۱۰ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۰
کد خبر: ۶۷۴۱۱
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح کرد
صباحی‌مقدم با اشاره به موانع پیش‌روی جامعه برای تبیین اقتصاد مقاومتی که مانع اجرای این سیاست‎‌ها شده است، امنیت غذایی را رکن اساسی اقتصاد مقاومتی می‌داند. بنابراین برای تولید محصولات راهبردی مانند گندم و برنج باید تمام ظرفیت‌های کشور را بکار گرفت. این عضو مجلس خبرگان معتقد است دولت و مجلس باید با اعمال سیاست‌های تشویقی مانع پیر شدن جمعیت ایران شوند که پیری جمعیت برای اقتصاد کشورهای در حال توسعه یک معضل اساسی است.
به گزارش پایداری ملی، غلامرضا مصباحی‌مقدم در گفت‌وگو با نشریه عماد به الزامات و راهبردهای پدافند اقتصادی پرداخته است که در ادامه می خوانید؛

پیشنهاد شما برای تبیین الگوهای اقتصاد مقاومتی در سطح جامعه چیست و چگونه می‌توان ظرفیت مردم و مسئولان را در این زمینه بالفعل کرد؟

از ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری 8 سال می‌گذرد. سال 1392 این سیاست‌ها در 24 بند ابلاغ شد. مردمی کردن اقتصاد اصل مهم این سیاست‌هاست که این رویکرد در شعارهای آیت‌الله رئیسی هم مشاهده شده است. درون‌زایی و برون‌گرایی از شاخص‌های اقتصاد مقاومتی بوده و بدین معناست که ظرفیت‌های درونی اقتصاد ایران فعال و بکار گرفته شود.
 مانند جوانان نخبه کشور که در رشد و پیشرفت اقتصادی منبع غنی به‌شمار می‌روند. جوانان ایرانی در حوزه فناوری‌های نو خودشان را به‌خوبی نشان داده و سرآمد منطقه شده‌اند. منابع زیرزمینی مانند ذغال سنگ، نفت و گاز هم در بالفعل کردن اقتصاد بسیار مؤثر هستند. این منابع باید به خوبی بهره‌وری شوند و زنجیره تولید در استفاده از مواد معدنی شکل بگیرد و از خام فروشی پرهیز شود تا مواد معدنی پس از فرآوری با ارزش افزوده بالا در بازار داخلی و بین‌المللی عرضه شوند.

با استفاده مطلوب و بهینه از آب و خاک به عنوان منابع غنی تغذیه بشر، می‌توان علاوه بر تأمین زنجیره غذایی، امنیت غذایی را در کشور تضمین کرد. یکی از بندهای اقتصاد مقاومتی هم امنیت غذا و درمان است تا مواد غذایی علاوه بر نیاز داخلی به کشورهای همسایه صادر شود. استفاده بهره‌ورانه از حوزه انرژی بسیار اهمیت دارد که اگر با برنامه، روی حوزه انرژی متمرکز شویم، می‌توانیم انرژی بیشتری را به کشورهای همسایه صادر کنیم.

 یکی از بندهای اقتصاد مقاومتی این است که همه مردم اعم از شهری و روستایی در اقتصاد کشور مشارکت داده شوند. همه مردم باید در پویا شدن اقتصاد کشور فعال شوند و امکانات و ظرفیت‌های مردمی برای رشد و بالندگی جامعه در اقتصاد مقاومتی به‌کار گرفته شود.

موانعی هم پیش روی تحقق اقتصاد مقاومتی وجود دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به؛ ناترازی بودجه از نظر درآمدها و هزینه‌ها، تورم و کم ارزش شدن ارزش پول ملی، رشد بی‌حساب نقدینگی که از عوامل اصلی تورم بحساب می‌آید، افزایش اتکای بودجه سالانه به درآمدهای نفتی و... اشاره کرد. دولت باید بند ناف بودجه عمومی را از نفت قطع کند و به انواع مالیات و جلوگیری از فرارهای مالیاتی توجه کرد.

تاب آوری اقتصادی چه مفهومی دارد و نظام اقتصادی کشور ما در برابر بحران‌های پیش‌بینی نشده مانند کرونا، چقدر مقاوم است؟

تاب‌آوری اقتصادی یا همان اقتصاد مقاومتی، در اقتصاد جهانی مفهوم شناخته‌شده‌ای است. بدین معنا که اقتصاد یک کشوری ضربه‌ناپذیر باشد و اگر ضربه‌ای به آن وارد شد؛ به سرعت و دقت، ضربه وارده را خنثی کند. تاب‌آوری باید در برابر شوک‌های داخلی مانند کرونا و شوک‌های خارجی مانند تحریم، مقاوم باشد. بهترین راه برای مقابله با تحریم دشمن، رشد و جهش تولید داخلی است. اگر تولید داخلی رشد داشته باشد؛ می‌توان بسیاری از آسیب‌های تحریم را کاهش داد.
در مورد کرونا هم بنده معتقدم بهترین راه برای افزایش تاب‌آوری جامعه در برابر این بحران، شناخت بیمار است. یعنی شناسایی بیماران و کسانی که به بیماری مبتلا هستند. تا فقط جامعه هدف قرنطینه شود نه اینکه کل جامعه را قرنطینه کنیم و تمام کارها را تعطیل کنیم. طرح شهید سلیمانی برای شناسایی محله به محله افراد مشکوک به بیماری باید با جدیت دنبال شود. در مرحله اول اجرای طرح شهید سلیمانی، شناسایی و قرنطینه بیماران هدف، باعث شد تعداد فوتی‌های کرونایی به زیر 50 نفر برسد. مجددا این طرح به حاشیه رفت و تلفات روزانه ناشی از این بیماری به بالای 500 نفر رسید. باید به جای قرنطینه جامعه، بصورت متمرکز قرنطینه اجرایی شود.

به نظر شما در موضوع جهش تولید چقدر موفق بودیم و چالش‌های کشور در برابر خودکفایی چه مواردی هستند؟

از سال 98 که رهبر معظم انقلاب، به موضوع جهش تولید تأکید فراوان داشتند؛ دولت خیلی در این زمینه اقدامی انجام نداد اما بخش‌هایی از اقتصاد مانند حوزه پوشاک و لوازم خانگی در این زمینه فعالیت‌های جدی انجام دادند و از تحریم، فرصت‌سازی کردند. از این جهت در بخش لوازم خانگی تولیدات کشور، رشد چشمگیری داشته و صادرات مطلوبی هم در سال‌های تحریم به کشورهای هدف انجام شد. تولید پوشاک کشور هم نسبت به سال‌های قبل رشد جهشی داشته است. در سایر زمینه‌های تولیدی و صنعتی هم باید این اتفاق بیفتد. 40 درصد ظرفیت صنایع و کارخانه‌های کشور تعطیل یا نیمه‌تعطیل هستند. اگر منابع مالی لازم برای راه‌اندازی کارخانجات خوابیده تأمین بشود و سرمایه درگردش این صنایع به آن‌ها پرداخت شود، علاوه بر رشد تولید به اشتغالزایی و استفاده از ظرفیت نیروی جوان در چرخه حرکت صنعتی کشور، کمک می‌کند.

به‌صورت اختصار چالش‌هایی که دیگر صنایع نتوانستند در تولید ملی موفق باشند و از ظرفیت تحریم برای خودکفایی استفاده کنند را تشریح کنید؟

اولین چالش واردات است. یعنی واردات مواد اولیه مورد نیاز این کارخانجات ناموفق در حوزه جهش تولید. در دوران تحریم این صنایع نتوانستند مواد اولیه خود را وارد کنند و در پرداخت و مبادلات ارزی مشکل داشتند که اگر این مشکل با تدابیری رفع شود، امکان دارد شاهد جهش تولید در دیگر بخش‌های کشورمان باشیم. حتی در بخش قطعات خودروسازی، شاهد جهش تولید بودیم و وضعیت بسیار بهتری نسبت به گذشته داشتیم که باعث رشد تولید خودروهای داخلی شده است. بنابراین واردات مواد اولیه و قطعات یکی از چالش‌های پیش روی صنایع کشور برای عمل به شعار جهش تولید است. شرکت‌های دانش بنیان در این زمینه ظرفیت بالایی دارند که اگر بتوانند با مهندسی معکوس، قطعات و مواد اولیه مورد نیاز صنایع را طراحی و تولید کنند؛ چرخ صنعت کشور با سرعت بیشتری به سمت جهش تولید حرکت خواهد کرد.
یکی دیگر از موانع پیش روی تولیدی‌ها و صنایع، موانع اداری است که بارها شاهد بودیم، تولیدکنندگان صنعتی از پیچ و خم‌های اداری گلایه دارند و وعده دولت و مجلس برای رفع موانع تولید در این زمینه بسیار راهگشاست. کاهش نرخ مالیات برای شرکت‌ها که هم اکنون 25 درصد است در رونق و جهش تولید تأثیر زیادی دارد. حمایت مالی از صنایع با نظارت بانک‌ها هم می‌تواند موانع مالی صنایع را برطرف کند.

خشکسالی یکی از بحران‌هایی است که چند سال گذشته کشور را درگیر کرده است. به نظر شما و با اتکا به تئوری‌های اقتصادی چگونه می‌توان این بحران را کنترل کرد و اثرات سوء ناشی از این بحران را کاهش داد؟

این دیدگاه که ما در کشور نیاز نداریم در گندم و برنج خودکفا شویم و باید به منابع آبی توجه بیشتری کنیم؛ بسیار خطرناک است و منابع غذایی ملت ایران را به بیگانگان وابسته می‌کند. این موضوع دقیقا نقطه مقابل اقتصاد مقاومتی است. 
 امنیت غذایی رکن اساسی اقتصاد مقاومتی است و خوداتکایی در مواد غذایی حساس مانند گندم و برنج اهمیت دوچندانی دارد. در این محصولات نباید هرگز به بیگانگان وابسته شویم بلکه باید روش‌هایی را دنبال کنیم که هزینه‌های تولید این محصولات را کاهش دهیم و از منابع آبی به صورت بهینه استفاده کنیم. 
کشاورزی ایران باید از آبیاری قطره‌ای و بارانی به جای آبیاری سیلابی بهره‌مند شود که اگر این طرح به صورت گسترده اجرایی شود؛ می‌توان نیاز به واردات این محصولات راهبردی را کاهش داد. یکی دیگر از سیاست‌هایی که هزینه‌ها را پایین می‌آورد؛ کشت یکپارچه است. در بسیاری مناطق، قطعات زمین‌های کشاورزی ناشی از ارث، بسیار کوچک شده است که این موضوع بازدهی و راندمان تولید را پایین آورده است. اگر با توجیه و موافقت کشاورزان، زمین‌های مناطق روستایی در قالب یکپارچه کاشته شود، هزینه‌ها بشدت کاهش پیدا می‌کند و بهره‌وری محصولات هم افزایش می‌یابد. نیروی انسانی هم به سمت بخش‌های مکمل، مانند فرآوری حرکت می‌کند. این موضوع در محصولات زراعی آستان قدس رضوی اثبات شد و با کشت یکپارچه، قیمت تمام شده گندم به نصف قیمت تمام شده این محصول برای دیگر کشاورزان تبدیل شد.
90 درصد آب مصرفی کشور ما در عرصه کشاورزی است اما بهره‌وری این بخش حدود 30 درصد است و شاهد اتلاف بی‌رویه منابع آبی در صنعت کشاورزی هستیم. باید مدیریت بهینه مصرف در این زمینه محقق شود. نکته بعدی توجه به آب بازیافتی است. مصرف آب کلان شهری مانند تهران بسیار بالاست. اگر آب بازیافتی کلان‌شهرها در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد؛ بهره‌وری منابع آبی در یک سیکل هدفمند قرار می‌گیرد و چندین مرتبه می‌توان از آب بازیافتی در صنعت کشاورزی استفاده کرد. راهکار سومی هم وجود دارد و آن تأمین آب از خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر است که این تجربه در استان کرمان عملیاتی شده است. موضوع انتقال آب از دریاها در کشورهای حوزه خلیج فارس بسیار مرسوم است. بیابان‌های برهوت کشورهای عربی به مناطقی سرسبز تبدیل شده است. ما هم امکانات شیرین‌سازی آب را داریم. ظرفیت تولید آب شیرین کن و انتقال به تمامی مناطق کشور در شرکت مهندسی مپنا وجود دارد و باید از این ظرفیت بومی استفاده کرد. بخش مهمی از صنایع کشور مانند صنایع پتروشیمی و فولادی باید به کنار دریا منتقل شود تا از آب باران و سیلاب‌ها کمتر استفاده شود و سفره‌های آب‌های زیرزمینی کمتر آسیب ببینند.

با توجه به پیر شدن احتمالی جمعیت ایران در دهه‌های آتی، به نظر شما این موضوع چه اثراتی بر اقتصاد کشور دارد و چگونه می‌توان اثرات سو ناشی از پیری جمعیت را در کشور مدیریت کرد؟

جمعیت، یک موضوع راهبردی و بسیار مهم است. مقام معظم رهبری در دهه اخیر بارها به لزوم رشد جمعیت کشور تأکید داشتند اما این موضوع در 3 دهه اخیر مورد غفلت قرار گرفته است. نرخ رشد جمعیت از 3.2 درصد در سال 1367 به حدود 1.08 درصد رسیده که این موضوع یک معضل اساسی است و اگر مدیریت نشود مانند کشورهای اروپایی دچار پیری جمعیت می‌شویم. پیشرفت اقتصادی کشور اقتضا می‌کند که جمعیت جوانش بیشتر باشد. جمعیت پیر بازنشسته است و بهره‌وری مطلوبی برای جامعه ندارد اما نیروی جوانی می‌تواند تمام چرخ‌های تولیدی و صنعتی کشور را به حرکت در بیاورد. ما نیاز داریم در سیاست‌های جمعیتی اصلاحاتی اعمال کنیم. البته سیاست‌گذاری برای رشد جمعیت صورت گرفته تا نرخ رشد جمعیت به بالای 2 درصد برسد.
اولین اقدام برای رشد جمعیت، اصلاح فرهنگ عمومی است. سن ازدواج بسیار بالا رفته و مسئولان برای ترویج ازدواج آسان باید مشوق های حمایتی اعمال کنند. سیاست فرزندآوری در سنین اول زندگی مشترک هم باید بسیار مورد توجه قرار گیرد. هر خانواده باید حداقل 3 فرزند داشته باشد تا به هدف بالای 2 درصد برسیم. این نیازمند سیاست‌گذاری و حمایت است. مثلا مشاغل دولتی فقط به افراد متأهل تعلق گیرد و افرادی که صاحب فرزند هستند در اولویت باشند. در موضوع کاهش هزینه ازدواج و فرزندآوری باید سیاست‌گذاری انجام شود. یک طرح خوب در مجلس یازدهم تدوین شده است که اگر پس از تصویب شورای نگهبان عملیاتی شود، رشد جمعیت در کشور حتمی است و خانواده‌ها هم بدون دغدغه و آینده روشن نسبت به فرزندآوری اقدام می‌کنند.

از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزارم.

بنده هم برای شما آرزوی توفیق دارم

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر