۲۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۲
کد خبر: ۵۹۱۷۷
"انستیتو پاستور ایران" در جریان شیوع کرونا در کشورمان یکی از حساس‌ترین مراکزی بود که نقشی بی‌بدیل در مقابله با این بیماری داشت و از همان روزهای نخست توانست با طراحی یک استراتژی صحیح، بومی و منحصر‌به‌فرد تشخیصی جلوی فاجعه‌ای بزرگ در کشورمان را سد کند.
به گزارش پایداری ملی به نقل از  خبرگزاری تسنیم، انستیتو پاستور ایران مؤسسه‌‌ای است که از 100 سال پیش تاکنون در جهت کنترل بیماری‌‌های واگیر و واکسیناسیون، گام‌‌های بزرگی برداشته است.

از ابتدای شیوع کرونا در کشورمان، بخش عمده‌ای از بار و مسئولیت خطیر شناسایی موارد مبتلا به کرونا و طراحی نحوه مقابله و مواجهه با این شیوع گسترده به‌عهده انستیتو پاستور ایران بود.

انستیتو پاستور ایران عملاً از 30 بهمن ماه 98 وارد ماراتن سنگین و نفس‌گیر مبارزه با کرونا شد و با تمام قوای علمی و نیروی انسانی زبده و ماهر خود توانست در فرصت بسیار کوتاهی با طرح‌ریزی بهترین استراتژی تشخیص و شناسایی موارد مشکوک و مبتلا به کرونا در سطح استان‌های مختلف کشورمان، نهایت استفاده از ظرفیت‌های محدود تشخیصی در روزهای نخست شیوع را داشته باشد.

تمام پرسنل و کادر متخصص این انستیتو از همان روزهای پایانی بهمن عملاً خواب و خوراک را از خود دریغ کردند تا در جهادی مثال‌زدنی و شبانه‌روزی، نامی نیک از خود در صفحات تاریخ این کشور به ثبت برسانند؛ این مجاهدت‌ها و آنچه در آن روزهای سخت گذشته است، نیازمند ثبت و ضبط در حافظه تاریخ است و این امر، لزوم ورود و پرداخت هرچه بیشتر و  بهتر رسانه‌ها را گوشزد می‌کند.

ما نیز با همین نیت، به‌سراغ دست‌اندرکاران انستیتو پاستور ایران رفتیم تا روایت‌گر گوشه‌ای از این مجاهدت‌ها و تلاش‌های خستگی‌ناپذیر باشیم؛ در گام نخست پای صحبت‌‌های گرم و شیرین "دکتر علیرضا بیگلری" رئیس انستیتو پاستور ایران نشستیم که در ادامه مشروح بخش نخست آن آمده است:
 
تاریخ تأسیس انستیتو پاستور ایران به چه‌زمانی برمی‌‌گردد؟

امسال مصادف با یکصدمین سال تأسیس انستیتو پاستور ایران است؛ در آن زمان به‌دنبال آنفلوآنزای اسپانیایی که در دنیا همه‌گیر شده بود، هیئتی از ایران به انستیتو پاستور فرانسه رفتند و قرارداد راه‌اندازی انستیتو پاستور ایران را در سال 1298 منعقد کردند و در 1299، انستیتو پاستور ایران کار خود را آغاز کرد.

در 100 سال گذشته، انستیتو پاستور ایران، یار دیرین روزهای سخت مردم ایران بوده‌ است؛ در همه‌گیری و ریشه‌کنی بیماری‌هایی مانند طاعون، آبله و وبا، انستیتو پاستور ایران پرچم‌دار مبارزه بوده است و در محور مبارزه نقش اول را ایفا کرده است؛ در ورود انستیتو پاستور ایران به قرن دوم فعالیتش نیز مجدداً وظیفه جدیدی به‌عهده این مؤسسه بود و مسئولیت کمیته تشخیص آزمایشگاهی کووید19 به دوش این انستیتو بوده است.

انستیتو عملاً از چه‌تاریخی درگیر موضوع کرونا شد؟

با توجه به شروع بیماری کرونا از چین و گرفتار شدن کشورهای دیگر، ما از دی‌ ماه سال 98 فعالیت‌های خود را در زمینه مطالعه این بیماری و تمرکز بر راه‌های تشخیص آن آغاز کردیم؛ از آنجا که پرایمری در اختیار نداشتیم، تست‌هایی که طراحی کردیم بر مبنای تست پی‌سی‌آر ساده بود و تقریباً از 19 بهمن می‌توانستیم بر روش فعلی، احاطه داشته باشیم.

نمونه‌هایی که در آن زمان به دستمان می‌رسید اغلب تا 30 بهمن منفی بود؛ با توجه به تقسیم‌بندی‌هایی که شده بود از استان‌های زنجان، سمنان و مرکزی، نمونه‌هایی توسط انستیتو پاستور دریافت می‌شد که تا آن تاریخ منفی بودند؛ نمونه‌های آنفلوآنزای قم به دانشگاه علوم پزشکی تهران ارسال می‌شد و نمونه‌ها در روز آخر بهمن از قم به این دانشگاه ارسال و اعلام شد که دو نمونه کرونا مثبت است؛ به همین دلیل دکتر نمکی تماس گرفتند و خواستار تأیید این دو نمونه شدند؛ بنابراین نخستین مأموریت رسمی بررسی کرونا به ما در آن روز محول شد و در کمتر از 8 ساعت این نمونه تأیید و مثبت اعلام و به دکتر نمکی اطلاع داده شد.

روایت یک حماسه؛ چطور استراتژی ویژه

پس از چند ساعت این مسئله به‌طور رسمی در کشور اعلام شد و همان شب، آزمایشگاه قم و اراک راه‌اندازی شد و در یکم اسفندماه در جلسه‌ای در وزارت بهداشت تصویب شد که با توجه به آمادگی انستیتو پاستور ایران در طراحی تست‌ها، مسئولیت کمیته تشخیص آزمایشگاهی کرونا به آن محول شود؛ اولین مصوبه این بود که تمام نمونه‌های کشور به انستیتو پاستور ایران فرستاده شود که فشار کاری بسیاری به ما تحمیل می‌کرد زیرا قبل از اسفندماه ما کلاً سه آزمایشگاه برای انجام این کار داشتیم‌؛ در آن زمان کیت‌های تشخیصی بسیار محدودی در دست داشتیم و روزهای اول با پرایمرهایی که خودمان سفارش داده بودیم و کیت‌های بسیار اندکی که در دسترس داشتیم کار را شروع کرده بودیم و توان تشخیصی بسیار محدود بود.

در آن روزها ظرفیت تشخیصی کرونا چقدر بود؟

در همان 15 روز ابتدایی توانستیم توان تشخیصی را از 60 به دو تا سه هزار تست روزانه در کشور برسانیم و در هفته‌های نخست، نمونه‌های کشور عمدتاً به انستیتو پاستور ایران می‌رسید اما پس از مدتی آموزش به دانشگاه‌‌های کشور را شروع کردیم به‌طوری که در هفته‌‌های سوم و چهارم توانستیم ظرفیت تست را به حدود 8 تا 9 هزار تست در روز برسانیم. به‌مرور از آزمایشگاه‌‌های کشور دعوت کردیم و با توجه به این‌‌که استان‌‌های بزرگ نیاز داشتند آموزش ببینند فراخوان دادیم و و روزانه 5 تا 10 استان را به اینجا دعوت می‌‌کردیم و به آن‌‌ها آموزش می‌‌دادیم؛ نکته مهم این بود که ما در روزهای آرامش دی و بهمن چند تصمیم را بر اساس مطالعاتمان اتخاذ کردیم که این تصمیم‌‌ها ما را نجات داد.

چه تصمیماتی از بروز بحران‌‌های بعدی جلوگیری کرد؟

اول آن‌‌که ما می‌‌دانستیم برای تشخیص، راه‌‌های مختلفی وجود دارد و می‌‌توانیم از تست‌‌های سرولوژی که عملکرد آن‌‌ها بر محور آنتی‌‌بادی است استفاده کنیم اما این تست‌‌ها چند مشکل داشتند؛ یکی این‌‌که فردی که به بیماری کرونا مبتلا می‌‌شود در هفته اول ممکن است آنتی‌بادی مثبتی نداشته باشد، دوم آن‌‌که ممکن است کسی که تست آنتی‌بادی او مثبت شده است بعد از 10 روز باز هم ویروس را پخش کند؛ به همین دلیل ما به این نتیجه رسیده بودیم که نباید محور را بر تست‌‌های آنتی‌‌بادی قرار بدهیم، در حالی که بسیاری از کشورهای غربی این اشتباه را انجام و تاوان بسیار سنگینی نیز دادند زیرا زمان طلایی را از دست دادند.

مطالعات دی و بهمن ما نشان داد که باید به‌سراغ تست‌‌های مولکولی برویم ولی مشکل اولیه ما این بود که آیا می‌‌توانیم ظرفیت کشور را به‌گونه‌‌ای بالا ببریم که پاسخگوی نیاز کشور باشد یا خیر، همچنین باید می‌‌توانستیم این تست‌‌ها را در کل کشور گسترش دهیم. تصمیم گرفتیم علاوه بر مبنا قرار دادن تست مولکولی با یک پروتکل واحد کل کشور را اداره کنیم و علت موفقیت ما این بود که از همان ابتدا بر همین تصمیم پافشاری کردیم و الآن یک پروتکل واحد در کل آزمایشگاه‌‌های کشور انجام می‌‌شود.

روایت یک حماسه؛ چطور استراتژی ویژه

یک نکته دیگر نیز وجود داشت؛ توصیه‌‌ای که سازمان بهداشت جهانی در روزهای ابتدایی داشت این بود که از بیماران سرپایی تست بگیریم؛ اما از آنجا که تست‌‌های ما محدود بود تصمیم گرفتیم این تست‌‌ها را با اولویت بیماران بستری در بیمارستان‌‌ها انجام دهیم. در آن زمان میزان مراجعه به بیمارستان‌‌ها بسیار زیاد بود و اگر این تست‌‌ها در بیمارستان انجام نمی‌‌‌‌شد بقیه بیماران بستری که آلوده نبودند نیز آلوده می‌‌شدند و این تفکیک انجام نمی‌‌شد و کادر درمان نیز درگیر می‌‌شدند زیرا متوجه نمی‌‌شدند که کدام گروه از بیماران آلوده‌‌اند و کدام گروه آلوده نیستند؛ سه هفته پس از این تصمیم ما، CDC (مرکز کنترل و پیشگیری بیماری‌‌های آمریکا) و سازمان بهداشت جهانی اعلام کردند که اولویت تست باید در بیمارستان‌‌ها باشد و مشخص شد تصمیمی که ما گرفته بودیم درست بود زیرا اگر نمی‌‌توانستیم تست را در بیمارستان‌‌ها برقرار کنیم مرگ‌ومیری مانند ایتالیا و اسپانیا برای ما رقم می‌‌خورد.

یکی از تصمیم‌‌های مهم دیگری که گرفتیم این بود که سازمان جهانی بهداشت در روزهای ابتدایی می‌‌گفت که "برای تشخیص ویروس کرونا باید به‌دنبال سه ژن از این ویروس باشید"، ولی ما طبق محاسباتی که داشتیم متوجه شدیم که اگر حتی ثابت کنیم یک ژن نیز در نمونه وجود دارد و بر اساس همان، مثبت بودن را اعلام کنیم کافی است؛ اگر سه ژن را بررسی می‌‌کردیم سرعت کم می‌‌شد و مواد ما نیز به‌اندازه کافی نبود و تقریباً تعداد تست‌‌های ما به یک‌سوم کاهش می‌‌یافت؛ در آن روزها ظرفیت انجام تست 5000 تست در روز بود و اگر می‌‌خواستیم سه ژن را بررسی کنیم نمی‌‌توانستیم بیش از 2000 نمونه را مورد بررسی قرار دهیم. تصمیمی که در آن روز گرفتیم مورد تشکیک سازمان بهداشت جهانی بود ولی این سازمان سه، چهار هفته پس از مشاهده نتایج ما، به همه کشورها اعلام کرد که اثبات یک ژن در دوران اپیدمی ویروس کرونا کافی خواهد بود.

ما تا هفته دوم فروردین، با همین یک ژن تشخیص را در کشور انجام دادیم و وقتی دسترسی بیشتری به کیت‌‌های تشخیصی پیدا کردیم بعد از 15 فروردین، دو ژن را چک کردیم ولی در روزهای اول تصمیم بسیار درستی را گرفته بودیم که به دنیا نیز اثبات شد.

بنابراین می‌‌توان گفت که یکی از علل موفقیت ایران در مقابله با کرونا، طراحی یک استراتژی تشخیصی صحیح و بومی بود؟

بله! یکی از نکات بسیار مثبتی که از کرونا آموختیم این بود که به دانش فنی خودمان تکیه کنیم و توصیه سازمان‌‌های بین‌‌المللی و کشورهای دیگر نمی‌‌تواند راهی کاملاً مناسب برای کشور ما باشد و نماینده سازمان بهداشت جهانی همیشه به این جمله تأکید داشتند که "دانش فنی شما را نجات داد."

روایت یک حماسه؛ چطور استراتژی ویژه

از چه‌زمانی تست گرفتن از بیماران سرپایی آغاز شد؟

ظرفیت ما در اواخر اسفند به جایی رسیده بود که می‌‌توانستیم تمام بیمارستان‌‌های کشور را پوشش دهیم و در اوایل فروردین ظرفیت ما اجازه می‌‌داد تست را به خارج از بیمارستان‌‌ها نیز گسترش بدهیم؛ کشورها چندین روش برای این کار دارند یکی مثل آلمان که سعی می‌‌کند تمام جامعه را مورد تست قرار بدهد که ما امکان انجام این‌‌همه تست را نداشتیم و منطق اجازه نمی‌‌داد که تست‌‌ها را بی‌‌هدف استفاده کنیم، بنابراین تصمیم درست این بود که افراد غربالگری‌شده را به شبکه بهداشت و درمان کشور سوق دهیم تا اگر علائم بیماری کرونا را دارند در آن ثبت کنند و تست‌‌ها را به‌صورت هدفمند استفاده کردیم.

روز اول فروردین جلسه‌‌ای در وزارت بهداشت داشتیم و قرار شد یک استان را به‌صورت پایلوت انتخاب کنیم و افرادی را که علامت داشتند و در سامانه وزارت بهداشت ثبت‌نام کرده بودند تست کنیم که قرار شد استان پایلوت، زنجان باشد و در روز سوم فروردین در زنجان مقدمات کار را شروع کردیم و روز هشتم فروردین بود که غربالگری افراد سرپایی را با همین تست مولکولی در زنجان شروع کردیم.

 این غربالگری چقدر مفید واقع شد؟

آمار روزهای اول نشان می‌‌داد حدود 20 درصد از افرادی که علائم بیماری داشتند کرونامثبت می‌‌شدند و وقتی اطرافیان آن‌‌ها را غربالگری می‌‌کردیم می‌‌دیدیم که حدود 25 درصد افراد در تماس با افراد مثبت نیز، تستشان مثبت می‌‌شود که این امر نشان داد این روش غربالگری چقدر مفید است.

ما کشوری بودیم که استثنایی‌‌ترین موقعیت را از لحاظ کرونا در جهان داشتیم؛ یعنی با کرونایی روبه‌رو شده بودیم که همراه با تحریم‌‌های بسیار ناجوانمردانه بود و در اوج تحریم‌‌ها باید با کرونا می‌‌جنگیدیم؛ وقتی نتایج زنجان مشخص شد قرار شد که روش غربالگری در کل کشور استفاده شود و تا پایان فروردین تمام استان‌‌ها کار را شروع کنند و توانستیم از شبکه بهداشت و درمان کشور به‌خوبی استفاده کنیم.

تحریم‌‌ها چه‌تأثیری بر روند کار شما گذاشت؟

یک نکته مثبت دیگر، توانایی ما در شبکه‌‌سازی بود؛ ما تقریباً تا اواخر اسفند توانسته بودیم 60 تا 70 آزمایشگاه را با پروتکل واحد و مشخص راه‌‌اندازی کنیم و تفسیر نتایج این‌‌ها راحت بود. در آخر اسفند ما در کل کشور آزمایشگاه‌‌ها را گسترش دادیم و افراد آموزش‌‌دیده‌‌ای داشتیم؛ یعنی در دل یک تهدید، یک فرصت ایجاد شد و همان حرفی که سردار سلیمانی زدند و فرمودند که فرصتی در دل بحران‌‌ها هست که در دل خود فرصت‌‌ها نیست محقق شد آن هم در اوج تحریم‌‌ها که دسترسی بسیار سختی به کیت‌‌ها و مواد آزمایشگاهی داشتیم و با تمام وجود تحریم را حس کردیم. ما فکر می‌‌کردیم اگر کرونا به کشور ما بیاید تحریم‌‌ها را کاهش می‌‌دهند و اجازه می‌‌دهند که ما بتوانیم پول بفرستیم و کیت را تحویل بگیریم اما پس از شیوع کرونا هیچ کمکی نشد و حتی اجازه ندادند یک دستگاه PCR نیز وارد کشور شود و در خرید کیت‌‌ها به محدودیت بسیار شدیدی برخوردیم که همین محدودیت باعث شد به شرکت‌‌های دانش‌‌بنیان داخلی این فرصت را بدهیم که وارد ساختن کیت شوند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر