاذ رویکرد اخیر این کشور باشد، شرایطی که به وجود می آید را می توان حاوی پیامدهایی نیز دانست:

الف- آمریکا با صادر نکردن روادید برای ابوطالبی عملا انتقادهایی را که از تاثیرپذیری سازمان های بین المللی از آمریکا حکایت می کنند تایید کرد و نشان داد که این کشورصلاحیت میزبانی از این نهادها را ندارد. سازمان ملل نیز پس از این اقدام آمریکا و تاکنون دراین باره سکوت کرده و تنها اعلام کرده که این موضوع مربوط به ایران و آمریکاست! تا به این ترتیب حتی صلاحیت و بی طرفی این سازمان نیز در حمایت از اعضای خود باردیگر زیرسوال برود.

ب- قانونگذاران و دولتمردان آمریکایی با این اقدام وفاداری خود به دیپلمات های کشورشان که در سال ۵۸، به روایت اسناد کشف شده از سفارت این کشور در تهران، در تدارک براندازی انقلاب نوپای مردم ایران بودند را ثابت کردند و نشان دادند هر زمان که لازم باشد می توانند با رجوع به گذشته، اتفاقات را آن طور که خودشان می خواهند روایت کرده و به این وسیله به طرف مقابل خود فشار وارد کنند.

ج- نکته مهمی که باید به آن توجه ویژه کرد این است که آمریکایی ها می گویند افرادی که به جاسوسی یا تروریسم و خشونت علیه شهروندان آمریکایی متهم هستند نمی توانند روادید ورود به آمریکا بگیرند. این موضوع در قوانین داخلی آمریکا آمده و براساس همین قانون، کنگره طرح ممانعت از ورود ابوطالبی به خاک آمریکا را تصویب و دولت این کشور آن را اجرا می کند. به بیان دیگر آمریکا نشان داد به استناد قوانین داخلی خود، کنوانسیون ها و موافقتنامه های بین المللی را که رسما امضا کرده است آن جایی که لازم بداند نقض و تفسیر کرده و برایش قانون وضع می کند.

د- اما این تصمیم آمریکا هزینه مهمتری نیز در فضای داخلی کشورمان برای کاخ سفید که طی ماه های پس از روی کار آمدن دولت یازدهم سعی می کند وجهه مثبتی از خود نشان دهد در پی خواهد داشت و این تلاش آن ها را نقش برآب می کند. تلاشی که مصداق مهم آن پیام های نوروزی اوباما است. این اتفاق این سوال را برای مردم ایجاد می‌کند که چرا آمریکا با دولتی از ایران که تلاش کرده است روابط را با او بهبود ببخشد چنین خصمانه و خلاف موازین قانونی برخورد می کند؟ سوالی که می توان پاسخ آن را در اختلافات بنیادین آمریکا با ایران جستجو کرد نه در ادبیات و لحن این دولت یا دولت قبلی .به نظر می رسد آنچه مساله اصلی آمریکا با ایران است ادبیات تند دولت قبل نبوده است چه بسا که اتفاقا ادبیات نرم باعث گام به جلو و زیاده خواهی بیشتر شده است.

تسنیم


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر